eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ❣﷽❣ 🖤🖤 ⚫️ ⚫️ 🔳🔳 دمِ تو گرم نبُوَد آدمی نمی ماند نه آدمی که مَلک هم دمی نمی ماند نیازِ هر دو عالم به یک اشارۀ توست *این یعنی چی ؟ یعنی کربلا دست توِ ... یعنی بازیم نده ... دلت میاد منو سر بدونی؟؟ آدم که رفیقشُ اینقد سر نمی دوانه ... من که به تو بد نکردم ... حسین* نیازِ هر دو عالم به یک اشارۀ توست اگر تو ناز کنی عالمی نمی ماند ... *هی دارم این در و اون در می زنم قبلِ محرم یه کربلا ... هی دارم به این ور اون ور متوسل میشم،اون اهلِ منبر میگفت علی بن موسی الرضا علیه سلام به آقازاده اش امر کرد پسرم به دِینی که من گردنت دارم کسی رو نزار از درِ خونت بره ... یا جواد الائمه،من کربلا میخوام ... دیگه خسته شدم،تکراری شده خواستم ... من هوایِ بین الحرمینُ میخوام ... من دلم تنگ شده عقب عقب از بالا سر بیام ... دیدی،دستتُ میزاری رو سینه ات هی مگی السَلامُ علیکَ یا ابا عَبدِالله ... حسین ...* به گریۀ شبِ هجران کشیدگان سوگند اگر دمی تو بِخندی غمی نمی ماند *گفت حاج عباس کِشوانیه،تو عراق کلید دارِ حرمِ عباسِ،گفت با یه سیدِ بزرگوار نشسته بودیم کنارِ ضریح،یه عرب پا برهنه درب و داغون خیلی بهم ریخته معلومه از این چادرنشیناست ، بیابونا ، عشایر " راس اومد تو حرم،اومد کنارِ ضریح نشست شروع کرد به حرف زدن .. اومدم بگم،برو یه حمامی بعد بیا زیارت،یهو دیدم پاهاشو آورد چسبوند به ضریح ... حرف میزد این سید بزرگوار هم همینطور نگاش میکرد گفت دیدم اومد عقب بلند شد یه تشکر هم کرد و رفت" دویدیم صداش زدم چکار کردی؟ اول حرف زدی بعد پاتو چسبوندی رو ضریح از کی تشکر کردی ؟... گفت بابا چند وقتی بود پاهام زخم شده بود،هرکاری کردم خوب نشد اومدم حرم به عباس گفتم،گفت بیار پاهاتو بالا ... پاهامو دست کشید مرحم گذاشت ... خوب شد ... پاشدم مگه عباس و نمی بینید شما ؟... گفت زدیم تو سرمون واویلا ... آقا یه عرب پیرِ عشایرِ راه دلت نیومد زخم هایِ پاشو ببینی،مرحم گذاشتی روش ... تو که مرحم داشتی،پاهایِ پر آبله،هرچی زینب مرحم گذاشت خوب نشد ... آخ بمیرم اینقده خار تو پاهاش رفت ...* هزار بار شهادت دهد قبیلۀ طی دیگه برم تو روضه دیگه مدح نمیخونم ... امروز کار کارِ زن هاست برن کاظمین ... برن وسطِ حیاط حرم ضَجه بزنن ... به زن هایِ بغداد بگن یه جوون داره بال بال میزنه نمی خندن ... یه جوون داره جون،میده کسی کف نمیزنه ... بده یکی گریه کنه،صدا گریه شو با رقصیدن پنهان کنند ... ای وای مادرم برات بمیره ... برخیز ای جوان سرِ خود بر زمین نکش تو زخم خورده ای پَر خود را زمین نکش *سیدا برن بیرون من روضه میخوام بگم ...* ای مادر ی تر از همه کم دستُ پا بزن *من دستُ پا زدنِ بغدادُ میگم ... من دستُ پا زدنِ کربلا رو نگفتم ... یه زن بیاد بینِ مردا به برادرش التماس کنه ... کم دست و پا بزن ... الله اکبر ... آقاجان من معذرت میخوام ، من هر وقت برا بچه هایِ زهرا گریه میکنم دلم باز میشه ... هی فک میکنم تو حرمم ... من برات روضه میخونم انگار حرمتم ...* ای مادری تر از همه کم دستُ پا بزن پهلو شبیهِ مادرِ خود بر زمین نکش اسبابِ رقص و شادیِ زنها شدی چرا صورت به پیشِ همسر خود بر زمین نکش *بزار روضه بگم،کنیزه ته دلش هنوز یه خرده رحم هست،اونا می زدن و می رقصیدن. دید صدا نفسایِ آقا خس خس افتاده،گفت من فردا جوابِ مادرشُ چی بدم؟ دوید یه ظرف آب آورد،گفت الان دلِ زهرا رو شاد میکنم ... دمِ در اُم فضل رسید گفت کجا داری؟ گفت آب میبرم براش،بد خندید ... گفت بده خودم براش میبرم ... اومد داخل حجره ... دید دوردونۀ امام رضا رو زمین افتاده،پا رو زمین می کشه یه گه گدار میگه جیگرم،یه گه گدار میگه ای وای حسین ... اما هر کی دیگه بود بابا بی رحم ترین آدم خب آب نمیخوای بدی،چرا این کارا رو میکنی ... ظرفِ آبُ گرفت جلوش ریخت رو زمین گفت تشنته؟ ... نمیزارم یه قطره اش به لبت بخوره ... آقا شما آبُ دیدی،یه جا دیگه هم یه امام صدا نفس هاش خس خس افتاد ... هلال دلش سوخت،سپرشُ آب کرد دیر رسید یه خرده دیر رسید ... دید شمر داره بیرون میاد ... سر تا پاهاش خونی ... گفت دیر اومدی هلال ... الان آبش دادم* حسین .. ❤️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)❤️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ ❣﷽❣ 💔 🖤 💔 🖤 👌👌 💔 ماه هاشمی سقای حسین ای آب آور بچه های حسین سردار حرم ای صاحب علم پرچمدار کربُ بلای حسین ای یل کربلا میرفتی نگاه ربابُ میدیدی همش موج آبُ میدیدی یه صحرا خرابُ میدیدی میرفتی غم دختر ما شروع شد همه خیمه حرف از عمو شد که برگشتنت آرزو شد برنگشتی دلم زیرو رو شد بر نگشتی حرم بی عمو شد 💔یا ابالفضل ابالفضل ابالفضل پاشو با وفا بی تابم مکن پیش چشمای خیمه آبم مکن سردار حرم، ای صاحب علم افتادم به مشکل جوابم مکن پاشو ای باوفا میرفتی نگفتی که تنها می مونم یه لشکر می افتند به جونم اینایی که تشنه اند به خونم می رفتی ندیدی غم خواهرم رو گلوی علی اصغرم رو نگاه غریب حرم رو برنگشتی دلم زیرُ رو شد برنگشتی حرم بی عمو شد 💔یا ابالفضل ابالفضل ابالفضل 👇👇شور👇👇 (سیدالشهدا)3 یا مقطع الاعضا مونده روی زمین پیکر تو رها السلام علی دفن من اهل قری همه منتظرند مادرت برسه کاش صدای برادر به خواهرت برسه دست قاتل اگه به سرت برسه آخ خدا به داد موی دخترت برسه وای حسین... 💔حسین من، ضیاء هر دو عین من.. مادرتم ای غریب کربلا مضطرتم مادرتم ته گودال بالا سرتم مادرتم اگه دلواپس انگشترتم آخ کمرم چی به روز تو آوردند پسرم آخ کمرم پاشو دارند میرن اطراف حرم آخ کمرم برا زینبم یه چادر ببرم 💔حسین من، ضیاء هر دو عین من.. میزننت بجای اینکه یه آبی بِدنت میزننت میکنند از بدنت پیروهنت میزننت غیر بوربا نمیشه کفنت میکُشنت پسرم نیزه کجا و دهنت میکُشنت غیر بوریا نمیشه کفنت میکُشنت جای نعلا می مونه روی تنت وای حسین... 🖤هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @roze_daftari
🕊﷽🕊 ⚫️ ☑️ ⚫️ ☑️ ⏪پیغمبر فرمودن کیه بره از عموجانم حمزه خبر بیاره؟ نفر اول رفت ...کیفیت بدن رو دید که چطور حمزه رو شهیدش کردند، روش نشد بیاد گزارش بده... نفر دوم رفت بر نگشت..تا اینکه خود پیغمبر اومد..تا چشمش به بدن افتاد فبکی بکاءاً شدیدا... بدن نازنین عموجانش رو مُثله کرده بودند..اینقدر پیغمیر ناراحت شد عصبانی شد..فرمود :به ازای عمو جانم همزه 70نفرو به درک واصل میکنم... دستور آمد آرام باش.. ⬅️همه دارن گریه میکنند ، یه وقت خبر آوردن..صفیه خواهر حمزه داره میاد پیغمبر بلافاصله عباشو از رو دوش مبارک برداشت رو بدن عمو انداخت دیدن پاها از عبا بیرون موند فرمود بلافاصله با خار و خاشاک بپوشونید صفیه داره میاد زبیر پسرش داره میاد فاطمه داره میاد زنها کنارشن محارم دورشن پیغمبر فرمود باید قول بدی بی تابی نکنی بی قراری نکنی اومد دید بدن زیر عبا مخفیه اما اطراف عبا خونها ریخته شده نوشتن چنان با سیلی به صورتش زد بلافاصله نقش زمین شد.. حضرت فرمود دورش کنید.. خواهرو از بدن دور کنید.. ⬅️می دونم دلت کجا رفت کاش یه محرمم زینب و از گودال دور می کرد من فقط عربیش و میگم و رد میشم.. فأخذ یضربهنَّ بالسوط محرم زینب تازیانه ها شد. ⏺گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد ⏺تنی که مُثله شده در برابرم باشد ⏺گمان نمی کنم این تکه های پخش شده ⏺همان عموی رشید پیمبرم باشد ⏺بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟! ⏺اگر خدای نکرده برادرم باشد...! ⏺چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا ⏺دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ ⏺فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: ⏺کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: ⏺گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده ⏺حسین فاطمه یعنی برادرم باشد ⏺تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم ⏺که قول می دهم این بار آخرم باشد ⏺کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟! ⏺بد است بی کفن این مرد محترم باشد ♻️شهید کفن نداره مخصوصا اگه شهید معرکه باشه اما نوشتن پیغمبر بدن حمزه رو کفن کرد نه اون کفن که مصطلحه یعنی اونقده بدن پاره پاره و اربا اربا شده اونقده بدن عریان شده دستور داد تو پارچه ای جمع کنن.. آخ .. فقط اشاره میکنم و رد میشم.. ▪️مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند ▪️در زیر دست و پا زده ای دست و پا حسین آقا جان ▪️مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود ▪️با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین ▪️مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند ▪️حتی شبیه مادرتان بی هوا حسین ▪️مقتل نوشته رأس تو را بد بریده اند ▪️چون از جلو بریده نشد از قفا حسین ▪️مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد ▪️با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین ▪️مقتل نوشته گلوت نحر گشته بود بگم و دعات کنم اما اونیکه از همه جانسوزتره همین بیان امام زین العابدینه فرمود: (( کل یتقرب الی الله عزوجل بدمه)) هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر نیزه سنگ و حتی عصا حسین... امام باقر فرمود : ((لقد قتل بالسیف و السنان و الحجارة والخشب و العصا)) کاش به همین اکتفامیشد فرمود : ((و اوطعه الخیل بعد ذلک)) سواره ها اومدند اونقده با نعل تازه حسین... 🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🕊 @majmaozakerine
❣﷽❣ ⚫️‌ (ع) 🖤 ⚫️ 2 🍁بـراخترِنهُمیـن‌امام،هـزاران صلوات 🍁برجلوۀ جودِحیِّ ســبحـان صلوات 🍁بر ابنِ رضا؛ تقی؛ بر آن حجتِ حق 🍁رخسـارِ جواد؛ ماهِ رخشان صلوات () السَّلامُ علیکَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلى‏ خَلْقِهِ، یا سَیدَنا وَمَوْلینا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَى اللَّهِ، وَقَدَّمْناک بَینَ یدَىْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَّهِ... 🔹نوای‌آب‌آب ازنای‌مردی‌خسته می آید 🔹صدای‌العطش‌ازحجرهٔ‌دربسته می آید 🔹به ام الفضل گویک لحظه ساکت شو 🔹زِجنت‌فاطمه‌باپهلوی‌بشکسته می آید 🦋گفت.... 🔸کس ندارد خبر ازحال دلم بجزخدا 🔸حجره بسته شده قتلگه ابنُ الرضا 🔸درمیان سینه‌ام نمانده دیگر نفسی 🔸هرچه‌گویم تشنه‌ام آبم‌نمیدهد کسی 🔲بمیرم برای مظلومیتت آقا جان ...یا جوادالائمه... بمیرم برای غریبی ات آقا ... ⬅️دو تا از ائمه ما خیلی غریب اند، حتی تو خونشون هم یار و محرم. نداشتند.. یکی امام حسن مجتبی(علیه السلام) و یکی هم امام جواد(علیه السلام) ... ( این دو امام بزرگوار توسط همسرانشون مسموم شدند و به شهادت رسیدند) آه امروز برای غربت امام جواد ع گریه کنید ناله کنیم... همون آقایی که تو جوانی تو سن 25 سالگی به شهادت رسید... یا امام رضا ...آقا جان...تو رو به جان جوادت قسم می دهیم ... به جوونی ما رحم کن ... دست ما رو تو این دوره وانفسا بگیر... ⬅️ (روایت امام جواد روزه بود ام فضل با آب مسموم از حضرت پذیرایی کرد) بعد از مسمومیت...ام الفضل نانجیب درب خانه را به روی حضرت بست ... امام جواد از شدت مسمومیت به خودش می پیچید، هی ناله می زد جگرم می سوزه... هی مادرش فاطمه رو صدا می زد.. صدا می زد یا زهرا(س)...  شما هم صدا بزنید یا زهرا(س)... ⬅️اما ام فضل دستور داد، زنان و کنیزان کف بزنند، هلهله کنند تا صدای جوادالائمه رو کسی نشنود... آه بمیرم امام جواد در غربت و مظلومیت جان سپرد... اما کار به همین جا ختم نشد، اون زن ملعونه دستور داد بدن مبارک امام جواد(ع) رو بالای پشت بام ببرند... سه روز و سه شب جنازه بروی پشت بام بود... روزها مردم یه صحنه ای رو می دیدند با تعجب می گفتند چیه... چه خبره اونجا.. یه دسته ای از کبوترها میان بالای پشت بام بال زنان می ایستند... انگار سایه انداختند .. آره می اومدند سایه بروی جسم پاک آقا جوادالائمه. می انداختند... ♻️(بعداً همه فهمیدند چه خبره ) ⬅️آخ اوندن بدن مطهر امام جواد رو بردند با احترام کنار بدن جدش امام موسی کاظم (علیه السلام) بهن خاک سپردند...) ⬅️اینجا یه بدن سه روز و سه شب بروی پشت بام بود... کبوترها سایه انداختند... اما بدن جدش غریبش حسین فاطمه... سه شبانه روز روی خاکهای گرم کربلا ...   ای حسین... حسین...  ⬅️ روضه هرکی رو بخونیم آخرش می رسه به روضه امام حسین(ع)   حسین...آخ حسین حسین حسین 🔸زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست😭 🔸 خار و خاشاک زمین محفل و ماوای تو نیست😭 🔸من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را 🔸از چه بگرفتی کنون بالای نی منزل حسین   ⬅️اما اما اما... ⬅️ اما آی دلای کربلایی... بدن نازنین جد غریبش حسین(ع) بی سر میون قتلگاه افتاده... یه وقت اون ملعون صدا زد کیا حاضرند بدن ها رو با اسب پایمال کنند... راوی میگه ده نامرد داوطلب شدند، نعل تازه به سُم اسبها زدند ... 🖤بدن جگر گوشه فاطمه زیر سم اسبها تکه تکه شد، کاری کردند که وقتی عمه سادات اومد تو گودی قتلگاه بدن برادرو نشناخت... هی این طرف و آن طرف رو نگاه می کرد... یه وقت چشمش افتاد به یک جسم بی سر، متعجبانه نگاه کرد.... یه وقت ناله زد..... ✨ أأنت اخی؟ ✨آیا تو حسین منی ... ✨آیا تو عزیز برادر منی.. 🔹کی می رود ز یادم 🔹گودال پر زخون بود 🔹 رگهای حنجر تو 🔹از گردنت برون بود 🔹 آن سینه شکسته 🔹 کی می رود ز یادم 🔹 بر حلق خون فشانت 🔹 با گریه بوسه دادم 🔹کی می رود زیادم 🔹 لبخند آخر تو 🔹 در پیش دیدگانم 🔹بریده شد سر تو 🔹ای بی کفن برادر 🔹 بر حال من نظاره  🔹جان می دهم به یاد 🔹آن جسم پاره پاره بدم المظلوم بکربلا به ناله های دل آقا حوادالائمه کنج حجره غریبی صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن ..... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🔸هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔸 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @majmaozakerine
‍ ❣﷽❣ 🌑 🌑 🌑 ✨دل شکسته ی من انس با علی دارد ⬅️*امشب دلاتون خوب شکسته ها "انا عند قلوب منکسره" خود خدا فرموده* دل شکسته ی من انس با علی دارد *از روزی که خانومت رو بین در و دیوار گذاشتن،پهلوشو شکستن، اما دل مارم شکستند ، تا قیامت دل ما شکسته ی غم فاطمه و بچه هاشه* ✨دل شکسته ی من انس با علی دارد ✨دل از همه بگسسته ، تا علی دارد ✨منم زشهر ولایت ،زکوی سوختگان ✨شناسنامه ی من مهر یا علی دارد ✨خدا مدال علی دوستی به ما دادست ✨به غیر کشور شیعه کجا علی دارد ✨به روز حشر برای ،شفاعت امت ✨علی حسین و رسول خدا علی دارد ⬅️پیغمبر فرمود قیامت کلیدهای بهشت و جهنم و میدم دست علی ، امیرالمومنین میان کنار آتش جهنم می ایستند ، اینو سنی ها نقل کردن ، فَرائدُ السِمطَین جوینی مینویسه" شراره های آتش رو میکنند به مولای من و تو ، میگن آقاجان کنار برو نور تو باعث میشه شعله های من خاموش بشه..... بعد حضرت اشاره می کنند آرام بگیر" اشاره میکنند فلانی دشمن منه ، "فخزی" او رو تو آتش بینداز ، فلانی از دوستان منه رهاش کن … خدایا یعنی میشه ما جزو آزاد شدگان از آتش باشیم؟ آره که میشه" دهه ی آخر مگه نفرمود : "اتقن من النار" دلم هوای دعای مجیر کرد،بزار بگم زمزمه کن "سُبْحَانَكَ يَا اللهُ تَعَالَيْتَ يَا رحمان أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ" آگه امشب نام مارو ننویسی کجا برم ؟!! اصلا امشب اینجوری باهات حرف میزنم " تا نبخشی ازین خیمه بیرون نمیرم… ⬅️بدن بابا رو دفن کردن،امام مجتبی، متصدی دفنه" اولین ضربه رو که زد دید یه قبر آماده ای ، یه لوحی روش هست نوشته شده "هذا قبر اخی علی ابن ابیطالب" این قبریه که نوح نبی برا علی کنار گذاشته ، لذا تو زیارت نامه ش میگی "السلام علی ضجیعیک آدمک و نوح" تمام اینها رو امیرالمومنین به امام مجتبی گفته بود، بالای لحد و خواستند کنار بزنن، بالای این لوح دیدن انبیاء اولوالعظم نشستن ، همه دارن به پیغمبر تسلیت میگن پایین لوح که پایین پای قبر بود ابی عبدالله کنار زد،اصلا این سرش چیه نمیدونم؟!! دید چهار زن بهشتی دور مادرش فاطمه رو گرفتن ، اونا دارن به مادرش تسلیت میگن، نیمه شبه دیگه کجا بریم؟نمی دونم چه سریه، اون شب دفن مادرم ابی عبدالله نیمه شب اومد پایین پای مادر،شروع کرد پاهای مادر رو بوسه زد، اینجا هم نیمه شب حسین اومد پایین پای علی،بازم مادرش رو زیارت کرد... آخ هر دیدی یه بازدیدی داره.... نیمه شب هودج هایی از آسمان اومدن کنار گودال.... این مادر اومده زیارت شبانه ی پسرش رو پس بده،حسین جان نیمه شب اومدی،نیمه شب اومدم دیدنت.... از بالای سر.... (سر که نداشت،سر بالای نیزه بودا...)از بالای بدن که رگ های بریده نمایان بود پیغمبر آمد با انبیاء اولوالعظم .... از پایین گودال هم فاطمه آمده بود با چهار زن بهشتی ،هر چه گشت دید نعلینشو پیدا نمی کنه،عمامه ش رو به غارت بردن... لباسی که فاطمه تهیه کرده بود به تنش نیست... واویلا ... واویلا .... هر چی گشت یه جای سالم تو بدن پیدا کنه ،نکرد... آخ یه لحظه تصور کن این زیارت زهرا بعد از لگد مالی سم اسب هاست.... آخ ازین بدن دیگه چیزی باقی نمانده بود.... نیمه شب مادر اومد ،غروب فرداش هم خواهرش اومد گفت داداش: ▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من 2 ▪️همه رفتند فقط مادر تو مانده و من حسین ..... ⬅️*شب زیارتی مخصوصه ارباب هستا" یه بیت دیگه ازین شعر بخونم و التماس دعا* داداش... ▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من 2 ▪️همه رفتند فقط مادر تو مانده و من ▪️تو و عباس که رفتید از آن روز به بعد ▪️زخم های بدن دختر تو مانده و من. حسین …… 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 ام المصائب یعنی 🔳 🔳 شده به خاکِ بقیع،ز کینه ی نامردان به هشت ماه شوّال،قبر ائمّه ویران به یاد این غم گوییم،با اشک و سوز و آوا همنفسِ عرشی ها،واویلتا واویلا 🔳واویلتا واویلا... قُبورِ آل طاها،چه بی نشان و خاکی غمِ غریبی هاشان،شده به دل ها حاکی ولی برای آنها،به زودی ان شاءالله حرم بسازیم ما با،لطفِ بَقیةَ الله 🔳واویلتا واویلا... خاک بقیع حکایت،دارد زِ روی نیلی از آتش و هجوم و،کوچه و ضرب سیلی خاک بقیع حکایت،دارد زِ اشکِ مولا رفته به سوی بابا،قامت خمیده زهرا 🔳یا فاطمه یا زهرا...
🕊﷽🕊 ⚫️ ☑️ ⚫️ ☑️ ⏪پیغمبر فرمودن کیه بره از عموجانم حمزه خبر بیاره؟ نفر اول رفت ...کیفیت بدن رو دید که چطور حمزه رو شهیدش کردند، روش نشد بیاد گزارش بده... نفر دوم رفت بر نگشت..تا اینکه خود پیغمبر اومد..تا چشمش به بدن افتاد فبکی بکاءاً شدیدا... بدن نازنین عموجانش رو مُثله کرده بودند..اینقدر پیغمیر ناراحت شد عصبانی شد..فرمود :به ازای عمو جانم همزه 70نفرو به درک واصل میکنم... دستور آمد آرام باش.. ⬅️همه دارن گریه میکنند ، یه وقت خبر آوردن..صفیه خواهر حمزه داره میاد پیغمبر بلافاصله عباشو از رو دوش مبارک برداشت رو بدن عمو انداخت دیدن پاها از عبا بیرون موند فرمود بلافاصله با خار و خاشاک بپوشونید صفیه داره میاد زبیر پسرش داره میاد فاطمه داره میاد زنها کنارشن محارم دورشن پیغمبر فرمود باید قول بدی بی تابی نکنی بی قراری نکنی اومد دید بدن زیر عبا مخفیه اما اطراف عبا خونها ریخته شده نوشتن چنان با سیلی به صورتش زد بلافاصله نقش زمین شد.. حضرت فرمود دورش کنید.. خواهرو از بدن دور کنید.. ⬅️می دونم دلت کجا رفت کاش یه محرمم زینب و از گودال دور می کرد من فقط عربیش و میگم و رد میشم.. فأخذ یضربهنَّ بالسوط محرم زینب تازیانه ها شد. ⏺گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد ⏺تنی که مُثله شده در برابرم باشد ⏺گمان نمی کنم این تکه های پخش شده ⏺همان عموی رشید پیمبرم باشد ⏺بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟! ⏺اگر خدای نکرده برادرم باشد...! ⏺چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا ⏺دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ ⏺فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: ⏺کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: ⏺گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده ⏺حسین فاطمه یعنی برادرم باشد ⏺تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم ⏺که قول می دهم این بار آخرم باشد ⏺کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟! ⏺بد است بی کفن این مرد محترم باشد ♻️شهید کفن نداره مخصوصا اگه شهید معرکه باشه اما نوشتن پیغمبر بدن حمزه رو کفن کرد نه اون کفن که مصطلحه یعنی اونقده بدن پاره پاره و اربا اربا شده اونقده بدن عریان شده دستور داد تو پارچه ای جمع کنن.. آخ .. فقط اشاره میکنم و رد میشم.. ▪️مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند ▪️در زیر دست و پا زده ای دست و پا حسین آقا جان ▪️مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود ▪️با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین ▪️مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند ▪️حتی شبیه مادرتان بی هوا حسین ▪️مقتل نوشته رأس تو را بد بریده اند ▪️چون از جلو بریده نشد از قفا حسین ▪️مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد ▪️با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین ▪️مقتل نوشته گلوت نحر گشته بود بگم و دعات کنم اما اونیکه از همه جانسوزتره همین بیان امام زین العابدینه فرمود: (( کل یتقرب الی الله عزوجل بدمه)) هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر نیزه سنگ و حتی عصا حسین... امام باقر فرمود : ((لقد قتل بالسیف و السنان و الحجارة والخشب و العصا)) کاش به همین اکتفامیشد فرمود : ((و اوطعه الخیل بعد ذلک)) سواره ها اومدند اونقده با نعل تازه حسین... 🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🕊
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣ 🔆 ( 2 ) 🔅 🔅 *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه*… ⚜در درگهت خدایا، دست دعا آوردم ⚜چشمان پر زاشک و،روی سیاه آوردم ⚜بنگر به اشک و آهم ، بگذر تو از گناهم ⚜ … ⬅️شب شب قدره، شب رحمت و مغفرته،شب توبه و استغفاره، درهای عنایت رو بنده ها بازه، منادی از آسمان ندا میده، هل من تائب فأتوب علیه آیا گنهکاری هست بیاد در خونه خدا، آیا پشیمانی هست که توبه کنه و منه خدا توبه شو بپذیرم. آیا حاجتمندی هست که منو صدا بزنه و اجابتش کنم,جوابشو بدم ⚜ای کردگار رحمان، بنگر نظر به حالم ⚜در چنگ جرم و عصیان، مرغ شکسته بالم ⚜غیر از تو من پناهی، یارب دگر ندارم ⚜ … ⬅️شب شب امیرالمومنینه، امشب امیرالمومنین ع رو واسطه قرار بده در خونه خدا دستتو بیار بالا، خود خدا فرمود اگه دست خالیت بالا بیادمقابل صورت قرار بگیره منه خدا اون دست رو خالی برنمیگردونم حالا ناله بزن *اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه *… 🔻قرآن‌ها رو باز کنید مقابل صورت بگیرید قرآن رو‌شفیع خودمون قرار بدیم خدا به عظمت قرآن قسمت میدیم بین ما و اهل بیت جدایی مینداز *استغفرالله ربی و اتوب الیه*… ♦️اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ اَلْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اِسْمُكَ اَلْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ اَلْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ اَلنَّار  خدایا به حق این قرآن که نازل کردی منو از آتش جهنم دور کن 💠قرآن هارو به سر بگیرید ♦️اَللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا اَلْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ خدایا به حق این قرآن ، بحق کسی که قرآن رو‌ بر او فرستادی، به حق هر مومنی که درمدحش کردی، بحق خودت خدا، که خودت حق خودت رو بهتر میشناسی ده مرتبه 1⃣بِكَ يَا اَللَّهُ  2⃣بِمُحَمَّدٍ  🌱آمدم من بر در احسان تو 🌱من گدایم من گدا دستم بگیر 🌱یا علی مرتضی دستم بگیر 🌱تا نیفتادم ز پا دستم بگیر 🌱من ز مرگ و برزخم در وحشتم 🌱یاریم کن از وفا دستم بگیر 🌱دردمندم مستمندم مضطرم 🌱ای شه مشکل گشا دستم بگیر 🔹دلتو راهی نجف کن، ان شاالله یه شب قدری تو نجف قرآن سر بگیری، خیلیا همچین شبایی از خدا خواستن سال بعدش نجف رفتن . بیاد غربت و مظلومیت امیرالمومنین ✨من که در بین شهان تاج ورم ✨بخدا از همه مظلوم ترم ✨منم آن خسته که زد در بر من ✨خصم سیلی به رخ همسر من 🔰بعد فاطمه دیگه محرم نداشت دیگه کسی نداشت باهاش درد دل کنه با چاه درد دل میکرد ای مظلوم عالم علی ع… یا امیرالمومنین ع… 3⃣الهی بِعَلِيٍّ  4⃣الهی بِفَاطِمَةَ  💫کریم کاری بجز جود و کرم نداره 💢(آی غریب نوازا ببرمت پشت پنجره های بقیع) بریم کنار اون قبری که بی شمع و چراغه، زائر نداره، بارگاه نداره … غریبه غریبه غریبه 💫کریم کاری بجز جود و کرم نداره 💫آقام تو مدینه است ولی حرم نداره 💢آی غریب نوازا،، بخدا امام حسن خیلی غریبه، آقا خیلی مظلومه،، امشب خدا رو قسم بده به غربت امام حسن ع،، به اون لحظاتی که هر وقت از کوچه های مدینه رد میشد نگاش به قاتل مادر می افتاد، صبر میکرد. سجاده از زیر پاش می‌کشیدند صبر میکرد. خدایا تو رو به غریب مدینه هر چه زودتر مارو زائر بقیع کن. 5⃣الهی بِالْحَسَنِ  ادامه👇👇
هدایت شده از روضه دفتری
4_6039352956006960111.mp3
زمان: حجم: 676.4K
❣﷽❣ 🖤 🖤 🖤 من علی مظلوم خانه نشینم 🖤 سلام من بر تو بقیع نورانی تو کز جنایت ها خراب و ویرانی ز داغ تو دارم شرار جانسوزی به حال تو دارم دو چشم بارانی 🖤فغان و واویلا،ازین غم عظما تو عرش اعلایی بهشت دنیایی اگر چه ویرانی ولی درخشانی نداری ای جانا رواق و سردابی نه گُنبد و صحنی نه تاق و ایوانی 🖤فغان و واویلا،ازین غم عظما تو مُلک ویرانی ز دشمنان داری من از همین ماتم غم و پریشانی به دست اهل کین اگر شدی تخریب به قلب عاشق ها همیشه می مانی 🖤فغان و واویلا، ازین غم عظما بقیع ویرانه به دست بیگانه به خانه ی دلها تو شمع سوزانی ز تربت پاکت غبار غم خیزد ازین غبار غم عزا بر افشانی 🖤فغان و واویلا، ازین غم عظما تو وادی نور وتو منبع فیضی تو تربت عشق وحریم جانانی بقیع ما صدها« ابولهب » دارد بریده باد از او دو دست شیطانی 🖤فغان و واویلا، ازین غم عظما شد آن حرم ویران ز کید وهابی ازو پدید آمد فضای بُحرانی ز شعر «یاسر» هم توان چنین فهمید به شام غربت ها تو ماه تابانی 🖤فغان و واویلا، ازین غم عظما (محمود تاری «یاسر») @roze_daftari
هدایت شده از روضه دفتری
🕊﷽🕊 🔘 🖤 🔘 🖤 ⬅️بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا. ⬅️اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛فاصله زیاده،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر... ⏪حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داره هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکهٔ جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا... من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.. این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.. این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،.. جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هند جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم... ♻️وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد، فرمود:چه خبره؟عرض کردند عمه جانتون صفیه با دخترتون زهرا شنیده حضرت حمزه رو به شهادت رسوندند داره میاد،هر چی میگیم نیا...فوری پیغمبر عبا برداشت، انداخت رو حمزه... قربون تو مستمع که زودتر میری... این بدن مثله شده رو خواهر ببینه؟ ابدا...عبارو برداشت انداخت رو بدن حضرت حمزه.. پاهای حمزه از عبا زد بیرون،پیغمبر فرمود برید ازاین شاخ و برگ درخت خرما بیارید روی پاها بندازیم-حتما به پاها هم جسارت شده بود دیگه.. مبادا خواهر بدن برادر رو این جوری ببینه... ⚜من از شما سوال میکنم جوابش رو به گریهٔ شما واگذار میکنم.زمانی که پیغمبر داشت عبا مینداخت شاخ و برگ میذاشت رو پاهای حمزه خواهر بود و دید؟نه...ندیده...اون زمانی که وحشی یه نیزه زد به پهلو،سینه رو شکافت جیگر رو درآورد،حمزه زنده بود و سینه رو شکافت؟نه...به شهادت رسیده بود...خواهرش دید داره بدنو این جور میکنه؟ فقط تو عالم یه خواهر شهیدیه که لحظه جان دادن داداشش رو دیده...بگم براتون؟ لحظه به لحظه ش رو دیده... چون امام رضا علیه السلام فرمود:جد ما حسین رو ذبحش کردند،یعنی چی؟... یعنی از دنیا نرفته بود،زنده بود و سراز تنش جدا کردند... حالا این صحنه رو زینب داره میبینه... بذارید با شعر برم جلو،میترسم با زبان مقتل نتونم حقش رو ادا کنم: 🔘پس با زبان پرگله آن بضعه ی بتول 🔘رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول 🔘این کشته ی فتاده به هامون حسین توست *این کلمه ی مصرع  بعد رو بیشتر توجه کنید گریت بیشتر میشه* 🔘این کشته ی فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون... *بذارید با مقبلم بگم* ◾️نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت ◾️نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت ◾️بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد ◾️اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ◾️هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید ◾️عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید *کاش به همین جا ختم میشد...تا رو زمین افتاد..."والشمر جالس ..." ای حسین... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @roze_daftari
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣ ‍ ⏺ ♻️🔰♻️🔰♻️🔰 ای عمو بنگر تنم اندازه سقا شده قاسمت رعنا شده بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده قاسمت رعنا شده 🔳🎆🔳🎆🔳 پسر ارشد شیر جمل انداز منم قاسم ابن الحسنم آمدم گردن یَل های عرب را بزنم قاسم ابن الحسنم 🥀❇️🥀❇️🥀⬛️ نوهٔ شیر عرب شیرهٔ جان حسنم نوجوان حسنم صاحب خاطرهٔ نام و نشان حسنم نوجوان حسنم 🔆💢🔆💢🔆 من که شاگرد علمدار و علیِ اکبرم یادگار حیدرم من کریمِ ابنِ کریمم ، غرقه خون شد پیکرم یادگار حیدرم () ⭕️❌⭕️❌⭕️❌ ذکر یا حیدره عباس نموده مددم تو نزن دست ردم حسنی ام من و شمشیر کشیدن بلدم تو نزن دست ردم 🔘🔳🔘🔳🔘🔳 پسرشیر به تاراج سپاه آمده است قرص ماه آمده است بانیابت ز حسن یاری شاه آمده است قرص ماه آمده است 💢♨️💢♨️💢♨️ می شود بر ماه پاره وقت جلوه ماه گفت حسن کرببلا گردن ازرق زد و عباس ایوالله گفت ⏺🌿⏺🌿⏺🌿 ای شکسته زیر سم اسبها آیینه ات قاسمم ای قاسمم تا حرم آمد صدای استخوان سینه ات قاسمم ای قاسمم 🔳☑️🔳☑️🔳 تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا 🔲ای عمو جانم بیا تیرباران شد تنم همچون امام مجتبی 🔲ای عمو جانم بیا ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳الهی طفل بی بابا نباشه 🔳اگر باشه در این مجلس نباشه ♨️وای گل یاسمنم ♨️ وای یتیم حسنم ☑️عمو حسین .. 🥀وای حسین وای حسین ⚜وای حسن وای حسن 🥀حسن غریب مادر 🔆🔅🔆🔅🔆🔅 قاسمم دارم عسل در کف جوانانِ رشید میشوم آخر شهید میدهم نسلِ جوان را ای عمو جان این نوید میشوم آخر شهید 🔆🔅🔆🔅🔆🔅 یادگار مجتبایم در شجاعت حیدرم قاسم ابن الحسنم میروم با روی خونین نزد زهرا مادرم قاسم ابن الحسنم پیش از قبل من امروز شبیه حسنم قاسم ابن الحسنم پدرم شیر جمل بوده و نامش به لبم قاسم ابن الحسنم حسنی زاده ام ای قوم حسینی نَسَبَم قاسم ابن الحسنم 🔹🔳🔹🔳🔹🔳 ♨️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)♨️ کانال روضه دفتری👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