eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5985321537278840555.mp3
2.99M
تو بسترم اما، دلم پريشونه حال منو غير از، خدا كي ميدونه يه چشم من اشكو، يه چشم من خونه از وقتي رفتي تو ، تاريكه اين خونه بعد تو ديگه ،من نمي خواستم ،زنده بمونم زهرا مثل تو خانم، عجل وفاتي، همش ميخونم زهرا روز عروسيمون، بهم يه قول دادي كنار من باشي، تو گريه و شادي ولي تو رفتي و ، موندم تك و تنها قسمتم اين بود، عليِ بي زهرا زخم زبونو، خندهء دشمن، دلم رو پر از غم كرد بغض حسن با، گريهء زينب، پشت عليتو خم كرد ______ مگه يادم ميره، بچه ها ترسيدن به زخم ما مردم، نمك ميپاشيدن انقد زدن تاكه، تو ياس پر پر شي ميخ درم نگذاشت، دوباره مادرشي همه مي ديدن، ميون كوچه، شال منو تو دستات زمين ميخوردم، زمين ميخوردي، علي فداي زخمات ___________ حرارت ميخ و ، تيزي اين مسمار تو رو اذيت كرد، بين در و ديوار خودم ديدم قاتل، لگد به اون در زد بين در و ديوار، تو رو با خنجر زد جلوي چشام، غلاف شمشير، ميخورد به روي بازوت رحمي نكردن به محسن تو ديدم شكسته پهلوت _____________ زندگيمو ديدي، چجوري شد غارت بهم بگو زهرا، چي شده گوشوارت تو كوچه راتو بست، حرف فدك ميزد حسن بهم گفته، تو رو كتك ميزد ميگفت كه ديدم، از ضرب سيلي، مادر زمين خورد بابا همش ميخنديد، وقتي كه مادر، افتاد به روي خاكا سبك: شعر:
4_5785392781040029083.mp3
1.39M
آسمون چشمام،همرنگ پاییزه حال بقیع امشب،خیلی غم انگیزه نه گنبد و صحنی،آرومه آرومه زائرش این شبها،فقط یه خانومه یه مادری که،خاک بقیع رو ، به چشم تر میزاره به جای ماها،روضه میخونه،رو خاکا سر میزاره (غریب مادر) --------------------------------- هجومشون نگذاشت عبامو بردارم فرصت نشد اصلا،عصامو بردارم چیزی نمی بینم،خونه پر از دوده رو دیوارا جای آتیش نمروده تو نیمه ی شب،عرش خدارو،بانعره ها لرزوندن با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن _ شرمندگی مرد، درد بی درمونه دست منو بستن جلو در خونه همسایه ها دیدن ،از غصه جون دادم کشوندنم روخاک،از نفس افتادم پشت یه مرکب،وسط کوچه، خوردم زمین با پهلو یاد مدینه، روضه میخونم،ازون غلاف و بازو --------------------- زخمی و خاک آلود،تشنه و بی حالم بی کسم و یاد، بلوای گودالم انگارکه می بینم،خشکی لبهاشو یه مادری می گه،از رو سینش پاشو انگار می بینم،یه ساربون که ،انگشترش رو می برد یه نانجیبی،به قصد غارت،پیراهنش رو می برد ----------------- سبک: شعر: