بسمالله الرحمن الرحیم
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان؛ #عید_سعید_فطر
#غلامرضا_سازگار
▶️
چه زود از دست ما ماه خدا رفت
مه تسبيح و تهليل و دعا رفت
مه احيا مه شب زنده داري
مه روزه مه صدق و صفا رفت
مهي که بود از فيض و سعادت
نفس، تسبيح و خواب آن عبادت
مه يا نور و يا قدوس و يارب
شبش از روز و روزش بهتر از شب
خوشا آن روزه داران را که دانم
محبت بود در دل، ذکر، بر لب
به خلوتگاه شب اختر فشاندند
کميل و افتتاح و ندبه خواندند
سحر بود و مناجات و دعايش
دعاهاي لطيف و دلربايش
خوش آنکو داشت خلوت با خداوند
دريغ از لحظه هاي با صفايش
کجا رفتند شب هاي منيرش
چه شد بوحمزه و جوشن کبيرش
چه شب هايي که دل ياد خدا بود
دعا بود و دعا بود و دعا بود
به گوش جان صداي آشنا بود
خوشا آنان که از نو جان گرفتند
دل شب انس با قرآن گرفتند
چه ماهي ماه حي ذو المنن بود
چه ماهي ذکر حق نقل دهن بود
چه ماهي ماه غفران ماه رحمت
چه ماهي ماه ميلاد حسن بود
چه ماهي دل ز ايمان منجلي بود
علي بود و علي بود و علي بود
مه احيا مه مولا علي بود
علي شمع دل و دل با علي بود
تو گويي با علي بوديم تا صبح
چه مي گويم نفس ها يا علي بود
چه شد آواي يارب الکريمش
دعاي يا عليُّ يا عظيمش
وفا و عشق و ايمان بود اين ماه
مگو، شيرين تر از جان بود اين ماه
بهشت سبز انس عبد و معبود
بهار ختم قرآن بود اين ماه
فروغ روح از بدرش گرفتيم
شرف از ليله القدرش گرفتيم
الا اي دوستان عيد صيام است
چه بنشستيد اين عيد قيام است
طلوع صبحدم را اين روايت
هلال ماه نور اين پيام است
خوشا حال تمام روزه داران
که حسرت شد نصيب روزه خواران
ره صدق و صفا پوييد امشب
جمال يار را جوييد امشب
وضو گيريد با عطر بهشتي
به مهدي تهنيت گوييد امشب
خوش آن عيدي که با دلدار باشيم
همه با هم کنار يار باشيم
اگر چه عيد فيض و عيد نور است
اگر چه عيد شوق و عيد شور است
اگر چه عيد مجد است و سعادت
تمام عيدها روز ظهور است
بدون يار، گل خار است خار است
گل نرگس اگر آيد بهار است
الا اي شمع بزم آشنايي
ندارد بي تو چشمم روشنايي
دلم خون شد دلم خون از جدايي
گلم، باغم، بهارم کي مي آيي
الهي عيدِ بي تو باز گردد
بيا تا عيد ما آغاز گردد
تو شمع و قلب ما پروانه ي توست
نديده عالمي ديوانه ي توست
نداي يا لثارات الحسينت
لواي کربلا بر شانه ي توست
ظهورت عيد خلق عالمين است
نه تنها عيد ما، عيد حسين است
همين است و همين است و همين است
که ديدار تو عيد مسلمين است
عزيز دل به آمين تو سوگند
دعاي «ميثم» دل خسته اين است
که فردا جزو ياران تو باشد
دلش باغ و بهاران تو باشد
________________________
🏴#وداع_با_ماه_رمضان
🏴#عید_سعید_فطر
✍شاعر:سید هاشم وفایی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دردا كه ماهِ رحمتِ حق باز هم گذشت
باآن كه لحظه لحظهی او مغتنم گذشت
درهای مغفرت به روی ما گشوده بود
مهمانیاش به وسعت جود و كرم گذشت
شبهای قدرِ او چقدر با شكوه بود
ساعات غرق عفوِ گنه دمبدم گذشت
بر خرمن گناهِ من آتش كشيد دوست
با آنكه ديد معصيتم از رقم گذشت
دست مرا گرفت خدا و نجات داد
وقتي زپا فتادم و آب از سرم گذشت
ای دل بهوش باش پس از ماه مغفرت
ماهی كه میزدند گنه را قلم، گذشت
هركس نبُرد بهره ازاين چشمهی زلال
باوركنيد زندگیاش درعدم گذشت
در عيدِ فطر، خوان كرم چيده میشود
گر ماهِ رحمت و كرمِ ذوالكرم گذشت
يارب به وصل يار، سُروری به ما ببخش
اين روزهای هجر كه با درد و غم گذشت
همسايهی رضاست «وفایی» و میسرود
اوقات خوبِ ما همه در اين حرم گذشت
🏴#عید_سعید_فطر
🏴#امام_رضا_علیه_السلام
🏴#مناجات
✍شاعر:محسن ناصحی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عید آمد باز داغِ این پشیمان تازه شد
دردهای من پس از یک ماه درمان تازه شد
روزههایم روزها با خشکسالی طی شدند
در عوض در چشم خوبانِ تو باران تازه شد
دور ماندم با گناه از تو ولی امسال هم
باز دیدار من و تو در خراسان تازه شد
پنجره فولاد تو دم میدهد، ما دیدهایم
هی مسیحی رفت از اینجا هی مسلمان تازه شد
این گدا رفت آن گدا آمد، چه رفت و آمدی
در کنار سفرهات هر روز، مهمان تازه شد
سی شب از آب و عطش خواندیم و حالا گوشهی
صحن سقاخانه داغ شاه عطشان تازه شد
از کمانی کهنهتیری پرت شد، داغ رباب_
بی علی اصغر در آن صحرای سوزان تازه شد
🏴#وداع_با_ماه_رمضان
🏴#عید_سعید_فطر
✍شاعر:زهرا آراسته نیا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
رفته ماهی که خیر و برکت بود
لحظههایش دم عبادت بود
خانهمان رنگ کبریایی داشت
آجرش راوی روایت بود
دستمان توی دستهای خدا
دست ابلیس در اسارت بود
سحر و جرعهای ابوحمزه
دم افطار، روضه عادت بود
لذت عاشقی به کام افتاد
شکرِ حق قلبمان به دام افتاد
درد داریم و التماس دعا
یا انیس النفوس ادرکنا
ای تمام شفا به دستانت
لطف کن مرهمی عطا فرما
کم کم انگار که کم آوردیم
به محبت نظر نما بر ما
گم شده خندههای ما، آن را
چشم لطف تو میکند پیدا
یا کریم و رحیم و یا منان
رزق عشقت نصیبمان گردان
#عید_فطر عید بندگی آمد
حس و حال پرندگی آمد
رشد کن، جوانه باید زد
انتهای فسردگی آمد
شب قدر و شکوه توبه گذشت
شادی سرسپردگی آمد
سخت باشد اگر عذاب خدا
گاه بخشش به سادگی آمد
دلمان شد به عشقتان آباد
با تو خیر است هرچه باداباد
واژه در واژه باده نوش آمد
در تن بیتها خروش آمد
صحبت از درد و رنج مظلوم است
خون آزادگان به جوش آمد
#قدس باید رها شود برخیز
آیه ی قاتلوا به گوش آمد
شیشهی عمرشان رها شده است
تازه آغاز ماجرا شده است
دشمن اینک ذلیل و حیران است
این همان ماجرای #میدان است
عاقبت محو میشود غده
وعدهی آیههای قرآن است
تَبَّت آن دستهای کودککش
خانهی عنکبوت ویران است
هرکه بی غیرت است از ما نیست
این وطن خانهی شهیدان است
خون سردار داغ و توفنده است
«حاج قاسم هنوز هم زنده است»
عده ای غرب را پرستیدند
کدخدا را خدایشان دیدند
با #کلید آمدند و قفل شدند
نانمان را ز سفرهمان چیدند
جای تولید داخلی تنها
به در واردات کوبیدند
درد مردم معیشت و دین است
جای درمان به درد خندیدند
گرچه رفته رئیسشان اما
مانده رد خرابیاش هرجا
مردم اما همیشه آمادهاند
پای این انقلاب جان دادند
رستم و آرش کمانگیرند
دشمن جور و ظلم و الحادند
قلبشان با شه خرسان است
ایستادند گر که آزادند
در مسیر شکوه این نهضت
زخم خوردند و غرق فریادند
گرچه امواج #فتنه بسیار است
چشم مردم بصیر و بیدار است
شعر وحدت نموده شیدامان
روشن از حق مسیر فردامان
با ولایت همیشه میمانیم
حکم آنچه بگوید آقامان
گام دوم، شکوه و آبادیست
یاعلی گفتهاند دلهامان
راهمان میرود به سوی #ظهور
میرسد راهمان به مولامان
نور بی حد ناب ادرکنی
صاحب انقلاب ادرکنی
🏴#وداع_با_ماه_رمضان
🏴#عید_سعید_فطر
✍شاعر:سید پوریا هاشمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تا داشت باز میشد، باب رفاقت ما
گفتند سفره جمع است...،کم بود فرصت ما
امشب شب وداع است، گریه زیاد داریم
ساقی جوابمان کرد، تا گشت نوبت ما
چشمی به همزدیم و سی شب ز دستمان رفت
بدبخت کرد مارا کفرانِ نعمتِ ما
دیگر کجا بیاییم با تو سخن بگوییم؟
دیدی که شام غم شد شبهای رحمت ما !
از این به بعد مارا در خانهات نگهدار
ما با تو خوبِ خوبیم، اینجاست جنت ما
هرشب حسین گفتیم، هرشب علی کشیدیم
یادش بخیر باشد، خوش بود دولت ما
فعلا خدانگهدار، دیدار ما محرم
در روضهی رقیه در بین هیأت ما