امشب برایت دخترت مرثیه میخواند
آزرده شد روحم همانند تو بابا من
آنکه آنکه سرش پی در پی افتاد از نوکِ نی تو
آنکه کنار نیزهات افتاده از پا من
ماهِ کبود من بیا تا صبح بشماریم
تو بیشتر از شمر سیلی خوردهایی یا من؟
قصهی ناقه و آن نیمهی شب یادت هست
به زمین خوردمو دیدم کمرم زخم شده
زجر هم مثل مقیره چقدَر هم بد میزد
زیر شلاق و لگد بال و پرم زخم شده
--
گفت حالا که آمدی بابا
یا مرا با خودت ببر یا باش
راستی دختری که آن کوچهست
کتکِ سیر خوردم از باباش
--
چگونه شکر گویم این مثالِ ناگهانی را
کمان ابروی من خوشحال کردی قد کمانی را
چگونه یافتی ما را در این ویرانسرا امشب
گرفتی از صدای گریهام شاید نشانی را
سرت را از طبق برداشتم بایاریِ عمه
چهل منزل تحمل کردهام این ناتوانی را
حلالم کن، که اشکم را به استقبال آوردم
پدر از یاد بردم شیوهی شیرین زبانی را
خبر دارم شبی کنج تنوری میهمان بودی
به جا آورده کوفه خوب حقِ میزبانی را
به قول تازیانه من یتیمی دردسر سازم
معطل میکنم با زخم پایم کاروانی را
لبت را قاریِ قرآن هزاران بار میبوسم
که تشت زر ببیند راه و رسم قدردانی را
اگرچه دخترانِ شام تحویلم نمیگیرند
نیاوردم به روی خویش این نامهربانی رادل آسمان میل دارد ببارد
که ویران نشینیِ ما گریه دارد
سر انگشتِ مشکل گشایم ضعیف است
که خار از کف پای من دربیارد
بیا تا تماشاچیانم نگویند که این طفل آواره بابا ندارد
بیا تا که همسایههای این خرابه برایم دگر نان و خرما نیارند
عجب روزگار عجیب و غریبیست
یهودی مرا خارجی میشمارد
الا خیزران خوردهی مجلسِ تشت
غم تو گلوی مرا میفشارد
--
تا رفتم از حال، گوشواره خلخال، گم کردم
اینا چیزی نیست، بابا تو گودال، گم کردم
با صورتم، چیکار کنم
فقط بگید کدوم طرف فرار کنم
چجوری دست به موم زدن
منو درست جلو سرِ عموم زدن
خشکه حلقومم، گفتم مظلومم، بدتر زد
بعد از حق حقها، تا دید آرومم، بدتر زد
یه جوری زد، که جون بدم
یه روز بیاد زجرو بهت نشون بدم
همون که قد بلندتره
یه ساعتم از زدنم نمیگذره
این پهلو ناقص، این بازو بی حس، ای بابا
مارو چرخوندن، مجلس به مجلس، ای بابا
یه شهری و سریک کنن
فقط میخواستن عمهمو کوچیک کنن
چطور بگم که پیر نشد
این خونواده مردش هم اسیر نشد
بند اومد راهها، دست بد خواها، سنگین بود
هر کی سنگم زد، باریکلاها، سنگین بود
یتیمو با طناب زدن
سرِ تو رو تو بغل رباب زدن
برا یه زن بده غمش
زمین که میخوره نباشه محرمش
---
من از عمو عباس توقع دارم
چند وقت است از اوهم خبری نیست که نیست
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کسی چه میدونه چه حالی داره
رقیه ی یتیم دلشکسته
با اتفاقایی که واسم افتاد
حق بده که نمازام شده نشسته
میدونی چرا بابا اول اینکه خیلی رو خارا دویدم
دوم اینکه طعم لگد رو چشیدم
سوم اینکه تا افتادم از رو ناقه
مثل مادرت خمیدن
بشمارم بازم یا نه بسه دیگه بابا نه
رد بشیم از این حرفا میریم مدینه یا نه
بابا بابا بابا
****
خدا کنه هیچ دختری تو دنیا
نشینه رو ناقه با دست بسته
با اتفاقایی که واسم افتاد
غرور من مثل سرت شکسته
میدونی چرا بابا اول اینکه خیلی سرم داد کشیدن
دوم اینکه گوشوارمو پس نمیدن
سوم اینکه خندیدن به اشک چشمام
وقتی لباسامو دیدن
بشمارم بازم یا نه اینه رسم دنیا نه
خون شده دلم بابا میریم مدینه یا نه
بابا بابا بابا
****
علم اشکه روی دوش گرفتم
با عمه زینب ما علمدارتیم
رو سرمه سایه ی تو همیشه
حق ندارن به من بچه یتیم
میدونی چرا بابا اول اینکه خون علی تو رگامه
دوم اینکه راهتو میدم ادامه
سوم اینکه مهمون منی بابایی
الآن سرت رو پاهامه
میمونم تا فردا نه دلخورم به والله نه
ظلمو زیر و رو کردم شدم مثه زهرا نه
بابا بابا بابا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
البلاء للولاء کل ارض کربلا
هر که گشته مبتلا بر غم خون خدا
کل ارض کربلا
روز دهم همیشه در جریان است
راه حسین مسیر بی پایان است
تنها کسی پای حسین میماند
که مرد این میدان است
اگر پای کاری بسم الله
اگر وفاداری بسم الله
به دوش علم داری بسم الله
بگو لبیک یا اباعبدالله
البلاء للولاء میخرم بر جان بلا
پای شاه سر جدا
میکنم سر را فدا
میخرم بر جان بلا
در خون من ریشه دوانده غیرت
جان میدهم پای امامم راحت
ذکر لب من همه وقتیم باشد
هیهات من الذله
شبیه اصحاب ثارالله
منم فدایی آل الله
موقع جان دادن هم والله
به لب دارم یا اباعبدالله
لبیک یا اباعبدالله ..
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
معیار عفاف و الگوی حجابه
شاگرد عقیله در فن خطابه
رقیه رقیه ذکر مستجابه
آسمونی و محضرش زدم زانو
عرض ارادت می کنم به این بانو
نور علی نوره که حتی خورشیدم
نمی تونه باهاش بشینه رو در رو
رقیه ساداته گوهر نایابه
رقیه ساداته دلبر مهتابه
رقیه ساداته ثانی زهرا و
رقیه ساداته کوثر اربابه
یا رقیه یا رقیه ...........
تسکین حسینه وقتی غصه داره
امید ربابه وقتی بی قراره
تو خونه ی ارباب صاحب اختیاره
محشری برپا می کنه توی محشر
وقتی دستش رو می گیره علی اکبر
کسی که جاش رو شونه های عباسه
بهتره که ما هم به پاش بریزیم سر
رقیه ساداته به حسین حساسه
رقیه ساداته هستیه عباسه
رقیه ساداته معنی آرامش
رقیه ساداته حضرت احساسه
یا رقیه یا رقیه ...........
پا به پای زینب حامی امامه
با دستای بسته پیروز قیامه
نور در حجاب و تیغ در نیامه
نوه ی حیدره غیور و دلیره
زیر بار ذلت یه لحظه نمیره
کی میگه رقیه اسیر دشمن شد
عالم وآدم توی دامش اسیره
رقیه ساداته شأن بی تکراره
رقیه ساداته مخزن الاسراره
رقیه ساداته فاتح میدان ها
رقیه ساداته زینب کراره
یا رقیه یا رقیه .......
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین