eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯🥀 .🥀•﷽•🖤 🌙🖤 🏴انا لله و انا الیه راجعون حیدر به دیدار زهرایش شتافت🏴 🕯داغ ، داغ ، هم پیش رو... 🥀روزهای سخت بعد از این آغاز شد..!:(😔 😔 🥀 🏴 🙏 ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯🥀 .🥀•﷽•🖤 🌙🖤 🏴انا لله و انا الیه راجعون حیدر به دیدار زهرایش شتافت🏴 جــان... جـانِ تـو و جـانِ ...😭 🥀 🏴 🙏 ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯 😭 🥀 🖤 رفت زیر سم مرکب پیکرش الفاتحه ریختند از هر طرف دور و برش الفاتحه حمد و توحیدی بخوانید ای عزیزان حسین زیر و رو شد آیه‌های کوثرش الفاتحه یک طرف پیراهنی که یادگار مادر است یک طرف انگشت با انگشترش.. الفاتحه هرکه هرچه خواست از گودال با خود برد و بعد شمر آمد تازه بالای سرش الفاتحه خنجرش را با سر شمشیر خولی تیز کرد بعد رفت آرام سوی حنجرش الفاتحه کاش میشد لااقل از رو به رو ذبحش کند پشت و رو شد پیش چشم مادرش الفاتحه زینب آنجایی که رفتی روی نیزه جان سپرد یکصدا شادی روح خواهرش الفاتحه 🥀 ⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯 😭 🥀 🖤 مقتل آورده است ظهر دهم از بلندای مرکب افتادی آه!در ازدحام تیر و سنان پیش چشمان زینب افتادی از بلندی که بر زمین خوردی آسمان ها شنید آهِ تو را نامروت گرفت عبایت تا بکشد سمت قتلگاه..،تو را تهِ گودال گیر کردی حسین نیزه ها بر پر تو می خوردند تا که قلب تو را بسوزانند سمت خیمه هجوم می بردند دور و اطراف پیکر تو شلوغ... روی جسم تو رفت و آمد بود بارش سنگ های وحشی ها سمت پیشانی تو بی حد بود پیر مردی عصا به دست آمد بندِ قلبِ حرم گسست آخر به سر و صورت مطهر تو آنقَدَر زد..،"عصا" شکست آخر هرکسی هرچه داشت در گودال به روی جسم نیمه جانت کاشت این سنان مست بود که نیزه جای جسم تو در دهانت کاشت مقتل آورده است دست عدو پنجه در آیه های مویت کرد آه از آن دمی که شمر رسید با نوک چکمه پشت و رویت کرد فاطمه لحظه ای رسیده که شمر حوصله اش از گلوت سر رفته وای از گردن تو..،کنترلِ خنجر از دست شمر در رفته چِقَدَر ذبح تو زمان برده مادرت چندبار رفت از حال! شمر هنگام ظهر آمده بود... دم مغرب درآمد از گودال هرکه یک تکّه از تو را می خواست سر پیراهن تو بلوا شد بین خولی و دار و دسته ی شمر سَرِ سر بُردن تو دعوا شد خاتَمَت گیر می کند آقااا زیر سُم پیکر تو را بِبَرَند قبل از آنی که ساربان برسد کاش انگشتر تو را بِبَرَند 🥀 ⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
.🍃•﷽•❤️ 🖤 🥀 💔 🙏 🕯امشب علی می بیند اشک دخترش را 🥀در کوفه می گوید اذان آخرش را 🕯مرغابیان خانه دامن را نگیرید 🥀خالی کنید ای عرشیان دور و برش را 🕯روی لبش انّا الیه راجعون است 🥀بر آسمان ها دوخته چشم ترش را 🕯با رفتن بابا خدا می داند و بس 🥀در خانه بی تابی قلب دخترش را 🕯ای ابن ملجم زودتر از جای برخیز 🥀او قصد دارد که ببیند همسرش را 🕯دلتنگ مانده تا ببیند بار دیگر 🥀رنگ کبود صورت نیلوفرش را 🕯حالا علی را سوی خانه می برندش 🥀جبریل می گیرد کمی زیر پرش را 😭
