#سبک_مناجات
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مانند ابری که نمِ باران ندارد
مَن؛ خشکسالیِ دلم پایان ندارد
دیروز خیلی گریهکردن را بلد بود
چشمم توانِ قبل را الآن ندارد
من با فراقَت دائماً سرگرم هستم
این بینوا کاری به این و آن ندارد
دست از سر من برنمیدارد غمِ تو
داغت رهایَم میکند؟!..، امکان ندارد!
بیماری عُشّاق، زخمی لاعلاج است
دردی که هرگز نسخهی درمان ندارد
عُمر زلیخا پای یوسف رفت بر باد
عاشق شدن جز باختن تاوان ندارد
راهِ وصالِ یار دشوار است قطعاً
این مقصد اصلاً جادهای آسان ندارد
من مطمئن هستم که نان شُبهه خورده
هرکس به برگشتِ تو اطمینان ندارد
هر بار بد کردیم..، تو گردن گرفتی
اما به لطف تو کسی اذعان ندارد
باید برای این همه اندوهِ تو مُرد
باید برایت مُرد..، دور از جان ندارد!
دارد اَجَل سر میرسد..، پس کِی میایی!
چشم انتظارت فرصتی چندان ندارد
محتاج آغوش توأم..، من را بغل کن
فرزند، بی بابا سر و سامان ندارد
جانِ همان پهلوشکسته..، زود برگرد
جانِ گلی که روح در گلدان ندارد
طوری لگد زد..، میخ در پهلو فرو رفت...
نامردِ بیغیرت مگر وجدان ندارد!
در اوج تنهایی، صدف از دُر جدا شد
مادر به غیر از فِضّه پشتیبان ندارد
*شاعر: #بردیا_محمدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
📋 اگرچه شمع وجود تو گرم سوختن است
#سبک_روضه/ *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگرچه شمع وجود تو گرم سوختن است
بخند..، خندهی تو التیام دردِ من است
منم، عمیقترین زخمِ پایدار؛ علی
منم، غریبترین مردِ روزگار؛ علی
پُر است غربت من از همین تَجَلّیها
چِقَدر بیمَحَلی دیدم از مَحَلّیها
به رغمِ بیرَمَقی، عزمِ همکلامی کن
تو لااقل به منِ مرتضی سلامی کن
دلیل شادی من! همنشین غم شدهای
شبیه پیرزنِ سالخورده خم شدهای
مرا به ماتم دستاسها دچار نکن
خودم برای تو نان میپَزَم..،تو کار نکن
تنورِ گرم ، برای پرت خطر دارد
برای سوخته هر شعلهای ضرر دارد
شکوه کاخ امیدش خراب شد حیدر
تو آب رفتهای..، از شرم آب شد حیدر
غروب آمد و خورشیدوار دور شدی
رشیده بودی و یک دفعه جمع و جور شدی
بیا به خواهش من گوش کن..، بلند نشو
به التماس حسن گوش کن...، بلند نشو
هنوز چشم حسن مثل ابر میبارد
هنوز تکّهی آن گوشواره را دارد
میان کوچه..، همین اوج ماجرایش بود:
تمام صورت تو نصفِ دستهایش بود
چه ضربهای به تو زد آن حرامزادهی پست
سه ماه رد شده امّا هنوز رَدَّش هست
سه ماه میشود این صحن، بیرواق شده
سه ماه میشود این خانه، بیچراغ شده
ببخش فاطمه جان..، پشت در تک افتادی
تمام هستی خود را برای من دادی
یکی نگفت به دیوار..، بیپناهی تو
یکی نگفت به مسمار..، پابهماهی تو
شکست آینهات..، سنگ شد مصممتر
اشاره کرد به قنفذ..، مغیره! محکمتر
حریمِ سبز تو را باغ یاس خواهم کرد
برای ماندن تو التماس خواهم کرد
*شاعر: #بردیا_محمدی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
📋 زهرای حیدر بعد تو دنیا نمیسازه به ما دنیای حیدر
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_حضرت_رقیه (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زهرای حیدر! بعد تو دنیا نمیسازه به ما دنیای حیدر
زهرای حیدر! حرف رفتن میزنی میلرزه دست و پای حیدر
زهرای حیدر! روی زخمای تن تو مرهم از اشکم گذاشتم
شرمندهم آخه تو برام سنگ تموم گذاشتی و من کم گذاشتم
زهرای حیدر
حلالم کن حیدر نیومد
میزدنت کاری ز دستم بر نیومد
همسایهها دیدن صداشون در نیومد
حلالم کن...
یا اهل العالم! این شبا بگین بلند گریه کنه هرکی میتونه
آماده باشین! امشب و امام حسن میخواد یکم روضه بخونه!!!
ای داد بی داد؛ سن و سالی که نداشتم مادرم توو کوچه افتاد
ای داد بی داد؛ هر دفعه یادش میافتم میزنم با گریه فریاد
حلالم کن مادر افتادی دیدم
من هرچی قد بلندی کردم نرسیدم
در اومد از اونموقع موهای سفیدم
حلالم کن...
سادات مجلس! خیلی شرمندم آخه باید بگم زهرا رو بد زد
مقتل نوشته، پیشِ چشمای حسن به مادر شما لگد زد
از این به بعدش، من نمیتونم دیگه این روضه رو بدم ادامه
ای گریه کناها حرف آخرم یه خط روضه گریز به شهر شامِ
دلِ شب توو صحرا کمک نداره
نامرد نزن! سه ساله که کتک نداره
اونکه دیگه قبالهی فدک نداره
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
با نوای حاج سیدرضا نریمانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
حالت بده شبیه زندگیم
یعنی میشه بازم مثِ قدیم
دردامونو برای هم بگیم
من از حال پریشون حسن حالتو میفهمم
من از صدای لرزون حسن حالتو میفهمم
من از چشای گریون حسین حالتو میفهمم
من از لبای بیجون حسین حالتو میفهمم
چند ماهه، موهای زینبت شونه نخورده
چند ماهه، نفس تو به این خونه نخورده
حالم بده شبیه آسمون
بارون زده توو چشم هردومون
زهرا بیا! کنار من بمون
تو از نگاه بیقرار من حالمو میفهمی
تو از خاکِ رو ذوالفقار من حالمو میفهمی
تو از سلام گریهدار من حالمو میفهمی
تو که رد میشی از کنار من حالمو میفهمی
چند ماهه، موهای زینبت شونه نخورده
چند ماهه، نفس تو به این خونه نخورده
شاعر : #محمد_اسدالهی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:ابوالقاسم غفاری
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اي اهل عالم شد جدا فاطمه ي زهرا ، فاطمه زهرا
قلب رسول خاتم است محزون ازين غوغا ، محزون ازين غوغا
شد كشته زهرا ام ابيها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زان ضربت عدوان كه در پهلوی او افتاد
پهلوی او بشکست و محسن طفل او جان داد
شد کشته زهرا ام ابیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آنکه به مولامان علی همچون نگین است
اینک ز دنیا رفته و پرپر ز کین است
شد کشته زهرا ام ابیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اولاد او امشب همه تنها ترینند
مولی حسن مولی حسین امشب حزینند
کلثوم و زینب از دو دیده خون بریزند
از غربت زهرا همه ماتم بگیرند
شد کشته زهرا ام ابیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تنها ترین فرزند پیغمبر فدا شد
یکدانه و تنها گهر از ما جدا شد
او شد فدای مذهب و آیین اسلام
زهرا شهید راه قران و خدا شد
شد کشته زهرا ام ابیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
در عالم امکان عزادار است و یکسر
آقا امام مهدی است گریان و مظطر
در ماتم مادر کند دیده ی خود تر
مادر فتاده برزمین خونین شده در
شد کشته زهرا ام ابیها
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین