🕊🍂روضه و توسل ویژۀ وفات اُم المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به نفسِ حاج مهدی سماواتی🍂
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
امشب شبِ رحلت خدیجه ی کبری است،مادرِ فاطمه ی زهرا سلام الله علیها،به این بهانه، هم عرض ادب کنیم خدمت خدیجه ی کبری سلام الله علیها و هم عرض ادب کنیم خدمت حبیبه ی خدا،فاطمه ی زهرا سلام الله علیها...بگیم:بی بی جان!بحق مادرت امشب بیا برا ما مادری کن،شب دهم ماه مبارکِ رمضانِ،چشم به هم بزنیم شب های قدر هم میرسه،فاطمه جانم!...با جرأت بگیم: مادر،مادر! بحق مادرت خدیجه ی کبری،که هر چه داشت در راه خدا داد،ثروتش رو بخشید،برایِ یاریِ دینِ خدا،بحق مادرت خدیجه ی کبری،که تا همسر رسول خدا شد،زن های قریش بهش دیگه اعتنا نمیکردن،رهاش کردن....
گذشت تا به فاطمه حامله شد،رسول خدا اومد تویِ خونه،دید خدیجه داره با کسی حرف میزنه...با کی داری صحبت میکنی؟ گفت: فرزندی که در رَحِم دارم،مونسم شده،با من تکلم میکنه...غم مخور مادر که غم خوارت منم؛اگر زن های غریش رهات کردن،بهت اعتنا نمیکنن،غصه نخور تو فاطمه رو داری مادر، همون جا رسول خدا بشارتِ ولادتِ فاطمه رو بهش داد،وقتی که هم میخواست فاطمه اش رو به دنیا بیاره،فرستاد بیان کمکش کنند زن های قریش،گفتند:تو مارو قبول نکردی،همسرِ یتیمِ ابوطالب شدی،ما هم نمی آییم کمکت،.....لیاقت نداشتن،شایستگی نداشتن،یه وقت بی بی دید،چهار زنِ بهشتی اومدن دورش رو گرفتن،کمکش کردن،فاطمه اش رو به دنیا آورد،هستیش رو برای خدا داد،خدا هم گوهری مثل فاطمه بهش عطا کرد....
روزهای آخرِ عمرش گفت:فاطمه جان! برو به بابات بگو لباسی که موقع نزولِ وحی به تن داشت،کفنِ من قرار بدید،همین طور هم شد،اسماء بنت عُمِیس میگه: دیدم لحظات آخر تو بستر داره گریه میکنه،گفتم:بی بی جان! چی شده؟ شمارو که رسولِ خدا وعده ی بهشت داده،چرا گریه می کنید،فرمود:گریه ام برا خودم نیست،برا دخترم فاطمه است،شب زفافِ دخترم نیستم براش مادری کنم...اسماءمیگه،گفتم:اگر من بودم،به جای شما مادری میکنم...بی بی خوشحال شد،دعام کرد،از دنیا رفت...
رسول خدا لباسش رو کفنِ خدیجه قرار داد،همین که قبر آماده شد،با دستِ مبارکش بدنِ همسرِ مهربانش رو گرفت،داخلِ قبر خوابانید،کفن رو کنار زد،طرف راست صورتش رو روی خاک ها قرار داد...سیدها! این ماجرا تکرار نشد،تا مدینه،دلِ شب علیِ مرتضی بدن فاطمه اش رو غریبانه غسل داد،حنوط کرد،کفن کرد،با چه دلی برداشت بدنِ فاطمه رو نمی دونم،آماده ی دفن،به دو نفر نیاز داره،یک نفر باید بدن رو سرازیرِ قبر کنه،یک نفر باید بدن رو بگیره داخل قبر بخواباند،فاطمه مَحرمی جز علی نداره،همین که بدنِ فاطمه رو سرازیرِ قبر کرد...*
که ناگه از لحد نوری بر آمد
نمایان دستی از پیغمبر آمد
چو گُل به خاک نشانم نهالِ خسته ی تو
علی فدایِ تو و پهلویِ شکسته ی تو
به بازوان ورم کرده ات بگریم من
و یا به صورتِ نیلی و چشمِ بسته ی تو
زهرا جان!....
*ان شاالله این شب ها تذکره هامون رو امضا می کنند میریم مدینه،اونجا از نزدیک عرض ادب می کنیم و ناله می زنیم،اما با این یه جمله هم دلها بره کربلا،بمیرم برای میوه ی دلت،که نازنین بدنش کربلا سه روز و دو شب روی خاک ها ماند،حسین....." مُلْقی ثَلاثا بِلا غُسلٍ وَلا کفَنٍ " حسینی ها! بدون کفن هم نبود..*
کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون
تا نگویند حسین بن علی بی کفن است
استخوانی اگر از سینۀ او ماند بجا
آن هم از ضرب سُمّ اسب، شکن در شکن است
*حسین.....خدایا به اشک چشم گریه کن های ابی عبدالله،فرج امام زمانمون برسان.
#حاج_مهدی_سماواتی
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ماه_مبارک_رمضان
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
.
#سینه_زنی زمینه ویژۀ وفات اُم المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به نفسِ کربلایی ابوذر بیوکافی
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
بانویِ دنیا و دین ، یا حضرتِ خدیجه
هستی اُمّ المؤمنین ، یا حضرتِ خدیجه
ای یاورِ پیغمبر ، غم پرور پیغمبر
هم سنگر پیغمبر ، یا حضرتِ خدیجه
« یا حضرت خدیجه ... »
ای از قدر و شرافت ، بر تو سلامِ داور
دامان پرخیر تو ، میباشد زهراپرور
تو مادر زهرایی ، بیمثل و بیهمتایی
دلگرمی طاهایی ، یا حضرت خدیجه
« یا حضرت خدیجه ... »
از ماتمت غوغا شد ، در شعب ابوطالب
عزای تو برپا شد ، در شعب ابوطالب
بر تو کفن رسیده ، گریان باشد دو دیده
بر شاه سر بریده ، بر شاه سر بریده
«مظلوم حسین حسین جان»
شاعر : #حاج_امیر_عباسی
________
#کربلایی_ابوذر_بیوکافی
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#ماه_رمضان
.
Babolharam biukafi.mp3
4.62M
سینه زنی زمینه ویژۀ وفات اُم المؤمنین #حضرت_خدیجه کبری سلام الله علیها به نفسِ کربلایی ابوذر #بیوکافی
#صبحتبخیرمولایمن
🌻سر شد به شوق وصل تو فصل جوانیَم
💙هرگز نمیشود که از این در برانیَم
🌻یابن الحسن برای تو بیدار میشوم
💙#روزت_بخیر ای همهی زندگانیَم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#صبحتون_مهدوے
#التماس_دعای_فرج
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 طعم نزدیک شدن
🔻وقتی خدا میخواهد ما را درآغوش بگیرد ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
بی معرفتیم و در هیاهو
دنبال رضای خویش هستیم
در هجر و غریبی و غم یار
دنبال هوای خویش هستیم
با منت بسیار و تفاخر
گوییم که ما خدا پرستیم
از رسم و رسومِ ما هویداست
کافر به خدا ، هوا پرستیم
حق بهر همه کتاب آورد
حق گفته کتاب امام دارد
هر سطر کتاب حق تعالی
از قول خدا پیام دارد
بی شک که معلمانِ قرآن
پاکند و ز غیر حق جُدایند
وجهُ الله و علمُ الله و والا
محبوب ترین خلقِ خدایند
در شان علی آیه ی تطهیر
تطهیر مطهر از وجودش
آدم که شده حاملِ نورش
واجب شده بر همه سجودش
ایمان به خدا قول غدیر است
قولی که نبی گرفته از ما
باید که مطیع یار باشیم
مولای زمان ، مهدی زهرا
ما قولِ نبی رها نمودیم
از روز سقیفه بُت پرستیم
خوشبختی حق رها نمودیم
در آتش جهلِ خود نشستیم
ای خلق چنین گفته خداوند:
خیر دو جهان به پایِ مهدی
گمراه و گرفتار عذاب است
هرکس که شده جُدایِ مهدی
باید که مطیع عشق باشیم
این است همان معرفتِ یار
باید که به میثم اقتدا کرد
از عشق ولی رفتنِ بر دار
عالم که به جز حضرت مهدی
مولا و شه و ولی ندارد
لعنت به کسی که از خباثت
ذکر مدد از علی ندارد
با ذکر علی روز ظهورش
بیرون بِکشد قاتل مادر
با تیغ دو دم مهدی زهرا
گردن بزند دشمن حیدر
/عبدِ کریم/
@majmaozakerine
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن
سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن
گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد
مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن
نامتان را به کنار پدرم گفتم و گفت
ای خدا شکر که پیشم پسرم گفت حسن
بعد از این خوب تر است جای صفاتی مثل
سفره دار و پدر جود و کرم گفت حسن
زائری در وسط صحن غریب الغربا
دید تا گنبد زیبای حرم گفت: حسن...
تا که جارو زدن صحن رضا را دیدم
چشم خیس و مژه ی رفتگرم گفت حسن
قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه
خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن
پایه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود.
آیه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود
🔸شاعر: ؟؟
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
#گودال_قتلگاه
مروه ی كرببلا حال و هوايی دارد
اين سراشيبیِ گودال منايی دارد
خبرش پر شده در دشت ز مركب افتاد
به زمين خوردن آيينه صدايی دارد
کینه توزان جمل دشنه شان كُند شده
می زند بر تن او هر كه عصايی دارد
مادرش دوخته با دستِ شكسته؛ نكشيد!
مگر اين پيرهن پاره بهايی دارد؟
نيزه ها پایِ مناجاتِ لبش گريه كنند
خودمانيم ! عجب سوزِ صدايی دارد
قبله اين سوست؛ همين طور رهايش نكنيد
آخر اين كشته ی مظلوم خدايی دارد
بی كفن گوشه ی گودال بلا افتاده
چه كسی بين شما كهنه عبايی دارد؟
حق بده زينب دلخسته پريشان باشد
دلبرش بر سر نی زلف رهايی دارد
وحید_قاسمی
☘☘☘
@majmaozakerine