#زار_میزنم
السلامعلیک یا امّ المصائب یا عقیله بنی هاشم
دارم میان هلهله ها زار می زنم
خود را میان کوچه و بازار می زنم
این خانواده و ملأ عام ، وای ِ من
از کودکان، شنیدن دشنام، وای ِ من
بر زخم کوچه های مدینه نمک زدند
بنگر تمام فاطمه ها را کتک زدند
بنگر که کار ما به کجاها رسیده است
رقّاصه وقت ناله ی ما کِل کشیده است
خولی به اشک قافله لبخند می زند
ما را به قصد قرب خداوند می زند
گویم چه از رقیه و از گوش پاره اش
دیده به گوش دخترکی گوشواره اش
دانی چرا سکینه به سختی مریض شد
وقتی میان قافله حرف از کنیز شد
باشیم بین سلسله ها تا به کی حسین
تا کی تویی مقابل من روی نی حسین
قرآن نخوان زمان جسارت به خواهرت
تا سنگ دیگری نشود قسمت سرت
قرآن نخوان عزیز دلم در گذر حسین
یک جای سالمی که نداری به سر حسین
با تیر و تیغ و چوب و عصا زخم خورده ای
از سنگ بام شام بلا زخم خورده ای
در بین رقص و هلهله و سبّ کوچه ها
ذکری به لب نشسته که ای منتقم بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
نوحه مصائب شهر شام
خسته از شامِ جفايم
من حديثِ كربلايم
زينبم من زينبم من
خواهر آن سرجدايم
مرحمِ زخمِ دل من
گشته هجرت حاصلِ من
پيش من قرآن بخوان تا
حل نمایی مشكلِ من
وا حسينا وا حسينا
داغ تو بر دل كشيدم
تا سرت بر نيزه ديدم
با لب خشكيدهي خود
از رگانت بوسه چيدم
اي حسين دلداريم كن
مرحمي بر زاريم كن
با صداي دلنشينت
اي برادر ياريم كن
وا حسينا وا حسينا
من بسوزم از زمانه
میشوم هر جا روانه
میزند آتش به جانم
كودكان و تازيانه
من اسيرِ دشمنانم
كن مدد آرامِ جانم
من دعا كردم كه ديگر
بعد تو زنده نمانم
وا حسينا وا حسينا
حسن ثابت جو
🏴سبک زمزمه یا شور روضه ای شهادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام
#زمزمه_امام_سجاد_ع
#شور_امام_سجاد_ع
#چقدر_گریه_میکنی
🏴بند اول
چقدر گریه میکنی؛گریه زمینگیرت کرده
چقدر گریه میکنی؛گریه تورو پیرت کرده
برات سخته دیدنه؛یه شش ماهه توو گهواره
برات سخته دیدنه؛دختری با گوش پاره
فدات بشم آقا،فدای اون چشمات
از داغ لاله ها،چی کشیدی چهل سال؟!
فدات بشم آقا،فدای گریه هات
دیدی پدر رو بی،سر تو شیب گودال
غریب آقام آقام
🏴بند دوم
چقدر غصه میخوری؛وقتیکه میگیری وضو
چقدر غصه میخوری؛آب شدی از داغ عمو
تو دیدی توو علقمه؛جدا شدن اون دستاشو
تو دیدی توو علقمه؛که خون گرفته چشماشو
تو دیدی به مشکش،زدن نامردا تیر
علقمه غوغا شد،حرم بی سقا شد
تو دیدی به فرقش،عمود آهن زد
حضرت عباسم،فرزند(زائر) زهرا شد
غریب آقام آقام
🏴بند سوم
چقدر ضجه میزنی؛میبینی تا که ازدحام
چقدر ضجه میزنی؛یاد مصیبت های شام
تو دیدی که زینب و؛بین یهودی ها بردن
تو دیدی که زینب و؛بزم حرومی آوردن
تو رفتی با عمه،بزم شراب و می
دیدی سر بابا،رو توی طشت آورد
دیدی یزید با چوب خیزران میزد
به لب و دندانو،دائم شراب میخورد
غریب آقام آقام
۱۴۰۲/۰۵/۱۶
🙏التماس دعای خیر
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی