eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا ویژه (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ من که کبوتر دلم، انس گرفته با رضا میشنوم ز قدسیان زمزمه رضا رضا "یا امام رضا ، یا امام رضا علی ابن موسی الرضا" ای به نثار مقدمت گوهر اشک دیده‌ام ای به فدای جان تو، جان به لب رسیده‌ام من به بهای هستیم، مهر تو را خریده‌ام نیست به جز ولای تو، مَشی و مرام ایده‌ام مباد سازد از درت خدا مرا جدا رضا "رضا رضا رضا رضا ، رضا رضا رضا رضا" من که به بوی مغفرت به بارگاهت آمدم شبی که سرزد از افق جمال ماهت آمدم پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم نیازمندم و گدا، بر سر راهت آمدم اگر ز در برانی‌ام کجا روم کجا رضا "رضا رضا رضا رضا ، رضا رضا رضا رضا" به پیشگاه محضرت، اگرچه دست خالی‌ام اگر کسی نمیخورد، غم شکسته بالی‌ام اگر چه اشک من بود، گواه خسته حالی‌ام ولی به جان فاطمه محبّم و موالی‌ام خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا "رضا رضا رضا رضا ، رضا رضا رضا رضا" اگر مرا رها ز قید غم کنی چه می‌شود؟ اگر نگاه مرحمت به کم کنی چه می‌شود؟ نظر به این کبوتر حرم کنی چه می‌شود؟ جواز کربلا به ما کرم کنی چه می‌شود؟ اگر ز در برانی‌ام کجا روم کجا رضا "رضا رضا رضا رضا ، رضا رضا رضا رضا"
📋 ماجرای لطف امام رضا(ع) به بنده گنهکار ویژه (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ از راه دور میخواست بیاد حرم امام رضا. داداشش اصلا تواین وادی‌ها نبود. خیلی گنهکار بود، مردم‌و آزار و اذیت می‌کرد. گفت داداش میشه منم باهات بیام حرم امام رضا؟ گفت نه، تو بیای آبروی منو میبری. هرچی گفت داداشش گفت نمیشه. گفت داداش من دوست دارم این‌بار بیام حرم امام رضا رو ببینم. گفت باشه ما با رفیقا جلوتر میریم تو هم عقب‌تر بیا؛ یه وقت یه حرفی نزنی آبروی من جلو دوستام بره. گفت باشه هرچی تو بگی، فقط منو ببر حرم امام رضا رو ببینم.... اومد راه افتاد دنبال داداشش. تو راه، چند فرسخیِ حرم امام رضا که رسیدن مریض شد، هرچی دوا دکتر بردنش افاقه نکرد. همون‌جا جون داد و مرد. داداشش رو کرد سمت حرم امام رضا؛ گفت آقا بعد عمری آدم شد میخواست بیاد حرمت، الانم که جون دادومرد. حالا من بدنش رو میارم تو حرمت طواف میدم.... گفت بدنش رو بردم شستم، کفن کردم. آوردم تو حرم امام رضا سه بار دور حرم آقا طواف دادم. برگردوندم، خاکش کردم. شب تو عالم رؤیا خوابش رو دیدم: دیدم یه لباس خوشگل و تمیز، توی یه مکان زیبا نشسته. _تو که اینقدر مردم رو اذیت میکردی، گناه میکردی، اینجا با این لباس چیکار میکنی؟ یه نگاهی به من کرد گفت خدا پدرتو بیامرزه منو بردی حرم امام رضا. همچین که مُردم همه بدنم آتیش شد. گفتم الان غسلم میدن بدنم خنک میشه. اما دیدم آب از آتیش بدتره. بدنم شعله‌ورتر میشه. کفن کردی، کفنم آتیش شد؛ اما منو که آوردی حرم امام رضا انگار وارد گلستان شدم؛ دیگه نه آتیشی، نه عذابی.... همچین که منو سه بار دور حرم امام رضا طواف دادن. دور اول که رسیدم بالاسر آقام گفتم "أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلیّ اِبنِ موسَی أَلرّضٰا" دیدم آقا روشو برگردوند بهم نگاه نکرد. بار دوم که اومدم دوباره گفتم "أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلیّ اِبنِ موسَی أَلرّضٰا" دیدم آقا دوباره روشو برگردوند. با خودم گفتم چرا آقا صدامو نمیشنوه، نگام نمیکنه... بار سوم تا اومدم سلام بدم دیدم یه اهل دلی گوشه حرم نشسته؛ صدازد آی جوون آقا صداتو میشنوه جوابتو نمیده. میخوای یه راهی بهت یاد بدم؟! اگه اینطوری امام رضارو صدا بزنی رد خور نداره. _چی بگم؟ گفت اینجور که من میگم صدا بزن؛ بگو آقا جانِ مادرت فاطمه روتو ازم برنگردون..... گفت تا رسیدم به حضرت سلام دادم، تا اومد روشو برگردونه صدا زدم آقا جانِ مادرت فاطمه روتو برنگردون... دیدم امام رضا یه نگاهی بهم کرد؛ صدا زد میبخشمت، اما چرا یه کاری میکنی مارومونو ازشما برگردونیم؟.... *به پیشگاه محضرت، اگرچه دست خالی‌ام اگر کسی نمیخورد، غم شکسته بالی‌ام اگر چه اشک من بود، گواه خسته حالی‌ام ولی به جان فاطمه محبّم و موالی‌ام خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا * ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... شب جمعه ست با امام رضا علیه السلام بریم کربلای معلی،کربلایی که امام صادق علیه السلام فرمود:مادرم فاطمه حاضر میشه،نزد زوار قبر جد بزرگوارم حسین ....،اولین کاری که مادرم میکنه اینه : "فتستغفر لهم ذنوبهم" مادرم برا گنه کارا،اونایی که زائر حسینن،استغفار می کنه،امشب فاطمه مادرش کربلاست ..." وقتی دعبل آمد محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود شنیدم برا جد غریب ما مرثیه گفتی؟عرض کرد بله یابن رسول الله" فرمود قدری تامل کن،قبل از اینکه دعبل قصیدش رو بخونه،میگه دیدم امام رضا بلند شد،پارچه ای بین ما و محارم زد" دستور داد زن ها اومدن پشت پارچه، همه قصیده ی من دعبل رو بشنون،بعد به من فرمود "ارثل الحسین" حالا قصیدت رو برا جد غریبم بخون، دعبل قصیده رو اینجور شروع کرد: افاطم لو خلت الحسین مجدلا .... *به بهانه ی امام رضا بریم زیارت کربلا* افاطم لو خلت الحسین مجدلا .... وقد مات عطشانا بشط فرات .... *یعنی بی بی جان حسینتو بین دو نهر آب ، با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن ...." آماده ای یا نه؟!! میدونی امام رضا با این شعر چه کرد دعبل خزاعی میگه قصیدم هنوز توم نشده بود *وبكَاء رضا بُكَاءً شَدِيداً* دیدم امام رضا به شدت داره گریه میکنه .... واتامی علیهم مَرَّتَيْن"ِ اونقدر گریه کرد دو مرتبه از حال رفت الله اکبر ... شنیدم صدای ناله زن ها روز پشت پرده "و علی سراخ من وراء السطح" زنها لطمه به صورت میزدن،آماده ای یا نه ..." اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن .... امان از آون ساعتی که دختر امیرالمومنین عقیله بنی هاشم بالای بلندی داشت میدید ، عزیز فاطمه رو محاصره کردن ، هر کی با هر چی دستشه داره پسر فاطمه رو میزنه ، چه کرد دختر علی؟!! دست روی سر گذاشت، شنیدن هی می گه: "يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ"،اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد... هی زمین میخوره،هی بلند میشه میگه وا حسینا ....." اخه دید:«و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه ....» هر جا نشستی ناله بزن .... یا حسین ....