eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ ▪️ 🎤مداح :حاج مهدی رسولی ۱۴۰۲ 〰〰〰〰〰〰〰〰 تو که تب حال منو تو شب عزات میبینی میشه گل اشک منو با گوشه نگات بچینی حقیقت شب قدره یه لحظه گوشه نگاهت تویی که شمسه ی عشقی منم غلام سیاهت منم اسیر یتیم نشسته بر سر راهت ای عشق مقدس ابالحسن مرحمتی به حال زار دل من مست حسینمو شکسته ی حسن مرا به اسم کوچکم صدا بزن مهربان مادر مهربان مادر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گریه نشونه است برا من یعنی تو نگام میکنی یعنی هنوزم تو قنوت تویی که دعام میکنی خدا کنه با دعاهات شهادتم رو بگیرم یه روز به عشق حسینت با لب تشنه بمیرم تو خوب میدونی که خستم میدونی اینجا اسیرم ای عشق مقدس ابالحسن اسیرمو در آرزوی پر زدن امید من به تو مادر حسن مرا به اسم کوچکم صدا بزن مهربان مادر مهربان مادر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هم حرف آتیشه هم صحبت از میخه ▪️ ▪️ 🎤مداح :حاج مهدی رسولی ۱۴۰۲ 〰〰〰〰〰〰〰 هم حرف آتیشه. هم‌صحبت از میخه یه رد خون روی صفحه ی تاریخه لَطَمَ خَدُها یعنی سیلی به روی مادرم نشست کَسَرَ ظِلعُها ای داد بیداد پهلوی مادرم شکست هرکی که این فرازِ مقتلو دید داد بزنه رَکَلَ البابِ بِرِجلِه فهمید فریاد بزنه آه ننم وای / وای ننم وای **** تو گوش تاریخه حرف سُلِیم انگار تصورش سخته حکایت مسمار هُتِکَ بابُها هَجَموا دَخَلوا انگار نه انگار فاطمه است ضُرِبَ جَنبُها اثروا رفسوا قتلوا پهلوی مادرم شکست آه ننم وای / وای ننم وای ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ ▪️ 🎤مداح :حاج مهدی رسولی ۱۴۰۲ 〰〰〰〰〰〰〰 دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار داده ست تکیه مادر هستی به دیوار هرلحظه دردی تازه داغی تازه دارد در چشم خود غم های بی اندازه دارد مثل شبی تیره ست دنیای مقابل تنها هلالی مانده از آن ماه کامل گاهی که بر دیوار و در دارد نگاهی آهی به لب می آورد از درد آهی لبریز از دردست اما غرق احساس دستی به پهلو دارد و دستی به دستاس آه این نسیم با محبت، مادرانه دستی کشیده بر سر و بر روی خانه شرمنده احساس او شد خانه داری با هر نفس آه از در و دیوار جاری شب، نیمه شب خسته شکسته، مات، مبهوت دستی به سر می گیرد و دستی به تابوت از خانه بیرون می رود ناباورانه جان خودش را می برد بر روی شانه خورده گره با گرد غربت سرنوشتش در خاک پنهان می شود پنهان بهشتش نفسی علی ... آه از دل پر درد او آه یا لیتها... آه از دل پر درد او آه این روزها دستی به سمت ذوالفقار است ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️