eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین آمد و خون شهدا می‎جوشد اربعین آمد و خون شهدا می‎جوشد باز از خاک بلا اب بقا می‎جوشد اربعین آمد و شد داغ شهیدان تجدید خون به دل‎ها ز عزای شهدا می‎جوشد *وقتی وارد سرزمین کربلا شدن هنوز نرسیده به کربلا مثل برگ خزون از روی ناقه ها به زمین خودشون انداختن .دوان دوان به سوی قبور شهدا ،آری داغ شهيدان تجدید شد ،اینجا همان جا بود که بدن،علی اکبر اربا اربا شد،اینجا همان جابود بدن قاسم ابن الحسن زیر سم اسب ها زنده زنده ،بدنش استخوان‌ هایش شکست وخورد شد، آخ بمیرم تمام مصائب کربلاخصوصا جلوی چشمان زینب کبری، تداعی میشه تجسم میشه،اینجا همان جایی بود اومدن توگودال قتلگاه دیدن بدن حسین سر نداره،حتی یه جای سالم نداره،صدا زدن( اَ انَت اخی وبن امی) * آیا تو برادر منی؟ باورم نمیشه آیا تو پسر مادر منی؟باورم نمیشه کو پیراهن کهنه دست بافت مادرم؟کو انگشترت که با انگشت از بدنت بریدن وغارت کردن .همه دارن نگاه میکنن یه وقت دیدن این خواهر خم شد لب هارو روبدن بریده حسین گذشت ای که رگ هایت همه بریده دشمنت بعد ازبه من خندیده است ازحرم تا قتلگه برتو قسم بوی زهرا مادرم پیچیده است همه ازسویدای دل به یاد شهدا وشهدای کربلا سه بار ناله بزن یاحسین... اربعین آمد و از داغ شهیدان خدا اشک سرخ است که از دیده ما می‎جوشد اربعین شهدا تازه شود در هرسال خون مظلومیشان درهمه جا می‎جوشد جوشش خون جوانان دلیر ایران شرح خونی است که در کرببلا می‌جوشد 🎤مداح:حاج احمد صفاری ✍خادمه اهل بیت ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دم غروب و سر شب دلم پر از غمه مهمون من هستی ولی ماه محرمه میخوام که روضه بخونم یه روضه عجیب بیا با هم گریه کنیم ای پسر شبیب یابن شبیب از غم بگم از اون تنی که شد توی گودال درهم بگم یابن شبیب مقتل بگم از خواهری که صحنه رو میدید رو تل بگم یابن شبیب از تن بگم از اون تنی که مونده بدون پیرهن بگم یابن شبیب از سر بگم از اون دوازده ضربه زد به حنجر بگم ان کنت باکین فابک علی الحسین▪️ اون که چشامو زخم می کرد همین مصیبتا چی سر جدمون اومد تو خاک کربلا غریب و مظلوم کشتنت فابک علی الغریب بیا براش گریه کنیم ای پسر شبیب یابن الشبیب غوغا شده واسه بریدن سر جدت دعوا شده یابن الشبیب قاتل رسید ازپشت سر با خنجر کندش بد می‌برید یابن الشبیب وای از سنان خون کرده قلب عمه‌ی مارا يک ساربان یابن الشبیب پایان کار با نعل تازه اومده بودن ده تا سوار کربلا خیلی بد گذشت ولی نه مثل شام داغ اسارت بخدا سنگین تره برام سکینه شد همسفر یه عده نانجیب جا داره خون گریه کنیم ای پسر شبیب یابن الشبیب شام بلا بردن اسارت عمه‌ی مارا نامحرما یابن الشبیب بازار شام بزم حرام و محرم مارا اون ازدحام یابن الشبیب بزم شراب رو نیزه یه سر علی اصغر پیش رباب یابن الشبیب بزم عظیم ناموس ما چقدر جلو مردم طعنه شنید ان کنت باکیا فبک علی الحسین 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✍تایپ خادمه اهل بیت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
صلح وقتی به معنی صلح است که پذیرنده، سنگری دارد و اگر صلح را قبول نکرد پشت‌گرمی به لشکری دارد و اگر پرچم سفید نداشت یا به یاران خود، امید نداشت سر به زانوی غم اگر که گذاشت دامن مهر مادری دارد دامن مادری اگر که نداشت چاره‌ی‌ دیگری اگر که نداشت باز در اوج بی‌کسی‌هایش سر در آغوش همسری دارد سنگری نیست؛ لشکری هم نیست چندوقتی‌ست مادری هم نیست پشت این مرد، ظاهراً خالی‌ست نه! که در پشت، خنجری دارد همه درها به روی او بسته همه درها به روی او بسته همه درها به روی او امّا هم‌چنان رو به غم، دری دارد زنی آمد، میان خانه نشست (فرمود چشمی برای حسنم گریه کنه رفقا روز قیامت گریه نمیکنه زمین داغ هوا داغ شلوغی شلوغی حالا بگرد ثابت پیدا کن همه دارن گریه میکنه فرمود فاطمه جان،چشمی برای حسنم گریه کنه روز قیامت گریه نمیکنه آقا جان منم الان میگم بخودت قسم اگه از ترس قیامت برات گریه کنم خیلی دوست دارم حسن جان خوشبخت منم که امام حسنی ام) زنی آمد، میان خانه نشست کاسه‌ی زهر را گرفت به دست به خیال‌اش که خانه‌ی تاریخ شیشه‌های مشجّری دارد هرچه گشتم میان باطل و حقّ هیچ حرفی به غیر جنگ نبود ای لغت‌نامه‌ها قبول کنید صلح معنای دیگری دارد (فرمود به جعده ملعونه تا دید گریه میکنه گفت فقط زود برو؛حسینم بیاد زنده ت نمیزاره این یه همسر بود یه همسرم هرچی گفتن رباب بیا زیر سایه گفت آقام سه روز زیر سایه مونده بود ای رباب 😭 قتل صبر معنی دیگر دارد زندگی با مغیره در یک شهر معنی قتل صبر اینم هست زندگی در مدینه با قنفذ شب شهادت امام حسنه* در حیرتم که با جگر او چه کار کرد زهری که آب کرد دل سنگِ خاره را زینب رسید ناله‌کنان، زودتر حسین ... تا سرفه کرد طشت پُر از داغِ کوچه شد ... در کوچه دید ضربه‌ای از پشت دست خورد ... سیلی از این طرف زد و از آن طرف شکست ... می‌رفت صبح زود به کوچه همیشه تا.. ... هفتاد تیر بر کفننش زار می‌زدند ... لایوم مثل کرببلا ، نیزه می‌زدند 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✍تایپ خادمه اهل بیت 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 〰〰〰〰〰〰〰
دامن آلوده بار گناه آورده ام گرچه آهی در بساطم نیست آه آورده ام یادش بخیر دلشوره های محرم الان باورم نمیشه شب آخره علی ابن مهزیار اهوازی رفقا هرکی سختش نیست سختش بشه شب آخر بدون دعوت نیومدی باخودت مرور کن بزرگ شدی خیلی ها نیستن رفتن از این در خونه بحق امام رضا هرکی محروم شده برگرده مهزیار سه روز محضر امام زمان بود وقتی گفتن تمومه خیلی سختش بود یه خورجین همراهش بود تودلش میگفت چطور بزارم برم آقا ؟ آقا ما شصت شبه درخونتیم .علی ابن مهزیار یه بقچه داشت ما که چیزی نداریم آقا 🔸دامن آلوده بار گناه آورده ام گرچه آهی در بساطم نیست آه آورده ام هر که بودم هرچه هستم برکسی مربوط نیست بر امام مهربان خود پناه آوردم ام هرکه آرد طعنه ای در محضر مولای خود من دودست خالی کوه گناه آوردم ام اما یه سرمایه ای دارم هر فقیری هست دست خالی اش سرمایه اش من فقیرم دست خالی را گواه آورده ام ▪️نادرشاه افشار وارد حرم مولا شد یه گدایی بودعمری گدایی میکرد جلوی حرم نادرشاه اومد گفت بهم کمک کن گفت چندساله گدایی میکنی؟چند ساله مشکی میپوشی برای امام حسین؟ گفت سی ساله گدایی میکنم‌ نادرشاه بهش گفت سی ساله اینجایی هنوز شفای چشاتو نگرفتی؟ گفت برم برگردم نابینا باشی میگم سرتو بزنن..پرسید این آقا کی بود؟گفتن نادرشاه شنیده بود چه آدمیه؛ بدو بدو اومد کنار قبر یا امام رضا سی ساله داری بهم نون میدی یه بار درخونت نیومدم اما اگر اینباراگه بینایی مو ندیدی سرمو میزنه گفت آقا یه روز بهم بینایی بده من میترسم، داشت از حرم میومد دید چشاش باز شد آقا ما یه عمر نوکریم بزار روضه مو این جوری شروع کنم میدونی چرا عبارو کشیدتو سرش امام صادق خیلی غصه دار امام رضا بود فرمود:غریب شهید میشه پسرم .مظلوم شهید میشه پسرم وقتی میخواست بیاد فرمود بلند برام گریه کنید گفتن اقا پشت سر مسافر گریه نمیکنن؟ فرمود مسافری که امید برگشت داشته باشه اومد از مدینه طوس غریب جدا ازمادرش جون داد ، مرحوم فلسفی میگه علت اینکه عبا سرش انداخت اینه ،اون روز احوال شیعیان خوب بود،حتی برادرش وخواهر گفتن بریم الحمدلله احوال شیعیان حول محور امام رضا خوبه فرمود اگه حال وروز منو ببینن شیعیان ساکت نمیشینن،عبا رو صورتش تا خونه چند بار زمین خورد شاید یه عده اومده آقا اجازه هست کمک کنیم نه چیزی نیست اما زهر یه طوری بود چند بار شهید شدن بعضی اهلدبیت سم دادن ده روز شش روز، فدات بشم آقا به یه نصف روز نشد مثل مار گزیده به خودش می‌پیچید 🔸تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیهِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد میانِ حجره ی در بسته دست و پا می زد فرمود اباصلت درای حجره ببند چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد کف پوش حجره کنار زد رو خاکا افتاده داره دست و پا میزنه ،میگه رفتم آقا چرا اینطور، دلیلش فهمیدم هی صدا میزنه حسین.😭 کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد😭 میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزه ی او شاه ،از صدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسب ها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد ▪️فردا ببینید زنان نوغان شاهکار میکنن مهریه ها پس دادن جهیزیه فروختن شنیدن پسر زهرا شهید شده تشییع جنازه باید باشکوه باشه چقدر گل آوردن برات بمیرم حسین تشییع آقامون چطور بود؟ 🔸میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریده ی آقا ز نیزه ها افتاد ▪️فرمود پسر شبیب إن كُنتَ باكِيا لِشَيءٍ فَابكِ لِلحُسَينِ واسه حسین گریه کن اخه خیلی بد جور کشتن یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین آخه اینقدر آقا سخت کشتن یه طوری گریه میکنیم ،اشکامون بیاد مژه هامون میکنه عین روایته أذَلَّ عَزيزَنا 🔸یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین.. درکربلا شکسته شده حرمت حسین. یابن الشبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون گوسفند سر زتن او بریده شد یابن الشبیب چکمه به پهلوی او زدند درپیش عمه چنگ به گیسوی او زدند. يابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیراهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدن یه جای سالمی به تمام بدن زدن 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✍خادمه اهل بیت 🥀🥀🥀🥀🥀
پیغمبر فرمود چشمی بر حسنم گریه کنه قیامت گریان وارد محشر نمیشه؛چشمی بر حسینم گریه کنه قیامت متنعم به کوثره،آماده ای یا نه؟ امشب یه چشمت برای امام مجتبی گریه کنه یه چشمت برای اباعبدالله جانسوز ترین روضه ها خود امام معصوم خونده این روضه ای ام صادق ع راجع به امام حسن فرمودن بگم مرحوم شیخ صدوق نقل میکنن امام صادق فرمود: وقتی سید الشهدا رسید کنار مجتبی همین رسید حال برادر نزاره.