🎤#حاج_میثم_مطیعی
🥀#روضه
🥀#خرابه شام
خبر دارم که مهمان منی امشب پدر جان
ببین ویرانه را با زخم تن کردم چراغان
تو بنشین روبرویم، مپرس از رنگ و رویم
به روی من نیاور، اگر آشفته مویم
تو حق داری آه، که نشناسیام، منم من دختر تو
تو هم حق بده، که نشناسمت، چه آمد بر سر تو
وقتی سرو آوردن تو ویرونه، سرو تو دامن گرفت، این بچه تعجب کرده، بابا لبت، بابا سرت، بابا دندانت، بابا پیشانیت، بابا رگ های گردنت....
سه غم آمد به جانم هر سه یکبار ای پدر جان
غریبی و اسیری و غم یار ای پدر جان
غریبی و اسیری چاره داره، چاره داره
غم یار و غم یار، غم یار ای پدر جان
مپرس از روی نیلی، مپرس از جای سیلی
مپرس از گوشواره، نه از این گوش پاره
نظر کن فقط، به این سرخیِ، گُلِ پیراهن من
بیا ای پدر، کنون سر بنه، به روی دامن من
حسین جان حسین....
وقتی این بچه سر بابا رو دید با بابا حرف زد، عمه سادات هم کنار اون سر بریده داره حرف میزنه
تمام لاله ها رفتن تنها مانده ام من
خدا داند نمازم را نشسته خوانده ام من
ز دل خیزد شراره ندارم راه چاره
که در هفت آسمانم نمانده یک ستاره
🥀#شهادت_حضرت_رقیه_سبا عرض سلام
نوحه ی حضرت رقیه س #زنجیرزنی #واحد
یتیمی درد جگر سوز و، درد بی درمان
یتیمی خون جگر خوردن، زاری دوران
اسیری درد نفس گیر و،سینه ی سوزان
اسیری یعنی زمین خوردن،با تن بی جان
کف پاها آبله داره، زخمی و خونه
کبوده پهلوی این دختر، بر لبش جونه
زمین گیر و خسته و عاجز، در شب تاریک
میخواد پاشه راه بره اما، آخ نمی تونه
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
یه گوشه با گریه و هق هق، با خودش گیره
چرا بابایم سراغی از، من نمی گیره
براش مهمون اومده امشب،وقت پروازه
یه کم لبخند رو لبش اومد، وقتی می میره
بیا بابا جان به قربانت، در کجا بودی
چرا بابا از من تنها، تو جدا بودی
بابا گفتن در سفر هستی، برمی گردی زود
ولی دیدم با عمو روی، نیزه ها بودی
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
سر خونین آمدی پیشم، آمدی بی پا
فقط بابا با تو می گویم عقده ی دل را
سرت را امشب مثه مادر،در بغل گیرم
نشد گر آغوش بگشایی، نازنین بابا
کتک خوردم بر زمین خوردم، آخ زانویم
ببین بابا زخمی دستم ، سوخته گیسویم
کف پاهایم پر از تاول، شد به صحراها
ببین بابا مثل زهرا شد ،زخم پهلویم
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
سه ساله دختر کتک خورده، آه و واویلا
رقیه از بی کسی مُرده، آه و واویلا
بابا امشب کنج ویرونه، آه و واویلا
اومد اون و با خودش برده، آه و واویلا
لالا لالا دختر بابا ، ای رقیه
لالا لالا دختر زیبا، ای رقیه
شدی راحت از غم دنیا، ای رقیه
لالا لا دختر تنها، ای رقیه
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
#هادی_همتی
#رقیه #خرابه #زنجیرزنی #واحد
زمان:
حجم:
1.59M
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
#هادی_همتی
#رقیه #خرابه #زنجیرزنی #واحد