🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#لطمه_زنی
🏴#سبک_به_سمت_گودال_از_خیمه_دویدم
مداح :کربلایی روح الله کمایی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
با پَر خونینت
پر زدی از خونهَ م
ببین پریشونم
فاطمه اِی جونم
چشماتو بستی و ...
بی تاب و حیرونم
مضطر و گریونم
فاطمه ای جونم
عروس نه ساله
شبا زدی ناله
پر از گل لاله
بسترتِه زهرا
رو صورتت جایِ ...
سیلی سنگینه
کسی که غمگینه
دخترته زهرا
بازویِ یاریِ ...
علی شده زخمی
تو کوچه یِ غمها
به تو نشد رحمی
پهلویِ خونیِ...
تنت شده روضه
با دیدن چادر
حسن چه می لرزه
قرار ما گودال
غروب عاشورا
وقتی می مونه تن
زیر سُـمِ اَسباٰ
قرار ما گودال
وقتی که با خنجر
بی حیا می کوبه
ضربه ها پشتِ سر
قرار ما گودال
پیش تن عریان
صَـلُّوا علیکَ یا....
ذبیحُ نِ العطشان
قرار ما گودال
غروب غارتها
به زینبت میشه
خیلی جسارتها
به سمت گودال از ...
خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود
دیر رسیدم من
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#امام_زمان_عج
🏴#گریز_به_فاطمیه
🏴#سبک_زمینه_شور
✍شاعر:علی علی بیگی
سال ۱۴۰۲ 😍😍
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
به هر کوی و به هر بَرزَن
به دنبال تو میگردم
بدم اما ظهورت رو
همیشه آرزو کردم
هوای تو رو کرده این دلِ زارم
از این همه دوری ببین گِله دارم
خزونی ام و تو بیایی،بهارم
اباصالح العجل یا مولا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دعایی کن برام آقا
دعای تو اثر داره
بیا که دوریِ از تو
برای من ضرر داره
خوشیِ جهان بی تو تلخه،عذابه
می بینی آقا، حالمو که خرابه
یه نیمه نگاه کن به من که ثوابه
اباصالح العجل یا مولا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گرفته رنگ غم دنیا
عزای مادرت زهراست
میگیره هیزما شعله
دوباره پشت در غوغاست
زدن لگد و میخ گرفت به پهلو
کبوده تنش زخم صورت و ابرو
یه چند روزه که از علی میگیره رو
اباصالح العجل یا مولا
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند...
زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مــرو از بَـرَم یاس نیلـــوفــری
تــو نــورِ امیـــد دل حیــــدری
بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
بدونِ تو گــریونه چشمـــای من
مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من
دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
فدایی شـدی در دفاع از حـرم
فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم
شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
علی بی تو دیگه نداره خوشی
تو با رفتن خود منـو می کشی
تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
مــرو زوده یاس جــوان علی
بمــون بــانوی قـد کمــان علی
خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
بمــون مادری کن برا زینبـین
نذار غم ببینه چشای حسین
حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
قــرار مــن و تو ، باشــه کربلا
تو صحرای خونین و دشت بلا
حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون
تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون
حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
استعانت گر کند ما را خدای فاطمه
سر می اندازیم محشر زیر پای فاطمه
گریه کن های حسینش را شفاعت میکند
دست عباس است روی دست های فاطمه
یک گلوبندش سه تا بدبخت را خوشبخت کرد
هر که عاقل بود رفت و شد گدای فاطمه
بر مقامش هر که سر خم کرد شد پیغامبر
انبیا را پس بخوانید انبیای فاطمه
تا رسول الله در شأنش فِداها گفته است
کیست دیگر لایقش گردد فدای فاطمه؟
رو زد اما هيچ كس حاضر به همراهى نشد
دارد از انصار پيغمبر گلايه فاطمه
او بلای سیزده معصوم را یکجا خرید
کربلا شد جلوه ای از این بلای فاطمه
مستجاب الدعوه حالا مرگ خود را خواسته
بی اجابت باشد ای کاش این دعای فاطمه
میخ ِ در از سینه بیرون آمد و خون گریه کرد
با خبر شد از دلِ درد آشنای فاطمه
کار دنیا را ببین در سن هجده سالگی
شانه های کودکانش شد عصای فاطمه
آب می ریزد برای بچه هق هق می کند
ای به قربان حسین سر جدای فاطمه
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
=========================
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
اگرچه شمع وجود تو گرم سوختن است
بخند..،خنده ی تو التیام دردِ من است
منم، عمیقترین زخمِ پایدار ؛ علی
منم، غریبترین مردِ روزگار ؛ علی
پُر است غربت من از همین تَجَلّی ها
چِقَدر بیمَحَلی دیدم از مَحَلّی ها
به رغمِ بی رَمَقی ، عزمِ همکلامی کن
تو لااقل به منِ مرتضی سلامی کن
دلیل شادی من! همنشین غم شده ای
شبیه پیرزنِ سالخورده خم شده ای
مرا به ماتم دستاسها دچار نکن
خودم برای تو نان می پَزَم..،تو کار نکن
تنورِ گرم ، برای پرت خطر دارد
برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد
شکوه کاخ امیدش خراب شد حیدر
تو آب رفته ای..،از شرم آب شد حیدر
غروب آمد و خورشیدوار دور شدی
رشید بودی و یک دفعه جمع و جور شدی
بیا به خواهش من گوش کن..،بلند نشو
به التماس حسن گوش کن..،بلند نشو
هنوز چشم حسن مثل ابر می بارد
هنوز تکّه ی آن گوشواره را دارد
میان کوچه..،همین اوج ماجرایش بود:
تمام صورت تو نصفِ دستهایش بود
چه ضربه ای به تو زد آن حرامزادهی پست
سه ماه رد شده امّا هنوز رَدَّش هست
سه ماه می شود این صحن ، بی رواق شده
سه ماه می شود این خانه ، بی چـراغ شده
ببخش فاطمه جان..،پشت در تک افتادی
تمام هستی خود را برای من دادی
یکی نگفت به دیوار..،بیپناهی تو
یکی نگفت به مسمار..،پابهماهی تو
شکست آینه ات..،سنگ شد مصمم تر
اشاره کرد به قنفذ..،مغیره! محکم تر
حریمِ سبز تو را باغ یاس خواهم کرد
برای ماندن تو التماس خواهم کرد
قسم به خشکی هر لحظه ی زبانِ حسین
نمی شود که بمانی..،تو را به جان حسین!
تو را به جان حسینی که بعد چندین سال
کشان،کشان بدنش می رسد تهِ گودال
زمان غارت او ، احترام می میرد
یکی لباس تنش را به زور می گیرد
خدا کند که نبینی سنان چه خواهد کرد
غروب روز دهم..،ساربان چه خواهد کرد
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
=========================