eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهBabolharam_Narimani 1.mp3
زمان: حجم: 5.85M
روضه ویژۀ شهادت امیرالمومنین و 19 ماه مبارک رمضان با نوایِ سید رضا نریمانی•✾•
. |⇦• روضه ویژۀ شهادت امیرالمومنین و 19 ماه مبارک رمضان با نوایِ سید رضا نریمانی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مثه امشبی امیرالمومنین مهمونِ دخترش بوده. میگه اینقدر به آسمان نگاه میکرد؛ هی میومد تو حیاطِ خونه قدم میزد ، به سمت آسمان نگاه میکرد ، هی دست رو دست میزد، «انا لله و انا الیه راجعون»... چه خبره بابا؟ چرا اینقدر به سمتِ آسمان نگاه می‌کنی و دست رو دست میزنی؟ این قصه برا امیرالمومنین تکرار شده ست ، این آقا یه جای دیگه هم به سمت آسمان نگاه کرده. (میدونی کجا)؟! آدم وقتی مضطر میشه به آسمون نگاه میکنه .. آدم وقتی کسی رو نداشته باشه به آسمون نگاه میکنه .. هی میگه خدا من کسی رو ندارم ... سی سال پیش هم امیرالمومنین هی به آسمان نگاه میکرد ..(میدونی کی رو میگم؟) اون شبی که کنار قبرِ فاطمه‌اش نشسته بود یه نگاه داخل قبر یه نگاه به این بدن دید محرمی نداره ، کسی نیست کمک علی کنه .. یهو نگاهش به سمت آسمون رفت؛ خدایا علی کسی رو نداره .. مَحرمی ندارم می‌خوام بدن خانومم رو تو قبر بذارم .... امشبم تو کوفه نگاه به آسمون کرد ، تو مدینه هم نگاه به آسمون کرد. اما آی نوکرا من یه آقایِ دیگه رم سراغ دارم، تو کربلا هی نگاه به آسمون می‌کرد؛ (میدونی کِی ارباب منو تو به آسمون نگاه می‌کرد؟!) اون لحظه‌ای که این بچه رو تو بغلش گرفته .. نمیدونه میخواد چیکار کنه ، عبارو رو این بچه کشید ، یه نگاه به سمت آسمون .. خدایا چیکار کنم؟! یه قدم میره سمت خیمه‌ها ، یه قدم برمیگرده .. نمیدونه چیکار کنه .. بگم صدا ناله ت بلند شه .. یه مرتبه همه دیدن راهش و عوض کرد ، پشت خیمه‌ها رو زمین نشست .. شروع کرد یه قبر کوچولو رو بکنه ، نگاهش به سمت آسمان ... اما میخوام یه حرفِ دیگه بزنم ، روضه م تموم فقط یه جمله .. اما تو همین کربلا یه خانمی هم یه نگاه به آسمون کرد ... (می‌دونی کجا؟!) اون لحظه‌ای که یه مرتبه همه دیدن: سری به نیزه بلند است در برابر زینب .. همه دیدن زینب داره به سمتِ آسمان نگاه میکنه .. ای حسین .... دستِ گدایتُ بالا بیار امشب باید یه جور دیگه ناله بزنیم شاید امشب شبِ قدر باشه .. بالحسین الهی العفو .. .
📜 استاد محمدحسین سالروز شهادت علیه‌السلام 🚦چگونگی ایجاد فضا برای نشر معارف اهل بیت علیهم‌السلام ۱ 📍۲۵ شوال سالروز شهادت جانگداز ششمین امام برحق مسلمانان جهان وجود مقدس حضرت امام صادق علیه‌السلام بر نواده عظیم الشأنش امام عصر ارواحنا فداه و عجل الله تعالی فرجه و همه شیعیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام تسلیت باد . 📍وجود مقدس حضرت امام صادق علیه‌السلام بنا بر مشهور در سال ۱۱۴ یعنی سالی که پدر بزرگوارشان حضرت علیه‌السلام به شهادت رسیدند، به مقام امامت نائل گشتند. دوره امامت امام صادق علیه‌السلام بالغ بر ۳۴ سال به درازا کشید و این ایام دوره بسیار پر ماجرا و مهمی از نظر حوادث سیاسی و اجتماعی است. 📍حضرت در طول امامت خود هم خلافت غاصبانه و جائرانه را تجربه فرمود و هم سقوط آن و روی آمدن خلافت جبار را. 📍امامت آن حضرت در ادامه خلافت خلیفه جنایتکار و خونریز اموی آغاز شد تا سال ۱۲۵ که هشام مرد و برادر زاده او قدرت را بدست گرفت. مرگ هشام آغاز سستی و رو به انحطاط رفتن قدرت است. 📍از ۱۲۵ تا سال ۱۳۲ که بنی امیه مضمحل می‌شوند، جنگ قدرت بین آنها در گرفته است؛ دوره خلافت ها کوتاه و عزل و قتل خلفا را در رقابت‌های درون خانوادگی امویان شاهد هستیم. در سال ۱۳۲ دولت غاصب بنی امیه توسط سرنگون شد و کشتار وسیعی از بنی امیه صورت گرفت و که شاخه‌ای از بنی هاشم بودند و نسب آنها به پسر عموی پیامبر اکرم و علیه‌السلام می‌رسید قدرت را بدست گرفتند. 📍در فاصله سال ۱۲۵ تا ۱۳۲ که دوران ضعف و انحطاط بنی‌امیه بود، خلفای جائر از امام صادق علیه السلام غافل بودند و آن حضرت فرصت مناسبی را بدست آورد تا وظیفه امامت خود را در قالب تدوین معارف اهل بیت علیهم‌السلام در مباحث فقهی، کلامی و اخلاقی تبیین بفرماید. 🔸همچنین ۴ سال اولِ روی کار آمدن یعنی از سال ۱۳۲ تا ۱۳۶ که اولین خلیفه عباسی قدرت را در دست دارد، به سبب آنکه هنوز پایگاه محمکی برای بنی عباس در امر خلافت ایجاد نشده بود نسبت به علیه‌السلام مدارا میکردند و این فرصت هم برای امام فراهم شد تا به اقدامات ارزشمند خود در نشر معارف اهل بیت علیه السلام ادامه دهد...
‍ 🔊 مناجات با امام حسین علیه السلام و روضه ورود به کربلا - 📖 *** خونِ تو خون بهاش خداوند اکبر است اشکِ غمت به خونِ شهیدان برابر است هر جا غم تو نیست همان جا جهنم است *من هرجا تو باشی میام هر جا اسم توِ بدو اومدم، فردا قیامت چشم برام نزاریا ... من بهترین روزایِ عمرم را با تو گذروندم .. پیرمردهامون موهاشونُ با تو سفید کردند، فردا قیامت این پا او پا نکنند آقام کجاست ...* هرجا غمت تو نیست همان جا جهنم است هرجا عزای توست بهشت مکرر است پیراهن عزات به از قله¬ی بهشت *بعضی ها میان میگن چیه هی مشکی می پوشی،قساوت قلب، بابا بیا ببین ما مشکی می پوشیم رحممون بیشتره، ادبمون بیشتره، مَثَل یهو تو خیابون ماشین جلوت می پیچه تا میای حرف بزنی می بینی مشکی تنشه یه نگاه به پیرهنت میکنی یهو آقات میات جلوت، بخدا همه این را لمس کردند. من لباس مشکی تو را با عالم عوض نکردم ... ما برای عزیزترین کسمون چهل روز لباس می پوشیم،مردم میان از تنمون در میارن ... اما دو سه روز به محرم با رسم و رسوم میریم لباس سیاه، یکی میره کربلا .. یکی میره امام رضا .. یکی میره سیدالکریم.. اجازه میگیریم تنمون میکنیم ... تازه من تو روضه هام میگم اگه خواهرت اربعین دربه دریش تموم میشه ما تازه از اربعین دربه دری امام حسنمون شروع میشه، ان شاالله این دربه دری هیچوقت تموم نشه ... ان شاالله همیشه دربه در تو باشم آقا* پیراهن عزا به از قله¬ی بهشت چاییِ روضۀ تو همان آب کوثر است *بچه ها یه جوری بیاید بزارید صداتون بگیره.. از امروز بود صدایِ زینب دیگه گرفت ... خیلی باباها هنوز کربلا نرفتن ،دیگه بابام هست روشم نمیشه بیاد به بچه بگه .. بیا یه قولی با هم امشب ببندیم، قرض کن بابات و مادرت رو بفرست کربلا ... نه با منت ها، بیا بگو بابا یه خواهش دارم یه منت سرم بزار میشه با پول من بری کربلا ... بعد اونوقت پاش به حرم برسه زیر قبه بره ببین زندگیت چی میشه ...* مادر مرا به بزم عزایِ تو شیر دارد این اشک نیست بر رخ من شیر مادر است *کم مادرم از این روضه به اون روضه نرفت .. کم مادرم برای تو به این خیابون به اون خیابون نرفت .. الکی نیست ما الان سرگردون روضه ایم .. با بابام جلو جلو نشستم .. اگر پسر بود سالم بود غلامِ حسین تازه خوبش هم میداد، میگفت اگر سالم بود غلام حسین ... من از در سرایِ تو جایی نمی روم یه کم روضه بخوانم ورودیه کربلاست، بخدا گفتنش راحته نگاه کنی ببینی نامحرم ها دارن می دوند ، دو جا زینب چادر بست یه جا رویِ تل زینبیه دید گودال شلوغ شد ... گفت اومدم ... یه جا صبح یازدهم گفت برید کنار خودم سوارشون می کنم اینا محرم نامحرم سرشون میشه .. رباب هم سوار کرد ، شتر رو مرد تنها نمی تونه سوار شه ، نگاه کرد دید لاتایِ کوفه دست زیر چونه زدند بخور زمین بخندند ... برگشت رو به گودال حسین ، علی اکبر، قاسم، عون، دید صدا نمیاد .. برگشت رو به علقمه ، خوش غیرت، علمدار، پسر ام البنین، پاشو ببین ارازل کوفه دست زیر چونه زدند ... روی زانوی برادر، پا اگر بگذاشته آفتاب انگار منّت بر قمر بگذاشته دستها را روی دوشِ دو پسر بگذاشته آنكه روی شانۀ عباس سر بگذاشته دورِ او از عون و جعفر، اكبر و قاسم پُر است شُکر، گِردَش از جوانان بنی هاشم پُر است *هر جایی کاروان اتراق میکرد دورُ وَری ها میدیدند میگفتند خوش بحالشون، لذت هم داره اینطوری، چه محرم هایی دورشن چشمشون زدند ...* جبرئیل اینجاست تا خانم فرمایش کند تا حسینش هست، او احساس آرامش کند تا که آرام است دنیا، دركِ آسایش کند تا بیاید عمه جان، باید عمو خواهش کند *چه غوغایی بود بین این کاروان، دعوا بود سر بچه ها، کی برای عمه زانو بگذاره ..* تا که عباس است،خانم خواب راحت میكند او فقط در سایۀ او استراحت میكند 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴 هدیه به پیشگاه قطب عالم امکان آقا امام زمان عج
📖 🔊 حکایت زائر اربعین ⚫️ ظهر اربعین حسینی 🔻 ***@majmaozakerine آه ای، لاله زارِ شش گوشه داغ خونِ خداست بر دل ما چون رقیه، شبیه اُمِّ بَنین حسرتِ کربلاست در، دل ما اربعینی شد، دوباره جا ماندیم اربعین شد دوباره جا ماندیم کار نوکر، به اشک و آه افتاد سمت، کربُبَلا به اِذن بتول دل ما هم پیاده راه افتاد من یه حرفایی رو نمیزنم، نه تو خجالت بکشی نه من؛ اصلا انگار نه انگار امروز اربعینه، به رو خودتم نیار، فقط نگی نفهمیدا، ما قرارمون اینا نبود، برا همه عالم جا بود، برا ما جا نداشتی، خوب خرابم کردی، اما من ولت نمیکنم، ببین، من برو نیستم، کربلا نشد نشد، اینجارو کربلا میکنیم، من حرم ندیده نیستم، من میخواستم بیام دورِ کجاوه خواهرت، آخه شنیدم چهل روزه غلام نداره، من شنیدم چهل روز کسی نبود رکاب براش بگیره، من میخواستم بیام اونجا، دور کجاوه خواهرت نوکری کنم سه چهار روزه غصه پیرم کرده، بعضی رفیقام، گُم و گور کردن خودشونو، به خدا، گفت میرم یه، این ور اون وری، با زائرا که میان برمیگردم میگم کربلا بودم، جواب مردمو چی بدم، من کم برا بچه هات خودمو نزدم، هنوز صورتا جا لطمه هست، چکاری کردی با ما، من از شبی که خواهرت در به در شد، یه شب بدون روضه خونه نرفتم، هر یه دونه ای که به بچت زدن، منم خودمو زدم سر خود گرم میکنم چندیست گاه، با روضه، گاه با حافظ هر که را دیدم از رفیقان گفت میروم کربلا، خداحافظ چه دلی ازمون سوزوندن، بچه ها، یه سری به خودمون بزنیم چخبره، بعضی وقتا میشینم با آقام حرف میزنم، میزنی بزن با کربلا نه، من به حرمت وابسته شدم، من یخورده حرمم دیر میشه بد اخلاق میشم، یه خورده دوری می افته کلافه ام، من نجفم دیر شده، دلم برا اون عقب عقب رفتن تو حرم تنگ شده، دیدید، یه جوری عقب میره انگار جلوش وایساده، السلام علیک یا، میرم میام آقا اینو بگم، حرف دارم امروز برات، تنه بی پیراهن، سَلامٌ علیک سر ارباب من، سَلامٌ علیک کشته ی بی کفن، سَلامٌ علیک پاره پاره بدن، سَلامُ علیک آه، ای ماه غیرتی پاشو جان آوره برلب آمده است از سَفر، دل شکستهِ برگشته پاشو عباس، زینب آمده است حسیـــــــــــــن گفت حجره داره تو بازار، از اون پولو پله دارا بدرد بخور امام حسینی، عمده فروش، یه مشتری داشت اهل عراق کربلایی، هر وقت این میومد مغازش این بهم میریخت، میگفت بو حسینو میدی، وقتی بهش جِنسی میفروخت یه قیمتی میزد، میگفت نوش جونت، هر وقت از جلو حرم رد شدی بگو سلامت رسوند، یه باری گفت حاجی، چرا کربلا نمیای؟، گفت من هر سال با زن و بچم کربلام اربعین، یه قسمی گذاشت، تورو به ارباب این بار که اومدی، قدمت رو چشام، میخوام عوض این همه زحمت، یه بار جبران کنم، آدرسو داد، عراق رفته ها میدونن، اونجا اینجور نیست کوچه خیابون، فلان محله پشت خیمه گاه اَبو زَهرا همه میشناسن، با زن و بچش رفت دوسه روز به اربعین کربلا، پُرسون پُرسون پیدا کرد گفتن اون خونه رو میبینی؟ خونه اَبوزهراست، رسید دید دوتا دره کدومو بزنم، این در سمت راست رو زد صاحب خونه غریبست، تا اینا رو دید گفت زَوّارید، گفت آره، گفت قدمت رو چشام، گفت نه آقا، دنبال آدرسم، گفت این حرفا نیست، در خونه منو زدی جایی نمیزارم بری، گفت ممنون شمام، اما باید برم، گفت به همین امام حسین نمیزارم بری، مردم دنبال اینن یه لقمه نون بِدَن زوّار تو اومدی در خونم، آقا فرستادتت، تو این گیرو داد، در خونه بغل واشد همون مشتریه، تا این حاجیه رو دید سلام خوش اومدی، اشتباه درو زدی اومد بگیره دستشو، این پرید وسط گفت نشد، مهمون منه، گفت آقا رفیقمه، گفت رفیقت اگه بود در خونه تو رو میزد، آقا به من نگاه کرده، گفت دیدم داره دعوا میشه، یه نگاه به حرم، چیکار کردی با مردم، حاجی، بخدا نمیزارم بری، گفت دیدم با این رفیق ما بگو مگو، صداشون بالا رفت، یه چیزی در گوشش گفت دیدم این رفیق ما گفت باشه، به تو میرسه، گفت خوشهال اومد طرفم گفت دیدی مهمون منی ، خوش اومدی، بخدا نمیام، تا نگی بهش چی گفتی، اصرار، گفت راستش تازگی، طایفه و عشیره اینا ، جوون منو کشتن، رسم عراق اینه، تا یه خون ازشون نگیریم کوتاه نمیایم، گفت در گوشش گفتم اگر بزاری بیان، از خون جونم میگذرم، گفت همون جا افتادم، کاش شما عاشورا اینجا بودید، یه روضه ای تو ذهنم اومد یه جوون، خونشو ریختن، زناشونو آوردن جلو، داد میزدن کِل بکشید، آقاتون دست به کمر شد، صدا میزد بابا، صدا قح قحه شونو میشنوی؟ پاشو، عمت داره میاد، خیزو ازجا، آبرویم را، نبر یه روضه بگم همین جا، خیلی نگران نامحرم بودی؟ خیلی نگران بودی زینب، تو نامحرما نیاد، پس خوب شد نبودی، دم دروازه ی شام، دست زیر چونه زده بودن، آه راهمان، از گذرِ، برده فروشان، افتاد (بعضیا نمیشنون) این همه، چشم خریدار، خدا رحم کند... حســــــین 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @majmaozakerine
‍ 🔊 مناجات با امام حسین علیه السلام و روضه ورود به کربلا - 📖 *** خونِ تو خون بهاش خداوند اکبر است اشکِ غمت به خونِ شهیدان برابر است هر جا غم تو نیست همان جا جهنم است *من هرجا تو باشی میام هر جا اسم توِ بدو اومدم، فردا قیامت چشم برام نزاریا ... من بهترین روزایِ عمرم را با تو گذروندم .. پیرمردهامون موهاشونُ با تو سفید کردند، فردا قیامت این پا او پا نکنند آقام کجاست ...* هرجا غمت تو نیست همان جا جهنم است هرجا عزای توست بهشت مکرر است پیراهن عزات به از قله¬ی بهشت *بعضی ها میان میگن چیه هی مشکی می پوشی،قساوت قلب، بابا بیا ببین ما مشکی می پوشیم رحممون بیشتره، ادبمون بیشتره، مَثَل یهو تو خیابون ماشین جلوت می پیچه تا میای حرف بزنی می بینی مشکی تنشه یه نگاه به پیرهنت میکنی یهو آقات میات جلوت، بخدا همه این را لمس کردند. من لباس مشکی تو را با عالم عوض نکردم ... ما برای عزیزترین کسمون چهل روز لباس می پوشیم،مردم میان از تنمون در میارن ... اما دو سه روز به محرم با رسم و رسوم میریم لباس سیاه، یکی میره کربلا .. یکی میره امام رضا .. یکی میره سیدالکریم.. اجازه میگیریم تنمون میکنیم ... تازه من تو روضه هام میگم اگه خواهرت اربعین دربه دریش تموم میشه ما تازه از اربعین دربه دری امام حسنمون شروع میشه، ان شاالله این دربه دری هیچوقت تموم نشه ... ان شاالله همیشه دربه در تو باشم آقا* پیراهن عزا به از قله¬ی بهشت چاییِ روضۀ تو همان آب کوثر است *بچه ها یه جوری بیاید بزارید صداتون بگیره.. از امروز بود صدایِ زینب دیگه گرفت ... خیلی باباها هنوز کربلا نرفتن ،دیگه بابام هست روشم نمیشه بیاد به بچه بگه .. بیا یه قولی با هم امشب ببندیم، قرض کن بابات و مادرت رو بفرست کربلا ... نه با منت ها، بیا بگو بابا یه خواهش دارم یه منت سرم بزار میشه با پول من بری کربلا ... بعد اونوقت پاش به حرم برسه زیر قبه بره ببین زندگیت چی میشه ...* مادر مرا به بزم عزایِ تو شیر دارد این اشک نیست بر رخ من شیر مادر است *کم مادرم از این روضه به اون روضه نرفت .. کم مادرم برای تو به این خیابون به اون خیابون نرفت .. الکی نیست ما الان سرگردون روضه ایم .. با بابام جلو جلو نشستم .. اگر پسر بود سالم بود غلامِ حسین تازه خوبش هم میداد، میگفت اگر سالم بود غلام حسین ... من از در سرایِ تو جایی نمی روم یه کم روضه بخوانم ورودیه کربلاست، بخدا گفتنش راحته نگاه کنی ببینی نامحرم ها دارن می دوند ، دو جا زینب چادر بست یه جا رویِ تل زینبیه دید گودال شلوغ شد ... گفت اومدم ... یه جا صبح یازدهم گفت برید کنار خودم سوارشون می کنم اینا محرم نامحرم سرشون میشه .. رباب هم سوار کرد ، شتر رو مرد تنها نمی تونه سوار شه ، نگاه کرد دید لاتایِ کوفه دست زیر چونه زدند بخور زمین بخندند ... برگشت رو به گودال حسین ، علی اکبر، قاسم، عون، دید صدا نمیاد .. برگشت رو به علقمه ، خوش غیرت، علمدار، پسر ام البنین، پاشو ببین ارازل کوفه دست زیر چونه زدند ... روی زانوی برادر، پا اگر بگذاشته آفتاب انگار منّت بر قمر بگذاشته دستها را روی دوشِ دو پسر بگذاشته آنكه روی شانۀ عباس سر بگذاشته دورِ او از عون و جعفر، اكبر و قاسم پُر است شُکر، گِردَش از جوانان بنی هاشم پُر است *هر جایی کاروان اتراق میکرد دورُ وَری ها میدیدند میگفتند خوش بحالشون، لذت هم داره اینطوری، چه محرم هایی دورشن چشمشون زدند ...* جبرئیل اینجاست تا خانم فرمایش کند تا حسینش هست، او احساس آرامش کند تا که آرام است دنیا، دركِ آسایش کند تا بیاید عمه جان، باید عمو خواهش کند *چه غوغایی بود بین این کاروان، دعوا بود سر بچه ها، کی برای عمه زانو بگذاره ..* تا که عباس است،خانم خواب راحت میكند او فقط در سایۀ او استراحت میكند 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴 هدیه به پیشگاه قطب عالم امکان آقا امام زمان عج
🔊 مناجات و درد و دل ⚫️ شب شهادت علی بن موسی الرضا علیه السلام | 🔻 ** دوماه رفت اگر میشود گدا را بخرید نشسته اید دودل اینچنین چرا؟ بخرید همش که نمیشه سود کنی، یبارم ضرر بده، را دوری نمیره، مادرت شب عروسیش گدا رو دید لباسشو داد، من که از تو این چیزارو نمیخوام، من میگم آقا بزار قاطی مردم منم تو رو داشته باشم، من اینقدر سر تو اینور اونور بُلُف میزنم میگم باهاتم، مردمم چمیدونن میگن حتما باهاشه، امام رضا هم که مارو نطلبید، رسوایی پشت رسوایی، اربعین هنو داغش تو دل خیلیاست سه روز نه، سه روز نه همه عمر معتکف شده ام سه روز نه، همه عمر معتکف شده ام نمیروم زِ دَر روضه خانه، تا بخرید اصبغ نباته، شب نوزدهم، بیستم ماه رمضون، یتیما که اومدن پشت در خونه امیرالمومنین آقا پاشد دید سر و صداست، طبیبم بود به امام حسن عرض کرد آقا سر و صدا برا پدرتون خوب نیست حال و احوالش، آقا اومدن دم در به همه گفتن برید، حال بابام خوب نیست صدا گریتونو میشنوه، دیدن امامه، دستور دستور پسر علیِ همه رفتن، آقا رفت تو دید هنوز دید صدا گریه میاد، اومد دم در دید اصبغ نباته است، گفت مگه نگفتم همه برن گفت میخوام برم پاهام نمیره، من تا آقامو نبینم نمیرم، امشب بگو آقا میخوام برم روم نمیشه، کجا برم؟ به کی بگم؟ آقا دلِ شکسته یِ ما را، کسی نگاه نکرد به روی دست گرفتم، مگر شما، بخرید دارم حرفا دلتو میزنم، آی چقدر اینو دوست دارم مینوشتم رفیقام بودن حالم عوض شد خدا کند همه ی شهر باخبر بشوند وقتی دزدی کرد، آوردنش خدمت امیرالمومنین، انگشتاشو قطع کردند حکم شرعی، اومد بیرون رفت تو بازار داد میزد، دستمو علی بریده، اومدن دورش، خراب کنن، العیاض باالله، مقام امیرالمومنین رو، چه شده مرد الان میریم در خونه علی تکلیفو معلوم میکنیم دستتو بریده، گفت برو، من هر چی اگه دارم از اینه، فردا قیامت میگم علی دستمو برید، گفت من دارم با این بزرگی میکنم، علی، نماینده پیغمبر دستِ، ببینید من با علی بودم، دستمو ، ما از یکی حاج آقا، یه پول دستی میخوایم یه کمکی، وقتی میخوایم بهش رو بزنیم میگیم کسی نفهمه وا، اما آقا، تو خواستی یه لقمه نونم بدی جلو همه بگو، من گُنده میشم خدا کند که، خدا کند همه شهر با خبر، بشوند خدا کند همه شهر، با خبر بشوند خدا کند، که مرا، با سر و صدا بخرید آقــــــــا، آقاجان، غریبه... غریبه چند شبی بیشتر نمی ماند من دهه اولی نیستم، خیلیا ده روز مشکی پوشیدن رفتن، لباسم نداره وا، مادره میگه حالا اونو بپوش میگه نه، من بیرون نمیرم ، من عهدمو بستم، بخدا باید با اینا عشق کنید بچه ها، با این عشقتون عشق کنید، یعنی یه وقتایی با خودنت میشینی بگو برا آقا چیکارا کردم یک، هر شب با اسمش خوابیدم، از خواب بیدار شدم سلامش دادم، من برا عزیزترین کسام چهل روز بیشتر مشکی نمیپوشم، من برا عزی ترین کسام نهایت یخورده گریه کنم، اما هرجا یکی میگه حسیـــن، دلم آشوبه آقا غریبه چند شبی، بیشتر نمی ماند به جانتون بشینه این یک بیت، اگر شد بنویسید حفظ کنید اینو تو هر حرمی رفتید بخونید... غریبه چند شبی، بیشتر نمی ماند اگر به فکر خریدی، آشنا بخرید من برا مادرت زیاد گریه کردم، من محرمم ، من روضه های بازار خواهرتو خوندم، من روضه ی دروازه شام شنیدم، من روضه کوچه رو حفظم، من اینی که مادرتو زدن، خودمو زدم، من آشنام، به دردت میخور اگر به فکر خریدید، آشنا بخرید (حسیــــــــن، دلم یه کربلا میخواد)2 حسیــــــن، یه گنبد طلا میخواد حسیـــــــن، دلم امام رضا میخواد خوش به حالِ، اون که الآن، مشغولِ، زیارته سر گذاشته رو ضریح، مشغولِ عبادته دوست دارم، وقتی که جون، میاد تو، گودی گلو به همه بگید، که این، روسیاهه نوکرمه (یا امام رضا سلام امام بی کسان، سلام)2 خورشید سر زد از سحرت، ایها الغریب باید بگید ها، یه جوری اینجا ناله بزن، بخدا یقه منو بگیر دارم اینجا پشت تریبون اعلام میکنم اگر این نشد، فردا قیامت، از این بچه کوچیکا تا بزرگترها، یقه منو بگیر تو گفتی، اگه این نبود، تو اینجا الان دلتو بفرست، تو اون شلوغیا، بعد فردا قیامت، نوبتیه دیگه، وقتی دارن حسابتو میزنن خوب، شب شهادت پسر هشتم خانوم، حرمش بودی، پا میشی، من حرم نبودم من یادمه، روضه فلان جا، یه خانم میگه من دیدم دلت حرمه، اون که دلش میخواد ها، من دیدم تو لح لح حرم میزنی، گفتم برات حرم بنویسن، لذا غصه نخوری نرفتی امام رضا، بخدا، همین جا رو برات زیارت علی بن موسی الرضا مینویسن، از کدوم در بریم، باب الجواد یا با من میای، دلم برا باب الجواد تنگ شده، بریم گوهرشاد... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📖 🔊 حکایت زائر اربعین ⚫️ ظهر اربعین حسینی ➖➖➖➖➖➖ آه ای، لاله زارِ شش گوشه داغ خونِ خداست بر دل ما چون رقیه، شبیه اُمِّ بَنین حسرتِ کربلاست در، دل ما اربعینی شد، دوباره جا ماندیم اربعین شد دوباره جا ماندیم کار نوکر، به اشک و آه افتاد سمت، کربُبَلا به اِذن بتول دل ما هم پیاده راه افتاد من یه حرفایی رو نمیزنم، نه تو خجالت بکشی نه من؛ اصلا انگار نه انگار امروز اربعینه، به رو خودتم نیار، فقط نگی نفهمیدا، ما قرارمون اینا نبود، برا همه عالم جا بود، برا ما جا نداشتی، خوب خرابم کردی، اما من ولت نمیکنم، ببین، من برو نیستم، کربلا نشد نشد، اینجارو کربلا میکنیم، من حرم ندیده نیستم، من میخواستم بیام دورِ کجاوه خواهرت، آخه شنیدم چهل روزه غلام نداره، من شنیدم چهل روز کسی نبود رکاب براش بگیره، من میخواستم بیام اونجا، دور کجاوه خواهرت نوکری کنم سه چهار روزه غصه پیرم کرده، بعضی رفیقام، گُم و گور کردن خودشونو، به خدا، گفت میرم یه، این ور اون وری، با زائرا که میان برمیگردم میگم کربلا بودم، جواب مردمو چی بدم، من کم برا بچه هات خودمو نزدم، هنوز صورتا جا لطمه هست، چکاری کردی با ما، من از شبی که خواهرت در به در شد، یه شب بدون روضه خونه نرفتم، هر یه دونه ای که به بچت زدن، منم خودمو زدم سر خود گرم میکنم چندیست گاه، با روضه، گاه با حافظ هر که را دیدم از رفیقان گفت میروم کربلا، خداحافظ چه دلی ازمون سوزوندن، بچه ها، یه سری به خودمون بزنیم چخبره، بعضی وقتا میشینم با آقام حرف میزنم، میزنی بزن با کربلا نه، من به حرمت وابسته شدم، من یخورده حرمم دیر میشه بد اخلاق میشم، یه خورده دوری می افته کلافه ام، من نجفم دیر شده، دلم برا اون عقب عقب رفتن تو حرم تنگ شده، دیدید، یه جوری عقب میره انگار جلوش وایساده، السلام علیک یا، میرم میام آقا اینو بگم، حرف دارم امروز برات، تنه بی پیراهن، سَلامٌ علیک سر ارباب من، سَلامٌ علیک کشته ی بی کفن، سَلامٌ علیک پاره پاره بدن، سَلامُ علیک آه، ای ماه غیرتی پاشو جان آوره برلب آمده است از سَفر، دل شکستهِ برگشته پاشو عباس، زینب آمده است حسیـــــــــــــن گفت حجره داره تو بازار، از اون پولو پله دارا بدرد بخور امام حسینی، عمده فروش، یه مشتری داشت اهل عراق کربلایی، هر وقت این میومد مغازش این بهم میریخت، میگفت بو حسینو میدی، وقتی بهش جِنسی میفروخت یه قیمتی میزد، میگفت نوش جونت، هر وقت از جلو حرم رد شدی بگو سلامت رسوند، یه باری گفت حاجی، چرا کربلا نمیای؟، گفت من هر سال با زن و بچم کربلام اربعین، یه قسمی گذاشت، تورو به ارباب این بار که اومدی، قدمت رو چشام، میخوام عوض این همه زحمت، یه بار جبران کنم، آدرسو داد، عراق رفته ها میدونن، اونجا اینجور نیست کوچه خیابون، فلان محله پشت خیمه گاه اَبو زَهرا همه میشناسن، با زن و بچش رفت دوسه روز به اربعین کربلا، پُرسون پُرسون پیدا کرد گفتن اون خونه رو میبینی؟ خونه اَبوزهراست، رسید دید دوتا دره کدومو بزنم، این در سمت راست رو زد صاحب خونه غریبست، تا اینا رو دید گفت زَوّارید، گفت آره، گفت قدمت رو چشام، گفت نه آقا، دنبال آدرسم، گفت این حرفا نیست، در خونه منو زدی جایی نمیزارم بری، گفت ممنون شمام، اما باید برم، گفت به همین امام حسین نمیزارم بری، مردم دنبال اینن یه لقمه نون بِدَن زوّار تو اومدی در خونم، آقا فرستادتت، تو این گیرو داد، در خونه بغل واشد همون مشتریه، تا این حاجیه رو دید سلام خوش اومدی، اشتباه درو زدی اومد بگیره دستشو، این پرید وسط گفت نشد، مهمون منه، گفت آقا رفیقمه، گفت رفیقت اگه بود در خونه تو رو میزد، آقا به من نگاه کرده، گفت دیدم داره دعوا میشه، یه نگاه به حرم، چیکار کردی با مردم، حاجی، بخدا نمیزارم بری، گفت دیدم با این رفیق ما بگو مگو، صداشون بالا رفت، یه چیزی در گوشش گفت دیدم این رفیق ما گفت باشه، به تو میرسه، گفت خوشهال اومد طرفم گفت دیدی مهمون منی ، خوش اومدی، بخدا نمیام، تا نگی بهش چی گفتی، اصرار، گفت راستش تازگی، طایفه و عشیره اینا ، جوون منو کشتن، رسم عراق اینه، تا یه خون ازشون نگیریم کوتاه نمیایم، گفت در گوشش گفتم اگر بزاری بیان، از خون جونم میگذرم، گفت همون جا افتادم، کاش شما عاشورا اینجا بودید، یه روضه ای تو ذهنم اومد یه جوون، خونشو ریختن، زناشونو آوردن جلو، داد میزدن کِل بکشید، آقاتون دست به کمر شد، صدا میزد بابا، صدا قح قحه شونو میشنوی؟ پاشو، عمت داره میاد، خیزو ازجا، آبرویم را، نبر یه روضه بگم همین جا، خیلی نگران نامحرم بودی؟ خیلی نگران بودی زینب، تو نامحرما نیاد، پس خوب شد نبودی، دم دروازه ی شام، دست زیر چونه زده بودن، آه راهمان، از گذرِ، برده فروشان، افتاد (بعضیا نمیشنون) این همه، چشم خریدار، خدا رحم کند... حســــــن 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📖 🔊 شب شهادت علی بن موسی الرضا علیه السلام ⚫️ مناجات و درد دل | 🔻 ** دوماه رفت اگر میشود گدا بخرید نشسته اید دودل اینچنین چرا؟ بخرید همش که نمیشه سود کنی، یبارم ضرر بده، را دوری نمیره، مادرت شب عروسیش گدا رو دید لباسشو داد، من که از تو این چیزارو نمیخوام، من میگم آقا بزار قاطی مردم منم تو رو داشته باشم، من اینقدر سر تو اینور اونور بُلُف میزنم میگم باهاتم، مردمم چمیدونن میگن حتما باهاشه، امام رضا هم که مارو نطلبید، رسوایی پشت رسوایی، اربعین هنو داغش تو دل خیلیاست سه روز نه، سه روز نه همه عمر معتکف شده ام سه روز نه، همه عمر معتکف شده ام نمیروم زِ دَر روضه خانه، تا بخرید اصبغ نباته، شب نوزدهم، بیستم ماه رمضون، یتیما که اومدن پشت در خونه امیرالمومنین آقا پاشد دید سر و صداست، طبیبم بود به امام حسن عرض کرد آقا سر و صدا برا پدرتون خوب نیست حال و احوالش، آقا اومدن دم در به همه گفتن برید، حال بابام خوب نیست صدا گریتونو میشنوه، دیدن امامه، دستور دستور پسر علیِ همه رفتن، آقا رفت تو دید هنوز دید صدا گریه میاد، اومد دم در دید اصبغ نباته است، گفت مگه نگفتم همه برن گفت میخوام برم پاهام نمیره، من تا آقامو نبینم نمیرم، امشب بگو آقا میخوام برم روم نمیشه، کجا برم؟ به کی بگم؟ آقا دلِ شکسته یِ ما را، کسی نگاه نکرد به روی دست گرفتم، مگر شما، بخرید دارم حرفا دلتو میزنم، آی چقدر اینو دوست دارم مینوشتم رفیقام بودن حالم عوض شد خدا کند همه ی شهر باخبر بشوند وقتی دزدی کرد، آوردنش خدمت امیرالمومنین، انگشتاشو قطع کردند حکم شرعی، اومد بیرون رفت تو بازار داد میزد، دستمو علی بریده، اومدن دورش، خراب کنن، العیاض باالله، مقام امیرالمومنین رو، چه شده مرد الان میریم در خونه علی تکلیفو معلوم میکنیم دستتو بریده، گفت برو، من هر چی اگه دارم از اینه، فردا قیامت میگم علی دستمو برید، گفت من دارم با این بزرگی میکنم، علی، نماینده پیغمبر دستِ، ببینید من با علی بودم، دستمو ، ما از یکی حاج آقا، یه پول دستی میخوایم یه کمکی، وقتی میخوایم بهش رو بزنیم میگیم کسی نفهمه وا، اما آقا، تو خواستی یه لقمه نونم بدی جلو همه بگو، من گُنده میشم خدا کند که، خدا کند همه شهر با خبر، بشوند خدا کند همه شهر، با خبر بشوند خدا کند، که مرا، با سر و صدا بخرید آقــــــــا، آقاجان، غریبه... غریبه چند شبی بیشتر نمی ماند من دهه اولی نیستم، خیلیا ده روز مشکی پوشیدن رفتن، لباسم نداره وا، مادره میگه حالا اونو بپوش میگه نه، من بیرون نمیرم ، من عهدمو بستم، بخدا باید با اینا عشق کنید بچه ها، با این عشقتون عشق کنید، یعنی یه وقتایی با خودنت میشینی بگو برا آقا چیکارا کردم یک، هر شب با اسمش خوابیدم، از خواب بیدار شدم سلامش دادم، من برا عزیزترین کسام چهل روز بیشتر مشکی نمیپوشم، من برا عزی ترین کسام نهایت یخورده گریه کنم، اما هرجا یکی میگه حسیـــن، دلم آشوبه آقا غریبه چند شبی، بیشتر نمی ماند به جانتون بشینه این یک بیت، اگر شد بنویسید حفظ کنید اینو تو هر حرمی رفتید بخونید... غریبه چند شبی، بیشتر نمی ماند اگر به فکر خریدی، آشنا بخرید من برا مادرت زیاد گریه کردم، من محرمم ، من روضه های بازار خواهرتو خوندم، من روضه ی دروازه شام شنیدم، من روضه کوچه رو حفظم، من اینی که مادرتو زدن، خودمو زدم، من آشنام، به دردت میخور اگر به فکر خریدید، آشنا بخرید (حسیــــــــن، دلم یه کربلا میخواد)2 حسیــــــن، یه گنبد طلا میخواد حسیـــــــن، دلم امام رضا میخواد خوش به حالِ، اون که الآن، مشغولِ، زیارته سر گذاشته رو ضریح، مشغولِ عبادته دوست دارم، وقتی که جون، میاد تو، گودی گلو به همه بگید، که این، روسیاهه نوکرمه (یا امام رضا سلام امام بی کسان، سلام)2 خورشید سر زد از سحرت، ایها الغریب باید بگید ها، یه جوری اینجا ناله بزن، بخدا یقه منو بگیر دارم اینجا پشت تریبون اعلام میکنم اگر این نشد، فردا قیامت، از این بچه کوچیکا تا بزرگترها، یقه منو بگیر تو گفتی، اگه این نبود، تو اینجا الان دلتو بفرست، تو اون شلوغیا، بعد فردا قیامت، نوبتیه دیگه، وقتی دارن حسابتو میزنن خوب، شب شهادت پسر هشتم خانوم، حرمش بودی، پا میشی، من حرم نبودم من یادمه، روضه فلان جا، یه خانم میگه من دیدم دلت حرمه، اون که دلش میخواد ها، من دیدم تو لح لح حرم میزنی، گفتم برات حرم بنویسن، لذا غصه نخوری نرفتی امام رضا، بخدا، همین جا رو برات زیارت علی بن موسی الرضا مینویسن، از کدوم در بریم، باب الجواد یا با من میای، دلم برا باب الجواد تنگ شده، بریم گوهرشاد... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