چندین بار برادر زهر دادن زهر بالا آورد اما این بار آخر جلوی چشم قمر بنی هاشم. جلوی چشم زینب کبری یه وقت دیدن لخته های خون میان طشت اخ بمیرم .امام صادق فرمود امام مجتبی دیداز همه بیشتر داره حسبن گریه میکنه دست حسینش و گرفت بازحمت بسیارفرمود داداش چته چرا اینجوری داری گریه میکنی ؟ فرمود برادری مثل تو ازدست میدم چرا گریه نکنم؟ امام مجتبی فرمود شما همه محارم دور من هستید هرچی بخوام تهیه میکنید تو برادرم عباس خواهرم زینب همه کنار من محارم هستین اگه آب بخوام بالافاصله تهیه میکنید اما... لا یوم کیومک یا اباعبدالله 😭 هیچ روزی مثل روز تو نمیشه حسین يزدلف إليك ثلاثون ألف رجل سی هزار محاصره ت میکنن ؛همه باهم هم پیمان میشن خون تو رو بریزن خیمه هات آتش بزنند آماده‌ای ؟ تو تمام پنج تن آل عبا تنها بدنی که روز دفن شد بدن امام مجتبی بود اما میخوام بگم ای کاش این بدن شب دفن میشد بدن پیامبر شب دفن شد،😭بدن امیرالمومنین بدن حضرت زهرا بدن ابی عبدالله غروب بود، که دفن‌کردن تنها بدنی تو روز بود تشییع شد ای کاش این بدن شب دفن میشد آخه نبودید ببینید عوض گل باران هفتاد چوبه تیر براین بدن زدن😭 اینجا زینب نبود، نیمه شب امیرالمومنین وحضرت زهرا اونجا نبود ،این آرزو به دلش ماند شاید با خودش گفت تو خمسه طیبه تلافی میکنم اما آیا گذاشتن یا نه ؟نه والله. همه محاصره کردن، هرکی باهرچی دستش حسین رو میزنه ؛ چه کرد یا فاطمه معصومه عمه جان شما دست روی سر گذاشت هی صدا میزد وا محمدا وا علیا وا حسینا 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✍خادمه اهل بیت 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
مرحوم محدث قمی رضوان الله تعالی علیه تو انوار البهیه اشاره می کنن، بدن امام رضا رم شبانه دفن کردن، این نو عروسان نوقان داشتن میرفتن خونه ی بخت ، دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشیع میکنند …” همین که فهمیدن این بدن جگر گوشه ی پیغمبره،به شوهراشون گفتن مهریه هامون حلال و آزاد هر چی هدیه براشون آوردن نذر امام رضا کردن …. بدن امام رضا رو گل بارون کردن . هر چی عطر و گلاب برا نو عروسان نوقان آورده بودن رو بدن امام رضا ریختن …. درستشم همینه” این بدن پسر فاطمه ست … این بدن عزیز زهراست احترام داره ….” آخ لایوم کیومک یا اباعبدالله 😭 به به . روضه ی آخر و التماس دعا … فرج امام زمان یادت نره ؛ فرمود هر کسی وسط روضه ی جدم برا فرج منه مهدی دعا کنه من همونجا دعاش می کنم ….. آقامونم با ما گریه کنه به روضه ی جد غریبش ….کربلا هم زن های بنی اسد اومدن از فرات آب ببرند ؛ دیدن یه عده بدن بی سر، قطعه قطعه … اربا اربا ….رو زمین افتاده 😭 الله اکبر …. یا بقیه الله اجرک الله فی مصیبت جدک . اینجا هم زن ها واسطه شدن ، بنی اسد آمدن ، میخوان این بدن ها رو شناسایی کنن ؛ به کمک زین العابدین بدن ها رو شناسایی کردن …. رسیدن کنار گودال … دیدن یه بدنی اربا اربا 😭 اصلا قابل شناسایی نیست …. یاللعجب چه کنن؟!! زین العابدین فرمود : تنهوا عنی …” از من فاصله بگیرید ؛من خودم این بدن رو به کمک پیغمبر دفن می کنم ….” این بدن متلاشی شده رو جمع کرد ،چه جوری این بدن رو آورد کنار خانه ی قبر ،بماند ” بدن اربا اربای بابا رو گذاشت رو خاکا …. همین که خواست این وجه الله رو به زمین بزاره،بابا سر نداره،این رگ های بریده رو ،رو خاک گذاشت” همه صدا بزنیم یاحسین …… بابی المستضعف الغریب یا غریب الغربا یا عزیز الزهرا یا قتیل الله یا اباعبدالله …به علی ابن موسی الرضا و به ابی عبدالله الحسین سلام الله علیهما یا الله 🍀🍀🍀🍀🍀 ✍خادمه اهل بیت 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🔸کسی که پشت لبخندش، غمی آکنده از آه است 🔸مرور روزهایش، روضه‌های تلخ و جانکاه است 🔸ندارد گنبد و گلدسته و ایوان طلا اما 🔸مسیر آسمان تا مرقدش، بسیار کوتاه است 🔸برایش دشت‌ها، صحن و تمام آسمان گنبد 🔸چراغ روشن صحن و سرایش، تا سحر ماهاست 🔸اگر مخفی است قبر فاطمه، قبر حسن خاکی است 🔸عزیز فاطمه با مادرش، همواره همراه است 🔸به دستان کریم اوست، در عالم اگر خیری است 🔸که لطف دیگران با منت و خواری و اکراه است [کسی که کریم آل الله داره خیلی بده بره درخونه دیگری بزنه؛ این آقا سر سفرش دشمن مینشونه' آیا قادر نیست سر سفره کرامت دستگیری کنه بنشونه؟] 🔸جذامی‌ها کنار او نشستند و جهان فهمید 🔸کرامت، گردی از دامان خاک‌آلود این شاه است 🔸برای شادی زهرا، بگو ذکر حسن جان را [ همه این چند شب عزا یه طرف امشب نمیدونی چقددل حضرت زهرا شاد کردی؟ گفتی شب شهادت امام غریبه تو خونه دوتا آقازاده دارندکُشتی میگیرن معمولا رسم‌اینه اگه دوتا بچه باهم باشن کوچیکتره بیشتر تشویق میکنن دید امیرالمومنین میگه جانم حسین 'فاطمه میگه جانم حسین 'یه وقت رسول خدا صدا زد جانم حسن😭 حضرت زهرا صدا زد بابا مگه نباید کوچکتره تشویق کرد ؟گفت آره عزیز دلم‌ دیدم اما دیدم تو میگی حسین باباش میگه حسین به آسمون ها نگاه کردم دیدم ملائکه میگن حسین' دیدم حسنم خیلی غریبه😭 اصلا فلسفه شهادتش امشب افتاد شب جمعه داستانش شنیدین شب جمعه همه میرن کربلا روایت میگه شب جمعه ابی عبدالله میره بقیع کنار قبر امام حسن میشینه امشب ابی عبدالله صدا بزنی آقا کنار قبر امام حسن جوابتو میده ] 🔸برای شادی زهرا، بگو ذکر حسن جان را 🔸اگر توفیق می‌خواهی، فقط راهش همین راه است *یا امام حسن اول این مسیر باید از شما اجازه بگیریم* 🔸به سمت روضه می‌گردد، مسیر شعر و می‌دانم 🔸پریشان میشود قلبی، که از این راز آگاه است 🔸نمی‌گویم که در کوچه چه پیش آمد، تو هم بگذر 🔸فقط سر بسته می‌گویم، که زهرا عصمت الله است [آدم برا همین روضه بمیره جا داره خانمی که تو خونه رو می‌گرفت حالا توکوچه با بدترین آدم زمین روبرو شده گفت بردم پناه هرچه به دیوار بیشتر اوبیشتر رسید و رحم بیشتر گرفت *نامحرمه امام حسن میگه الان حیا میکنه عصمت الله یه وقت جلوی چشم امام حسن نانجیب دستش آورد بالا چنان سیلی به صورت مادر زد 😭 🔸کوچه ای تنگ ,کوچه ای تاریک 🔸 شده کابوس هر شب ِ آقا 🔸برگه را پس بده…نزن نامرد…. *امیرالمومنین اومد بالاسرش بچه کابوس میبینه نزن نامرد 😭 🔸چیست این جمله بر لب ِ آقا؟ 🔸 از صدای ِ شکستن بغضش 🔸چشم دیوارها سیاهی رفت 🔸 مادرش راه خانه ی خود را تا زمین خورد, اشتباهی رفت فرمود عبدالزهرا روضه من اینه. دست من تو دست مادرم بود'همین و بگی دوستان من میفهمن اما کار به جایی رسید دست مادر گرفته بودم دیدم تو کوچه داره با دست دنبال من میگرده همه صدا بزنید یا حسین.... 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✍خادمه اهل بیت 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🔸چهل ساله که از خودش هم بریده 🔸میپیچه تو گوشش صدای کشیده 🔸هنوزم نمیگه که اون روز چی دیده 🔸چه دست و پایی میزنه میون بسترش 🔸به یاد روزی که زدن لگد به مادرش [اگه کلام معصوم نبود باید خرد بشه هر دهانی که روی منبر اینجوری بگه'امام صادق فرمود وقتی با لگد نانجیب زد به پهلوی مادرم مادرم افتاد زمین بعد سیلی زد] 🔸بیرون میریزه درد و غصه یه عمرش و 🔸تو طشتی که مقابلش گذاشته خواهرش 🔸اجل کمک میکنه' خلاص شه از مدینه 🔸تو پاره های جگر یه گوشواره میبینه 🍀غریب مادر حسن ..... [ الهی بمیرم زینب کبری اومد التماس کرد صدا زد داداش بسه این غربت تو خانواده ما 'بدن مادرمو شب برداشتیم بدن بابامو شب برداشتیم ،هرجوری شده‌ بدن حسن باید روز تشییع کنیم رسمه تو عرب خانوما نمیرن تشیع یه وقت دید عباس داره با چه حالی میاد 🔸سر افکنده عباس داره خونه میره 🔸آخه یه تابوت خونی روی شونه میره 🔸غریب مدینه غریبونه میره 🔸خدایا دوخته شد چرا کفن به پیکرش 🔸حسین چیکار کنه با تابوت برادرش 🔸بیرون کشید تیرهای از تن حسن ولی 🔸میمونه آخریش ولی توی گلوی اصغرش 🔸خدا میدونه چیزی به غیر مرگ نمیخوان 🔸که هرکاری میکنه سه شعبه در نمیاد لای لای علی علی ....... 👇 کنار بسترش دید ابی عبدالله سر به دیوار گذاشته عباس یه طرف زینب یه طرف' ام کلثوم همه دارن گریه میکنن یه نگاه کرد امام حسن به همه ' از همه گذشت تا دید حسین گریه میکنه شروع کرد به گریه کردن دورت بگردم تو گریه نکن من نمیتونم گریه هاتو ببینم گفت: چرا گریه نکنم داداشم امامم پناهم‌ دارم از دست میدم گفت: لایوم کیومک یا اباعبدالله😭 حسین جان الان تو کنار بسترم هستی همه داداش ها خواهرا به حال من گریه میکنی اما یه لحظه برای خودت میرسه یه نفر نیست کنار گودال سرتو از خاک برداره نه کسی نیست سرتو برداره یه وقت سینه ت سنگین میشه والشمر جالس علی صدرک 😭 حالا با امام حسن بگو ای حسین..... 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✍خادمه اهل بیت 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
15.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢روز چهارشنبه روز 🌸 امام‌کاظم‌عليه‌السّلام 🌸 امام‌رضاعليه‌السّلام 🌸 امام‌جوادعلیه‌السّلام 🌸 امام‌هادی‌علیه‌السّلام 🤲🏼 🕊اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرت زهرا 🤲🏼😭 🕰 ۱:۵۰ __________ 🕊
سفره کرمتو پهن کردی بهشت برای ما رهن کردی کی گفته بی حرمی آقا جان عالمو برای خودت صحن کردی همین الان من اینجام وسط حرمت نشستم برای تو که زدم به سینه به ضریح خورده دستم من از اون عاشقای پر و پا قرصت هستم حرم حسن چه به هم میان این دو کلمه حرم حسن حرم حسن توی دلمه 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 شیعه قدرتو اقا میشناسه روی ساختن بقیع حساسه پاتوق همه ما صحنی ه که به اسم مادر عباسه شبیه حرم ابالفضل میخواد اونجا سقا خونه چقدر این آقا کریمه تو حرف منو نشونه دلی تا حالا بقیع بود کربلا میرسونه حرم حسین چه دلم یهو اربعین شد حرم حسین سفرمون ام البنین شد 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✍تایپ خادمه اهل بیت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
15.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢روز چهارشنبه روز 🌸 امام‌کاظم‌عليه‌السّلام 🌸 امام‌رضاعليه‌السّلام 🌸 امام‌جوادعلیه‌السّلام 🌸 امام‌هادی‌علیه‌السّلام 🤲🏼 🕊اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرت زهرا 🤲🏼😭 🕰 ۱:۵۰ __________ 🕊