☑️#عزای_حضرت_ام_البنین_س
☑️#سبک_آشفته_ام_کربلا
☑️#زمینه_شور_زمزمه
تا قیامت محاله این غم یادم بره
از چاهار تا پسر مونده چند تا خاطره
یکی یکی شدن قطعه قطعه سر جدا
همه هستیِ من پرپر شد توو کربلا
ای وای از کربلا
ای وای از آتیش و خیمه ها
گلهای تشنه ی فاطمه
پرپر شدن زیر دست و پا
ای وای از این محن
ای وای از جسم حسین من
روی رمل گرم کربلا
افتاده بی غسل و بی کفن
آه و واویلتا
واویلا آه و واویلتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ای صبا گو به آن بی دستِ در علقمه
سر بلندم نمودی در پیش فاطمه
بفدای دو چشمت گردم ای نازنین
ای عزیزم حلالت شیر ام البنین
ای وای از این خبر
در خاک و خون شدی غوطه ور
از بالای مرکب رو زمین
افتادی بی دست و بی سپر
سرنگون شد علم
مشک و دستت جدا شد ز هم
فرق تو شد دو تا از عمود
چشم تو خورده تیر ستم
✍شاعر:میثم مومنی نژاد