4_5841704256171675261.mp3
921.9K
سبک شور
امام حسن علیه السلام
ایام تخریب بقیع...
حرم نداری
فدا سرت آقا
میشم خود من
کارگرت آقا
*مدد حضرت زهرا(سلام الله علیها)
می سازیم ضریح و مرقد
کوری چش سعودی
نه یکی که چارتا گنبد
*به کوری چشمای دشمنا
میشه تو بیقع هم برو بیا
مث مشهد
مث نجف و کرببلا
*بیتابم
دریابم
یا حسن
اربابم
⬛️⬛️⬛️⬛️
*مهر تو رو از
ازل گرفتم
تو خواب ضریحتو
بغل گرفتم
*تو خیالم اینه آقا
که یه روزی خادمت شم
منم از جارو کشای
در باب قاسمت(علیه السلام)شم
*چه صفایی داره محرما
سیا پوشی صحن مجتبی(علیه السلام)
فاطمیه
شلوغی و دسته های عزا
بیتابم
دریابم
یا حسن(علیکالسلام)
اربابم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
▪️ﭼﻮﻥ ﺣﺮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﺍﺋﺮﯼ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ
▪️ﺧﺎﺩﻣﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﻮﮐﺮﯼ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ
▪️ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﮔﻨﺒﺪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺑﻘﻌﻪ
▪️ﭘﺲ ﯾﻘﯿﻨﺎً ﮐﺒﻮﺗﺮﯼ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻘﯿﻊ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ
▪️ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﺮ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ
▪️ﺩﻭﺭ ﺗﺎ ﺩﻭﺭ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ
▪️ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ
▪️ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﻬﺎ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﻧﻮﺭ ﻣﺎﻩ
▪️ﺑﺨﺪﺍ ﺷﻤﻊ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ
▪️ﺩﺭ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻋﻠﯽ ﻏﺮﯾﺒﺘﺮ ﺍﺳﺖ
▪️ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﻧﺎﻡ ﺣﯿﺪﺭﯼ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ
▪️ﻧﻪ ﺣﯿﺎﺗﯽ ﻧﻪ ﺣﻮﺽ ﺁﺑﯽ ﻫﺴﺖ
▪️ﻇﺎﻫﺮﺍً ﺁﺏ ﺁﻭﺭﯼ ﻫﻢ ﻧﯿﺴت
⬅️ﺳﻘﺎﯼ ﺩﺷﺖ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ، ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ
ﻣﺎﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎ ﺷﻬﯿﺪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻣﺎﻡ ( ﺭﻩ ) ﺗﻮ ﺟﻤﺎﺭﺍﻥ، ﻣﯿﮕﻦ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﻋﮑﺲ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺮ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ، ﺍﻣﺎﻡ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺯﺩﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﻣﯿﮕﻦ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩ ﺗﻮ ﭼﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﻋﮑﺲ ﺩﯾﮕﻪ ﺟﻠﻮ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻨﻢ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﺳﻌﯿﺪ ﺍﯾﻨﻢ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﺗﻮ ﭼﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﻋﮑﺲ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺟﻠﻮ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺳﻮﻣﻢ ﻋﻠﯽِ ﺍﯾﻨﻢ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪ، ﯾﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﺶ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ؛ ﺟﺎﻧﻢ ﻣﺎﺩﺭﺍﯼ ﺷﻬﯿﺪ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺍﻟﮕﻮ ﺩﺍﺷﺘﻦ، ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ، ﻣﯿﮕﻦ ﻋﮑﺲ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭﺵ، ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻨﯿﺪ .
ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺗﻮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺍﻡ ﺍﻟﺒﻨﯿﻦ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ، ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﻍ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ، ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﺍﻡ ﺍﻟﺒﻨﯿﻦ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺭﻭ ﭘﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﮐﯽ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻘﯿﻊ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﺍﺩ، ﻣﯿﺪﯾﺪ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮕﻪ ﺁﺥ ﻏﺮﯾﺐ ﺣﺴﯿﻦ .... ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﺣﺴﯿﻦ ... ﺍﯼ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺒﻢ ﺣﺴﯿﻦ ..... ﺍﯼ ﺑﯽ ﮐﻔﻦ ﺣﺴﯿﻦ .... ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﻣﺮﻭﺍﻥ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻪ ﺍﻡ ﺍﻟﺒﻨﯿﻦ ﮔﻔﺖ : ﺁﯼ ﺯﻥ ﻣﮕﻪ ﺗﻮ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﯿﺴﺘﯽ، ﻣﮕﻪ ﺗﻮ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﭘﺴﺮﺍﺕ ﮐﺮﺑﻼ ﮐﺸﺘﻪ ﻧﺸﺪﻥ، ﭼﺮﺍ ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﻣﯿﮕﯽ ﺣﺴﯿﻦ، ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ؛ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻧﮕﻮ، ﺁﺧﻪ ﺣﺴﯿﻦ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺵ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻪ، ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﺮﺑﻼ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺳﺮ ﻋﺒﺎﺳﻢ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩﻩ، ﺷﻨﯿﺪﻡ ﻋﺒﺎﺳﻢ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﺵ ﺭﺳﻮﻧﺪﻩ، ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺑﭽﻪ ﺍﻡ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺁﺧﺮ ﺣﺴﯿﻦ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺣﺴﯿﻦ .....
🏴ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺟﻤﺎﻟﺖ
🏴ﺭﺥ ﭼﻮﻥ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺍﺑﺮﻭﯼ ﻫﻼﻟﺖ
🏴ﺷﻨﯿﺪﻡ ﻋﻄﺸﺎﻥ ﺟﺎﻥ ﺳﭙﺮﺩﯼ
🏴ﮔﻞ ﺍﻡ ﺍﻟﺒﻨﯿﻦ ﺷﯿﺮﻡ ﻫﻼﻟﺖ
🏴ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﯾﺪﻥ
🏴ﺷﻨﯿﺪﻡ ﭼﺸﻢ ﻧﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺪﻥ
🏴ﭼﻮ ﻃﻔﻼﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﻥ
🏴ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﻥ
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال نوحه مجمع الذاکرین، .mp3
676.4K
#تخریب_بقیع
#آقای_سلطانی
#سبک من علی مظلوم خانه نشینم
#سنتی
سلام من بر تو بقیع نورانی
تو کز جنایت ها خراب و ویرانی
ز داغ تو دارم شرار جانسوزی
به حال تو دارم دو چشم بارانی
🖤فغان و واویلا،ازین غم عظما
تو عرش اعلایی بهشت دنیایی
اگر چه ویرانی ولی درخشانی
نداری ای جانا رواق و سردابی
نه گُنبد و صحنی نه تاق و ایوانی
🖤فغان و واویلا،ازین غم عظما
تو مُلک ویرانی ز دشمنان داری
من از همین ماتم غم و پریشانی
به دست اهل کین اگر شدی تخریب
به قلب عاشق ها همیشه می مانی
🖤فغان و واویلا، ازین غم عظما
بقیع ویرانه به دست بیگانه
به خانه ی دلها تو شمع سوزانی
ز تربت پاکت غبار غم خیزد
ازین غبار غم عزا بر افشانی
🖤فغان و واویلا، ازین غم عظما
تو وادی نور وتو منبع فیضی
تو تربت عشق وحریم جانانی
بقیع ما صدها« ابولهب » دارد
بریده باد از او دو دست شیطانی
🖤فغان و واویلا، ازین غم عظما
شد آن حرم ویران ز کید وهابی
ازو پدید آمد فضای بُحرانی
ز شعر «یاسر» هم توان چنین فهمید
به شام غربت ها تو ماه تابانی
🖤فغان و واویلا، ازین غم عظما
(محمود تاری «یاسر»)
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🎧 #نماهنگ_بسیارزیباوشنیدنی
🎼 🎤 #حاج_مهدی_اکبری
کاش بودی کرببلا کنار حرمم حرم داشتی حسن
کاش بودی کرببلا یه دونه بارگاه تو هم داشتی حسن
کاش حرم داشتی حسن...
😭😢😭😢😭😢😭
دور ضریحت پُرِ سینه زن بود
مادرمون فاطمه بیمحن بود
یک شب جمعه حرم حسینُ
یک شب جمعه حرم حسن بود
کاش حرم داشتی حسن...
😭😢😭😢😭😢😭
گنبدامون شبیه کاظمین بود
قشنگ ترین بهشت عالمین بود
پرچم سبزِ یا حسن کناره
پرچم سرخِ ذکرِ یا حسین بود
کاش حرم داشتی حسن...
صحن وسرای من شلوغ بقیع
زائر نداره
صحنت توی دلم آسمونش
دور ازستاره
😢😭😢😭😢😭
قربون کبوترای حرمت امام حسن
قربون این همه لطفُ کرمت امام حسن
تو که آخر گره رو وا میکنی امام حسن
پس چرا امروز وفردا میکنی امام حسن
یا امام حسن «ع» مولا...
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷
از تو دور افتاده ایم و با فراقت راحتیم
باز اما ادعا داریم فکر حضرتیم
فکر بیداری مایی ما ولی خوابیم خواب..
عفو کن آقا اگر اینقدر اهل غفلتیم
تو به گمنامان نگاه بیشتر داری ولی...
ما ز چشم افتاده ها از عاشقان شهرتیم
پشت ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم
حاضر کامل شما هستی و ما در غیبتیم
با تمام این بدیها نام مارا خط مزن
با تمام این بدیها باز هم در خدمتیم
جزحسینو روضه اش راه نجاتی نیست نیست
ما برای آشتی با تو دخیل هیئتیم
سیدپوریا هاشمی
#مناجات فراق امام زمان علیه السلام
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ.. 🔹
در ماتم سرچشمه های پاکیِ خاکی
خون می چکد از زمزم افلاکیِ خاکی
روی دلم حک می کنم..،حکّاکیِ خاکی :
قربان آن چار آفتاب خاکیِ خاکی
هفت آسمان از داغ این ها خون دل خورده
خاک بقیع افلاک را در غم فرو بُرده
وارد شدن در وادی طور خدا سخت است
از پشت نرده دیدن آئینه ها سخت است
تنهایی ارباب های با وفا سخت است
گریه کنی اما بدون سر،صدا..،سخت است
گریه کنانش آستینی در دهن دارند
اینجا نگهبان هایشان دست بزن دارند
سهم دل عاشق به جز نامهربانی نیست
زوّار را قدر سلامی هم امانی نیست
از گنبد و گلدسته و ایوان نشانی نیست
بال کبوترها نباشد..،سایبانی نیست
مانند این غم هیچ داغی را نخواهی دید
جز ماه در شبها چراغی را نخواهی دید
دست بلا بذر جدایی را نکارد کاش
دشنه برای قلب شیعه برندارد کاش
خاک بقیع اندوه بی حد را نیارد کاش
از ابرهای آسمان باران نبارد کاش
وقتی بباری کار ما مشکل شود باران!
قبر امامان غریبم گِل شود باران
تا کِی گلوی ما اسیر آهِ غم گردد
ای کاش یک ذرّه از این اندوه کم گردد
انگشتری مادرم نذر حرم گردد
تا صحن و ایوانِ "حسن جانم" علم گردد
باید غریب خویش را یاری کنم آخر
باید برای مجتبی کاری کنم آخر
شهر نبی آلِ عبا را زجر سختی داد
بعد از پیمبر مرتضی را زجر سختی داد
ناموس شاه لافتیٰ را زجر سختی داد
پسکوچه هایش مجتبی را زجر سختی داد
این بغضِ سنگین سالیانی در دلم مانده
فرزند زهرا مثل مادر بی حرم مانده
این خاک را آخر حسن آباد می سازیم
منبر به نام باقر و سجاد می سازیم
ایوانطلا و پنجره فولاد می سازیم
صحنی شبیه صحن گوهرشاد می سازیم
شب های جمعه "ناحیه" با آه میخوانیم
مانند مشهد "آمدم ای شاه" میخوانیم
باد موافق زلف شب را گیس خواهد کرد
تصویر مرقد چشم ما را خیس خواهد کرد
دارالقلم را رهبرم تاسیس خواهد کرد
هر ساعتش علامه ای تدریس خواهد کرد
پایان هر درسی سلام و روضه ای برپاست
با نام صادق در مدینه حوزه ای برپاست
بالای گنبد بال و پرها باز می ماند
سجاده ی خونینجگرها باز می ماند
راهِ حرم وقت سحرها باز می ماند
زُوّار می آیند و درها باز می ماند
در دست هر خادم گُلاب و جام می بینیم
نقارهزن ها را به روی بام می بینیم
باید پری از شهپرِ باب الحوائج ساخت
حوضی به نام اصغرِ باب الحوائج ساخت
تمثال مَشکی سردر بابالحوائج ساخت
صحنی به نام مادر بابالحوائج ساخت
در مضجع ام البنین ریحانه می ریزیم
پائین پایش طرحِ "سقاخانه" می ریزیم
روضه که می خوانی بگو هی آب،آب آنجا
روضه بخوان از تشنگی بی حساب آنجا
زنجیر میبینی بگو وای از طناب آنجا
تا آب نوشیدی بگو وای از رباب آنجا
سقّا کنار علقمه قدّش هلالی شد
سهم رباب از آب،تنها مشکِ خالی شد
بردیا محمدی
#سالروز_تخریب_قبور_بقیع
#هشتم_شوال