📋 #متن_روضه / بخش سوم صوت
#روضه_امام_صادق (ع)
ویژه #شهادت_امام_صادق (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مثل امروزی عجب تشییعی تو شهر مدینه شد. روایت میگه موسیابنجعفر به این بدن نماز خوند. بهترین کفن ها رو آوردن، عمامهی امام سجاد رو هم آوردن، این آقا رو با این پارچهها کفن کنن.
چهارهزار شاگرد داشته این آقا. همه جمع شدن، احترام کردن. عجب تشییعی تو شهر مدینه بهپا شد. شهر مدینه غوغایی شد از جمعیت. آقا رو با عزت و احترام تو قبرستان بقیع به خاک سپردن.
این یه تشییع بود تو این شهر....
(دلت کجا رفت؟)
همچین که صبح شد اومدن درِ خونهی این آقا: کجاست فاطمه؟ ما میخوایم به این بدن نماز بخونیم. اومد بیرون؛ گفت چی میگی؟ دیشب امیرالمؤمنین این بدن رو برد شبانه دفن کرد. وصیت خود فاطمه(س) بود...
تا این حرف رو زد، خیلی ناراحت شد؛ چنان سیلی به صورت عمار زد، عمار زمین افتاد.
شاید تا زمین افتاد گفت ای نامرد عجب دستای محکمی داری. سیلی تو منِ مرد رو از پا در آورد؛ با مادر ما فاطمه چی کار کرد...
اومدن قبرستان گفتن الان میریم قبرها رو نبش میکنیم، بدن فاطمه رو از خاک در میاریم. ما باید به این بدن نماز بخونیم...
(این روضه غیرتیه باید غیرتی هم ناله بزنی.)
همچین که برا علی خبر آوردن: چه نشستی! این نانجیبها دارن تو قبرستان دنبال قبر فاطمه میگردن. همچین که شنید، لباس رزم رو پوشید. دستمال زرد رنگی که همیشه برای رزم میبست رو به سر بست. اومد تو قبرستان؛ صدا زد اگه سنگی از این قبرستان جابه جا بشه یک نفرتون هم زنده نمیذارم. تا این رو شنیدن همه فرار کردن....
اما چی میخوام بگم؛ اینجا یهجا بود اومدن نبش قبر کنن این آقا نذاشت.
علی جان کجا بودی کربلا...
اون لحظهای که نیزهدارها پشت خیمهها نیزه به زمین میزدن. همچین که نیزه رو بالا آورد، دیدن بدن علیاصغر حسینه...
حسین....
چقدَر نیزه بلند است نیفتی پسرم
چنگ این حرملهی پَست نیفتی پسرم
یاحسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 غریب آقام امام صادق
#سبک_تک
ویژه #شهادت_امام_صادق (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شده غم روی دل کاری
کار من گریه و زاری
شده توی مدینه باز
قصهی کوچه تکراری
بازم آتیش بازم هیزم
دوباره خندهی مردم
صدای بچههای من
شده توی شلوغی گم
تو این شهر پر از غربت و غم تنهای تنهام
عدو کشیده جانمازمو از زیر پاهام
دل منو شکسته بیحیا، خونه دو چشمام
"غریب آقام آقام
آقام آقام ، امام صادق"
شبونه دل رو آزردن
بچههام غصه میخوردن
بیعبا و بیعمامه
منو تو کوچه میبردن
پیِ ناقه دویدم من
غم و مهنت کشیدم من
امام و این جسارتها
خیلی حرفها شنیدم من
مثِ بابام علی تو کوچهها بستن دو دستام
از وقتی که درو آتیش زدن میلرزه پاهام
کسی همسرمو نزد ولی به یاد زهرام
"غریب آقام آقام
آقام آقام ، امام صادق"
توی خونه شده غوغا
هجوم لشکر اعدا
میکنم گریه من یادِ
غروب و عصر عاشورا
به یادِ آتیش و خیمه
به یادِ سیلی و دشنه
میکنم گریه و زاری
برای غربت عمه
جلوی جشم بچهها میشد خیمهها غارت
به ناموس خدا نامحرما کردن جسارت
با دست بسته عمه زینبو بردن اسارت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
📋با گریههام چشامو دریا میکنم
#سبک_واحد
ویژه #شهادت_امام_صادق (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با گریههام چشامو دریا میکنم
با تلخیهای روزگار تا میکنم
تو دفترِ خاطرههام میگردم و
خاطرههای تو رو پیدا میکنم
خونهمو مثل خونهتون سوزوندن
لگد زدن درو بازم شکوندن
نبودی و ندیدی که چهجوری
دستامو بستن تو کوچه کشوندن
چیزایی که شنیده بودم دیدم
روی خاکا تو کوچهها دویدم
از این دلم خوشه که همسر من-
-به پشت در نرفت، خودم رسیدم
دستامو بستند شبیه حیدر
به زیر لب گفتم کجایی مادر
بازم خدارو شکر که طوری نشد
به کسی آسیب نزده میخِ دَر
"واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا"
چند سالِ پیش که خونهتون دَرِش سوخت
کی پشت در بود که میگن پَرِش سوخت؟
در اگه سوخت فدا سرت ولی آه،
که در افتاد پشت سرش، سرش سوخت
اون روز علی امید آخرش سوخت
یعنی دیگه بچه با مادرش سوخت
حیدر جلو چشا و دیدِ زهرا
زهرا جلو چشای حیدرش سوخت
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴🏴🏴👆👆👆 بارگذاری مجلس شب نهم محرم ۱۴۰۲ #حاج_مهدی_حسینی #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️
🏴🏴🏴👆👆👆
بارگذاری مجلس شب دهم محرم ۱۴۰۲
#حاج_مهدی_حسینی
#التماس _دعا
⬇️⬇️⬇️⬇️
Shab10Moharram1402[01].mp3
14.07M
[ به احترام ذکر مصائب ذوات مقدسه، لطفاً بامعرفت و در شرایط مناسب گوش فرا دهید.
#ناحیه_مقدسه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین