eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
376 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی جواد مقدم ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی، کربلایی مجید آقا جانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ میشویمت ای همسرم با اشک چشمانم تو را در این دل شب میروی از خانه ام زهرا کجا اسما بریز آب روان اما کمی آهسته تر از کینه ی دشمن شده زهرای من بشکسته پر بر پیکرِ از،گل نازک او مانده نشانه،از تازیانه آخر گرفت از،من فاطمه را دست زمانه،با هر بهانه خدانگهدار زهرای حیدر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بر روی دیوار از غمت سر میگذارد حیدرت آندم که دستش میرسد بر زخم روی پیکرت بر صورت نیلیِ تو میگریَد آن خیبر شکن خواهد شد او با خبر از کوچه و آن راز حسن بر صورت از،سیلی کبودت دستش رسیده،اشکش چکیده آن باغبان که،گل را ندیده حالا که دیده،رنگش پریده خدانگهدار زهرای حیدر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من میبرم جسم تورا از آشیانه نیمه شب در زیر تابوتت علی جانش دگر آید به لب زینب ندارد طاقتی در زیر تابوت دیده ام چند قطره خون تازه ایی می آید و خون شد دلم پهلو شکسته،قامت خمیده آید به صحرا،در بین اعدا بر روی نیزه،رأس حسینش بر سر زند او،با درد بازو خدانگهدار زهرای حیدر @majmazakerinee
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی محمد حسین حدادیان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بستم سرت رو گوشه ی خونه گذاشتم بسترت رو حالی که داری دیگه میخوای فضه رو تنها بذاری بعد تو هر روز تاریکه کرده بود دنیا کاری که روز خوش دیگه نبینی تو چی سرت اومد من دیدم زیر در بودی میشنیدم ناله ی فضه خذینی تو تازه شد دردم دیدم اما هر چی دیدم زود جمعش کردم گفتم آخر نیست میخ و از سینه کشیدن کار حیدر نیست هیچ جا اشکم این چنین در نیومد کاری از دست کسی بر نیومد صدای نالشو آخر شنیدم میخ در همین جوری در نیومد یارالی خانوم یارالی خانوم یارالی یارالی یارالی خانوم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ همراه مسمار وقتی در وا شد نشستی کنج دیوار وای از حسودی کاشکی اون لحظه تو پشت در نبودی در مگه با تو لج بوده آخ نوک مسمار کج بوده وقتی از سینت در آوردم نجاتت شد نا ممکن در شکست گفتی آی محسن کاشکی من اون لحظه میمردم تا در و هل داد من زنم فهمیدم اونجا محسنت افتاد ضربه ممتد بود اون که فهمید پا به ماهی زد چقدر بد بود قدم قدم بی اراده تا دم در اومدم نرسیده بی هوا لگد زدم یارالی خانوم یارالی خانوم یارالی یارالی یارالی خانوم @majmazakerinee
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:حسین ایمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ با آه و ناله‌ت دلم رو می‌کَنی آتیش به قلبِ حسینم می‌زنی می‌گی برایِ من از غسل و کفن از تشنگی و لبِ حسینِ من غنیمته‌‌ این لحظه‌ها بیا بریم کرب‌وبلا زهرایِ من زهرایِ من /۴/ دردِ من و تو غمِ آب و لبه غمِ‌ فراقِ حسین و زینبه پیشِ چشامون میونِ قتلگاه حسینِ تشنه می‌زنه دست‌وپا آتیشِ در بی‌انتهاست شعله‌ش میونِ خیمه‌هاست زهرایِ من زهرایِ من /۴/ چشمایِ تار وُ گرفته‌ت فاطمه واسه‌م می‌خونه روضه‌یِ علقمه چشمایِ عبّاس مثِه چشمایِ یاس دنبالِ راهِ نجاتِ بچّه‌هاست‌ دستی که بر رویت نشست در علقمه انداخت دست زهرایِ من  زهرایِ من /۴/ آشفته کردی منو زهرایِ من گفتی برام از لبِ سقّایِ من گفتی برام از امید و مشکِ آب از تشنگی و لبِ طفلِ رباب وای از دلِ زار و حزین‌‌ وای از تو و اُمُّ‌البنین زهرایِ من  زهرایِ من /۴/