◾️اللهم عجل لولیک الفرج◾️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#زمینه #زمزمه_روضه #کوچه #لطمه_زنی_فاطمیه #در_وسط_کوچه_ها
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▫️بند اول
در وسط کوچه ها،موی سرم شد سفید
مادره من خورد کتک،قامتم ازغم خمید
از لگدِ کینه ی ، ثانیِّ نامردِ پست
میان دیوار و در،پهلوی مادر شکست
دستانه مرتضی بسته شد
محسن با ضربه ای کشته شد
آه از ظلم و آه از جفا
مادر افتاد فضه بیا
◾️ای وای مادر◾️
▪️▫️▪️
▫️بند دوم
رد شدن از مادرم،چهل نفر بی حیا
خانه شده مقتل،دخته نبی خدا
کبود و زخمی شده،تمامیه پیکرش
غرق به خون فاطمه مقابل شوهرش
مغیره زد مادره مرا
با مشت و سیلی و کفه پا
بازویش را قنفذ آزرد
یاس حیدر از درد پژمرد
◾️ای وای مادر◾️
✏️:#الیاس_محمدشاهی ١۴٠٣/٠۶/١١
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5882100837362177875.mp3
2M
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه
دستم تو دست مادر، رفتیم از خونه
اون لحظه تا قیامت، یادم میمونه
کوچهی تنگ و، یه نفر با دل سنگ و، که میبرد دستشو بالا، میزدم صدا، ای خدا
چادر خاکی، بگم این دردمو با کی، که میگفتم جون بابا، مادرم بیا، آخ بیا
دستتو بده بلند شو، بمیرم الهی
تو سیلی خوردی اما میره، چشم من سیاهی
دیگه گذشت، آب از سرم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
میمیرم از غمی که، رو دوشم مونده
انگار صداش هنوزم، تو گوشم مونده
ضربهی دست و، زد و آیینه شکست و، مادرم چشماشو بست و، میزدم صدا، ای خدا
زد بی بهونه، توی کوچه رد خونه، دنیا اینجور نمیمونه، مادرم بیا، آخ بیا
جوری تو رو زد که واست، خون گریه کردم
گوشوارهها نمیشه پیدا، هر چقد میگردم
چشمات دیگه، داره ورم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
#سیدمیلاد_حسنی
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه
به خاطر حسن مادر
برای دل من مادر
چقدر گریه چقدر ناله
یه لبخندی بزن مادر
خواهش میکنم ... پاشو و صفا به خونمون بده
خواهش میکنم ... صورتت رو به حسن نشون بده
وااماه وااماه
.....
کسی نمیدونه اما
حسن میدونه ای مادر
رو صورتت جای دستِ
کدوم ملعونه ای مادر
دستش بشکنه ... تو رو پیش چشمای حسن میزد
دستش بشکنه ... کاش یه دونه سیلیم به من میزد
وااماه وااماه
.....
یادم نمیره با چشمی
که هم پرخونه هم تاره
تو دنبال حسن بودی
منم دنبال گوشواره
ای وای مادرم ... با یه سیلی گوشوارت دوتا شده
ای وای مادرم ... چرا اون صورتتم سیا شده
وااماه وااماه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5942651578358961304.mp3
1.59M
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه
زبان حال امام حسن علیه السلام
سخته غربت سخته بی کسی
سخته با غم باشی همنشین
سخته شاهد باشی مادرت
می خوره زمین ۲
نگید چرا خرابه حال و روزم
نگید چرا محاسنم سفیده
حکایت کوچه و ماجراشو
جز من و مادر احدی ندیده
پیرم کرده
سایه ی دستای بی جوون مادرم
صدای خسته و لرزون مادرم
چشای زخمی و گریون مادرم
ای وااای
ای وای مادر جوونم
تلخه فکرش تلخه این فشار
تلخه محنت تلخه این عذاب
تلخه هر شب بازم اون روزو
میبینی توو خواب ۲
نگید چرا همیشه غصه داره
شب غم حسن سحر نداره
از اتفاقی که تو کوچه افتاد
حتی بابام علی خبر نداره
دق کردم با
روضه ی غصه ی بی حد کوچه ها
صدای سیلی دشمن بی حیا
چادری که باشه روش جای رد پا
ای واای
ای وای مادر جوونم
#وحید_محمدی