eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
توسل و روضه جانسوز ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ سیدمجیدبنی فاطمه -(تمام عمر ز داغت گریستم زهرا) تمام عمر ز داغت گریستم زهرا خدا گواست که با گریه زیستم زهرا به اِنزوای غریبانه ی علی شب و روز چو شمع سوخته جانی گریستم زهرا تویی که عزت و نامی مرا عطا کردی وگرنه بی تو ندانم که چیستم زهرا نه عاشقم که بگویم مدینه عشق من است نه رَهرُوَم به طریق تو چیستم زهرا ز پا فکنده مرا بار معصیت امروز چگونه پیش تو فردا بایستم زهرا قبول میکنی اکنون بخوانمت مادر اگرچه آنچه که خواهی تو نیستم زهرا مگه میشه فاطمیه بشه آسمون نگیره مگه میشه بگی زهرا دل مُرده جون نگیره مگه میشه غربت تو گریمون و در نیاره تقصیر چشمای ما نیست اسم زهرا گریه داره میدونم تموم عمرت واسه عالم یه نفس بود اگه هیجده ثانیه میومدی به دنیا بس بود که طناب کُل تاریخ و به آسمون ببندی همرو به گریه بندازی بری خودت بخندی *وارد خانه شد پیغمبر...دید با یه دستش حسین و بغل گرفته...با یه دستش دستاس و میگردونه...گفت دخترم چه میکنی عزیز دلم...گفت بابا یا رسول الله دارم آرد درست میکنم...عزیزم بچه بغلت گرفتی، گفت دارم بچمو شیر میدم...یا بعضاً بعضیا آوردن گفت: بچمو بغل گرفتم گریه نکنه...پیغمبر فرمود عزیز دلم...فضه هست دیگران هستن تو چرا دوتا کارو باهم انجام میدی...صدا زد بابا من کارای خونه رو تقصیم کردم یه روز من انجام میدم یه روز فضه...امروز نوبت منه بی وفایی است اگر بخوام به اونا بگم...اینه عاطفه ی فاطمه...یه نگاه کرد دید دستای زهرا تاول زده...دست زهراش رو گرفت بوسه زد...پیغمبر گریش گرفت...آره هیچ بابایی طاقت نداره دست بچشو زخمی ببینه...یا رسول الله دست دخترت یه مقدار زخمی شد طاقت نیاوردی گریه کردی...کجایی ببینی یه کاری با این دست کردن دیگه نمیتونه قنوت بگیره...کجایی ببینی با این دست یه کاری کردن بچشو نمیتونه بغل بگیره...کجایی ببینی یه کاری با این دست کردن دیگه موهای بچه هاشو نمیتونه شونه بزنه...ای وااای* کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد کسی در خانه اش از محرم خود رو نمیگیرد جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد ولی زهرای من این روزها یک دست بر پهلو و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد نمیبینم که بنشاند به زانو کودکانش را بغل میگیرد اما یاری از بازو نمیگیرد به دستی میکشد بر گیسوی طفلان خود شانه به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد *مریض دیدی یا نه...یا اونی که مریض داری میکنه رو دیدی یا نه...اونی که مریض داری میکنه خیلی کارش سخته...اگه مریض بدحال داشته باشه بهترین وقت براش اون وقتیه همه بیان بگن رنگ و روی مریضت بهتره...بعد از قصه ي در و دیوار مادر تو بستر افتاد...هر روز حالش وخیم تر بود...خبر آوردن گفتن زن های مدینه اومدن ملاقات بی بی...اومدن کنار بستر بی‌بی نشستن... بی بی جان حالتون چطوره...وقت رفتنشون شد...زنای مدینه اومدن برن...دیدن زینب دنبال این زنا رفت بدرقه کنه...خوش آمدید...با دونه دونه خداحافظی کرد...اما دیدن زینب با اون سن و سال برگشت در رو بست زار زار گریه کرد...چی شده عزیز دلم...گریش بند نیوند...حسن سوال کرد خواهر چی شده...گریش بند نیوند...اما تا چشش به حسین افتاد خودشو انداخت بغل حسین...خواهر چی شده گریه میکنی....گفت داداش زنای مدینه مادر رو ملاقات کردن...اینکه گریه نداره...گفت داداش کاش نمیومدن...آخه موقع رفتن زیر لب یه چیزی بهم میگفتن...زیر لب میگفتن دیگه فاطمه رفتنیِ...آخ مادر آخ مادر... مادر با بابا فرقش اینه...بابا جاییش درد بگیره میگه ،اما مادر نمیگه...میگه بچه هام غصه میخورن...میذاشت همه بچه ها میخوابیدن تازه گریه هاش شروع میشد...آخ پهلوم...آخ بازوم...آخ محسنم...گاهی لا به لای گریه هاش میگفت بابا کجایی ببینی فاطمه ات رو کشتن...بی مقدمه بگم یا نه بسم الله...زینب میدونی کِی یادش افتاد...تا سر رو آوردن تو خرابه رقيه گفت بابا گوشم دردر میکنه...بابا دیگه دستام توان نداره...بابا کجا بودی از ناقه افتادم...حسین* من خیلی چشم به رات بودم دیر اومدی بابا دیر اومدی بابا ببین حالا که من شدم پیر اومدی بابا دیر اومدی بابا من دیگه اون سه ساله که دیده بودی نیستم بابا دیگه محاله، که روی پام بایستم حسین... عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم بزن مرا که یتیمم بهانه لازم نیست یاد داری مدینه موقع خواب دست تو بود بالش سر من *تمام آرزوی یه دختر همینه...گفت بابا همه عشقم اینه یه بار دیگه...فقط یه بار دیگه منو بغلم کن...انتظار داشتم گفتم بابام میاد...یه بار دیگه بغلم میگیره...اما هیچوقت فکر نمیکردم یجور بیای خودم بغلت بگیرم..به من بگو کی رگای گردنتو بریده...شنیدم بابا یه شب تنور بردنت...حسین*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شور روضه ای فاطمیه سلام الله علیها بند١ وای از دیوار و در لعنتِ خدا به آتیش ِ شعله ور مادر افتاده بازم توو دردسر وای از دیوار و در واسش دلشوره داشت دستای لرزونش و هی روو هم میذاشت علی(ع)چشماش و از زهرا(س) برنداشت واسش دلشوره داشت (چل نفر بی حیا حرف ناروا میزدن قلبش کنده میشد حسن ع ) ٢ بند٢ آه از مسمارِ داغ رفت تویِ پهلوش، وای از این اتفاق غم نداریم بیشتر از این غم سراغ آه از مسمارِ داغ وای فضه می دوید خورد زمین زهرا(س)رنگ از چهره ش پرید پشتِ در محسن جون داد و شد شهید وای فضه می دوید (درِ این خونه رو کاش نامرد نمیزد لگد زهرا(س) ضربه خورد خیلی بد زهرا(س) ضربه خورد خیلی بد) ٢ بند٣ وای از کرب و بلا از حسین(ع)تشنه-لب زیرِ نیزه ها از تنی که چیدنش تویِ بوریا وای از کرب و بلا آه از گودالِ خون آسمون شد از این ماتم روضه خون ذوالجناح اومد با زینِ واژگون آه از گودالِ خون (دم مغرب شد و کارم اشکِ پیوسته شد دستِ زینب(س) بسته شد دستِ زینب(س) بسته شد) ٢ بند۴ ای... وای از شهر شام میزدن با کینه سنگ از روو پشت بام کاروان مونده معطل توو ازدحام ای... وای از شهر شام آه از بزم شراب چوب خیزران به لب می‌خورد و رباب(س)- -سر و توو بغل گرفت با حالِ خراب آه از بزم شراب وای از تشتِ طلا سرِ بابا رو رقیه(س) دید بیهوا چه کنه آخه بااین رگهای رها؟! وای از تشتِ طلا (لب کوچیکش و روو لبهایِ بابا گذاشت دق کرد و دیگه جون نداشت دق کرد و دیگه جون نداشت) ٢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5888883192017978401.mp3
5.19M
شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نوحه تک سید رضا نریمانی @majmaozakerine
‍ 🏴شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مرو زهرا که پس از تو علی هم میفته از پا مرو زهرا که پس از تو خونه میشه قبره مولا بمیرم که یک تنه زهرا جلو چشمام پشت در بودی بمیرم که یک نفر اما برابر با چهل نفر بودی ولی زهرا، بی سپر بودی ۲ جلو چشمام پرپرت کردن شهید میخِ درت کردن تو بودی یاسِ علی اما با سیلی نیلوفرت کردن جلو چشمام، پرپرت کردن ۲ عشق علی زهرا، عشق علی زهرا 2 * داره میره جونم ازتن داری میری از کنارم شکسته شد هیبت من آخه بودی ذوالفقارم خودم دیدم که گلِ آتیش عزیزم رو معجرت افتاد دیدم که در کنده شد از جا به روی بال و پرت افتاد حلالم کن دخترت افتاد ۲ میخواستم یاریت کنم اما خودت دیدی دستامو بستن غرورم افتاد زیر پاهات همین که بازوت وبشکستن خودت دیدی دستامو بستن ۲ عشق علی زهرا، عشق علی زهرا 2 * میبندی بار سفر رو با اینکه خیلی جوونی ببین اشک التماسو میریزم تا که بمونی شب و روز اینه دعام زهرا نشه حال تو از این بدتر حسین و زینب به هم میگن ایشاالله که خوب میشه مادر ایشاالله که خوب میشه مادر ۲ شنیدم رو دسته لرزونت بازم که یک پیراهن بوده شنیدم دیروز توی خونه دوباره حرف از کفن بوده دلا پر درد و مهن بوده ۲ عشق علی زهرا، عشق علی زهرا 2 ◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ @majmaozakerine   .
خانه تاریک شد و بر در خانه شرر است جلوی یک زن مظلومه هزاران نفر است! کاش لولای در از سمت دگر باز شود! در اگر باز به داخل بشود دردسر است.. اتش! از در نرو بالا!دم در فاطمه است... حرمتش را تو نگه دار!ببین خون جگر است.. دخت پیغمبرتان است!مراعات کنید میزند فاطمه را هرکه در این دورو بر است.. آه مسمار حیا کن!سوی پهلوش مرو! صبر کن صبر !علی چشم براه پسر است فضه چادر برسان فاطمه افتاد زمین کمکش کن!همه هستی من در خطر است قنفذ اینقدر نخند!این که زدی یک زن بود تو نگفتی بخودت سوخته و بی سپر است؟! باز برخواسته و پشت علی می آید هرچه او را بزنی پای علی بی اثر است سیدپوریا هاشمی
دم میدم موقع سینه زنیه روضه ی فاطمه ناگفتنیه بچه ها بلند بلند گریه کنید به خدا مادرمون رفتنیه مرد میدونیم ولی گریه کنیم همه بی معطلی گریه کنیم بیشتر از فاطمه این روزا باید به حال و روز علی گریه کنیم مردم مدینه اکثرا بدن دست رد به سینه ی علی زدن بسکه بُردن علی دیدنی بود خیلیا برا تماشا اومدن من خودم فدای اشک چشماتون خدا پشت و پناه مادراتون بچه سیدا منو حلال کنین روضه ناموسی میخونم براتون اومدن به هر دلیلی بزنن گل یاسو رنگ نیلی بزنن فکرشو بکن چهل تا بی حیا توو کوچه زنت رو سیلی بزنن تو برو بیا میزد فاطمه رو خیلی بی هوا میزد فاطمه رو علی حق داره بمیره به خدا یه غلام سیاه میزد فاطمه رو خیلی بی عاطفه هستن به خدا راهشو توو کوچه بستن به خدا توی لفافه میگم غیرتیا بار شیشه شو شکستن به خدا علیرضا خاکساری
مناجات مسیر عشق بلند است.mp3
10.3M
مناجات با امام زمان(عج) مداح: شاعر: احسان نرگسی متن شعر: مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است نفس کشیدن مان بی تو ،مایه ی ننگ است گناه، از تو مرا دور کرده ،می دانم ببین که فاصله ی ما هزار فرسنگ است به هر که فکر کنی دل سپرده ام ،جز تو بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است شنیده ایم که مادربه بستر افتاده شنیده ایم درِ خانه ی علی جنگ است دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا... برای گریه ی از داغ مادرم تنگ است عج
سلام الله علیها گرچه در این شام غم، ماه عزا کامل است در دل تاریک شب، غسل و کفن مشکل است سیلی طوفان به باغ، هست مصیبت ولی اوج غم باغبان سوختن حاصل است رود به هر جا روَد عاشق دریا شود موج به هرجا زنَد، دلخوشی اش ساحل است وای که دارد اجل حلقه به در می زند در خم دیوار و در، پهلوی او حائل است او گه گلوبند اوست، موجب عتقُ العبید اوست که افطار او شام شب سائل است آه که در کربلا حادثه تکرار شد دید سری روی نی در جلوی محمل است سرخ و خجل علقمه از قدم مادر است بوسه گه فاطمه (س) دست ابوفاضل است تیر و سنان می زند بوسه به چشمان او دست عمود حدید بر رخ او مایل است گفت که دستان من پیشکش کوچکی است جان به فدای حسین (ع) تحفه ناقابل است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓۲۳ روز تا شهادت مظلومانه یگانه دختر پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم ✅حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمودند: هر که بر پدرم رسول خدا و بر من به مدّت سه روز سلام بفرستد خداوند بهشت را برای او واجب می گرداند، چه در زمان حیات و یا پس از مرگ ما باشد. 📚بحارالا نوار، ج 43، ص 185، ح 17 صلی الله علیکما یا فاطمه الزهرا یافاطر و بحق فاطمه عجل لولیک الفرج
ای مادر زینبین برگرد بی تو چه کند حسین برگرد صدام می لرزه تکون بده دستت و دست وپام میلرزه ببین تن تموم بچه هام می لرزه صدام می لرزه فاطمه خانومم.... پرت شکشته مگه چه جوری زدنت سرت شکسته جون زینب جواب منو بده جون زینب جواب علی وبده الهی دورت بگردم قراربود که عمری قرارم باشی که بیقرار هموغمگسارم باشی میبارم مثل آسمون برات کلمینی میکشی منو بااشک بی صدات کلمینی علی نشسته بالای سرت کلمینی بگو توکوچه چی اومدبه سرت کلمینی حالا تواین فاطمیه دادبزن شبای فاطمیه ازغربتت صورتم کبوده مثل صورتت بگو توکوچه چی اومدبه سرت *نشد شب شهادتی بی بی ،شب آخره فاطمه توخونه علی مهمونه، چه خبره؟ هرکی یه گوشه زانو بقل گرفته ،صداها وگریه ها بلنده، اخ مادرم( اَمَّن یُجیب مُضطَر اِذا وَیَکشفُ سُّو ) مادرم بره ما بیچاره میشیم اونور یکی داره میگه خدا به غربت بابام رحم کن ،والله دنیای بی فاطمه خیلی وحشتناکه اما یکی دیگه اینجوری حرف میزنه...* نشد توکوچه دستش وبگیرم شدت ضربَش وبگیرم *شب آخره وصیت هاشو میکنه،علی جانم حاج آقای کاشانی فرمودن من فقط یه جمله بگم صدازد علی بچه هام وازخونه بیرون ببرم دست زینب وام کلثوم گرفته بچه هابرید بیرون ببرن،دست زینب وام کلثوم گرفته بچه ها برین بیرون صدازد پسر عمو بشین کارت دارم نشست،سرو گذاشت توبقل علی؛جانم خانم یه چیز گفت: بند دل علی پاره شد یه نگاه کرد به صورت علی، علی جان دارم میمیرم یا ابالحسن ابکنی وابکن الیتامی..... بریم کربلا..* قتلگاهم نگو که غوغا بود سرپیراهن تودعوا بود کاش مادرنبود درگودال ازبد روزگار اما بود صدا زد هرچه میخواهی توباجانم بکن مادرم اینجاست عریانم نکن 📝خادمه اهل بیت ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹نگاهی به 🔸در کتاب احتجاج طبرسی از عبداللَّه بن حسن نقل شده که او از پدران بزرگوارش نقل کرد، هنگامی که ، فدک را ضبط کرد و حضرت زهرا(س) آگاه شد، چادری به سر گرفت و با چند نفر از خدمتکاران و زنان بنی‌هاشم به مسجد آمد و در حضور ابوبکر و جمعیت مسلمین، خطبه‌ای خواند (که یک سخنرانی جامع و مستدل و قاطع است) حضرت زهرا (س) لباس بلندی پوشیده بود، و در راه رفتن گوئی پدر بزرگوارش رسول خدا (ص) راه می‌رود، وقتی که وارد مسجد شد، ابوبکر با جمعی از مهاجرین و انصار نشسته بودند، پرده زدند و آن حضرت در پشت پرده قرار گرفت: ✅گریه‌ی حاضران 🔸حضرت زهرا (س)، در این هنگام، آه دردناکی از دل سوزان و دردناکش برکشید، به طوری که همه‌ی جمعیت متأثّر شدند و گریه کردند، و مجلس به صورت عزاداری و سوگواری درآمد و مجلسیان سخت پریشان شدند. سپس فاطمه (س) مقداری صبر کرد تا جوش و خروش مردم تمام شده آنگاه سخن خود را آغاز کرد. ✅حمد و ثنای الهی و گواهی به یکتائی خدا و رسالت محمد ✅توجه به حفظ قرآن، امانت بزرگ الهی ✅توجه به فلسفه و هدف از احکام ✅نگاهی به قاطعیت پیامبر در تقویت راه هدایت 🔸ای مردم: بدانید که من فاطمه (س) هستم و پدرم محمّد (ص) می‌باشد، و سخن من یکنواخت و از روی حقیقت است و از غلط و نادرستی دور می‌باشد، و از من هرگز کلام بیجا و عمل بی‌ربط، سر نمی‌زند: 🔹لَقَدْ جائَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنیِنَ رَؤفٌ رَحیمٌ. 🔸: «رسولی از خود شما به سویتان آمد، که رنجهای شما بر او سخت است، و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، مهربان است». (توبه- 128) این پیامبر، پدر من است نه پدر یکی از زنهای شما، و این پیغمبر برادر و پسر عموی علی بن ابی‌طالب (ع) است، نه برادر یکی از رجال شما، پدر من همان شخصی است که شما را از زشتیها و اعمال و عقائد باطل برگردانید. پدر من مردم را به مواعظ نیک و پندهای لطیف، با برهان و حکمت به سوی خداوند دعوت نمود، و او همان کسی است که با رفتار و کردار مشرکان، مخالفت نمود، و آنچنان بیخ گلوی آنان را فشرده، و شمشیر در بالای سر آنها نگه داشت که بناچار تسلیم شدند، پدرم بتها را شکست و دشمنان حق، و معاندین را سرکوب نمود، و گردنکشان و سران کفر را به خاک هلاکت افکند، گره‌های کفر و نفاق را گشود، زبانهای شیاطین و گفتار منافقین را قطع کرد، تا اینکه چهره‌ی حقیقت آشکار شد، و نور آفتاب وجود او، تیرگیهای محیط را برطرف ساخت، و حقایق را اظهار نمود، و در پرتو هدایت او زبانها به کلمه‌ی توحید گویا شد، شرک و کفر و خرافات و ستمگری از میان رفت، شما را از کنار آتش سوزان و گرفتاری شدید نجات داد، زندگی سر تا پا ذلّت و خواری و بدبختی شما را به خوشی و عزّت، مبدّل ساخت. شما با جمعی که درخشنده و پاکدامن بودند ایمان آورید، و قبلاً یک طُعمه بیش نبودید، و در زیر چنگال دیگران، همچگونه قدرت و اختیار نداشتید، و در زیر سلطه‌ی دشمن، آبهای آلوده و غذاهای پست می‌خوردید، زبون و خوار بودید، خداوند بوسیله‌ی پیامبرش، شما را از این پستیها نجات داد، و پس از آن، افراد عنود و کینه‌توز عرب ساکت ننشستند، و آتش جنگها با مسلمین را شعله‌ور ساختند ولی در هر بار خداوند، آن شعله‌ها را خاموش ساخت. ادامه دارد... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 -------------------------------------------------- 📘 (ره) @majmaozakerine
ادامه...👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 ✅ 🔹و هرگاه که قدرتی از لشکرهای شیطان جلوه می‌کرد، و یا فردی از مشرکین، دهان بغض و عداوت می‌گشود، پیامبر (ص) برادر خود علی بن ابی‌طالب را برای مقابله و دفع دشمن می‌فرستاد، و علی (ع) می‌رفت و مأموریت خود را انجام می‌داد و بدون نتیجه از میدان، برنمی‌گشت، او بال و پر دشمن را زیر پای خود می‌گذاشت، و شعله‌های آتش مخالفین را، با شمشیرش خاموش می‌نمود، و رنجها را مخلصانه برای خدا تحمّل می‌کرد، و برای اجرای فرمان خدا نهایت کوشش را می‌نمود، او نزدیکترین انسانها به رسول خدا (ص) بود، او در میان دوستان خدا، عظمت ویژه‌ای داشت، او آستین را بالا زده و با کمال خلوص در راه جهاد و انجام وظیفه تلاش می‌کرد. 🔸ولی شما در فکر عیش و نوش خود بودید، و همواره در انتظار آن بودید که حوادث بد و ناگوار شامل حال ما خانواده گردد، و شما هنگام پیشروی صفوف دشمن، عقب‌نشینی می‌کردید، و از میدان بدر می‌رفتید. ✅انتقاد از 🔸ای مردم! خداوند متعال پیامبر خود را از این جهان فانی به سرای جاودانی که محل نزول پیامبران و آخرین محل برگزیدگان خود بود، رحلت داد، و کینه‌های اندرونی شما آشکار گشت، و لباس دین و شریعت را که به صورت پوشیده بودید، کهنه و پاره نمودید و مخالفین که در گوشه‌ها خزیده بودند، بال و پر زدند، صدای هواداران باطل شنیده شد و آشکار گشت، و آواز شیطان بلند شد، و منافقین ندای او را اجابت کردند، مردم هوی‌پرست و گمراه راههای ضلالت و خلاف و فتنه‌انگیزی را پیش گرفته و به دنبال شیطان دویدند. 🔸شیطان شما را گول خورده و مغرور یافت، در کانال او افتادید، و با مختصر اشاره‌ی او، تند و عصبانی شدید، خود را گم کردید، اعتدال و صحت عمل خود را از دست دادید، به حقوق دیگران تجاوز نمودید، مِهار شتری را که از شما نبود گرفتید، و از چشمه‌ی آبی که شما را در آن حقّی نبود نوشیدید. 🔸براستی چقدر زود، وفای خود را از دست دادید، و چقدر زود، حرص و طمع شما آشکار شد، هنوز جراحت دلهای ما التیام نیافته بود، و هنوز جنازه‌ی رسول اکرم (ص) روی زمین بود، و از مقابل چشمهای ما محو نشده بود که به کارهای ناپسند خودتان اقدام کردید، و با نهایت شتاب، آنچه را که شایسته نبود، انجام دادید، عجیب اینکه خیال می‌کنید که این شتابزدگی در امور به خاطر جلوگیری از فتنه است. 🔹اَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لِمُحِیطَةٌ بِالْکافِرینَ: 🔸: «آگاه باشید که این مردم، در فتنه و آشوب، سقوط کردند و دوزخ، فراگیرنده‌ی کافران است». این حرکات از شما دور است، و جای بسی تعجب است که چگونه دروغ می‌گوئید؟ مگر قرآن مجید در میان شما نیست، قرآنی که دستوراتش روشن، و حقایقش آشکار است، و امر و نهی آن صریح می‌باشد، آیا کلام خدا را پشت سرانداختید؟ آیا برخلاف حکم خدا فتوا می‌دهید؟ آیا از کلام خدا اعراض کرده‌اید؟، و چه دگرگونی بدی را ستمگران مرتکب شدند: 🔹وَ مَنْ یَبْتَغ غَیْرَ الاِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الاخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ. 🔸: «و کسی که غیر از اسلام، آئینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد، و در آخرت از زیانکاران است» (آل‌عمران- 85) شما آنقدر صبر نکردید که بحران و وجوش این مصیبت، پائین آید، و خروش آن آرام گردد، و با عجله به دامن زدن و برافروختن آتش فتنه شروع کردید، و شعله‌های اخلال و افساد مردم را تقویت نمودید، و دعوت شیطان را اجابت کرده و گمراه شدید، و انوار آئین حق را خاموش ساختید، و احکام و سنن پیامبر را ترک کردید، و با بهانه‌های سُست، مقاصد شوم خود را اجرا کردید، و در حقیقت به خانواده‌ی پیامبر اکرم (ص) و اهل‌بیت او خیانت و ظلم نمودید. و ما در مقابل تیزی کاردهای شما، صبر و تحمل می‌کنیم، و در برابر شماتتها و طعنه‌های شما، بردباری می‌نمائیم. ادامه دارد... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 -------------------------------------------------- 📘 (ره) @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 🔹 درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه.برای داری روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️ https://eitaa.com/joinchat/272171029C10836e8518 📣📣📣📣📣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 💔 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای مطلع زیبای غزل های سحر افتاده هوای دیدنت باز به سـر تا وقت ظهور مانده تنها قدمی آورده نسیــم سحری از تو خبر 🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام مولای من ، مهدی جان سلامی از قطره ای حقیر به اقیانوس بیکران امید ... سلامی از ذره ای ناچیز به خورشید زندگی آفرین محبت ... سلامی از دره ی مخوف دلتنگی به آسمان روشن آرامش ... سلامی از اضطراب نفس گیر به بی نهایتِ ایمان و آرامش ... سلامی از ما به شما ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‎💧💦💧💦💧💦💧💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️با هرنفسی سلام ڪردن عشق است 💚آقا به تو احترام ڪردن عشق است ❤️چون نام قشنگت به میان می آید 💚از روی ادب قیام ڪردن عشق است ❤️سلام ارباب خوبم 💚صبحتون حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺تـوسـل روز یکشنبـه🌺 ✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨ 🌺🍃یا اَبَاالْحَسَـنِ یا اَمیـرَالْمُؤْمِنیـنَ یا عَـلِىَّ بْنَ اَبیطالِـبٍ یا حُجَّـةَ اللهِ عَلى خَلْقِـهِ یا سَیِّـدَنـا وَ مَـوْلانـا اِنّـا تَوَجَّهْنـا وَاسْتَشْفَعْنـا وَ تَوَسَّلْنـا بِکَ اِلَى اللهِ وَ قَـدَّمْنـاکَ بَیْـنَ یَـدَىْ حاجاتِنـا یا وَجیهـاً عِنْـدَاللهِ اِشْفَـعْ لَنا عِنْـدَالله 🍃یا فاطِمَـةَ الزَّهْـراءُ یا بِنْتَ مُحَمَّـدٍ یا قُـرَّةَ عَیْـنِ الرَّسُـولِ یا سَیِّـدَتَنـا وَ مَـوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنـا وَاسْتَشْفَعْنـا وَ تَوَسَّلْنـا بِکِ اِلَى اللهِ وَ قَدَّمْنـاکِ بَیْـنَ یَـدَىْ حاجاتِنـا یا وَجیهَـةً عِنْـدَاللهِ اِشْفَعى لَنا عِنْـدَاللهِ ☆🌺〰️🍃〰️🌺〰️🍃☆