منصوری:
روضه مادر سادات حضرت زهرای مریضه س
حاج منصور ارضی
سلمان میگه تو نماز ایستاده بودم، دیدم یکی در میزنه، خودم هم آماده بودم، نماز و شکستم، دویدم دم خانه دیدم حسین سر به دیوار گذاشته، سلمان اگه میخوای بیای تشییع جنازه ی مادرم بیا، میخوایم بدن مادرمون رو ببریم"رفیق خوبم خوبه، به موقع میاد کمک آدم"سلمان میگه آروم همه ی ما گریه میکردیم، من و مقداد و ابوذر ..بدن و آروم بلند کردیم"به عزت و شرف لااله الا الله"دیدم این بچه هاش دارن جون میدن، مرو مادر، مرو مادر، مرو مادر، آروم تابوت رو آوردیم بیرون ، همه آستین به دهان گریه میکردن، بعضی ها میگن اصلاً حرکت ندادن تا تابوت بیارن، همون تو خونه دفنش کردن، بدن رو حرکت دادیم آوردیم، قبر و کنده بود امیرالمؤمنین علیه السلام، از این شعر هر چی فهمیدی خودت گریه کن.
خوب شد شانه های سلمان بود
یه وقت یکی گریه میکنه، زود زیر بغلش رو بگیر، مادرشه، بچه شه، پدرشه
خوب شد شانه های سلمان بود
تا نیفتاد امیرمان از پا
سلمان میگه زیر بغل های علی رو گرفته بودم
دست هایش اگر چه میگردد
گوشواری نمیکند پیدا
نغمه ی لا اله الا الله
میرود از غم شما بالا
تو نماز خمیده میخوانی
مرد سجاده التماس دعا
دیدم دو رکعت نماز خوند دستاشو بلند کرد، با خاک صحرا این دست ها آغشته شده بود، دستاشو بلند کرد دیدم میگه خدایا به من صبر بده، بعد روش رو کرد به آن دست های قشنگ پیغمبر، سلام کرد، یه جمله خیلی سوزناک بود، فرمود:یا رسول الله، این دخترت حرف هاشو به من نزد، تو سئوال پیچش کن شاید به تو بگه به سرش چی آوردن.....
#روضه
#تشیع
@majmaozakerine
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 برای احیای #غدیر قدمی برداریم...🌸🌸
🎤 حجت الاسلام استادکاشانی
📌 برگرفته از برنامه سمت خدا 24 تیر 99
#امیرالمومنین
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#امام_علی
#امام_علی_علیه_السلام
#غدیر
#عید_غدیر
#عید_الله_الاکبر
#شیعه
#تشیع