eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه_السلام متن:باز دوباره دری میسوزه... 🎤 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باز دوباره دری میسوزه کوچه‌ای پُر شده از نامرد پیرِمردی غریب افتاده نانجیبی دِلش رو خون کرد بی‌یار و یاوره، غریب و مضطره وارث درد و غصه‌های حیدره آتیش زدن به در، امون ز دردِسر شدن یه عده‌ای به خونَش حمله‌ور ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ مدینه غرق سوز و آهه آسمونش به رنگ تاره شعله‌ها گُر گرفته انگار داره بازم بَلا میباره آقامونو دارن، از خونه میبرن دستاشو بستن و، تو کوچه میکِشن با ظلم بی‌حساب، میدن بهش عذاب با تازیوونه پیره مرد و میزنن ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ بی‌عبا و عمامه ای وای افتاده یاد جدش حیدر بیقراره میون کوچه واسهٔ روضه‌های مادر اون مادری که سوخت، بال و پری که سوخت به زیر دست و پاها پیکری که سوخت اون پسری که سوخت، میخ دری که سوخت میون هُرم شعله چادری که سوخت ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ دیگه جونش رسیده رو لب پا برهنه به پشت مرکب نانجیبا میدن آزارش زنده شد یاد عمه زینب نداره التیام، مصیبتای شام اونا که اومدن، برای ازدهام اونا که رقصیدن، گوشواره دُزدیدن بُردن مخدرات و مجلس حرام 👇
• ﷽ • سبک:شور لطمه زنی حضرت متن:با هر بهونه، یه‌جوری زد ردش... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 با هر بهونه، یه‌جوری زد ردش بمونه دارم نشونه، بابا از ضربه تازیونه خونیه لب‌هات، اثر چوب خیزرونه بابا نگام کن، که منم لب‌هام پره خونه ای بابا، شد آوار، زندگیم روی سرم ای بابا، تو آتیش، سوخته شد موی سرم ای بابا، هِی با پا، رد شد از رو کمرم ای بابا، چن وقته، که ازت بی‌خبرم تموم غصهٔ من اینه خیلی جسارت به عمه شد تا صحبتی از کنیز اومد بین مرداشون همهمه شد آه، ابا المظلوم... ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ وحش بودند، اونا که اهل حرم رو آزردند وحشی بودند، از گوشا گوشواره رو کندند بردن وحشی بودند، همش از حرومی‌ها کتک میخورند وحشی بودند... میزدند لگد به پهلوی رقیه بی‌هوا ای وای، ای وای افتاده به معجرها آتیش بین خیمه‌ها ای وای، ای وای چندتا دختر زیر سم مرکبا، پاشیدن از هم دختر سه سالهٔ حسین به زیر دست‌وپا ای وای، ای وای آه، یتیمه نزنیدش آه، با موهاش نزنیدش آه، نداره تاب سیلی آه، با زنجیر نزنیدش ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ وحشی بودند، پیش دخترا سر بابا بریدن وحشی بودند، مقنعه از سر دخترا کشیدن وحشی بودند، حرفایی که نشنیده بودم شنیدم میزدند با کعب نِی به صورت بی‌بی رباب ای وای، ای وای جلو چشمای رقیه رو زمین میریزه آب ای وای، ای وای بدجوری نگاه میکرد حرمله با چشمای ناپاک زجر رقیه رو میده با ناسزا زجر و عذاب ای وای، ای وای آه، نزن سیلی نزن زجر آه، النگوشو نکَن زجر آه، با ضجه میگه زینب ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ پاشو عمه جونم ببین که بابام اومده اما با سر پاشو عمه جونم بابام اومده واسه چی پاره حنجر پاشو عمه جونم بگو کی بریده سرش رو با خنجر لباشو میبینی شبیه چشای ترم غرق خونه گمونم که عمه رو لب‌هاش رد بوسهٔ خیزرونه چرا عطر سیبش به همراه خاکستر و بوی خونِ مارو میکِشیدن رو خار مغیلان با دستای بسته مارو میکشیدن تو صحرا با پاهای مجروح و خسته مارو میکشیدن جلو چشم نامحرما دل شکسته یه شب از رو ناقه با صورت زمین افتادم تو دل شب چقدر ناله کردم با گریه میگفتم بیا عمه زینب یه نامردی اومد @majmaozakerine
امون از صورت بی پرده داداش دور زینب پره از مَرده داداش نه داداش سایه بونی نه جهازی سر نازت که نیست اسباب بازی جای زینب اینجا نیست    حق ما تماشا نیست جا سرت کلیسا نیست کار من تمنا نیست    رو زدن به اعدا نیست جای من که صحرا نیست نمیکردم داداش فکرش رو حتی که بشم همسفر همراه اعدا سنگ وچوب نه از این بیشتر دلم سوخت نون و خرما میریختن رو سر ما دروازه ی ساعاتو   بین اجتماعاتو نکردن مراعاتو زینب و غم بازار   بردن مارو به اجبار از من نه...از اون اصرار نبودی گوشواره هارو کشیدن واسه ی دخترت نقشه کشیدن صورت دخترا پر ز کبودی مارو بردن توی یک مشت یهودی پیش ما شراب خوردن     پیش سر کباب خوردن   تشنه بودیم آب خوردن میزد به لب و دندون   ما گریون اونا خندون باریدم مثه بارون @mohamadalirezaie