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯🥀 .🥀•﷽•🖤 🌙🖤 🏴انا لله و انا الیه راجعون حیدر به دیدار زهرایش شتافت🏴 جــان... جـانِ تـو و جـانِ ...😭 🥀 🏴 🙏 ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯🥀 .🥀•﷽•🖤 🌙🖤 🏴انا لله و انا الیه راجعون حیدر به دیدار زهرایش شتافت🏴 🕯داغ ، داغ ، هم پیش رو... 🥀روزهای سخت بعد از این آغاز شد..!:(😔 😔 🥀 🏴 🙏 ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯 😭 🖤 🥀 🩸 شمعم که با نگاهِ تو آتش گرفته‌ام امشب کنارِ آهِ تو آتش گرفته‌ام پیرت شدم نگاه به این پیرزن بکن امشب بیا و خواهرِ خود را کفن بکن امشب غنیمت است برایم چه می‌کُنی آقا شکسته است صدایم چه می‌کُنی امشب نشسته‌ای ولی از من جُدا چرا ای جانِ خیمه پشت‌سرِ خیمه‌ها چرا امشب به پشتِ خیمه چرا خار می‌کَنی این خاک را برایِ که اینبار می‌کَنی با این قلاف قبرِ که را می‌کُنی درست این قبر کوچک است چرا می‌کُنی درست یک پلک هم به هم نَزَنم تا نرفته‌ای گیسویِ خویش را نَکَنم تا نرفته‌ای گفتند عمه دخترکان: نامه آمده است عمه عمو کجاست امان‌نامه آمده است از پیشِ پاسبان حرم آمدم حسین از سمتِ مهربانِ حرم آمدم حسین گفتم به خیمه موقعِ هنگامه نیست نیست بس‌کُن رباب حرفِ امان‌نامه نیست نیست یگ گوشه رفته تا نخِ قنداقه وا کُنَد پیراهنی که تازه خریده است تا کُنَد هِی دستهایِ کوچکِ مهتاب را نَبوس بس‌کن رُباب بچه‌ی در خواب را نَبوس از مَشک ، تازه خورده کمی آب می‌پَرَد آرام بو کُنَش گُلَت از خواب می‌پَرَد امشب دلم برایِ حرم شور می‌زند اصلاً دلم برای خودم شور می‌زند مادر که رفت بعدِ پدر هم حسن نماند از پنج تا کفن به خدا یک کفن نماند امشب نشسته‌ام که خودم را کفن کنم فکری برایِ آنهمه دستِ بزن کنم امشب که فکر می‌کنم از حال می‌روم فردا چقدر بر سرِ گودال می‌روم امشب زِ درد بر جگرم دست می‌زنم فردا چقدر بر کمرم دست می‌زنم امشب زِ خاک خار اگر جمع می‌کنیم فردا میانِ تیغ ، پسر جمع می‌کنیم امشب غبار از سرِ گیسوت می‌کِشم فردا غروب نیزه زِ پهلوت می‌کِشم امشب کنارِ مادر خود می‌خورم زمین فردا غروب با سرِ خود می‌خورم زمین ⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯 😭 🥀 🖤 رفت زیر سم مرکب پیکرش الفاتحه ریختند از هر طرف دور و برش الفاتحه حمد و توحیدی بخوانید ای عزیزان حسین زیر و رو شد آیه‌های کوثرش الفاتحه یک طرف پیراهنی که یادگار مادر است یک طرف انگشت با انگشترش.. الفاتحه هرکه هرچه خواست از گودال با خود برد و بعد شمر آمد تازه بالای سرش الفاتحه خنجرش را با سر شمشیر خولی تیز کرد بعد رفت آرام سوی حنجرش الفاتحه کاش میشد لااقل از رو به رو ذبحش کند پشت و رو شد پیش چشم مادرش الفاتحه زینب آنجایی که رفتی روی نیزه جان سپرد یکصدا شادی روح خواهرش الفاتحه 🥀 ⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️