🏴سبک نوحه زمینه روضه ای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام #نوحه_امام_مجتبی_ع #زمینه_امام_مجتبی_ع #مدینه_دردم_دواشد 🏴بند اول مدینه دردم دوا شد حاجت قلبم روا شد حالا سر از زخم کهنم که تو دلم بوده وا شد زخمه دلم از،کوچه و مادره مرهم اونهم،زهر این همسره زهرو مینوشم،که برام بهتره لخته ی خونم،حاکی از اونروزاست که توو دلم موند،همه ناگفته هاست همون که پنهون،شده بود از باباست خودم بودم که،مردکی پست،راهو تو کوچه،روی ما بست یه جوری زد که،مادرم از،پا نشست غریبم وا آه و واویلا 🏴بند دوم غربتم ارثه بابامه حتی تو خونم باهامه طشتی بیار خواهرم که خون دلم رو لبامه پاره جگرها،مو نبین خواهرم بذار بسوزم،تنها با مادرم گذشته زینب،دیگه آب از سرم میری یه روزی،خواهرم کربلا میبینی اونجا،غم و رنج و بلا جلوت میبُرن،یه سر و از قفا میشه نبینی،منو زینب،نزن به صورت،نشو مضطر که روزای سخت،توی راه،داری خواهر زینبم وا آه و واویلا ۱۴۰۱/۰۶/۲۹ 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

🏴سبک نوحه زمینه روضه ای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام #نوحه_امام_مجتبی_ع #زمینه_امام_مجتبی_ع #مدینه_دردم_دواشد 🏴بند اول مدینه دردم دوا شد حاجت قلبم روا شد حالا سر از زخم کهنم که تو دلم بوده وا شد زخمه دلم از،کوچه و مادره مرهم اونهم،زهر این همسره زهرو مینوشم،که برام بهتره لخته ی خونم،حاکی از اونروزاست که توو دلم موند،همه ناگفته هاست همون که پنهون،شده بود از باباست خودم بودم که،مردکی پست،راهو تو کوچه،روی ما بست یه جوری زد که،مادرم از،پا نشست غریبم وا آه و واویلا 🏴بند دوم غربتم ارثه بابامه حتی تو خونم باهامه طشتی بیار خواهرم که خون دلم رو لبامه پاره جگرها،مو نبین خواهرم بذار بسوزم،تنها با مادرم گذشته زینب،دیگه آب از سرم میری یه روزی،خواهرم کربلا میبینی اونجا،غم و رنج و بلا جلوت میبُرن،یه سر و از قفا میشه نبینی،منو زینب،نزن به صورت،نشو مضطر که روزای سخت،توی راه،داری خواهر زینبم وا آه و واویلا 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی

🏴سبک نوحه زمینه روضه ای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام #نوحه_امام_مجتبی_ع #زمینه_امام_مجتبی_ع #مدینه_دردم_دواشد 🏴بند اول مدینه دردم دوا شد حاجت قلبم روا شد حالا سر از زخم کهنم که تو دلم بوده وا شد زخمه دلم از،کوچه و مادره مرهم اونهم،زهر این همسره زهرو مینوشم،که برام بهتره لخته ی خونم،حاکی از اونروزاست که توو دلم موند،همه ناگفته هاست همون که پنهون،شده بود از باباست خودم بودم که،مردکی پست،راهو تو کوچه،روی ما بست یه جوری زد که،مادرم از،پا نشست غریبم وا آه و واویلا 🏴بند دوم غربتم ارثه بابامه حتی تو خونم باهامه طشتی بیار خواهرم که خون دلم رو لبامه پاره جگرها،مو نبین خواهرم بذار بسوزم،تنها با مادرم گذشته زینب،دیگه آب از سرم میری یه روزی،خواهرم کربلا میبینی اونجا،غم و رنج و بلا جلوت میبُرن،یه سر و از قفا میشه نبینی،منو زینب،نزن به صورت،نشو مضطر که روزای سخت،توی راه،داری خواهر زینبم وا آه و واویلا 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی