.
#حضرت_زینب
به روی دامن افشانم گلاب دیده خود را
مگر جویم گل در خاک و خون غلتیده خود را
اگر بشناختم مشکل تو را در قتلگه دانم
تو هم مشکل شناسی خواهر غمدیده خود را
به یاد حنجر خشکیده ات آبی ننوشیدم
مگر از اشک تر کردم لب خشکیده خود را
تو می دانستی از هجر رُخت جان بر لبم آید
که با من همسفر کردی سر بُبریده خود را
به روی نیزه دیدم تا که سر گردانی ات را من
زدم بر چوبه ی محمل سر شوریده خود را
شوم تا سایبان تربتت ای آفتاب دین
ز ره آورده ام قد کمان گردیده خود را
ز داغش لاله های اشک «یاسر» چیدم از دیده
نثارش می کنم این لاله های چیده خود را
**
محمود تاری «یاسر»✍
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
....__________________________
.
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
علی اکبر لطیفیان
دارد تمام می شود آقا عزای تو
کم گریه کرده ایم محرم برای تو
دارد چه زود سفره تو جمع می شود
تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو
شبهای آخر است گدا را حلال کن
این هم بساطِ نوکر ِ بی دست و پای تو
ما را ببخش گریه ی سیری نکرده ایم
چشمانِ خشکِ ما خجل از این عزای تو
هر روز روز تو همه جا محضر شما
یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو
میل دوبارگی بهشت آدمی نداشت
وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو
کی دست خالی از در این خانه رفته است
دست پر است تا به قیامت گدای تو
تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس
گریه کند برای تو صاحب عزای تو
گریه کن تو حضرت زهراست والسلام
جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو
تازه به شام می رسد از راه قافله
تازه رسیده نوبت تشت طلای تو
#وداع
مناجات با امام زمان با صدای حاج حسن خلج:
ز هر کسی که گرفتم سراغ خانه ي تو
زمن گرفت نشان از تو و نشانه ي تو
نگار من، بت من ،خوب من، امام زمان
بگو که از که بگیرم سراغ خانه ي تو
آقام آقام آقام بيا
تو مدینه کنار فاطمه ای
یا که الان کنار علقمه ای
یا نشستی کنار قبر حسین
اونجا گرم نوحه و زمزمه ایی
آقام آقام آقام بيا
دلم به حال دلم سوخت
بس که هر شب و روز
گرفت این دل غرق به خون بهانه ي تو
*
الهی دور کن از تن این سرش را
به خاکستر بدل کن پیکرش را
به عاشق هر چه خواهی کن ولیکن
جدا از او مگردان دلبرش را
*
یا رب برسان تو مهدی غائب را
فرزند علی بن ابی طالب را
گز دوري ِ او مدام در افغانم
مانند كسي كه گم كند صاحب را
***
*فرمايش ِ خود ِ امام زمان ِ،فرمود:هركسي زير اين آسمان براي جد غريب من حسين گريه كنه،بعد از گريه دستش رو بلند كنه،براي فرج من دعا كنه، من ِ امام زمان دستم رو بلند ميكنم،دعاش ميكنم.
حالا برا امام حسين گريه كنيم بعد برا فرج امام زمان دعا كنيم:
السلام عليك يا اباعبدالله،حسين...... آي جماعت آقامون رو بين دو نهر آب با لب ِ تشنه،هي مي گفت:مردم جيگرم داره مي سوزه،اما اين جماعت از قفا..حسين... *
یا رب برسان تو مهدی غائب را
فرزند علی بن ابی طالب را
*حالا امام زمان بايد براي ما دعا كنه،آقاجان از خدا بخواه،قلب هاي ما در تصرف كامل حسين باشه،آقا از خدا بخواه چشمامون غير از حسين گريون نشه،آقا از خدا بخواه زن و بچه هامون فداي حسين باشن،آقا از خدا بخواه هر نفسي مي كشيم برا حسين باشه،آقا از خدا بخواه كه از حسين بخواد كه مارو در هم بخره،آقا از خدا بخواه هر شب جمعه خيابون بين الحرمين ، مقابل حرم عباس باشيم،كنار ضريح حسين باشيم*
4_6008237090473509979.mp3
16.98M
🍁زمزمه_واحد سنگین فراق آقا امام زمان (عج)
#واحد_امام_زمان_عج
#نجوای_رو_لبم_تویی
@majmaozakerine
بند🍁
نجوای رو لبم تویی
مقصد و مطلبم تویی
رویایی که هنوز میاد
تو خواب هر شبم تویی
بیا فدای تو بشم
منم برای تو بشم
مثه حبیب و حر منم
قربونی پای تو بشم
این جمعه های،بدون تو کی
تموم میشه عزیزم
بگو که تا کی،از دوریه تو
بیام و اشک بریزم
مولا اباصالح بیا...
بند🍁🍁
ماه شب تارم تویی
عشق دل زارم تویی
من از خدای مهربون
حاجتی که دارم تویی
بیا نگار من بیا
داروندار من بیا
بیا زمستون ببر
بیا بهار من بیا
نشستم آقا،بر سر راهت
تا که یه روزی برسی
میخوام ببینم،ماهِ جمالت
میگن تو ماهه مجلسی
مولا اباصالح بیا...
بند🍁🍁🍁
هستم گدای کوی تو
پر میزنه دل سوی تو
خوندم نماز عاشقی
محراب من ابروی تو
یوسف زیبارو بیا
به درد من دارو بیا
سر راهت رو با مژه
من میزنم جارو بیا
تا که نمردم،میخوام ببینم
که میرسی با ذوالفقار
نگو نمیشه،میخوام که باشم
تو سیصد و سیزده تا یار
مولا اباصالح بیا...
@majmaozakerine
🎤با نوای زیبا و دلنشین کربلایی جواد مقدم
4_5769306771306840407.mp3
5.86M
🎵نماهنگ_امام رضا
#محمد_حسین_پویانفر
@majmaozakerine
1_824846525.mp3
9.58M
🎵نماهنگ_امام حسن
#محمد_حسین_پویانفر
@majmaozakerine
متن روضه مجمع الذاکرین(ع):
*گریزهای جانسوز روضه امام حسن به روضه امام حسین علیهما السلام*
____________________
روضه خوانی برای امام حسین (علیه السّلام) با لبهای خونی
تا حالا کی دیده یه روضه خونی با لب خونی روضه ی حسین (علیه السّلام) بخونه، اول روضه خونی که لباش خونی بود، امام حسن (علیه السّلام) بود.پ
لایوم کیومک یا ابا عبدالله هی برمی گشته ابی عبدالله نگاه می کرد، گریه می کرد و می فرمود: حسین جان ! اینجوری گریه نکن، داداش ! الان تو بالا سرمی، خواهرم هست، پسرام هستند، همه دور بستر من گریه می کنند … .
یه روز می آد سی هزار نفر تو را با اولاد و زن و بچه ات محاصره می کنند، تو را بین دو نهر آب با لب تشنه می کشند …
******************
*امام غریب*
وصال شیرازی شعرهای زیادی دارند، در باب آقا اباعبدالله در عالم رویا صدیقه طاهره را دید، بی بی فرمود: همش برا حسین (علیه السّلام) شعر گفتی چرا برای حسنِ غریب من شعر نمی گی، وصال این چند خط را گفت:
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
آن طشت را ز خون جگر پر ز لاله کرد
خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت
دل را تهی ز خون دل چند ساله کرد
********************
*مقایسه همسر امام حسین (ع) با همسر امام حسن (ع)*
رباب همسر امام حسین (ع) بعد از جریان کربلا می رفت زیر آفتاب مینشست و گریه میکرد . می گفتند : خانم حداقل بیایید زیر سایه بنشینید . میفرمود : چطور من زیر سایه بنشینم ؛ در حالی که آقا و مولایم سه روز بدون کفن زیر آفتاب سوزان به سر برد . این است وفای همسر امام حسین اما همسر امام حسن (ع)چی ؟ همسر امام حسن (ع) قاتل اوست . هر مردی وقتی از کار بیرون خسته می شود دلش خوش است که شب به خانه برمیگردد و همسرش مایه ارامش اوست ؛ اما جانها به قربان مظلومیت امام حسن (ع) . مسجد میرفت ، می دید بالای منبر رسول خدا پدر او را لعن میکنند بیرون می آمد حتی دوستان به او میگفتند ” یا مذل المومنین “کار به جایی رسید که وقتی حضرت بیرون می رفتند زیر لباسشان زره به تن میکردند . وقتی هم به خانه برمیگشتند تازه باید با قاتل خود سر بر یک بالش بگذارند .
سینه میسوزد زآه سرد من
درد گوید ماجرای درد من
آتش دل از رخم پیدا نبود
غصه های من یکی دوتا نبود
آن یکی میگفت با من این چنین
السلام یا مذل المومنین
آن که دائم سنگ دین بر سینه زد
نیزه بر پایم زفرط کینه زد
روی منبر دور دور خصم بود
ناسزا گفتن به حیدر رسم بود
قصه ام سوزانتر از این حرفهاست
غصه ی اصلی زبعد مصطفی است
خانه ی ما خالی از جانانه بود
در عزای مصطفی غم خانه بود
ناگهان باب عداوت باز شد
کینه توزی با علی آغاز شد
وه چه این بی حرمتی ها زود بود
مادرم در هاله ای از دود بود
باغبان بود و خزان ،باغ شد
میخ کم کم از آتش داغ شد
گفت مهدی مادرت را مرگ بود
محسنم بین درو دیوار مرد بود
قاتل من کی شرار زهر بود ؟
مقتل من کوچه های شهر بود
حبل بر حبل المتین انداختند
مادرم را برزمین انداختند
خواستم تا یاورمادر شوم
با برادر حامی حیدرشوم
گر نبود این صحنه عاشورانبود
زیر دست و پاکسی پیدانبود
مست مست از باده ی رحمت شدم
زهر کین نوشیدم و راحت شدم
*********************
*تیرباران تابوت و حضرت ابوالفضل (ع)*
_____________________
تشییع جنازه تیرباران تابوت امام حسن (ع) خیلی برای حضرت ابوالفضل (ع) سخت گذشت . تیرها به تابوت اصابت نمیکرد ؛ بر قلب حضرت ابوالفضل مینشست و جگر او را میخراشید . تحمل نکرد و دست به شمشیر برد ؛ اما امام حسین (ع) مانع شد . فرمود : برادر صبر کن . وصیت امام حسن (ع) این است که هیچ خونی در تشییع جنازه ایشان ریخته نشود . عرض میکنیم : یا ابوالفضل تیرباران تابوت امام حسن (ع) را تحمل نکردی پس چه میکردی اگر با زینب روی تل زینبیه می بودی ؟ آن هنگامی که حضرت زینب (س) نگاه کرد دید شمشیر ها بالا میروند نیزه ها بالا میروند و همه در یک نقطه فرود می آیند .
خودم دیدم ز بالای بلندی
که محبوب خدارا سربریدند
خودم دیدم کبوترهای معصوم
همه سرزیر پرها کرده بودند
خودم دیدم که صحرا لاله گون بود
خودم دیدم زمین دریای خون بود
خودم دیدم فضای آسمانها
پراز انا الیه راجعون بود
خودم دیدم گلوی اصغرم را
خودم دربر کشیدم اکبرم را
خودم دیدم که زهرا گریه میکرد
خودم دیدم سرشک مادرم را
*طشتی در مدینه و طشتی در شام!*
یک طشت در مدینه بود و یک طشت در شام بلا . یک جگر پاره در مدینه بود و یک جگر پاره در کربلا . اهل دل میگفت : اگر پاره های جگر درون طشت را نگاه کنید میبینید روی تکه تکه ی جگرها تصویر یک دست نقش بسته است ؛ چون امام حسن (ع) روزی با مادرش از کوچه های مدینه عبور میکرد . آن نامرد راه را بر آنان بست و با آن دستهای سنگین چنان سیلی به صورت ….
سیلی و چادر خاکی شده و ضرب غلاف
با که گویم که من اینهمه قاتل دارم
پاره های دل من شاهد این است که من
آنقدر
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
زخم و جراحات به این دل دارم
طعنه و زخم زبانها همگی از طرفی
دشمنی هم زیر یک سقف به منزل دارم
*زینب (س) و دو طشت*
زینب (س) فکر میکرد برادرش مثل دفعه های قبل میخواهد زهر راپس بیاورد . بایک امیدی طشت آورد ، ولی ناگهان متوجه شد پاره های جگر آقا درون طشت است ..ای وای برادم ….ای وای حسنم …..اینجا حضرت زینب (س) خودش طشت آورد ؛ ولی یک جا برایش طشت آوردند . طشت طلا سر بریده ی برادر ….مجلس یزید …مجلس نامحرمان …چوب خیزران ….
از دو طشت آمد صدای شورو شین
گاهی از طشت حسن ؛ گاه از حسین
برسر آن طشت قاسم سینه چاک
عابدین در شام بود از غم هلاک
گرزلبهای حسن خون میچکید
خورده لبهای حسین چوب یزید
تکیه بردوش حسین زد مجتبی
بود بالین حسین خاک کربلا
@majmaozakerine
*********************