هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6032764441815156657.m4a
زمان:
حجم:
3.95M
#_روضه -اشعارکردی
#_اربعین
🎤شعر از: آرمین غلامی
آواز دشتی-
له زاری چاوه زینب پرله خوینه
گمانم یه چله ی سلطان دینه
چهل روژه که کارم شوروشینه
یه بزم ماتمه یه اربعینه
نوای اربعین دره تیدن
هوای اربعین دره تیدن
دوچاوه گیره داری دیره زینب
چه گام استواری دیره زینب
دلاچه، اقتداری دیره زینب
چه شان واعتباری دیره زینب
چهل منزل براگیان منجلی بی
گهی زهرا بیو گاهی علی بی
م نیمه، زینب کبری تر ه یه
م نیمه، زینت باباتره یه
م نیمه، لی دویته زهراتره یه
حسینی مذهبی غوغاتر ه یه
گمانم غصه دیره آه دیره
له پای ایش خستگیِ راه دیره
وه گِرده آفتاب و ماه دیره
به والله که ای والله دیره
وداخت وه جلالت سر نیایه
وه دست هیچ کس معجر نیایه
له شونت کوفه زینب زیر و رو کرد
سپاه ظالمیل بی آبرو کرد
وه سمت کربلا خوشحال رو کرد
کمی لی خاکه تو، هز دا،و بو کرد
رسیمه کربلا ای دادو بی داد!
حسین سر جیا، ای داد بی داد!
چهل روژه، م گریانم حسین گیان!
چو زلف تو پریشانم حسین گیان!
چهل روژه له افغانم حسین گیان!
حسین گیانم حسین گیانم حسین گیان!
تونی ذکر لبم تنیابراگیان
حسینی مذهبم تنیابراگیان
...
مداح.حاج آرمین غلامی
جمعه.11-مهرماه99.مسجدنظام العلما کرمانشاه
روضه و توسل جانسوز، حضرت زهرا سلام الله علیها
⚫️ فاطمیه
****
خمیده تر شده ای،بس که درد بسیار است
مرو،بمان که امامت غریب و بی یار است
(بخدا جون میدیم الان،گفت فاطمه جان)
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز (بس نیست زدی؟!)
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
چیه؟!به این اسمها حساسید؟امام حسن هم حساس بود،مغیره رو می دید راهشو عوض میکرد،آقا چی شد ؟!میگفت این مادر مارو زده ... این به مادر ما جسارت کرده"
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
بچه سیدا،حلال کنید،نشه من فردای قیامت جواب شمارو ندم،یقه منو نگیرید ... فاطمیه هست دارم میخونم ... بیراه نمیگم ...
گفت فاطمه،یادته ...
میان کوچه تو را پیش من کتک میزد
یکی نگفت نزن ! فاطمه عزادار است
یازهرا ...
*بچه هایی که هنوز چشماشون نباریده،طوری نیست،همین که به خودت میزنی،گریه کن،برات مینویسند گریه کردی ... همین که داری به خودت میگی توروخدا،آبروم داره میره،من حاضرم اشکامو با تو عوض کنم،مال تو بیشتر می ارزه،تو داری زور میزنی اشک بیاد ... این یدونه رو میگم برا اونائی که هنوز دلشون نرمِ روضه نشده*
فاطمه جان...
سه چار مرتبه امروز بر زمین خوردی (نه یکبار،نه دوبار)
عزیزِ جانِ علی،چشم تو مگر تار است!؟
اینو میخونم برای حاجت دارا ... به خدا کمتر از سگم در خونه ی اهلبیت،من اگه آبرو دارم با شما آبرو دارم،رفقا کاش میشد بشینیم بنویسیم امضا کنیم ... قیامت همدیگرو تنها نذاریم ... من صدای گرفتمو میذارم وسط،تو هم این اومدنات رو بذار،بالاخره یه چیزی میشه ... بالاخره یه خیری به ماها میرسه،اینو بگم و روضه بخونم ...
صدا زد فاطمه جان ...
ز حال رفته حسن،در حیاط افتاده
هنوز لکه ی خونت به روی دیوار است (تند تند بگم دیگه)
دلیل لاغری ات را چه زود فهمیدم
بدون شک همه اش ، کار نیش مسمار است
یا زهرا ...
به کم روضه بگم" مثل دیروز،بچه ها اومدن دم خونه،تا وارد شدند دیدند فضه پریشونه،چیه فضه ؟! گفت هیچی . بیایید وقت غذا خوردنتونه ... فضه ! معلومه چیزی شده ! مادرم کجاست؟! یهو افتاد،دست کشید روی سرشون برید باباتونو خبر کنید ...
بچه ها بدو بدو اومدن مسجد،تا امیرالمؤمنین شنید،یه جوری از مسجد اومد بیرون ... (بگم یا نه؟!)از مسجد تا خونه راهی نیست،سه بار عبا گرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین،بلند میشد (یا الله)هی میگفت فاطمه"
میخوام گریز بزنم ...
اینجا بابا عبا زیر پاهاش گرفت،راه صاف
کربلا ...
کجا ؟! تل زینبیه" سرازیری بود" از بالای بلندی"میدونی چی گفت ؟!
مادرم آمده گودال،نچرخانیدش ...
اومدم،چادرشو بست،هی میگرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین ... پامیشد،هی میگفت حسین ...
نزن ظالم،حسین مادر نداره
حسین ...
قبل از این که خانوم از دنیا بره،دید اینا ساکت بشو نیستند،تا زینب ناله داره، گفت باید اینو آروم کنم تابقیه آروم بشن،لذا زینب رو صدا زد:
دخترم ارثیه ی غربت مادر مال تو
پرکشیدن مال من،این دو سه تاپر مال تو
دخترم ...
خطبه خوندن توی مسجد مدینه،مال من
خطبه خوندن توی کوفه مثل حیدر،مال تو
تیر خلاصمو بزنم،هرجا میخوای بری برو،هر جا بردی جلسه رو ببر"
دخترم...
خنده ی همسایه ها تو راه کوچه،مال من(بگم؟ آماده ای؟)
صدای هلهله ها ، خنده ی لشکر،مال تو
میخوای بازش کنم ؟!
خیز و از جا،آبرویم را بخر(چی شده!؟)
عمه را از بین نامحرم ببر
گفت پاشو،عمت داره میاد،مگه نمیبینی،کوفیان دارند کِل میکشن،دارن هلهله میکنن ...
حسین ...
گفت دخترم ...
بوسه ی بی رمقِ این دم آخر،مال من
بوسه های دم گودال و برادر،مال تو
زخم بستر مال من(زخم بستر مال آدم شصت هفتاد ساله س ... یه مریضی که بستر بیفته،کسی رو نداره بهش برسه بعد چند روز بدنش زخم میشه،نه یه زن هجده ساله)
زخم بستر مال من،اشکهای حیدر مال من
هزار و سیصدو پنجاه زخم برادر مال تو
قصه ی میخ در و(آروم میگم،نمیخوام خانوما بشنوند،فقط شماها بشنوید)
قصه ی میخ در وکشتن محسن مال من (یا الله)
غصه ی سه شعبه وحنجر اصغر مال تو
قتل و غارت مال تو،رخت اسارت مال تو
دیدن بزم شراب و مِی وساغر مال تو
حسیــــــن
#_روضه حضرت فاطمه زهرا س
#گریز_علی_اصغرع
🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#_روضه شب جمعه _ روضه بسیار جانسوز حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت علی اکبر سلام الله علیه
▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ ...
* یعنی ما یه بار دیگه حرمتو می بینیم آقا؟!! یا دیدار ما به قیامت؟!!یعنی یه شب جمعه ی دیگه میام حرمت یا نه؟!!* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ...▪️
*اومد بالاسر علی اکبرش ، همه دارن نگاه می کنن ، ببینن ابی عبدالله چه جوری میاد ؛ ای جوونها تا حالا دیدی کسی اینجوری بیاد بالاسر جوونش؟!! مرحوم شیخ حرعاملی مینویسد ، هنوز از رو مرکب پیاده نشده بود ، اول خودشو رو زمین انداخت ... نتونست رو پاهاش راه بیاد ... همه دیدن رو زانوهاش داره راه میره ... یاالله ... دو دستش رو گذاشت بر طرفین بین علی اکبر ... آخ صورت به صورت علی گذاشت ... دلش آرام نشد ، نوشتن یه نگاه کرد دید لخته های خون همه ی دهان علی رو پر کرده ... هر چی گفت ولدی علی ... جوابی نیومد ... با انگشت مبارک این لخته های خونو بیرون آورد ، به این خیال که بلکه لخته های خون جلو تکلم علی رو گرفته ... این لخته ها رو بیرون آورد ، بازم گفت ولدی علی ، بازم دید جواب نمیاد ... گفت بزار دهان به دهان بزارم به قول ما نفس بدم بلکه این دم و بازدم باعث بشه رمقی به بدن بیاد ... همین که لب ها رو آورد نفس بده خودش از نفس افتاد ..." دیگه نتونست بلند شه ... همه گفتن حسین جان داده ،کی به ابی عبدالله جون دوباره داد؟!! راوی میگه دیدم یه زنی از خیمه ها داره میاد هی زمین میخوره ، هی بلند میشه ... هی میگه : "يا اُخَيَّةُ وابن اُخَيَّةُ" اول نگران جان حسینه ، پرسیدن این خانم کیه؟ گفتن : "هذه زینب" فقط زینب میدونه شدت علاقه ی ابی عبدالله به علی اکبرو ، تا نفس زینب به مشام حسین رسید ، بلافاصله از بدن جوانش جدا شد زیر بغل خواهر و گرفت ، خودش با احترام ناموسش رو به خیمه برگرداند ... یعنی من نمی تونم ببینم ناموسم بین نامحرمه ... آخ بمیرم چیزی نگذشت ، عصر روز یازدهم شد ... همین زینب آمد کنار گودال ... همه نامحرما دورش حلقه زدن ... "یا صاحب الزمان" یه نگا کرد دید دیگه محرمی باقی نمانده " صدا زد داداش :*
نیست عباس و علی اکبرت
مانده تنها بین دشمن خواهرت
لطف خود را باز یارم کن حسین
خیز از جا و سوارم کن حسین ...
*چه جوری زینب و بردن از گودال ؟!! فقط همین قدر بگم ، دیدن سکینه داره میگه بابا ... بابا ... بابا ... «انظر الي عمتی المضروبه» بابا ببین عمه مو دارن میزنن ...*
نزنیدم که در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست،ولی صفحه ی گلزاری هست
*همه شهدا رو مهمان کن ، امام راحل فیض ببره شهدای پانزده خرداد فیض ببرن همه پیر غلاما، روضه خوانها ، گریه کن ها که زیر خاک خوابیدن ، همشون رو به این نغمه ی نورانی مهمان کن ...*
حسین جان ...
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مناجات_دعا
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
کانال نوحه مجمع الذاکرین ایتا 4_5825419084510006776.mp3
زمان:
حجم:
960.8K
#_روضه
یاحسین درگهونده گدایم
دردمندم اوزوم بی دوایم
من نه بیگانه ام آشنایم عاشقم عاشق کربلایم
یا حسین یا حسین یاحسین جان
سالموشام باشیمی من بلایه
بیرنظرقیل من بینوایه
ایسته شاها گلاق کربلایه
دردهجرانه من مبتلایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
قبرپاکونداوارچوخ شرافت
انبیالرایده لّرزیارت
قویمادللرده قالسون بوحسرت
رحمقیل سن منه بینوایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
نی کیمی گَلّم ایله فغانه
قویموسان بیزلری یانه یانه
آخدی بوگوز یاشیم دوندی قانه
شهریاراقاپونداگدایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
قبرپاکون سنون باصفادی
خیمه گاهون ولی غم فزادی
وردذکریم منیم کربلادی
هرنه گلسه بویولدارضایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
سن حبیب حق لم یزل سن
شأنیده رتبه ده بی بدل سن
هرگوزلدن حسین سن گوزل سن
اصغره اکبره من فدایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
اولموسان دینه قربان یارالی
تشنه لب ویرموسن جان یارالی
یاتموسان اوچ گون عریان یارالی
سویلدون دینمه من فدایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
باشلادون سن اوگون کشف رازه
شکرقیلدون حق بی نیازه
وردون عزّت اوگونده نمازه
سویلدون عهدیمه باوفایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
کونی حیران ایدوب عشق صافون
صاقدی حسرت اَلیله مطافون
کیم بهشته دَیر بیر طوافون
یول اوزاقدی اوزوم لنگ پایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
"مدحیم"نوکرم شاه دینه
بیرنظرقیلسابودل غمینه
دعوت ایلرمنی اربعینه
اوندامهمان شاه وگدایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
استاد طالبی
#ترکی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین