eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
💥سبک: 🎤مداح: 🏴 (ع) 🏴 (ع) داره میرسه به‌گوش ، صدای یه قافله کاروان حضرت اربابه پابه‌پای قافله ، این دل زار منم مثِ قلب زینبت بی‌تابه یکی دو ماهه مونده و ، دارم الان میگم حسین با کاروانتون منم ، برسونم حرم حسین اربابم، شبای جمعه دل حرمه اربابم، فدایی سرت سرمه "حسین وای ، حسین وای" تا محرم برسه ، کاری کن با دل من که براتون جون بدم تو روضه یا بمیرم از غمت ، یا برای اربعین بگیرم اذن حرم تو روضه میدونی حاجت منو ، ولی بذار بازم بگم سه کلمه‌ست فقط آقا : پیاده اربعین حرم اربابم، شبای جمعه دل حرمه اربابم، فدایی سرت سرمه "حسین وای ، حسین وای" تا که بعد هیأتت ، چای روضه نوشیدم یاد چای کربلا افتادم خاطرات اربعین ، طعم چای موکبا مگه میشه که بره از یادم چایی روضه رو همون مادری که به ما میده برات اربعین روهم ، به من روسیاه میده اربابم، شبای جمعه دل حرمه اربابم، فدایی سرت سرمه "حسین وای ، حسین وای" پیاده پر میکشم ، زیر پرچم میدوم مگه میشه خسته شن این پاهام اون بهشتی که میگن ، اون شراب و عسلو توی هر موکب میبینن چشمام یه ساله مونده این دلِ بیچاره توی موکبا زیر زبونمه هنوز ، مزه‌ی چای کربلا اربابم، شبای جمعه دل حرمه اربابم، فدایی سرت سرمه "حسین وای ، حسین وای" *شاعر :
‍ روضه شب ششم محرم روضه حضرت قاسم ع و گریز به حضرت زهرا س (ع) کربلایی سیدرضا نریمانی شب عاشورا، قاسم عرضه داشت: عموجان! شهادت قسمت منم میشه؟! گفت: پسرم شهادت در ذهن تو چه‌جوریه؟! سریع جواب داد: " اَحلَیٰ مِنَ الْعَسَل " شیرین‌تر از عسله؛ خیلی مشتاق شهادتم. (امشب مال اوناییه که مشتاق شهادتن.) فلذا روز عاشورا که شد اومد پیش‌ عمو: عموجان، بهم اجازه میدی برم میدان؟ گفت: عزیزِ برادرم، اگه میشه برگرد خیمه‌ها، تو سنّت کمه... انقدر ناراحت شد که عمو اجازه نداده. برگشت خیمه پیش مادرش: مادرجان عمو بهم اجازه نمیده. مادرش یه لبخندی زد: نگران نباش قاسمَم. _چرا مادر؟! یهو رفت از گوشه‌ی خیمه یه بقچه‌ای رو آورد، درِ بقچه رو باز کرد، یه نامه از تو بقچه در آورد: قاسمم بگیر ببَر پیش عمو. _این چیه؟ _این نامه‌ی پدرته؛ مخصوص برا تو نوشته... نامه رو گرفت، خوشحال اومد پیش اباعبدالله: عموجان! اذن بابامو آوردم. اباعبدالله تا نامه رو دید، اول گذاشت رو چشمش، یه کمی نامه رو بو کرد؛ حسن جان خیلی جات خالیه، کجایی ببینی منو غریب تو این صحرا گیر آوردن؛ حسن جان کجایی بیای ببینی ما رو با این زن و بچه‌ها دوره کردن.... تا نامه رو خوند صدا زد قاسمم باشه، اذن باباته، امامِ منه، حرفی نمی‌تونم رو حرف حسن بزنم، برو.... انقدر گشتن تو خیمه‌ها، اما اندازه قد و قواره‌ی قاسم زره پیدا نشد... زنها دوره‌ش کردن، سرمه به چشمش میکِشن. اباعبدالله عمامه‌ش رو برداشت یه تیکه رو به صورت قاسم بست چشمش نزنن. آخه بنی‌هاشمیه، زیبارُخه، بره تو دل لشکر چشمش میزنن. یه تیکه رو هم کفن کرد، انداخت گردن قاسم... راه افتاد سمت میدان، شروع کرد رجز بخونه؛ من پسر شیر جملم... (ای کاش نگفته بودی). من پسر حسنم. یهو پیرمردایی که می‌شناختن، زخم خورده بودن از جنگ جمل. گفتن: حالا یه دلی از عزا درمیاریم، داغشو به دل مادرش میذاریم، کاری باهاش میکنیم دیگه نتونن برگردوننش سمت خیمه. همین کارم کردن؛ اول دوره‌ش کردن، سنگ میزدن، نامردا سوار بر مرکب شدند، اینقدر رو این بدن تاختن.... شیخ جعفر شوشتری میگه: وقتی اباعبدالله میخواست قاسم رو بفرسته میدون پاهاش به رکاب نمی‌رسید، اما وقتی میخواست قاسم رو برگردونه سمت خیمه، پاهای قاسم رو زمین کشیده میشد... شیخ جعفر میگه دو علت داره یا حسین خمیده بود که پای قاسم رو زمین کشیده میشد، یا قد قاسم زیر نعل اسبا رشید شده بود... حسین... تو که این‌گونه روی خاک ز هم واشده‌ای وای بر من که دچار غم عُظمیٰ شده‌ای دیشب از طعم خوش مرگ و عسل می‌گفتی ظهرِ امروز در این معرکه معنا شده‌ای بی‌زره رفتی و از هرطرفی سنگ زدند که چنین سرخ‌ترین لاله‌ی صحرا شده‌ای هرکسی از تن صدپاره‌ی تو سهمی برد در کریمی خودت وارث بابا شده‌ای سمّ مرکب همه جای بدنت را له کرد بی‌سبب نیست اگر درهم شن‌ها شده‌ای استخوان قفسِ سینه‌ی تو خرد شده تازه حالا نوه‌ی حضرت زهرا شده‌ای شاعر: یه روز بارونِ تیر، یه روز بارونِ سنگ یه روزی تو صلح و یه روز تو دل جنگ اون از نعش بابات، این از پیکر تو بمیرم برای دل مادر تو گمت کردم آخر توی گردوخاکا ندیدم چه طور شد که افتادی از پا خونت تو بیابون چه ردّی کشیده تنت زیر پاشون چه قدّی کشیده ریخته تو کلّ صحرا خونت لِه شد تو سینه استخونت از درد آتیش گرفته جونت میخواستن بگیرن تقاص جمل رو که این جوری ریختن به کامت عسل رو اینا از بابات و بابام کینه دارن تلافیشو میخوان سر ما در آرن دوتامون رو تشنه، دوتامون رو خسته تن تو لگدمال، سر من شکسته اینا سینه‌هاشون پر از بغض و کینه‌ست شروعش هم از کوچه‌های مدینه‌ست جسمت افتاده زیر پاشون ریختن رو پیکرت عموجون با این خنده‌ت منو نسوزون *شاعر :
📋 دلمو به جاده‌ها زدم و با پای پیاده اومدم / کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلمو به جاده‌ها زدم‌و با پای پیاده اومدم‌و یاحسین میگم تو هر قدم‌و راهی حرمم پابه‌پای بچه‌های حسین میسوزم با روضه‌های حسین تو مسیر کربلای حسین راهی حرمم این دل تنگ من آخر سرمو میده به باد منو دریاب ببین ارباب که گدات داره میاد "بِاَبی اَنتَ و اُمّی یا قَتیلَ العَبرات" هرکی با یه حالی رهسپاره یکی خانواده‌شم میاره یکی دست خالی پول نداره اما بی‌قراره یه جوون که مثل ابر میباره یه مادر با طفل شیرِخواره پیرمردی که توون نداره اما بی‌قراره با هر اسم و با هر عنوان و با هر رنگ و نژاد میگه ارباب منو دریاب که‌ گدات داره میاد "بِاَبی اَنتَ و اُمّی یا قَتیلَ العَبرات" یکی سرمایه‌شو جمع میکنه همه رو خرج حرم میکنه موکبی ساده علم میکنه چایی دم میکنه موکبش عجب صفایی داره چاییش از شراب گواراتره خستگی رو از تنم میبره دیوونه‌م میکنه با چه عشقی یه لیوان آب میده دست زائرا مثِ پروانه میگرده دور زوارت آقا "بِاَبی اَنتَ و اُمّی یا قَتیلَ العَبرات" *شاعر :
"باز این چه شورش است" که در خانه ی علیست؟ این سوز گریه های غریبانه ی علیست - "کای مونس شکسته دلان حال ما ببین" در آتش اینکه سوخته پروانه ی علیست "آن در که جبرئیل امین بود خادمش" آتش گرفته قاتل ریحانه ی علیست "خورشید آسمان و زمین" کنج بستر است این خانه بعد فاطمه ویرانه ی علیست خاتون خانه ای که در آن سوخت خانمش از این به بعد، دختر دردانه ی علیست حیدر چرا به شانه ی دیوار سر نهد؟ "سرهای قدسیان همه بر" شانه ی علیست باز این چه نوحه و چه عزا و چه شیون است؟ این جان حیدر است که در حال رفتن است دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟ در را که دید فاتح خیبر، زمین نشست جان علی! تو گوشه ی بستر چه می کنی؟ پر می زنی و با دل حیدر چه می کنی؟! ای پاسخ سلام بدون جواب من چادر به چهره ات نکش ای آفتاب من از کار من همیشه گره باز کرده ای تنها تو در به روی علی باز کرده ای هی زل نزن به این در و دیوار رو به رو یا گریه کن سبک بشوی یا سخن بگو باشد قبول همسفر من! برو ولی... از حق خود گذشته ام اصلا، برو ولی... احساس های دخترمان پس چه می شود؟ تکلیف آن قرار مقدس چه می شود؟ زهرا قرار بود سپر من شوم نه تو! مرد میان رنج و خطر من شوم نه تو! حرف از فراق بین تو و من نبود که! اصلا قرار زود پریدن نبود که! آتش گرفت بال تو و من گداختم بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم دیگر بخند تشنه ی قدری تبسمم تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم آن روز روی قلب علی خورد میخ در بدجور آبروی مرا برد میخ در آن ذوالفقار خیبر و خندق شکسته بود بانو حلال کن که علی دست بسته بود با ضربه ی لگد شده همدست میخ درن کار تورا به فضه کشاندست میخ در ای چاه!بعد فاطمه با اشک من بجوش دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش ای آسمان به ناله ی شبهای من بساز آه ای زمین تو با تن زهرای من بساز 🔸شاعر: ______________________
سید رضا نریمانی4_6010503209708160423.mp3
زمان: حجم: 14.54M
📋 بهار عاشقیمونه محرم / (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه سرده اگه تاریکه دنیا نمی ترسیم آخه مهتاب داریم خدارو شکر بی صاحب نموندیم خدارو شکر که ارباب داریم درسته نوکر خوبی نبودیم ولی خوب جایی نوکر بودیم ای دل! صدامون می زده ارباب هرروز یه روزایی ولی کر بودیم ای دل!! یه ساله از سر دلتنگی و درد شبامون توی بزم روضه سر شد خدارو شکر امسالم نمردیم محرم شد چشامون باز، تر شد بهار عاشقیمونه محرم بهار اشک و فصل روضه خونی با این سینه زدن دل پاک میشه بهاره، موقع خونه تکونی دوباره پرچم مشکی خریدیم دلامون روشنه با این سیاهی با این پیراهن و این شال مشکی سیاهی لشکرت باشیم الهی @majmaozakerine رفیقا قدر امشب رو بدونید شاید فردا شبو دیگه نبینیم شاید این آخرین ساله که داریم کنار هم توی روضه میشینیم رفیقامونو حتما یادتونه رفیقایی که باهم گریه کردیم کی میدونه؟ شاید هم مثل اونا ما سال دیگه زیر خاک سردیم میون این همه غوغای دنیا قرار ما تو های و هوی روضه ست شهیدا اینو فهموندن به ما که تو عالم هرچی خیره توی روضه ست دلی که توی روضه سوخت، پاکه دلی که پاک شد جای حسینه چی میشه وقت جون دادن ببینیم سر ماهم روی پای حسینه سری که پر شد از عشق یه بی سر اگه روو پیکرش باشه عجیبه سر مسلم سر دارالاماره ست اینم دردسرِ عشق حبیبه دل مسلم پر از عشق حسینه که واسه کشتنش دعوای نیزه ست سر عاشق روی دروازه ی شهر سر معشوق هم بالای نیزه ست *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
📋 تو یادگار روز های خوشی مایی با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو یادگار روزای خوشی مایی آیینه ی تموم نمای مجتبایی حیف تو نیست آخه تو این سن بشی پرپر مادر تو داره برات آرزو هایی مادر اون هزار امید هزار تا آرزو واسه جَوونش بعد حسن می دونی که جوون شما بسته به جونش جون عمو خیمه بمون آتیش نزن به جونمون می بینی حال عمه رو پرپر شده یاسم بسه داغ علی واسم بسه جوون حسن میدون نرو برگرد عمو قربون اسمت حیف از تو که پرپر شه جسمت «واویلتا میری ولی چه رفتنی که سینه تنگه نوجوونم! جات مگه تو میدونه جنگه کاش لااقل زره به تن پوشیده بودی دل نگرونیه من از بارون سنگه فهمیدن ابنُ الحسنی یادشون افتاده جمل را آخرشم به کام تو خون می کنن طعم عسل را با سنگ و نیزه اومدن یتیم نوازی می کنن بابا نداری وای من سر نیزه ها بوسیدنت پرپر شدی بر چیدنت شرمندم از روی حسن ای ماه من چه بی فروغی گم کردمت تو این شلوغی «واویلتا واویلتا» کاکل خونیت افتاده تو دست قاتل برا نفس کشیدن هم، خوردی به مشکل ردِّ چیه روی تنت، واسم سواله هلال هلال شدی چرا، ای ماه کامل پا رو زمین نکِش عمو نکُش منو طاقت ندارم آروم نفس بِکِش بذار این لخته خون رو در بیارم استخون شکسته رو خس خسه های خسته رو دیدم با چشم های ترم پرپر نزن پرت شکست سینت شکست سَرِت شکست شدی شبیه مادرم داغ دل و سوزونده قاسم چیزی ازت نمونده قاسم «واویلتا واویلتا» *شاعر: نریمانی @majmaozakerine
. شیعه سرش فدای سر حیدر است و بس سرمایه‌ی جوانِ حسینی سر است و بس نسل جوان مرید علی اکبر است و بس این مکتب جنون "حججی‌پرور" است و بس در مکتب امام سرافراز عاشقان فهمیده است راز جنون را "طحانیان" صدام رفت، حیله و نیرنگ عوض نشد دشمن میان خلعت صد رنگ عوض نشد "آهنگران" نماد شد آهنگ عوض نشد خط از "حلبچه" رفت "حلب"، جنگ عوض نشد امروز خط کوفی عوض شد به خط عشق بوی "دوکوهه" می‌وزد از جانب دمشق دشمن نبیند اینکه دمی خسته‌ایم ما همواره خواستیم و توانسته‌ایم ما زیرا به لطف فاطمه دل بسته‌ایم ما بیگانه با نظام؟ نه، وابسته‌ایم ما هرچند رنج و محنت دوران کشیده‌ایم یک چله طی شد و به تکامل رسیده‌ایم طی شد مسیر ملت ایران به اتحاد باقی‌ست بین ما و ولیّ حس اعتماد هرچند شاکی و گله‌مندیم از فساد خالی نمانده سنگر این نهضت از جهاد هر تیشه‌ای به ریشه‌ی این مملکت زده_ کم کاری و خیانت و اشرافیت زده ما دست از آرمان مقدس نمی‌کشیم در هیچ پرچمی دو مثلث نمی‌کشیم تحریم هم کنند که پا پس نمی‌کشیم جز عشق منت کس و ناکس نمی‌کشیم ما را کسی شناخت که با عشق آشناست تاریخ ما ادامه‌ی تاریخ کربلاست فتح‌الفتوح قله‌ی دوران به دست ماست پیروزی نهائی ایمان به دست ماست امروز آرمان شهیدان به دست ماست چشمِ امید ظلم‌ستیزان به دست ماست دیدید اربعین به کجا میرویم؟ قدس! از راه سرخ کرببلا میرویم قدس یا آقا بیا از این دل مجنون عبور کن این قلب بی‌رمق شده را کوه طور کن ما را برای غربت غیبت صبور کن آوینی "روایت فتحِ" ظهور کن ای داغ‌دار غزه و بحرین و ضاحیه برگرد زخم خورده‌ی هر بند "ناحیه" برگرد، روضه در ته گودال مانده است مردی غریب، زخمی و بی‌حال مانده است فصل اسارت و غم و جنجال مانده است تازه هنوز قصه‌ی خلخال مانده است یابن الشبیب گریه فقط وقف کربلاست این انقلاب زنده ازاین اشک و روضه‌هاست *شاعران : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #دفاع_مقدس
سید رضا نریمانی4_6010503209708160423.mp3
زمان: حجم: 14.54M
📋 بهار عاشقیمونه محرم / (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه سرده اگه تاریکه دنیا نمی ترسیم آخه مهتاب داریم خدارو شکر بی صاحب نموندیم خدارو شکر که ارباب داریم درسته نوکر خوبی نبودیم ولی خوب جایی نوکر بودیم ای دل! صدامون می زده ارباب هرروز یه روزایی ولی کر بودیم ای دل!! یه ساله از سر دلتنگی و درد شبامون توی بزم روضه سر شد خدارو شکر امسالم نمردیم محرم شد چشامون باز، تر شد بهار عاشقیمونه محرم بهار اشک و فصل روضه خونی با این سینه زدن دل پاک میشه بهاره، موقع خونه تکونی دوباره پرچم مشکی خریدیم دلامون روشنه با این سیاهی با این پیراهن و این شال مشکی سیاهی لشکرت باشیم الهی @majmaozakerine رفیقا قدر امشب رو بدونید شاید فردا شبو دیگه نبینیم شاید این آخرین ساله که داریم کنار هم توی روضه میشینیم رفیقامونو حتما یادتونه رفیقایی که باهم گریه کردیم کی میدونه؟ شاید هم مثل اونا ما سال دیگه زیر خاک سردیم میون این همه غوغای دنیا قرار ما تو های و هوی روضه ست شهیدا اینو فهموندن به ما که تو عالم هرچی خیره توی روضه ست دلی که توی روضه سوخت، پاکه دلی که پاک شد جای حسینه چی میشه وقت جون دادن ببینیم سر ماهم روی پای حسینه سری که پر شد از عشق یه بی سر اگه روو پیکرش باشه عجیبه سر مسلم سر دارالاماره ست اینم دردسرِ عشق حبیبه دل مسلم پر از عشق حسینه که واسه کشتنش دعوای نیزه ست سر عاشق روی دروازه ی شهر سر معشوق هم بالای نیزه ست *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
📋 توو کوفه آهِ غربتم پیچید (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو کوفه آهِ غربتم پیچید اما کسی فریادم و نشنید سنگم زده اونیکه تا دیروز سنگِ تو رو به سینه می‌کوبید تنها که موندم یه چیزایی دیدم جز ناسزا هیچ چیزی نشنیدم تو کوچه‌ها اون حال زهرا رو سیلی که خوردم تازه فهمیدم راه منو توو کوچه‌ها بستن دستامو مثل مرتضی بستن اما دلیل اشکام اینه که کمر به کشتن شما بستن «مظلوم کربلا حسین جانم غریب کربلا حسین جانم» دردای بی‌اندازه می‌بینم هر روز یه درد تازه می‌بینم توو کوچه بازارا که می‌گردم تیرایی مثل نیزه می‌بینم دیگه دلم از کوفه بیزاره هر کس برات یه فکرایی داره از توو چشای خولی می‌بینم دست از سرِ تو برنمی‌داره حال دلم، حالم پریشونه ،چشمام گریون از حرفاشون، میشه دلم پر خون به دختراشون قول گوشواره قول کنیز میدن به زن‌هاشون هرجوری میتونی میگم برگرد با این لبِ خونی میگم برگرد من تشنه جون میدم میدونم که لب تشنه می‌مونی میگم برگرد حرف از خرید خنجره، برگرد حرف از گلو و حنجره، برگرد تیری که دست حرمله دیدم از نیزه‌ها هم بدتره، برگرد تو کوفه زینب میشه پیر برگرد مخدرات میشن اسیر، برگرد اینجا کسی هم بازی اون نیست دست رقیه‌ت بگیر برگرد «مظلوم کربلا حسین جانم غریب کربلا حسین جانم» *شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
📋 فاطمیه شد و نوکرا جمع شدن تقدیم به مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فاطمیه شد و نوکرا جمع شدن دسته گلهایی از جمعمون کم شدن دسته گلها شدن قربون فاطمه این شبا مهمونن٬ مهمون فاطمه شهیدا جمعشون تو آسمونه یه بانوی خمیده بینشونه "رضایی" واسه‌شون روضه میخونه "یازهرا یازهرا ٬ یازهرا یازهرا" تا حسین یاحسین میگه دل میپره این نوا از خدا داره دل میبره نوکری که حسین دست کشید رو سرش تیری از پهلو خورده مث مادرش "حسین" آخر سرو نذر آقا کرد دم آخر به زهرا اقتدا کرد شهیدی که به عهدش خوب وفا کرد "یازهرا یازهرا ٬ یازهرا یازهرا" یا رضاجان "رضایی" گدای تو بود زندگیش وقف جلب رضای تو بود بابایی مهربون بود برا بچه‌هاش قاتل دشمنا بود طنین صداش تموم لحظه‌هاش گرم عبادت نماد عزت و روح شجاعت خدا میدونه حقش بود شهادت "یازهرا یازهرا ٬ یازهرا یازهرا" *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
📋 # خبر چه سنگینه ، خبر پُر از درده ✔️ زنی جانسوز تقدیم به روحِ ملکوتیِ سردارِ رشیدِ اسلام وشهدای کرمان ✔️ 🎤 # با نوایِ کربلایی سید رضا نریمانی ✍ شاعر : ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ خبر چه سنگینه ، خبر پُر از درده غم رفیقامون ، بیچاره‌مون کرده زمینی بودندُ ، به آسمون رفتن دوباره جاموندیم ، رفیقامون رفتن تا کی باید بمونیم و بسوزیم از غُصّه کی آخه میرسه به ما مسیرِ این قصّه تا کی با دستامون رویِ گلا بریزیم خاک خدایا پاره پاره شد دلم دیگه بسّه رفیق عینِ برادر شد ، رفاقت تا سر جونه غم داغ رفیقُ پس ، برادر مرده میدونه «رفیق نیمه راه من ، خداحافظ ..» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ چه روز و شب‌هایی ، کنارِ هم بودیم تو بی‌قراری‌ها ، قرارِ هم بودیم چه خاطراتی بود ، تو روضه‌ها باتو نمیره از یادم ، حسین حسیناتو امید زندگیمونو تو ناامید کردی با این خبر موهای مادرُ سفید کردی آخرشم شهادتُ گرفتی از ارباب بس که تو روضه التماسِ هر شهید کردی نه این رسم رفاقت نیست رفیقِ نیمه راه من هزار ننگ و هزار نفرین ، به این بختِ سیاه من «رفیق نیمه راه من ، خداحافظ ..» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ خبر پُر از داغه ، خبر پر از سوزه خبر میگه بازم ، یه لاله میسوزه با داغ اون آتیش ، که توش یه مادر سوخت حالا تَنِ چندتا ، جَوونِ پرپر سوخت شبیه بچه‌هایِ شاه بی‌کفن سوختن با شعله‌هایی که به خیمه‌ها زدن سوختن شنیده‌ها رو دیدن اینا که تویِ روضه به یاد آتیشِ دل امام حسن سوختن مصیبت رو ندیدم من ، شنیدم من ولی سوختم دوباره تازه شد روضه ، که زهرا گفت علی سوختم «رفیق نیمه راه من ، خداحافظ ..» 〰〰〰〰〰〰〰〰 @majmaozakerine
📋 # خبر چه سنگینه ، خبر پُر از درده ✔️ زنی جانسوز تقدیم به روحِ ملکوتیِ سردارِ رشیدِ اسلام ✔️ 🎤 # با نوایِ کربلایی سید رضا نریمانی ✍ شاعر : ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ خبر چه سنگینه ، خبر پُر از درده غم رفیقامون ، بیچاره‌مون کرده زمینی بودندُ ، به آسمون رفتن دوباره جاموندیم ، رفیقامون رفتن تا کی باید بمونیم و بسوزیم از غُصّه کی آخه میرسه به ما مسیرِ این قصّه تا کی با دستامون رویِ گلا بریزیم خاک خدایا پاره پاره شد دلم دیگه بسّه رفیق عینِ برادر شد ، رفاقت تا سر جونه غم داغ رفیقُ پس ، برادر مرده میدونه «رفیق نیمه راه من ، خداحافظ ..» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ چه روز و شب‌هایی ، کنارِ هم بودیم تو بی‌قراری‌ها ، قرارِ هم بودیم چه خاطراتی بود ، تو روضه‌ها باتو نمیره از یادم ، حسین حسیناتو امید زندگیمونو تو ناامید کردی با این خبر موهای مادرُ سفید کردی آخرشم شهادتُ گرفتی از ارباب بس که تو روضه التماسِ هر شهید کردی نه این رسم رفاقت نیست رفیقِ نیمه راه من هزار ننگ و هزار نفرین ، به این بختِ سیاه من «رفیق نیمه راه من ، خداحافظ ..» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ خبر پُر از داغه ، خبر پر از سوزه خبر میگه بازم ، یه لاله میسوزه با داغ اون آتیش ، که توش یه مادر سوخت حالا تَنِ چندتا ، جَوونِ پرپر سوخت شبیه بچه‌هایِ شاه بی‌کفن سوختن با شعله‌هایی که به خیمه‌ها زدن سوختن شنیده‌ها رو دیدن اینا که تویِ روضه به یاد آتیشِ دل امام حسن سوختن مصیبت رو ندیدم من ، شنیدم من ولی سوختم دوباره تازه شد روضه ، که زهرا گفت علی سوختم «رفیق نیمه راه من ، خداحافظ ..» 〰〰〰〰〰〰〰〰