🔸چهل ساله که از خودش هم بریده
🔸میپیچه تو گوشش صدای کشیده
🔸هنوزم نمیگه که اون روز چی دیده
🔸چه دست و پایی میزنه میون بسترش
🔸به یاد روزی که زدن لگد به مادرش
[اگه کلام معصوم نبود باید خرد بشه هر دهانی که روی منبر اینجوری بگه'امام صادق فرمود وقتی با لگد نانجیب زد به پهلوی مادرم مادرم افتاد زمین بعد سیلی زد]
🔸بیرون میریزه درد و غصه یه عمرش و
🔸تو طشتی که مقابلش گذاشته خواهرش
🔸اجل کمک میکنه' خلاص شه از مدینه
🔸تو پاره های جگر یه گوشواره میبینه
🍀غریب مادر حسن .....
[ الهی بمیرم زینب کبری اومد التماس کرد صدا زد داداش بسه این غربت تو خانواده ما 'بدن مادرمو شب برداشتیم
بدن بابامو شب برداشتیم ،هرجوری شده بدن حسن باید روز تشییع کنیم
رسمه تو عرب خانوما نمیرن تشیع یه وقت دید عباس داره با چه حالی میاد
🔸سر افکنده عباس داره خونه میره
🔸آخه یه تابوت خونی روی شونه میره
🔸غریب مدینه غریبونه میره
🔸خدایا دوخته شد چرا کفن به پیکرش
🔸حسین چیکار کنه با تابوت برادرش
🔸بیرون کشید تیرهای از تن حسن ولی
🔸میمونه آخریش ولی توی گلوی اصغرش
🔸خدا میدونه چیزی به غیر مرگ نمیخوان
🔸که هرکاری میکنه سه شعبه در نمیاد
لای لای علی علی .......
#گریز_به_اباعبدالله👇
کنار بسترش دید ابی عبدالله سر به دیوار گذاشته عباس یه طرف زینب یه طرف' ام کلثوم همه دارن گریه میکنن
یه نگاه کرد امام حسن به همه ' از همه گذشت تا دید حسین گریه میکنه شروع کرد به گریه کردن دورت بگردم تو گریه نکن من نمیتونم گریه هاتو ببینم
گفت: چرا گریه نکنم داداشم امامم پناهم دارم از دست میدم
گفت: لایوم کیومک یا اباعبدالله😭
حسین جان الان تو کنار بسترم هستی همه داداش ها خواهرا به حال من گریه میکنی اما یه لحظه برای خودت میرسه یه نفر نیست کنار گودال سرتو از خاک برداره نه کسی نیست سرتو برداره یه وقت سینه ت سنگین میشه والشمر جالس علی صدرک 😭
حالا با امام حسن بگو
ای حسین.....
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
✍خادمه اهل بیت
#التماس_دعای_فرج
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین