eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم روضه‌ی اول به گردِ بسترِ تو دادِ بیداد نشسته دخترِ تو دادِ بیداد چه سازم با دلِ خود وای ای وای چه سازم با سرِ تو دادِ بیداد یتیمی گفت  مادر مرکبم کو فقیری گفت که شمعِ شبم کو دوچشمانت چرا تار است امشب مرا کشتی نگو که  زینبم کو طبیب آمد سرش را هِی تکان داد مرا دستِ بلایی بی امان داد طبیب امشب چه در گوشِ حسن گفت؟ زمین خورد و کفنها را نشان داد زمانِ سوختن‌ها مانده باقی غمِ عریان بدنها مانده باقی به من حق میدهی حالا بسوزم دوتا از این کفنها مانده باقی نگاهم را به این رفتن بدوزم لباسِ مجلسِ شیون بدوزم خیالم نیست راحت با حسینم نشستم چند پیراهن بدوزم مرا با دردهای کوفه مگذار که با نامردهای کوفه مگذار مرا حتی تو با شاگردهایم و با ولگردهای کوفه مگذار (حسن لطفی ۹۸/۰۳/۰۵) @babollharam
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم روضه‌ی دوم چرا امشب به بستر جان نداری ندارم هیچ باور... جان نداری سَرَت برشانه‌ات می‌اُفتد ای وای بمیرم مثلِ مادر جان نداری بخوان روضه که خون شد حاصلِ تو که خون می‌جوشد از درد و دلِ تو شبیه قاتلانِ مادرم باز به من خندید بابا  قاتلِ تو بخوان روضه عصایش را شکستند غرورِ مجتبایش را شکستند بخوان ای سر شکسته نیم روزی زدند و هفت جایش را شکستند دو دستش رویِ سینه با ادب رفت تو گفتی فاطمه با تاب و تب رفت همینکه نامِ زهرا را شنید او سرش پایین به سمت در عقب رفت به او گفتی امانِ زینبم باش بمان عباس  جانِ زینبم باش اگر حتی به رویِ نیزه رفتی به نیزه سایبانِ زینبم باش کنارش باش کمتر غم ببیند که با تو دردها را کم ببیند سپردم بر تو؛ حتی سایه‌اش را مبادا چشمِ نامحرم ببیند دلم خون است همپایه ندارد بجز عباس همسایه ندارد مرا او سایبان می‌گردد اما سرِ کج رویِ نِی سایه ندارد مرا گفتی به شهپر می‌سپاری به دستِ شش برادر می‌سپاری ولی دست چه کس در شام و کوفه مرا با چند دختر می‌سپاری (حسن لطفی ۹۸/۰۳/۰۵) @babollharam
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم روضه‌ی دوم چرا امشب به بستر جان نداری ندارم هیچ باور... جان نداری سَرَت برشانه‌ات می‌اُفتد ای وای بمیرم مثلِ مادر جان نداری بخوان روضه که خون شد حاصلِ تو که خون می‌جوشد از درد و دلِ تو شبیه قاتلانِ مادرم باز به من خندید بابا  قاتلِ تو بخوان روضه عصایش را شکستند غرورِ مجتبایش را شکستند بخوان ای سر شکسته نیم روزی زدند و هفت جایش را شکستند دو دستش رویِ سینه با ادب رفت تو گفتی فاطمه با تاب و تب رفت همینکه نامِ زهرا را شنید او سرش پایین به سمت در عقب رفت به او گفتی امانِ زینبم باش بمان عباس  جانِ زینبم باش اگر حتی به رویِ نیزه رفتی به نیزه سایبانِ زینبم باش کنارش باش کمتر غم ببیند که با تو دردها را کم ببیند سپردم بر تو؛ حتی سایه‌اش را مبادا چشمِ نامحرم ببیند دلم خون است همپایه ندارد بجز عباس همسایه ندارد مرا او سایبان می‌گردد اما سرِ کج رویِ نِی سایه ندارد مرا گفتی به شهپر می‌سپاری به دستِ شش برادر می‌سپاری ولی دست چه کس در شام و کوفه مرا با چند دختر می‌سپاری (حسن لطفی ۹۸/۰۳/۰۵)
بسم‌الله الرحمن الرحیم امشب این خانه باز پُر شده از گریه و سوز و آه دلشوره حال اُم‌البنین تماشایی است گاه اشک است و گاه دلشوره مادری بود سر به زیر و علی که تَرَک خورده بود احساسش همه بودند دور بسترش اما دَمِ در ایستاده عباسش تا بُریده نَفَس نَفَس میزد گریه در‌ بینِ خانه می‌اُفتاد مردِ خیبر مقابلِ زینب هِی سَرش رویِ شانه می‌اُفتاد گفت آقا شب وصال است و دلخوشم با صدایِ زهرایم همه از دورِ بسترم بروند همه جز بچه‌های زهرایم * * * سر ‌به زیرِ رشیدِ این خانه سمتِ در داشت جان به لب می‌رفت دست بر سینه داشت آهسته رو به بابا عقب عقب می‌رفت ناگهان گفت جانِ بابا باش پیشِ من پیشِ خواهرانِ حسین ای تمامِ وصیتم عباس جانِ تو جانِ دخترانِ حسین همه را تا سپرد بر عباس گفت راحت خیالت ای مادر در جوابش به گریه اُم‌ِبنین گفت شیرم حلالت ای مادر علقمه دید خم شده بر مَشک آنقدر تیر خورد تا اُفتاد همه در پشتِ نخلها بودند همه گفتند مرتضی اُفتاد.... (حسن لطفی)
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اناالیهراجعون.mp3
زمان: حجم: 794.6K
علیه‌السلام 〰〰〰〰〰〰〰 آسمون سیاهه سینۀ زمین پُر آهه بیقراره اونکه قرار دلهای بی پناهه از داغ حیدر بی‌تابه کوفه دلتنگ یاره مهتاب کوفه محراب و منبر روضه خون عمامه و سر غرق خون شیر خدا در زمزمه انّا الیه الراجعون انّا الیه الراجعون بند2⃣ لحظه‌ی سفر شد کهکشون دیگه بی قمر شد سهم یتیمای علی از امشب خون جگر شد رو دست مردم ظرفای شیره اما چه فایده که خیلی دیره اشک چشای خسته‌شون داره میباره بی امون اما میخونه مرتضی انّا الیه الراجعون انّا الیه الراجعون بند3⃣ با یه قلب مضطر روضه خونه چشمای حیدر خیره شده باز این دمای آخر به دیوار و در امشب تو بستر احیا گرفته رو لب دم یا زهرا گرفته میخونه از یار جوون از بانوی قامت کمون میگه شده وقت سفر انّا الیه الراجعون إنّا الیه الراجعون ‌«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
کانال متن روضه مجمع الذاکرین امونازدلحیدر.mp3
زمان: حجم: 807.9K
علیه‌السلام 〰〰〰〰〰〰〰 بند1⃣ سی ساله دارم میبینم میسوزی مثل شمع هیچ کس نشد به غیر چاه با راز تو محرم هیچ کس وفاداری نکرد با تو به غیر از غم سی ساله دارم میبینم با غصه همدردی بابا حق داری که از این دنیا دلگیر و دلسردی بابا روزایی که دیدی ای کاش نبینه هیچ مردی بابا یادمه حرمتت رو شکستن آدمایی که دنیا پرستن توی کوچه ها دستاتو بستن امون از دل حیدر بند 2⃣ سی ساله همدم اشکت نخلستونه بابا سی ساله پیش تو کوچه ها رفتی از این دنیا وقتی که پیش چشم تو افتاد زمین زهرا سی ساله از پا ننشستی ای فاتح خیبر بابا اما از پا میفتی تا میرسی پشت در بابا میلرزه زانوتو میگی ای بی زهرا حیدر بابا روزای خوشمون بی فروغ بود توو غدیر بیعتاشون دروغ بود تو رو بردن و خونه شلوغ بود امون از دل حیدر بند 3⃣ سی ساله خواب هر شبت کابوس اون روزه سی ساله با اشک چشات سجاده میسوزه مثل تو زینب چشمشو به کوچه می‌دوزه سی ساله من میسوزم از دست این دنیا بابا میدونم تنها میمونم تو کوفه از فردا بابا قرار من و تو باشه غروب عاشورا بابا امون از روزی که بی پناهم توی کوفه اسیر نگاهم میشه این کوچه ها قتلگاهم امون از دل زینب ‌«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
هدایت شده از روضه دفتری
علیه‌السلام درد من گشت دوا که علی یافت شفا زینبم میگرید کوفه شد کرببلا آمده فاطمه همراه مرا هم ببرد آنکه یک گوشۀ چشمش غم عالم ببرد یا علی یا زهرا..... یار مظلومۀ من از تو مظلوم ترم لحظۀ جان دادن یاد دیوار و درم کی رود از نظرم ماتم آن کاشانه خانۀ سوخته و سوختن پروانه یا علی یا زهرا اشک من پیوسته دلم از غم خسته آمده فاطمه با پهلویی بشکسته غم نا گفتۀ خود را به علی میگوید با گلاب بصرش زخم مرا می‌شوید یا علی یا زهرا...... ‌«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
علیه‌السلام 〰〰〰〰〰〰〰 این لحظۀ آخر یا زهرا یازهرا یازهرا با محسن به دیدنم بیا یازهرا یازهرا دیگه بسه برای ما جدایی پهلو شکستۀ علی کجایی لحظه جون دادنمه فاطمه منتظرم به دیدنم بیایی واویلا، واویلتا واویلتا (یازهرا...) دلت از غم رها شد یانه یازهرا یازهرا دردای تو دوا شد یا نه یازهرا یازهرا خیلی گذشت از اون روزا فاطمه حتما که بهتری حالا فاطمه اگه میخوای باز رو بگیری از من اصلا به دیدنم نیا فاطمه خدا کنه خوب شده باشی زهرا تا که دلم از درد و غم رهاشه الهی هم بالا بیاد دست تو هم اینکه صورتت کبود نباشه واویلا، واویلتا واویلتا... من خودم روضه خوندم امشب زهرا جان گفتم از کربلا با زینب زهرا جان زهرا جان گفتم باید درد و بلا ببینی دریای خون تو کرببلا ببینی گفتم حسینو میکشن تو باید سرش رو روی نیزه ها ببینی دختر مارو میبرن اسیری زینب من میشنوه سب و دشنام خیلی به دخترم جسارت میشه محله یهود و بازار شام واویلا.... ‌«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@majmazakerineeکانال متن روضه مجمع الذاکرین. .mp3
زمان: حجم: 1.53M
علیه‌السلام این لحظۀ آخر یا زهرا یازهرا یازهرا با محسن به دیدنم بیا یازهرا یازهرا دیگه بسه برای ما جدایی پهلو شکستۀ علی کجایی لحظه جون دادنمه فاطمه منتظرم به دیدنم بیایی واویلا، واویلتا واویلتا (یازهرا...) دلت از غم رها شد یانه یازهرا یازهرا دردای تو دوا شد یا نه یازهرا یازهرا خیلی گذشت از اون روزا فاطمه حتما که بهتری حالا فاطمه اگه میخوای باز رو بگیری از من اصلا به دیدنم نیا فاطمه خدا کنه خوب شده باشی زهرا تا که دلم از درد و غم رهاشه الهی هم بالا بیاد دست تو هم اینکه صورتت کبود نباشه واویلا، واویلتا واویلتا... من خودم روضه خوندم امشب زهرا جان گفتم از کربلا با زینب زهرا جان زهرا جان گفتم باید درد و بلا ببینی دریای خون تو کرببلا ببینی گفتم حسینو میکشن تو باید سرش رو روی نیزه ها ببینی دختر مارو میبرن اسیری زینب من میشنوه سب و دشنام خیلی به دخترم جسارت میشه محله یهود و بازار شام واویلا.... ‌«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
علیه‌السلام منی که برام دیگه نفس حرومه چیزی که می کشدم بغض گلومه درد بی کسی که درمونی نداره بدونین کار علی دیگه تمومه با اینکه پشت در پر از کاسه های شیره نداره فایده ای دیگه واسه شفا دیره حالا که علی فرق و ابروش شکسته میره پیش یاری که پهلوش شکسته وای مولا بند2⃣ گریه های بی امون خدانگهدار پیرمرد ناتوون خدانگهدار بعد من شبونه هیچکس نمیاره نون و خرما براتون خدانگهدار اونا که میخورن غم بی پر و بالیمو دیگه حس می کنن از امشب جای خالیمو خدایا ببر از تو غربت علی رو رها کن تو از این جماعت علی رو وای مولا بند3⃣ میگم حالا که غروب زندگیمه حرفیو که عین قرآن کریمه آخرین سفارشم عمل به دین و توصیم رعایت حق یتیمه یتیمی که دلا میلرزه با نم اشکش خود عرش خدا می لرزه با نم اشکش اگه هستین ای کوفیا زیر دینم مداراکنین با یتیم حسینم وای مولا ‌«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»