‍#نوحه_حضرت_زهرا_س #سبک_زمینه 🎤مداح: #حسین_ستوده 🖤═✾♡🥀♡✾═🖤 آتیش خونمون چقد هیزم ریختن پیش خونمون یعنی اینجا بازم میشه خونمون؟ آتیش خونمون قد تو خم شده خونمون پا خوره نامحرم شده دو نفر از جمع خونه کم شده قد تو خم شده توی هیجده بهار پیرت کردن از زندگی سیرت کردن از زندگی لگد بی‌هوا چنجا خوردی افتادی و هی پا خوردی افتادی و یارالی وای ننه یارالی ای وای ننه حورا رو میزنن چشمو میبندن هرجا رو میزنن علی میبینه زهرا رو میزنن حورا رو میزنن واای از درد غلاف شعله دور زهرا مشغول طواف کرده قنفذ با مغیره اعتلاف بمیرم چادرت گرد میگیره دستات چقدر درد میگیره دستات چقدر واسه دردات چقدر سوختی اصلا از ماتمت دق کرد زینب از ماتمت 🖤═✾♡🥀♡✾═🖤 #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

‍ #فاطمه_جان_مرو #نوحه_حضرت_زهرا_س 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 فاطمه جان مرو «۲»                         از خانه ی علی «۲» بی تو خانه گردد «۲»                          ویرانه ی علی «۲» فـاطمـه جـان مـرو تنهـاتـرم مکن با رفتــنت دگــر بــی یـــاورم مکن ترک من ای تو از، جان بهترم مکن بوده ای صفای «۲»                     کاشانه ی علی «۲» فاطمه جان نگر، به حال وروز من جان زینبین، جان حسین و حسن من غریب شهرم، کن حذر ز رفتن از غمت می میرم «۲»                       دُردانه ی علی«۲» روز خوش دراین عالم ندیده بودی از بـــاغ زنــدگی گــل نچیده بودی ای چه زود دل از دنیا بـریده بودی می روی شبانه «۲»                      بر شانه ی علی«۲» جــای سـالمـی در پیکرت ندیدم از تن کبـودت مـن بنفشه چیدم وقت شُستنت ناله ز دل کشیدم پرپرت نمودند «۲»                     ریحانه ی علی«۲» ای پهــلو شکســته در ره ولایت از«ولی» نمودی با جانت حمایت با تو گشته زیبا تُحفه ی شهادت سوخته شمع جانت«۲»                    پروانه ی علـی«۲» ناله ی پشت در مانده توی گوشم یـا اَبَتـای تـو، بـرده صبـر و هوشم تـا اَبـد ز داغت مـن سـیه بپوشم علی جان گفتنت«۲»                      ترانه ی علی «۲» بس غم توزهرا جانسوزاست وجانکاه جـــای نفـس آیــد از سیـنه ی من آه مـاتمت شـررها، زد بـه جان «مـداح» شد مرید تو و«۲»                         دیوانه ی علی «۲» 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 #علی_اکبر_اسفندیار_مداح

#نوحه_حضرت_زهرا_س ‍ #نوحه_حضرت_زهرا_س 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 بر سر قبر تو زهرا «۲» دیده گریان آمدم «۲» زینبت برخواب خوش رفته پس از آن آمدم کاسه ی آبش به بالین حسین آماده است آب بر آن غنچه دادم دیده گریان آمدم وای مادرهای کلثوم آتشم بر دل زده راحتش کردم ولی با قلب سوزان آمدم کن نگاهی ای عزیزم«۲» دل پریشان آمدم دیده گریان آمدم من نوازش میکنم اما نمیخوابدحسن بسکه مادرگفت قلبم سوخت برجان آمدم مادری را من نمیدانم خودت بیدار شو تابرم امشب تو را برخانه مهمان آمدم ای عزیزخفته درخاک«۲» بی عزیزان آمدم دیده گریان آمدم هرچه نازش میکشم اماحسین مشتاق توست لایی لایی گفتم اوخوابید وپنهان آمدم شانه میخواهد سر کلثوم، زلف زینبت شدپریشان درغمت گیسوی طفلان آمدم خیز زهرای جوانم «۲» برتومهمان آمدم دیده گریان آمدم آمدم قربان غمهایت صدایت بشنوم دل ندارد طاقت و یارای هجران آمدم زخم بازویت پیمبردید،زهراجان چه گفت تو زمن کردی گِلِه؟ ای ماه تابان آمدم مجلس ختمت پریشان است و زینب نوحه خوان بسکه غمگین بودمجلس مات وحیران آمدم کی شودآید«تقایی»دربقیع گویدکه  من بر سرقبر توزهرا جان پریشان آمدم بر سر قبر تو زهرا«۲» دیده گریان آمدم «۲» 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 #شعر_تقایی_اردبیلی بانوای:کربلایی علی اکبراسفندیار

#نوحه_حضرت_زهرا_س ای سوگوارمادرمهدی سرت سلامت ‍ #ای_سوگوار_مادر #نوحه_حضرت_زهرا_س 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭 ای سوگوار مادر «۲» مهدی سرت سلامت «۲» ای بی قرار مادر «۲» مهدی سرت سلامت «۲» بگرفته ابر غم آن رخسار نازنینت اشکت ز داغ مادربنشسته بر جبینت سوزدازاین مصیبت هم قلب بی معینت زین داغ جانگداز است جان ودلت پرآذر مهدی سرت سلامت «۲» آقـا کجا بـرای زهرا عـزا گـرفتی یا در مدینه یـا که در سامرا گرفتی یا با حسین مظلوم در کربلا گرفتی یا در نجف گرفتی ماتم کنار حیدر مهدی سرت سلامت «۲» داغ دل تو آقا بر سینه ها شرر زد آتش بجان عالم آن دیدگان تر زد شدنوحه خوان زمین وهم آسمان بسر زد عالم ازاین مصیبت،بگرفته غم سراسر مهدی سرت سلامت «۲» ای سوگوار مادر «۲»           مهدی سرت سلامت «۲» ای بی قرار مادر «۲»           مهدی سرت سلامت «۲» ازنای حیدرامشب بانگ عزابلند است هم ازحسین وزینب بانگ عزابلند است از مجتبی مرتب بانگ عزا بلند است گشته یتیمه کلثوم،آن بی معینه دختر مهدی سرت سلامت «۲» از ما سلام بر تو ای خاتم امامت کی از نیام در آید آن تیغ انتقامت؟ کی با ظهورت آقا بر پا کنی قیامت؟ کی میشودکه خوشنود،گردددل پیمبر مهدی سرت سلامت «۲» آقا بجان زهرا رخت فرج به تن کن دیگرظهور بجانِ،آن شاه بی کفن کن غزه غریب مانده، آزاد از مهن کن شدغصه های غزه،بهرت ملال آور مهدی سرت سلامت «۲» 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭 #علی_اکبراسفندیار_مداح

‍ #از_غمت_فاطمه_خم_شد_کمرم #نوحه_حضرت_زهرا_س 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭 از غمت فاطمه خم شد کمرم«۲» نتوانم بدنت را ببرم وقت غسل تن مجروح و کبود«۲» تو ندیدی که چه آمد به سرم فاطمه رفتی و غم سنگین است دلم از درد غمت غمگین است من به جای نفس هی آه کِشم زندگی ام بی تو دیگر این است ای عزیز دل و نور بصرم «۲» نتوانم بدنت را ببرم بی تو مشکل شده کارم زهرا کن دعا جان بسپارم زهرا بعد از این جای سرِ شانهٔ تو سر بـه دیـوار گـذارم زهرا جای خالی تو را چون نگرم «۲» نتوانم بدنت را ببرم ای فدای تو و خُلق و خویت وی کبود از ستم دون رویت مُردم و زنده شدم تا دیدم زخـم پهلـو ، وَرم بـازویت پاره پاره شده زین غم جگرم«۲» نتوانم بدنت را ببرم باورم نیست که خاموش شدی هیجده ساله کفن پوش شدی باورم نیست که ای زهرا جان تـوی تـابوتی و بر دوش شدی زیر تابوت تو من جان بدهم «۲» نتوانم بدنت را ببرم آخـر ای دار و نـدارم رفتـی بـرده ای صبر و قـرارم رفتی دل من فاطمه با تو خوش بود دل خـوشیِ روزگـارم رفتـی بی تو ای فاطمه جان در بدرم«۲» نتوانم بدنت را ببرم 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭 #علی_اکبراسفندیار_مداح