#امام_زمان_عج_مناجات؛ بهمناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
عمری مرا تو بیشتر از من دعا کردی
من معصیت کردم ولیکن تو حیا کردی
دادی جوابم را تو بیچونوچرا اما
چونوچرا کردم مرا وقتی صدا کردی
ای وای از آن نیمهشبهایی که آقاجان
من خواب بودم تو به حالم گریهها کردی
من که همیشه جای مرهم، دردِ تو بودم
ماندم برای چه تو دردم را دوا کردی
دورت بگردم من، فقط بین رفیقانم_
حق رفاقت را تو جانانه ادا کردی
از یاد بُردم عزت من از کجا بوده
از بس به این سائل عطای بی ریا کردی
غم نیست گر بستهست بر رویم همه درها
وقتی درِ رحمت به روی من، تو وا کردی
**
آقا دعا کن زنده باشم من ببینم که
تو در مدینه چار تا جنت بنا کردی
جانم فدای سُفرهی اُم البنینی که
هر صبحِ شنبه در مدینه تو بهپا کردی
✍ #محمدحسین_رحیمیان
۰🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🏴#امام_زمان_عج
🏴#غروب_جمعه
🎤مداح :حاج محمد علی قاسمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای گمشده مردم عالم
به کجایی... !؟
ما ریزه خوریم و
تو ولی نعمت مایی
هر جمعه که آید
به امیدم که بیایی
ای گمشده مردم عالم به کجایی
ما ریزه خوریم و تو ولی نعمت مایی
هر جمعه که آید به امیدم که بیایی
آقا به کجایی، مولا به کجایی؟
تو همره خو قافله در قافله داری
در سلسله ذولف، دو سر سلسل داری
دانم که تو از منتظرانت گله داری
سوگند به اشکی که تو در نافله داری
گر چه پیمان را شکستم، بر سر پیمانه ام
با همه بد عهدی ام، آن عاشق دیوانه ام
گر به ظاهر دورم از درگاه تو ای نازنین
بازهم مشتاق روی دلکش جانانه ام
از درمیخانه ات ای شاهدخوبان مران
با همه عصیان همان دردی کش میخانه ام
پرده بردار از رخ زیباکه مشتاق تو ام
آن رخ زیبا ندیده، واله و دیوانه ام
پادشاه جودی و ما بنده درگاه تو
منتظر بردرگهت، زان بخشش شاهانه ام
در میان بحر هجران غوطه ور گشتم ولی
باز هم در جستجوی گوهر دردانه ام
همچون من هرگز نباشد بر درت پیمان شکن
لیک با الطاف غیراز تو، شها! بیگانه ام
چون که لطف توست تنها ضامن رسوایی ام
ور نه آن گردم که افشان در دل ویرانه ام
انتظارت بیش از حد شد، تحمل تابه کی؟
آفتابا بهر دیدار رخت پروانه ام
واله و «شیدا » و مستم لیک، محتاج توام
یک نظر بر من نما، ای عارف فرزانه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
#سالروز_تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#زمینه
شاعرونغمهپرداز #حمید_رمی
ما داریم سؤال؛ پاسخ با کیه
تا کی تُو بقیع؛ قبرا خاکیه
ما داریم گله؛ از این روزگار
رو این قبرا نیست؛ یه سنگ مزار
غربت بیحدّه؛ غم بیاندازه
کی واسه آقام؛ گنبد میسازه
غریب یعنی حسن؛ ایوای
غریبه در وطن؛ ایوای
غریبه مثل اون روز که
مادرشو زدن؛ ای وای
غریب امام حسن ای واای😭
➖➖➖➖➖➖
کاش هیچ مادری. روضه خون نشه
زهرا هی میگه. بچم تشنشه
این پاره جگر قلب مصطفی
هرچی میکشی از تشت طلاست
بچم تنها نیست پیشش میمونم
آروم باش مادر دردت بجونم
مادرت اومده ای وای
چی سرت اومده ای وای
تشت پرازخون بردار
آخه خواهرت اومده
غریب امام حسن ای واای😭
📝خادمه اهل بیت
التماس دعا
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
السلام ای پسر حیدر کرّار حسین...
ای امید دل هر عبد گرفتار حسین...
دل ندادیم به دست کسی اما دل ما
نمک عشق تو را گشته خریدار حسین....
جان زهرا قسمت می دهم ای خون خدا
دستگیری کن از این عبد گنهکار حسین...
به تمنای وصل تو دل از کف دادم
شده ام راهی هر کوچه و بازار حسین....
مثل مسلم من اگر جان بدهم در ره تو
بر سر دارالاماره بزنم جار حسین....
پنجم شوال
سفیر ابی عبدالله وارد کوفه شد
۱۸ هزار نفر باهاش بیعت کردند
بلافاصله نامه نوشت به امام زمانش
آقا جان اینها با من بیعت کردند
شما آماده شو
سعید بن عبدالله حنفی
نامهها رو آورد محضر ابی عبدالله
ابی عبدالله دستهای از این نامهها رو که نگاه کرد
فرمود سعید نویسنده این نامهها کیا هستند
گفت
عمر بن سعد
حَجّار بنِ اَبجَر
عَمرو بن حَجّاج زُبِیدِی
شَبَث بن رِبعِی
فَصَلَّیٰ رِکعَتَین
دو رکعت ابی عبدالله بین رکن و مقام نماز خواند
سجده کرد
اینا فقط نوشته بودند
درختهامون ثمره داده
رودخونههامون پر از آبه
حسین بلند شو بیا...
هیچ اعتقادی از امامت ابی عبدالله در نامهها نبود
اما نامه دیگهای به دست ابی عبدالله دادند
نامه ی حبیب بود
مسلم بود
سلیمان بود
رُفاعه بود
مُسَیِّب بن نَجبِه بود
نوشته بودند زیر این آسمان
امامی غیر از تو، ما نداریم
آقا جان اگه بیایی
تا خود شام و دولت شام
در معیت تو میریم
پرچم طاغوت رو سرنگون میکنیم
مثل مسلم من اگر جان بدهم در ره تو
بر سر دارالاماره بزنم جار حسین....
شکرُ لِله دلم دل به شما داد حسین...
دستگیر همه ای ، خانه ات آباد حسین...
من که یک عمر شدم بی سر و سامان شما
بوده ام هر نفسی ، دست به دامان شما
رحمت خاص خدا بر پدرم باد که او
راهی ام کرد سر سفره ی احسان شما
بوی پیراهنتان برده مرا کرب و بلا
ای فدای حرم و گنبد و ایوان شما
خوش به حال اون نوکری که اینجوریه
خواستم آب بنوشم ، نفسم بند آمد
به خدا سوخت دلم از لب عطشان شما
خواب دیدم که سر نیزه تو را می بردند
دل پریشان شدم از زلف پریشان شما
نامه دادند بیا کوفه ، ولی کوفه نیا
جان عباس ، حسین بن علی کوفه نیا
آفرین به تو
اومد خدمت پیغمبر
یا رسول الله أَتُحِبُّ عَقیلا
عقیل رو دوست دارید یا نه
فرمود آری
عقیل رو به دو جهت دوست دارم
حُبّاً لَه
یکی برا خودش
وَ لِحُبّ ابی طالب لَه
دوم اینکه بابات عقیل رو دوست داشت
منم به محبت ابیطالب ،عقیل رو دوست دارم
فرمود علی جان
خدا به این عقیل پسری میده
إنَّ وَلَدَه لَمَقتولٌ فی محَبَّةِ وَلَدِک َ
در راه محبت حسینت کشته میشه
تَدمَعُ عَلَیهِ عُیونُ المُؤمنین
به به
چشمهای مسلمین برا مسلم گریه میکنه
حقش رو ادا کن
ان شاء الله بریم مسجد کوفه
همون جایی که ۸۴ زن و بچه رو آوردند
دستهاشون رو با طناب بسته بودند
بریم زاویه مسجد کوفه حرم مسلم بن عقیل ...
کوفه با نیت تو فاصله دارد برگرد
دلم از مردم اینجا گله دارد برگرد
رسم اینجاست عزادار شوی ، می خندند
کوچه هاشان به سرش هلهله دارد برگرد
تا همه ی آل عبا را به اسارت ببرند
شمر در دست خودش سلسله دارد برگرد
تا نبینی که رقیه به بیابان بلا
کف پایش چقدر آبله دارد برگرد
سر سیلی زدن طفل تو ، این زجر لعین
حرفها با شبث و حرمله دارد برگرد
فقط یه اشاره کنم
سر مطهرش را از بدن جدا کردند
بدن رو از بالای دارالاماره به زمین پرتاب کردند
بچهها به پاهایش طناب بستند
بدن رو توی کوچهها میگردوندند
آخرم آوردند بازار قصابها، معکوس دار زدند
یعنی این بدن اصلاً احترام نداره
سر بریدهاش هم فرستادند دروازه شام ، آویزان کردند
نوشتهاند چند روز گذشت
زن هانی بن عروه ، نیمه شب مخفیانه آمد ، این دو بدن رو با هم دفن کرد ،
چی میخوام بگم
لا یوم کیومِک یا ابا عبدالله
به خدا اگه رباب رو هم به اسیری نمیبردند
بدن ابی عبدالله رو دفن میکرد....
حسین....
====================