نوحه شروع محرم سیاه پوشان
حی علی العزا عزا عزای حسینه
حی علی البکا عزا برای حسینه
داره میگه بیا صدا صدای حسینه
صاحب این عزا خود خدای حسینه
مشکی به تن کنید بسم الله و یا حسین
خود را کفن کنید بسم الله و یا حسین
دلهای عاشقی... که شکسته دوباره باز
غرق محن کنید بسم الله و یا حسین
مجلس به پا کنید، شور و نوا کنید
شاه شهید را، با هم صدا کنید
لبیک یا حسین لبیک یا حسین
لبیک یا حسین لبیک یا حسین
آید ز کربلا صدای زنگ قافله
شوری به پا شده میاد صدای هلهله
قحطی آبه و دیگه نمونده حوصله
می سوزه سینه ها ز خنده های حرمله
پیچیده بوی غم واویلا علی الحسین
عطشان شده حرم واویلا علی الحسین
ساقی خیمه ها از دریا نیامده
خورده زمین علم واویلا علی الحسین
از سینه های خود، آه و رها کن
با ذکر یا حسین، محشر بپا کنید
لبیک یا حسین لبیک یا حسین
لبیک یا حسین لبیک یا حسین
بر سر زنید همه بر آن شهی که غریبه
بر جسم بی سپر که نیزه ها رو نصیبه
افتاده بر زمین که شود صید قتلگاه
زهرا رسیده و پسرش روی شیبه
افتاده بی سپر توی گوداله وای وای
زخمی ترین شده تنِ پاماله وای وای
بر سینه می زند به نوایِ بُنَیّ اش
زهرای قد کمان دیگه بی حاله وای وای
دل های خسته را، صاحب عزا کنید
یار حسین شوید، بر او وفا کنید
لبیک یا حسین لبیک یا حسین
لبیک یا حسین لبیک یا حسین
شعر و سبک #هادی_همتی
#امام_حسین_ع #نوحه
#سیاه_پوشان #واحد #زنجیرزنی
۱۹ تیر ۱۴۰۲
واویلا.mp3
8.51M
#مقتل_خوانی
واویلا علی الحَرم
واویلا علی الخیَّم
واویلا علی الغریب
واویلا علی الحسین
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم
سر تو را بردند دیر رسیدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من...
واویلا علی الغریب
واویلا علی الحسین
چو دید زینب حزین
سنگ جفا و شاه دین
حسینش افتاده زمین
کشید ناله ای خدا
چند نفر به یک نفر
غریب حسین
دست یکی به موی او
سنگ یکی به روی او
دست یکی به پیرهن
به روی سینه جای پا
چند نفر به یک نفر
غریب حسین
غریب حسین...
پیش نگاه خواهرت
غریب گیر آوردنت
رحمی نشد به مادرت
به قتلگاه کشوندنت
غریب حسین
واویلا علی الغریب
واویلا علی الحسین
غریب حسین...
به سمت شام و کوفه ام
چه ظالمانه می بَرند
نمی روم ولی مرا
به تازیانه می بَرند
سر تو را به نیزه ای
نشانده دشمن علی
نمی روم ولی مرا
به این بهانه می بَرند
واویلا علی الغریب
واویلا علی الحسین
زینت دوش نبی
روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین
منزل و ماوای تو نیست
واویلا علی الغریب
واویلا علی الحسین
#هادی_همتی
#مقتل_خوانی #زمینه
۲۳ تیر ۱۴۰۲
1.23M
نوحه زبانحال حضرت زینب س عاشورا
▪️بند اول▪️
به کربلا،به دشت خون،مثال گل پرپر
حسین من،بی پیرهن،به قتلگه بی سر
چه بی سپاه،چه بی پناه،به خاک و خون غلطید
آبی نخورد،که قاتلش،سر از تنش برید
"غریب بی یاور،،،حسین بی مادر"
▪️بند دوم▪️
خاک عزا،بر سر من،شده در این صحرا
کشته شدی،با لشکرت،شدم تک و تنها
حسین من،عزای تو،خونجگرم کرده
دشمن تو،با حرمله،همسفرم کرده
با یک دل خسته،،،،با دستهای بسته
"غریب بی یاور،،،حسین بی مادر
▪️بند سوم▪️
آبی به لب،ندیده ای،برادر زینب
لبت شده،غرق به خون،برابر زینب
حسین من،بی کفنی،مونده رو اسم تو
با سم اسب،پاره شده،تمام جسم تو
دور از وطن مانده،،ای بی کفن مانده
"غریب بی یاور،،،حسین بی مادر"
#هادی_همتی
#زنجیرزنی #عاشورا #امام_حسین_ع
۵ مرداد ۱۴۰۲
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
عقب موندم از قافله
آبله دردسر بود
وقتی زمین می خوردم
برام یه جور خطر بود
یکی اومد، یه مرد نا نجیبی
که خشم شعله ور بود
می زد منو، کشون کشون می برد منو
ناله زدم گفتم نزن
گمون کنم که کر بود...
آبله دردسر بود...
تا که رسیدیم قافله
رسید کنار حرمله
اونم اومد سراغم
میخواست به قصد کشتن
بر بدنم بکوبه
اینجا دیگه، عمه جونم سپر بود
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
به جای همه، عمه جونم کتک خورده
خیلی عجیبه، که خواهرت هنوز نمرده
به جون خودت، من نتونستم راه برم
عمه زینب ، منو بغل کرده و برده
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
به آخر خط، اگر رسیده ام بابایی
از تو چه پنهون، دیگه بریده ام بابایی
میخوای بیایی، بیا که مهلتی نمونده
اخر امشب، دیگه شهیده ام بابایی
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
شوم فدایت، سر بریده آمدی تو
موی پریشون، سختی کشیده آمدی تو
بیا عزیزم، بیا در آغوش رقیه
چرا قشنگم، رنگ پریده آمدی تو
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
خوب کاری کردی، که اومدی سراغ دختر
خوب کاری کردی، که اومدی در شب آخر
همسفرم باش، بیا با هم بریم از اینجا
تا آسمونا، پر بکشیم مثل کبوتر
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
یا ابتاه یا ابتاه یا حسین
#هادی_همتی
#رقیه #شام #زمینه
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
زبانحال زینب س ایام اسارت
#زنجیرزنی #واحد #تک #زمینه #شور
منزل به منزل می روم واویلا
با ناله از دل می روم واویلا
سر تو روی نیزه ای برادر
با شمر قاتل می روم واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
از کربلایت می روم برادر
من از قفایت می روم برادر
از پیکرت جامانده ام دارم با
سر جدایت می روم برادر
گشتم اسیر قافله واویلا
دور و برَم شد هلهله واویلا
همسفرانم را ببین برادر
شمر و سنان و حرمله واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
این دشمن دریده با جسارت
بر اهلبیت تو کنند اهانت
این هم بدان عزیز من همین ها
بردند از ما خیمه را به غارت
بعد از تو یک دلخسته ام غریبم
با دست های بسته ام غریبم
پیش نگاه این همه حرامی
روی شتر نشسته ام غریبم
وای وای حسینم
وای وای حسینم
هم خواهر و هم مادرم به طفلان
هم مثل سایه ی سرم به طفلان
من تازیانه می خورم دَمادم
هم جان فدا هم یاورم به طفلان
جا ماند رقیه از همه واویلا
در قافله شد همهه واویلا
زَجر آمد و از مرکبش زمین زد
فریاد زد یا فاطمه واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
از کربلا گذشتم و در این راه
عمق دلم در کوفه شد پُر از آه
می دید هر کس آمده تماشا
بر نیزه ها خورشید بود و یک ماه
منزل به منزل بار غم کشیدم
آخر به این شام بلا رسیدم
دیدم بلاها و غمی که هرگز
جز شام در جای دگر ندیدم
وای وای حسینم
وای وای حسینم
قصد یزید بر جان ما عذاب است
این درد سنگین تر ز قحط آب است
لعنت به قاتلت شود که اینجا
راس تو بین مجلس شراب است
این آخرِ جنایت از یزیده
روی سر تو خیزران کشیده
ای وای از دندان و از لب تو
دیگر امان از خواهرت بُریده
وای وای حسینم
وای وای حسینم
ای نازنین برادرم حسینم
ای یادگار مادرم حسینم
جنگ تو پایانش نبود شهادت
من زنده ام در سنگرم حسینم
من ذولفقار حیدرم برادر
من زینبم من محشرم برادر
راحت نمی ماند یزید به خطبه
من آبرویش می برم برادر
ای شاه دین حسینم
ای نازنین حسینم
#هادی_همتی
#زینب_س #ایام_اسارت #شام
#زنجیرزنی #واحد #تک #زمینه #شور
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
4_5895534670430339521.mp3
7.08M
نوحه علی اکبر ع، #زنجیرزنی
شاعر#هادی_همتی
با نوای کربلایی #مجتبی_خداترس
علی اکبر ای قرار دلم
ای بهار دلم
نور چشمانم
جوون رعنای مَه پیکر
شبه پیغمبر
ماه تابانم
ای گل زیبا،ای گل لیلا،
شاخه طوبی، دلبر بابا
دلبر بابا دلبر بابا
میوه ی قلبم
روح و ریحانم
ای علی اکبر
راحت جانم
تویی سرباز رشید من
ای امید من
ثانی حیدر
یل دشت کربلایی تو
نعره های تو
می کند محشر
شیر شیرانی،مثل طوفانی
خَصم عُدوانی، مرد میدانی
مرد میدانی مرد میدانی
میوه ی قلبم
روح و ریحانم
ای علی اکبر
راحت جانم
تو می جنگی با لب تشنه
میخوری دشنه
آه و واویلا
روی خاک گرم این صحرا
می کشی پا را
آه و واویلا
اربا اربایی،داغ بابایی
پیش زهرایی وَه چه زیبایی
وَه چه زیبایی وَه چه زیبایی
میوه ی قلبم
روح و ریحانم
ای علی اکبر
راحت جانم
#هادی_همتی
#علی_اکبر_ع #زنجیرزنی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
زبانحال زینب س ایام اسارت
#زنجیرزنی #واحد #تک #زمینه #شور
منزل به منزل می روم واویلا
با ناله از دل می روم واویلا
سر تو روی نیزه ای برادر
با شمر قاتل می روم واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
از کربلایت می روم برادر
من از قفایت می روم برادر
از پیکرت جامانده ام دارم با
سر جدایت می روم برادر
گشتم اسیر قافله واویلا
دور و برَم شد هلهله واویلا
همسفرانم را ببین برادر
شمر و سنان و حرمله واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
این دشمن دریده با جسارت
بر اهلبیت تو کنند اهانت
این هم بدان عزیز من همین ها
بردند از ما خیمه را به غارت
بعد از تو یک دلخسته ام غریبم
با دست های بسته ام غریبم
پیش نگاه این همه حرامی
روی شتر نشسته ام غریبم
وای وای حسینم
وای وای حسینم
هم خواهر و هم مادرم به طفلان
هم مثل سایه ی سرم به طفلان
من تازیانه می خورم دَمادم
هم جان فدا هم یاورم به طفلان
جا ماند رقیه از همه واویلا
در قافله شد همهه واویلا
زَجر آمد و از مرکبش زمین زد
فریاد زد یا فاطمه واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
از کربلا گذشتم و در این راه
عمق دلم در کوفه شد پُر از آه
می دید هر کس آمده تماشا
بر نیزه ها خورشید بود و یک ماه
منزل به منزل بار غم کشیدم
آخر به این شام بلا رسیدم
دیدم بلاها و غمی که هرگز
جز شام در جای دگر ندیدم
وای وای حسینم
وای وای حسینم
قصد یزید بر جان ما عذاب است
این درد سنگین تر ز قحط آب است
لعنت به قاتلت شود که اینجا
راس تو بین مجلس شراب است
این آخرِ جنایت از یزیده
روی سر تو خیزران کشیده
ای وای از دندان و از لب تو
دیگر امان از خواهرت بُریده
وای وای حسینم
وای وای حسینم
ای نازنین برادرم حسینم
ای یادگار مادرم حسینم
جنگ تو پایانش نبود شهادت
من زنده ام در سنگرم حسینم
من ذولفقار حیدرم برادر
من زینبم من محشرم برادر
راحت نمی ماند یزید به خطبه
من آبرویش می برم برادر
ای شاه دین حسینم
ای نازنین حسینم
#هادی_همتی
#زینب_س #ایام_اسارت #شام
#زنجیرزنی #واحد #تک #زمینه #شور
۲۷ تیر ۱۴۰۳
زبانحال زینب س ایام اسارت
#زنجیرزنی #واحد #تک #زمینه #شور
منزل به منزل می روم واویلا
با ناله از دل می روم واویلا
سر تو روی نیزه ای برادر
با شمر قاتل می روم واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
از کربلایت می روم برادر
من از قفایت می روم برادر
از پیکرت جامانده ام دارم با
سر جدایت می روم برادر
گشتم اسیر قافله واویلا
دور و برَم شد هلهله واویلا
همسفرانم را ببین برادر
شمر و سنان و حرمله واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
این دشمن دریده با جسارت
بر اهلبیت تو کنند اهانت
این هم بدان عزیز من همین ها
بردند از ما خیمه را به غارت
بعد از تو یک دلخسته ام غریبم
با دست های بسته ام غریبم
پیش نگاه این همه حرامی
روی شتر نشسته ام غریبم
وای وای حسینم
وای وای حسینم
هم خواهر و هم مادرم به طفلان
هم مثل سایه ی سرم به طفلان
من تازیانه می خورم دَمادم
هم جان فدا هم یاورم به طفلان
جا ماند رقیه از همه واویلا
در قافله شد همهه واویلا
زَجر آمد و از مرکبش زمین زد
فریاد زد یا فاطمه واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
از کربلا گذشتم و در این راه
عمق دلم در کوفه شد پُر از آه
می دید هر کس آمده تماشا
بر نیزه ها خورشید بود و یک ماه
منزل به منزل بار غم کشیدم
آخر به این شام بلا رسیدم
دیدم بلاها و غمی که هرگز
جز شام در جای دگر ندیدم
وای وای حسینم
وای وای حسینم
قصد یزید بر جان ما عذاب است
این درد سنگین تر ز قحط آب است
لعنت به قاتلت شود که اینجا
راس تو بین مجلس شراب است
این آخرِ جنایت از یزیده
روی سر تو خیزران کشیده
ای وای از دندان و از لب تو
دیگر امان از خواهرت بُریده
وای وای حسینم
وای وای حسینم
ای نازنین برادرم حسینم
ای یادگار مادرم حسینم
جنگ تو پایانش نبود شهادت
من زنده ام در سنگرم حسینم
من ذولفقار حیدرم برادر
من زینبم من محشرم برادر
راحت نمی ماند یزید به خطبه
من آبرویش می برم برادر
ای شاه دین حسینم
ای نازنین حسینم
#هادی_همتی
#زینب_س #ایام_اسارت #شام
#زنجیرزنی #واحد #تک #زمینه #شور
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
.
#نوحه_اربعین
#زنجیرزنی
زبانحال زینب س با امام حسین ع
وای وای در دشت کربلا
زینب... اومد از شام بلا
سر مزار شاه دین، اَبر بهاره...
غمی نشسته رو دلش، که دوا نداره
خواهری که جوون اومد، روزی به کربلا
موی سفید و قدِّ خَم، داره ز گریه ها
بعد شهادت حسین، ز جگر کباب شده
مثال شمع روشنی، قطره قطره آب شده
زانوی دختر علی، دیگه محکم نمیشه
یه ذرّه از غم حسین، تو دلش کم نمیشه
وای وای در دشت کربلا
زینب... اومد از شام بلا
حسین حسین تشنه لب، نازنین برادرم
حسین حسین سر جدا، یادگار مادرم
الهی زینب بمیره، از داغ ماتمت
الهی خاکم بکنن، در زیر پرچمت
شمر لعین رو سینه ات،ضربه از قفا میزد
غلط نگم خنجرش و، به رگ خدا میزد
بعد تو زندگی من، دیگه رو به راه نشد
ناله و گریه مرهمه، غم قتلگاه نشد
وای وای در دشت کربلا
زینب... اومد از شام بلا
رسیده اربعین تو ای ذبح سر جدا
نو شده داغ ماتمت ای شاه کربلا
سبط نبی مصطفی ای نور دیده ام
با قد و قامت کمان کربلا رسیده ام
شعله ی سوزان غمت در دل بپا شده
بر سر خاک قبر تو روز عزا شده
تا به قیامت خدا داغ تو بر دلم...
این غم جانگدازی که زود میشه قاتلم
وای وای در دشت کربلا
زینب... اومد از شام بلا
شاعر #هادی_همتی (دلسوخته)✍
#اربعین #امام_حسین
#حضرت_زینب
۳۱ مرداد ۱۴۰۳