eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی میرداماد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسته ست همه ی پنجره ها رو به نگاهم چندی ست که گم گشته ی در نیمه ی راهم حس می کنم آیینه ی من تیره و تار است بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است از بس که مناجات سحر را نسرودم سجاده ی بارانی خود را نگشودم پای سخن عشق دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم ای کاش کمی کم کنم این فاصله ها را با خمسه عشر طی کنم این مرحله ها را بر آن شده ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب ای زینت تسبیح و دعا زمزمه هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه است جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت در پرده ی عشاق تو یک گوشه نشسته است صد حنجره داوود در آغوش صدایت از بس که ملک دور و برت پر زده گشته است "پیراهن افلاک پر از عطر عبایت" تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران باشد حجرالاسود الکن به ثنایت من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت امام سجاد علیه السلام بند اول با یاد شهیدی که شده فدا می سوزم با روضه ی قتلگاه و نیزه ها می سوزم از غروب سال شصت و یک با اشک چشمام چل ساله با روضه های کربلا می سوزم۲ یادم نمی ره لحظه ی آخر بوسه به زیر گلوی تشنه رگهایی که از قفا جدا شد از راس پدر به تیغ و دشنه۲ من ماندم و بی تاب۲ می سوزم از این غم که نخورده جرعه ای آب۲ بابای غریبم بند دوم از زهر هشام است که افتاده ام از نا بی جان شده جسمم , که افتاده از آ (ه) در ظاهر اگر زهر مرا کرده زمین گیر در دل غم باباست که افتاده ام از پا ۲ یادم نمی ره لحظه ی آخر اهل حرم و آتش و غارت دستایی که از طناب و زنجیر بسته می شد از غم اسارت۲ من ماندم و بی تاب۲ وای از سکینه , رقیه وو زینب و رباب۲ بابای غریبم بند سوم این لحظه ی آخر که دگر کار تمام است کارم به شهیدان حرم عرض سلام است تنها غمی که تا به قیامت شود همراه با من بخدا روضه ی دروازه ی شام است۲ یادم نمی ره بزم شرابُ یا ضربه ی خیزران به یک سر هم ناله شدند رباب و زینب با حیدر و زهرا وو پیمبر۲ من ماندم و بی تاب۲ از خون لب پدر محاسن شده خضاب۲ بابای غریبم به قلم : یاسر محمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهل ساله خیس از اشک این سجاده لبم خشکه چون یاد لبات افتاده چهل ساله میسوزم نم نم شرمنده سه سالت هستم مونده رد غل و زنجیرا به روی دستم هنوز یه بغض تازه تو گلومه سر تو روی نیزه روبرومه بابا حسین جان هنوز تو گوشم ناله ربابه هنوز میمیرم از غم خرابه بابا حسین جان حسین جانم حسین ... الهی بابا جونم بلا نبینی الهی هیچ وقت تشت طلا نبینی خدا نخواهد برا هیچ مردی که ناموسش بره اسارت دستاش بسته باشه ببینه میشه جسارت اگرچه غرق ناله و تب بودم ولی به فکر همه زینب بودم بابا حسین جان گوشام به طعن و خنده و دشنام بود چشمام به سنگ پرونای رو بام بود بابا حسین جان حسین جانم حسین ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آزار دیدم خود را میان معرکه بیمار دیدم در خیمه بودم هفت آسمان را بر سرم آوار دیدم در بین گودال آیینه جسم پدر را تار دیدم بابای خود را در بین یک لشکر بدون یار دیدم این ها بماند از شام دیدم هرچه من آزار دیدم شبهای بسیار در بین صحرا عمه را بیدار دیدم صد بار مردم وقتی به پای خواهرانم خار دیدم ای وای از شام گهواره را در بین یک بازار دیدم بزم شراب و بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم نامحرمان را نزدیک محرم های خود بسیار دیدم ➖➖➖➖➖➖➖➖