eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
یا امام کاظم(ع) دیریست که محبوسم ومحصور وگرفتار آزرده شده روح من وتن شده بیمار دور از همه خویشانم ودر اوج غریبی دشمن ز ره کین زندم لطمه وآزار روز وشب من شد سپری بین سیه چال باشد غل وزنجیر مرا محرم اسرار دیریست ندیدم مه وخورشید وستاره جرمم بود هستم پسر حیدر کرار دلتنگ شدم بهر همه اهل وعیالم ای کاش میسر شودم لحظه ی دیدار بر جان ودلم زهر جفا ریخته آتش یا رب علی ام را برسان بر سر بیمار می پیچم ومی نالم وفریاد رسی نیست شادم که مرا راه شهادت شده هموار ازبعد شهادت مرا باز جفا هست نعشم بگذارند همی بر سر بازار باشد دم آخر سرمن دامن زهراست گرید زبرایم به جنان احمد مختار اسماعیل تقوایی
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر بس کن یهود زاده ،حرم را بهم نریز هربار، خلوتِ سحرم را بهم نریز من پا به سِن شدم سرِ زنجیر را نکش با هر تکان ِ ضربه پرم را بهم نریز هراستخوانِ لِه شده بد جوش میخورد ارثیه هایِ پشتِ درم را بهم نریز من هم شبیهِ مادرِ خود گیر کرده ام ترکیبِ جسمِ مختصرم را بهم نریز نامرد نامِ فاطمه را بی وضو مبر با حرف هایِ بد جگرم را بهم نریز مویِ سپیدِ من شده بازیِ دستِ تو با ضربه ، هالة قمرم را بهم نریز بردار پایِ نحسِ خودت را ز صورتم تصویرهایِ چشمِ ترم را بهم نریز گودال هم، نهیب زد عمه،برو سنان این کشتة بدون سرم را بهم نریز با نیزه ات عزیز ِ مرا زیرو رو نکن بس کن حرام زاده حرم را بهم نریز بر اسبهایِ تازه نفس گفت دختری بانعلِ تازه ات پدرم را بهم نریز فریاد زد رباب برو حرمله برو با نیزه تربت پسرم را بهم نریز
ابن جعفرعلیه السلام 🔹 به زندان پیرمردی دستِ بسته سرش راسندی شاهک شكسته اگرچه سر به‌ زیر... لیکن سرافراز به زندان بلا از پا نشسته به ظاهر،گراسیر ظالمان است شده اوزین اسارتها خجسته نداردباک ازاین مردک پست خطرها درکمین اونشسته به روی صورتش شلاق میخورد که ساق پای اوازهم گسسته 📝 # شاعر غلامی_(مجنون کرمانشاهی) 👉
بسم الله الرحمن الرحیم ابن جعفر قلم بنویس تقدیر ی دراین عالم این چنین افتاد کسی که صاحب عرش است، ای وای بر زمین افتاد خدا یا ساق پاهایش چراینگونه بشکسته که حتی اشک ازآن دیدۀ روح‌الامین افتاد به زندان ‌خواست از رخسارۀ خود پرده بردارد که ناگه تازیانه برسر وبر آستین افتاد زمین افتاده دلداری که او معشوق عالم بود به زندان یوسفی دردست نامرد اینچنین افتاد نمیدانم چه رخ داده ، که دستی میرودبالا به ضرب تازیان دیدم که آن حق‌الیقین افتاد به جز عشق تو در اینپهنۀ تاریخ عشقی نیست که بر انگشتر پیغمبران نقش نگین افتاد به جز تو نیست دستاویز محکم در دل طوفان دراین زندان دردآور ببین حبل‌المتین افتاد مرا تا آن سیه چال غمت راهی کن و بگذار که بعد از ناله های تو غمی بر ما چنین افتاد بیا در بیت‌بیت شعرهایم دستگیری کن ازآن ضرب لگدآقاتن تو برزمین افتاد مزن سندی ملعون بر، سر وروی حبیب ما به زندان ناگهان پور امیرالمؤمنین افتاد شاعر- آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم ‌الله الرحمن الرحیم موسی ابن جعفر _س_شهادت بین گودالی به زندان ،مقتلم تحریر شد غربت موسی ابن جعفر یک به یک تفسیر شد من غریبم درمیان این همه دیواره ها ماجرای غربت من بود عالم گیر شد درمیان این سیه چاله ، شدم مدفون خاک تازه خواب اذیت وآزاره من تعبیر شد پینه هایِ لایِ انگشتانِ من را دیده ای ؟ ای دل آرامم کجایی چونکه بابت پیر شد در میان این لباس کهنه در زندان غم ماجرای رفتن من مثل یک تصویر شد من غریبم که به زیر دست و پا افتاده ام مثل آیینه تنم پاشیده و تکثیر شد بین گودال سیه من رابه شلاقی زدند کف زد ندو این صدای ناله بی تاثیر شد پیکر من زیر ضرب تازیان وا شد زهم پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد بُرده او عمامه وسجاده از زیرم کشید وای گیسویم اسیرِ پنجه ی تقدیر شد آنقدر زدتاکه افتادم به زیر دست وپا خواستم دستم بگیرم زیرِ این سر دیر شد میروم بارفتنم راحت ازاین زندان شوم دختر تازه جوانم درعزایم پیر شد شاعر غلامی_(مجنون کرمانشاهی) 👉
بسم ‌الله الرحمن الرحیم موسی ابن جعفر _س_شهادت به دیدن پدرت آی ، كه ديدنش سخت است به آن امید يقيننا بريدنش سخت است تني كه پابشود پاكشيدنش سخت است صداي ناله بابت شنيدنش سخت است اگرچه سخت تنت را ولي کتک میخورد به جرم دوستی بر علي کتک میخورد رسیدمردک وبرتوچه تيغ مي زد به روی پیکره تو نارفيق مي زد و بوسه گاهِ تنت را دقيق می زد عميق ضربه زده پس عميق مي زد پرنده ای كه چنین بال را به هم زده است صداي اوست که گودال را به هم زده است بیارضابنگر، لحظه هاي اخر را خدا بخير كند حالت مضطر را يكي بگيرد از آن دور چشم مادر را به تازیانه کبودکرده مردکی سر را به روی خاک زلف كمند است ساعتي ديگر تنی به خون چه بلند است ساعتي ديگر زدندبرتنش آنقدر که سرش افتاد به ضربه های مداوم پیکرش افتاد کبوتربشکسته پری ،پرش افتاد شروع کار قتال ازدل آخرش افتاد فتاده دروسط این سیاه چاله کسی دگرنمانده خدایا زدلبرم نفسی سیاه چاله نگر ، بوی سیب می آید که مادری به کنار حبیب می آید نوای ناله ی زهرا عجیب می آید که آخرین پسرش عنقریب می آید به روی تخته چوبی بود تن مولا به روی دست غلامان تنی شده پیدا شاعر غلامی_(مجنون کرمانشاهی) 👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_606465024466092036.amr
94.7K
شهادت .آقاموسی ابن جعفر.. _______________ فرش عزای مجلست.بال ملاعک خداست موسی ابن جعفرعشق تو.تو دل بچه شیعه هاست هرکی یه پرچم میکوبه.میگه عزای دلبره این همه آه وناله ها.برا موسی ابن جعفره غریب آقا..2.. ==================== دل پره نواشده.خادم این عزاشده ماذنه های شهرمون.حی علی العزاشده بساط روضه خونی .موسی ابن جعفرشدبپا توخونه هاوهییتا.واسه آقاشده عزا غریب آقا..2.. ==================== میگن که بازهرجفا.میون زندون بل توبیگناه شدی اسیر.به دستای یه بی حیا شبا توروکتک میزد.روزا تورولگدمیزد سیلی توصورتت میزد.اون بی حیاچه بدمیزد غریب آقا..2.. شعروسبک..📕 آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ==================== (مجنون..ازکرمانشاهی
4_606465024466092037.amr
100.1K
شهادت .آقاموسی ابن جعفر.. _______________ گوش کنیدیاایهاالناس.اومده عزای دلبر دل آسمون گرفته.برای موسی ابن جعفر پرچم سیاهت آقا.واسه ماشکوه عشقه مصیبتهای توآقا.مثل سلطان دمشقه سیدی موسی ابن جعفر..ع..3 ==================== سره سفره ی توآقا.چه شبایی که نشستیم به ضریح کاظمینت.عمریه دلا روبستیم تا ابدقبله ی عالم.ضریته موسی ابن جعفر همه ی دنیابدونه.قبله ام تویی تو دلبر سیدی موسی ابن جعفر..3.. ==================== امشبی بیاتو ایدل.به عزاخانه ی حیدر به سروسینه بزن تو.برای موسی ابن جعفر.ع اسم زیبای توآقا .روی هرلبی نشسته دل (مجنون)بخداوند.دل چشمای تو بسته سیدی موسی ابن جعفر..3.. شعروسبک..📕 آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ====================
4_580933698749202598.amr
92.6K
🔴🔴تک شور.. بسیار زیبا..۸… ⬛⬛شهادت باب الحوائج . آقاموسی ابن جعفر..عليه السلام.. _______________ ای پادشاه کاظمین.مددحضرت کاظم تنها امیده عالمین.مددحضرت کاظم ساکمو بستمو دارم.سوی حرم میشم عازم دارم میام زیارتت.مددحضرت کاظم مدد باب الحوائج۲… ==================== هستم گدای کویت ای.تنهاهمای هفتم مراکن زائرحرم.درشهرمشهدوقم مارا اصالتي نبود.دادي تو آبرو به ما عمري بپای نام تو.درحرمت گشتم گدا مددموسی ابن جعفر…۲ ==================== توکاظمین اگه بپاس.دوتاگنبده زیبا یکیش مال جواده.یکی شم مال موسی کلی سره کوی توام.ای پسرفاطمه هرروزوشب اسم تورو.دارم به لبهازمزمه مدد باب الحوائج..۲.. ________________ شعروسبک..📕 آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ====================
4_580933698749202597.amr
99.9K
🔴🔴سبك واحدسنگین.. بسیار زیبا..10.. ⬛⬛شهادت باب الحوائج . آقاموسی ابن جعفر..عليه السلام.. ___________________ ذکرلبِ من.روزوشب حرم باب الحوائج.توبده پرم روبه توآقا.کردم اقتدا دل به غم توگشته مبتلا پوره صادق مددی .عشق عاشق مددی …کاظم آل علی..۲ ==================== سجودعشقم.روی کاظمه مناومروم.کوی کاظمه جهان ندارد خورشیده دگر نور زمین از.روی کاظمه یاره گلعذاره من ای دل و دلداره من ……کاظم آل علی...۲ ==================== ملک وملک. شد مات ِروي تو فلظ وفلك شد.محوكوي تو چرخش گردون.دوره سره تو گشته دوعالم.مست بوی تو شده ام برتوغلام برتودارم من سلام …کاظم آل علی۲ ------------------------------------------------- ببین ازعشقت .دارم نشونه الهی عمرم .بی تونمونه موسی ابن جعفر.توشاه ِمنی توروشنیِ.اين راهِ مني من گدای کاظمم .به فدای کاظمم …کاظم آل علی۲ شعروسبک..📕 آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ====================
درچاله ای مخوف به زندان فتاده ای شلاق برسروبدنت بی هوا نشست مقتل نوشته ساق دوپای توخردشد شلاق آمدوبه روی دست وپا نشست مقتل نوشته بین سیه چال بوده ای آن درد مشت روی سرت تا کجا نشست مردک رسیدو پهلوی توبالگدشکست حتمالگدبه پهلوی تو بی هوا نشست آقاتمام پیکره توغرق خون شده برصورت توسیلی آن بی حیانشست آن بی حیا که دست به گیسوی تو زده باضرب تازیانه به جسم شمانشست مقتل نوشته پای شریفت شکسته شد هردم به ساق پای توشلاق ها نشست افطاره روزه ات همه شب .تازیانه بود بغضی غریب در دل بی همنوانشست بازهره کینه عاقبت ازپانشسته ای برگوشه ی لبان تو زهرجفا نشست