eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله عازمِ عرشِ خداییم اباعبدالله ما به شوقِ حرمت، سر به بیابان زده ایم در دلِ نور رهاییم اباعبدالله آتشِ عشقِ حرم در دلِ ما شعله ور است شوقِ آن صحن و سراییم اباعبدالله هر طرف می‌نگرم رنگِ افق خونین است ذاکرِ راسِ جداییم اباعبدالله داغِ تفتیده ی صحرا وُ بیابان به جگر بی تو در شور و نواییم اباعبدالله خیمه ها سوخته وُ قتلگه وُ عمّه وُ تل سر و پا غرقِ عزاییم، اباعبدالله هئیت و دسته وُ سنج و علم و بیرقِ خون ما به پابوسِ تو آییم اباعبدالله عشق در جاده ی دیدارِ شما گم شده است ما دل و جان به فداییم اباعبدالله هجرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ ما راهیِ کوی ولاییم اباعبدالله پرچمِ قافله سالار حسین در راه است زائرِ خونِ خداییم اباعبدالله یک قدم مانده که عاشق به وصالت برسد اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله!
بیت بیتِ غزلم نذرِ علی اکبرِ تو او که جان در کفِ اخلاص فدایت کرده پَر زده مرغِ دلم اومده در صحنِ حرم بوسه بر پنجره ی قابِ طلایت کرده چِقَد امشب دلِ من تو حرمت روضه میخواد خواب دیدم به من ارباب عنایت کرده! تا خدا خونِ زلالت را روایت کرده است عاشقانت را پر از شورِ شهادت کرده است زین سبب بوده که با ایثارِ خونِ پاکِ تو عالمی را غرقِ در نورِ ولایت کرده است تا قیامت شاکریم از خالقِ داور که چون قبرِ شش گوشِ تو را بر ما عنایت کرده است ای به مِهرِ مستدامت ماهِ تابانم سلام باز هم با نامِ تو دل یادِ غربت کرده است هر چه داریم از سرِ الطافِ دامانِ شماست اینکه ما را بر درِ این خانه دعوت کرده است کربلای تو تجلیگاهِ عشق و عاشقی ست سوختن را در پرِ پروانه قسمت کرده است خونِ سرخت تا به سوی آسمان پاشیده شد قلبِ ما را تا ابد غرقِ مصیبت کرده است راسِ تو بر نیزه چون ماهِ مجسّم در شفق جانِ زینب را پُر از اندوه و حسرت کرده است روضه های جانگدازِ عصرِ عاشورای تو کربلا را صحنه ای مثلِ قیامت کرده است جان به قربانِ سری که روی نیزه خونچکان با لبِ خشکیده اش قرآن تلاوت کرده است با توسّل بر ضریح و مرقدِ شش گوشه ات دردِ ما را گوشه ی چشمت طبابت کرده است حسرتِ کرب و بلا و، عکسِ زیبای حرم دل گرفت از بس که با قابِ تو خلوت کرده است خوش به حالِ آنکه با اخلاص از نزدیک و دور هر شبِ جمعه تو را از جان زیارت کرده است یا حسین جان آگهی از سینه ی محزونِ ما این دل از تو خواهش قدری شفاعت کرده است! یا حسین جان من به عشقِ کربلایت زنده ام هم به عشقِ گنبد و گلدسته هایت زنده ام از غم و شور عزایت سخت افتادم ز پا من به لطفِ تربتِ دارالشفایت زنده ام آگهی از حالِ من آقا که از شوقِ وصال از نگاهِ مرقد و صحن و سرایت زنده ام هر شبِ جمعه به یاد مرقد شش گوشه ات یا به شوقِ روضه، با اشکِ عزایت زنده ام روز و شب داغِ علمدارِ حرم دارم به دل یاد سقای حرم زیرِ لوایت زنده ام تا که عاشورا بیایم در میانِ قتلگه همرهِ مادر بمیرم من برایت زنده ام تا که اصغر تیر آمد بر گلوی نازکش من برای ناله های بیصدایت....زنده ام زنده ماندم تا که در پایین پایت جان دهم گاه سر بر خاکِ قبرت گه به پایت.....زنده ام! باز این مرغِ دلم میلِ پریدن داره پای شش گوشه ی تو شوقِ رسیدن داره اونقده روضه ی مادر تو حرم می چسبه روضه های شبِ جمعه چه شنیدن داره چشمِ خیسم  تو حرم بال پَری می گیره اشکِ این روضه خدایا چه خریدن داره کربلا قبله ی عشق است دلِ من هر دم بینِ این سعی و صفا میلِ دویدن داره شبِ جمعه ست هوای حرم افتاده سرم بارَم و بستم و در کوچه ی دل در به درم عشقِ تو کرده مرا بی سرو پا مست جنون هر طرف گنبد و من کفترِ بی بال و پَرم عطرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ من چه کنم در طپشِ عشقِ تو من شعله ورم صحنِ تو با دلِ بشکسته تجسّم بکنم باغِ بین الحرمین شوقِ اذان سحرم عطرِ آوای خوشِ گنبد و گلدسته همه با اذانِ سحری جلوه شده در نظرم یادِ گلهای غریب و عطش و روضه وُ اشک سیلِ خون ریزد از این صحنه ز چشمانِ تَرم نذر کردم به علی اصغرِ شش ماهه ی تو که شبِ جمعه بیوفتد حرمِ تو گذرم حرمِ ساقی عجب حالِ خوشی داده به من خوش به حالِ دلِ من زائرِ قرصِ قمرم ماه بالای سرم شاهدِ رویای من است که به تصویرِ خیال آمده پایان سفرم آرزوی دلِ من نوکریِ درگهِ توست من به خاکِ قدمِ زائرِ تو مفتخرم اربعین کاش مرا پای پیاده ببری چه کنم باز هوای حرم افتاده سرم! شبِ جمعه دلم میلِ حرم کرد هوای روضه ی مَشک و علَم کرد همه صحن و سرا لبریزِ احساس حرم پُر گشته از عطرِ گلِ یاس چه شوری دارد این ایثار و اخلاص حرم با روضه ی دستانِ عباس رسیده زینب و احساسِ غم کرد و چای روضه را با اشک دم کرد عجب حال و هوایی دارد اینجا بساطِ روضه گشته مشکِ سقا و امشب مادرِ سقا هم آمد یقیناً حضرتِ زهرا هم آمد ز بس که دارد این دردانه را دوست وَ قطعاً روضه خوان اصلاً خود اوست دلش در اضطراب و مو پریشان سرِ عباس را گیرد به دامان بساطِ عاشقی باشد مهیا دلِ ام البنین و داغِ دریا نداند از غمِ طفلان بنالد و یا از ساقیِ عطشان بنالد دریغا نخلِ من از قامت افتاد امان از این ستم ای داد و بیداد الهی شمر تو تشنه بمیری ز من دستانِ سقا را نگیری!