#زمزمه_های_محرم
#حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
چقد سخته یک مرد غریب گیر بیافته
جلو چشم نامردا یک شیر بیافته
ببین پشت من بدتر از تو خمیده
امید حسینت دیگه ناامیده
کحا رفته دستات چی شد پرچم تو
پر از خون شده چشمای پر غم تو
بلند شو که بی تو جری میشه دشمن
نباشی همه میریزن رو سر من
رو فرقت میبینم جا پای عموده
سرت منشق از ضربه های عموده
با این وضعی که داره حالا سر تو
بعیده رو نیزه بشه جا سر تو
شکاف سرت اومده تا به ابرو
سرت میره رو نیزه اما ز پهلو
تا اینکه بسوزند دل خواهرت رو
می بندن با پارچه به نیزه سرت رو
باید که بسازی با نیزه نشینی
شاید که علی مو رو نیزه ببینی
#حضرت_علی_اکبر_ع
الهی کنار تو از پا نیافتم
جلو چشم این بی حیاها نیافتم
چه کردی تو با قلب مجروح بابا
بهم ریخته نظم تنت توی صحرا
یه لشکر شریکن توی کشتن تو
چقد نیزه کاری شده رو تن تو
سرم رو میخوام روی سینه ت بزارم
چقد نیزه از پیکرت در بیارم؟
زخم شمشیرا رو تنت بی شماره
یکی و دوتا نیست بیشتر از هزاره
بلند شو ببین غم تو قلبم نهفته
نزار چشم لشکر به عمه بیافته
#حضرت_علی_اصغر_ع
میدونی چه داغی به قلبم نهادی
کاشکی روی دست خودم جون میدادی
سه شعبه سرت رو بهم ریخته خیلی
حال مادرت رو بهم ریخته خیلی
حالا مردم کوفه رو خوب شناختی
چی میشد یه کم دیگه با من میساختی
بزار تا یه بار دیگه روتو ببوسم
میخوام هر طوری هست گلوتو ببوسم
الهی که چشمی نگیره نشونت
الهی که نیزه نیافته به جونت
خوبه دستام و تو اسیری نبندن
برات وقتی لالا می خونم نخندن
می خونم با دستای خالی لالایی
الهی نبینم که رو نیزه هایی
#امام_حسین_علیه_السلام
چه خیری به من میرسه یکسر از تو
برای من اقا کیه بهتر از تو
منی که نفس هامو خرج تو کردم
تا وقتی که زنده م به دورت می گردم
از اون روزی که دارم این نوکری رو
نذاشتی گدایی کنم هر دری رو
یه شب روضه روزیم نباشه می میرم
تا میگم حسین جانم اروم می گیرم
اگرچه دل من به دنیا اسیره
نزاشتی که دنیا به من سخت بگیره
اگه روزی عشقت ز قلبم جداشه
میخوام دیگه یک لحظه دنیا نباشه
نمیره ز قلبم هرانچه که دیدم
که او می دوید و منم می دویدم
یکی کاش ز گودال تو رو دربیاره
میخواد شمر سرت رو رو سینت بزاره
داره خواهرت میره بالا سر از حال
نزن اینقده دست و پا توی گودال
پیچیده تو موهای تو پنجه هاشو
بلند کرده حالا براتو صداشو
میزد خنجر و به گلوتو با ضربه
یه ضربه دو ضربه دوازده تا ضربه
#حضرت_رقیه_س
چه اشفته گیسو شدی نازنینم
چشای قشنگت رو زخمی نبینم
چقد کم شده این روزا گیسوانت
خبر دارم افتاده اتیش به جانت
خبر دارم اشک تو رو در اورده
یکی از ما که هر دفه سیلی خورده
تو رفتی و گوشواره ی دخترا رفت
تو رفتی و امنیت معجرا رفت
همون لحظه که بردن انگشترت رو
یکی داشت می زد خلخال دخترت رو
همونکه سرت رو جدا کرده از تن
رد پنجه ش افتاده رو صورت من
همونکه به باد کتک من رو بسته
می دونم تو گودال رو سینه ت نشسته
#حسن_کردی
#زمزمه
#محرم
#اثر_جدید
مداح.جناب آقای غفاری