#چهارشنبه_های_امام_رضایی
ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم
مهمان تو و سُفره ی احسان تو بودم
یک عمر گذشت و سر و سامان نگرفتم
ای کاش فقط بی سر و سامان تو بودم
تا چشم گشودم به دلم مهر تو افتاد
زان روز چو آهوی بیابان تو بودم
طوفان عجیبی ست؛ غمِ عاشقیِ تو
چون موج اسیر تو و طوفان تو بودم
ای گنبد تو عشق، منِ خسته دل ای کاش
چون کفتر پر بسته ی اِیوان تو بودم
یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست
ای کاش زِ زُوّار خراسانِ تو بودم
#مهدی_صفی_یاری
کبوتری است دلم در هوای شاهچراغ
پر است سینه ام از زخم های شاهچراغ
از این به بعد قرار من و دلم اینجاست
دم غروب ، سر کوچه های شاهچراغ
#مهدی_صفی_یاری
#تسلیت
#شاهچراغ