1_1598122698.mp3
3.59M
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :ناشناس
✍شاعر:کربلایی مجید مراد زاده
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :ناشناس
✍شاعر:کربلایی مجید مرادزاده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دوباره دیدهامون تر شد
تداعی روضه حیدر شد
تو مدینه دوباره تکرار
انگاری روضه ی مادر شد
دوباره روضه های کوچه
دوباره غصه های کوچه
دوباره دست مردی بسته
دوباره ماجرای کوچه
.....
بازم نشونه ها /با تازیونه ها
دشنام و ناسزا خدا خدا خدا خدا
.....
دوباره حرف بد/با ضربه ی لگد
سیلیه بی هوا خدا خدا خدا خدا
آه و واویلتا واویلا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حق تو شد ادا تو کوچه
افتادی زیر پا تو کوچه
تورو بردن شنیدم ای واای
بی عبا بی ردا تو کوچه
.....
شنیدم اقا محزون بودی
شنیدم دیده گریون بودی
زبونم لال شنیدم چند روز
جای ناجور تو زندون بودی
.....
گیسو سفیدی و /دیگه بریدی و
با تن نیمه جون آقام آقام آقام
......
میونه بستری /شبیه مادری
بااین قدکمون / آقام آقام آقام
آه و واویلتا واویلا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شنیدم بردنت با آزار
قوم پست و لعین و اغیار
ولی بازم خدا روشکر که
تو نرفتی توکوچه بازار
......
شنیدم وقتی که آزردی
توی کوچه زمین میخوردی
شنیدم با صدای خس خس
نام مادر رو هی میبردی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
1. امام صادق ع.mp3
3.06M
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :استاد حیدر زاده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :استاد حیدر زاده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امام صادق ( علیه السلام ) ، حدودِ 70 سال سن دارند ، #ابن_ربیع ، شب آقارو سرِ برهنه ، پای برهنه ، از تو خونه بیرون آورد ، جلوی چشم بچه ها ... الهی برای هیچ بابایی پیش نیاد شب بریزن تو خونه ، بخواهند جلوی دخترش ، بابارو از تو خونه بیرون ببرند ، دختر میدوه میگه بابامو کجا می برید ؟ نمیزارم بابام رو ببرید ...
آقا ، شمارو نیمه ی شب از تو خونه بیرون بردند ، #ابن_ربیع ملعون ، خودش سوار مرکب بود ، اما امام صادق ( علیه السلام ) 70 ساله رو دنبال خودش میدوانید ، خجالت میکشم بگم ، آقارو دنبال خودش پیاده میدواند ، میگه مقداری راه رفتم ، برگشتم نگاه کردم ، دیدم آقا داره نفس نفس میزنه ... ؟ عرق به پیشانیش نشسته ؟
آقا ، قربونت برم ، آقا آقا .. امشب شیعیانت اومدند برای غمات گریه کنند ، آقا جان :
سالخورده
طاقتش کم میشود
بی زدن هم
قامتش خم میشود
( بگم بعدیش رو ؟ اومدی امشب گریه کنی ، برای غربت امام صادق « علیه السلام » ... )
بر زمین می افتد و
در کوچه ها
تا که ضربِ دست
محکم می شود ...
گریه کن های محرم ، امشب برای امام صادق ( علیه السلام ) گریه کنید ، فرمود مسمع ، تو که برای جدم گریه میکنی ، بهت بشارت بدهم ، همچین که جان به گودی گلوت میرسه ، عزرائیل میاد بالین تو ، پیغمبر(ص) میاد ، امیرالمومنین میاد ، فاطمه ی زهرا میاد ، من هم میام ، به عزرائیل میگیم این گریه کنِ حسینه ... این گریه کنِ جد ماست ، ... به به ... قربون این نوای یا حسینت ، ان شاءالله تو حرم ارباب حسین ...
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
1_1597304504.mp3
4.66M
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه_واحد
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه_واحد
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
(دوباره بویِ دود از
شهرِ مدینه اومد) ۲
(دوباره رنگِ غصه و
شرر به سینه اومد) ۲
یه عده به شیخالائمه ،
بیاحترامی میکنند
با ناسزا دور و بَرش ،
شیرینزبونی میکنند
کوچکترا دارن فرار میکنن
از هر طرفی
نامردا، با بچهها هم
نامهربونی میکنند
آه… دل من
دوباره غصه داره ...
آه… دل من
هوای گریه داره ...
آه… دلِ من ،
امون از این غریبی ...
(کِشون کِشون ، پیاده ،
آقامونو میبردن
رَمق تو زانواش نبود ،
همش زمین میخوردن) ۲
الهی اون کسی که
آقا رو برد ، خیر نبینه
حداقل نذاشت برا
یه لحظه آقا بشینه
بیخود نبود با دست بسته ،
کارت آقا گریه بود
اینجایه روضه اشکایِ
چشات برا رقیه بود
آه… دل من…
رقیه و اسیری
آه… دل من…
امون از این غریبی
آه… دل من ...
چته دوباره گیری
آه… دلِ من ،
امون از این غریبی ...
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
🏴#نوحه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
رئیس مذهب حضرت صادقم
شیخ الائمه مصحف ناطقم
جان پیغمبرم/وارث حیدرم
ای اهل عالم من غریبم
شد در وطن غربت نصیبم
واویلتا آه و واویلا
ابن ربیع آید زکین شبانه
بردستگیریم زبام خانه
دست من بسته شد
قلب من خسته شد
در زیر بار غم خمیدم
شب درپی اسبش دویدم
واویلتا آه واویلا
در قصر خود منصور دشمن من
شمشیر میکشد به کشتن من
زخشم پیمبر
زقتلم کرد حذر
آخر ز زهر پر شراره
کرد این دلم پاره پاره
واویلتا آه واویلا
زهرائیم این شد نشانه من
دشمن فکند آتش بخانه من
ای خدای جلیل
منم پور خلیل
دردو غمم پیوسته بودند
دستم چو حیدر بسته بودند
واویلتا آه واویلا
منم به زهراوعلی نورعین
بانی روضه های جدم حسین
جدمن کشته شد
بخون آغشته شد
شدقطعه قطعه پیکراو
زدند بنوک نی سراو
واویلتاآه وواویلا
#ترکی
استاد محمدی ناعم
من یادگار مرتضی،صادقم
حق اوسته جاندان گئچمگه شایقم
نجل پیغمبرم/ شیعیه رهبرم
من اهل عشقه مقتدایم
اهل جهانه رهنمایم
واویلتا آه وواویلا
اولسون قسم ذات حق ذوالمنه
جدیم کیمی باش اگمرم دشمنه
شیرنام آورم/پور پیغمبرم
من گیمیشم رخت شهادت
واردوررگیمده خون غیرت
واویلتا آه وواویلا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#واحد سنگین_ شهادت امام جعفر صادق علیه السلام_ کربلایی سیدرضا نریمانی
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
اشک چشامه دونه دونه
داره میریزه روی گونه
اومده انگار فاطمیه
آتیش گرفته باز زبونه
دوباره دل پریشونه، حالم یه حالِ داغونه
دوباره عدهای نامرد، میان دمِ درِ خونه
یه پیرمردو میبَرن، وای وای وای
حُرمت اونو میشکنن، وای وای وای
جلو چشای بچههاش، وای وای وای
با تازیونه میزنن، وای وای وای
ای وای امون ای وای
دل شده خون ای وای
'از این زمون ای وای۲'
ایوای امون ایوای
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
نمیفهمن که یه پیرمرده
یه پیرمردِ خستهی درده
قدش کمونه، عصا به دسته
روضه شنیده گریه کرده
روضهی تلخ کوچهها، چهل نامرد بیحیا
مگه ندیدن مادرو، افتاده زیر دستوپا
به مولا دست رد زدن، وای وای وای
درو که با لگد زدن، وای وای وای
لعنت به هرچی بیحیاست
مادر مارو بد زدن، وای وای وای
ای وای امون ایوای
اشکش روون ای وای
'نداره جون ای وای۲'
ایوای امون ایوای
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
روز آقامون شب سیاهه
نوای لبهاش ناله و آهه
تو کاخ منصور قدم گذاشت و
گریز روضهش به قتلگاهه
دوباره حرف خنجر و یه گیسوی پریشونه
دوباره سینه میسوزه، دوباره چشما گریونه
خنجر اومد رو حنجری، وای وای وای
داره میبینه مادری، وای وای وای
تنها توی نامحرما، وای وای وای
یه خواهر موند و لشکری، وای وای وای
ایوای امون ایوای
#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#کربلایی_سید_رضا_نریمانی
#واحد
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
┄┅✵﷽✵┅┄
#غزل_مرثیه
#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═══─
روضه ای باز به نام پسـرِ فاطمه است
باز هـم شـالِ عزا روی سرِ فاطمه است
هر کجا بزمِ غـم حضـرت صـادق باشـد
صحبت ازسوختنِ بال وپرِ فاطمه است
باز هـم پشتِ در و آتش کین شد تکرار
فاطمه بار دگر نقش زمیــن شـد انگـار
بار هم در وسـط کـوچه علی را بردند
غـم دیگر به سرِ شیعــه نمــودند آوار
آتش افتاد به در حرمـت دیوار شکست
پای سجاده نمازشب ازاین کارشکست
وحشتی در دل اهل حـرم افتاد به شب
دلِ آیینه ترین صادق از اغیار شکست
آه از آنـان کـه مراعات نمـازش نکننـــد
اعتـنـا بر حــرم و راز ونیـازش نکننـــد
آه ازآندم که ببندند دودستش به طناب
پیکرش نقـش زمین باشد وبازش نکنند
بی هـوا ، در پــیِ آزار کشــاندند چـرا؟
وسـط کوچـه و بـازار کـشاندند چــرا؟
نیمه شب پای پیاده پِیِ چندین مَرکَب
باچنین حالت دشــوار ، کشاندند چرا؟
آسمان در وسط کوچه ، زمین می افتاد
آسمان نَه! که خودِعرش برین می افتاد
زنده میشد به دلش غربت زهــرا و علی
تا که بر پهلو و یا روی جَبین می افتاد
باهمان حالت غم روضهٔ مادرمیخواند
روضهٔ بی کسی وغربت حیدرمیخواند
دلش از گریه اهل حرمش خون می شد
زیر لب زمـزمه غارت معجر می خوانـد
خیمــهٔ ســوخـته و خواهـر نالان حسین
تکیـه بر نیـزه و آن حال پریشان حسین
غـم اهـل حـرم خویش فراموش نمود
چون که افتاد به یادغم طفلان حسین
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═══─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)