۳۵
(حضرت زهرا س)
(۸بعد از شهادت)
ای گل احمد نشان
اشکم از داغت روان
رفتی سوی طاها،حیدر شده تنها
کنار قبر تو،با تو کنم نجوا
ای گل پیغمبر
خون شد دل حیدر
با دو چشم خونفشان
سوی قبرت من روان
بعد تو یا زهرا،سر در گریبانم
به یاد تو هستم،با چشم گریانم
ای گل پیغمبر
خون شد دل حیدر
خانه ام بزم عزاست
بانوی خانه کجاست
ای آفتاب من،گوهر ناب من
بی تو دگر کم شد،توان و تاب من
ای گل پیغمبر
خون شد دل حیدر
بی تو گردیدم غریب
بی شکیبم بی شکیب
بنگر به حال من،شهیده ی حیدر
گریان تو باشد،دو دیده ی حیدر
ای گل پیغمبر
خون شد دل حیدر
گشته کار مرتضی
گریه های بی صدا
بی تو بود زهرا،جان علی بر لب
همچون حسین تو،شد خونجگر زینب
ای گل پیغمبر
خون شد دل حیدر
قامتم را غم شکست
همسرت از پا نشست
راحت شدی زهرا،دیگر تو از غم ها
اما علی گشته،بی فاطمه تنها
ای گل پیغمبر
خون شد دل حیدر
#رضا_یعقوبیان
#سبک_با_نوای_کاروان
#حضرت_زهرا_س
۳۷
(حضرت زهرا س)
(۸بعد از شهادت)
تو رفتی و علی شده خونجگر
داغ تو بر قلب علی زد شرر
شدی آرام جان
بر نبی میهمان
فاطمه جانم۲
بعد از تو ای یار شهیده ی من
ریزد سرشک غم ز دیده ی من
مهر تو در دلم
داغ تو مشکلم
فاطمه جانم۲
بعد از تو خانه گشته غرق محن
خون گریه می کند برایت حسن
حسین بی شکیب است
گریه اش عجیب است
فاطمه جانم۲
تو رفتی و زینب تو غمین است
حسن کنار قبر تو حزین است
کنار نور عین
کند گریه حسین
فاطمه جانم۲
جان علی شود فدای صبرت
خون گریه می کنم کنار قبرت
آمدم کنارت
منم بی قرارت
فاطمه جانم۲
از غربت تو خون شده دل من
داغت شرر زده به حاصل من
نوجوان همسرم
لاله ی پرپرم
فاطمه جانم۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_ناظم
#حضرت_زهرا_س
دستان علی ز کینه بسته است بیا
از دست غم زمانه خسته است بیا
حالا که شده روضه ی زهرا... برگرد
حالا که دل حسن شکسته است بیا
😭😭😭
#سید_مجتبی_شجاع
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
باز هم دارد صدای گریه بالا می رود
امشب از بیت علی آرایه بالا می رود
در میان گریه ها «الجارُ ثُمَّ الدّارُ» گفت
در جوابش دادِ هر همسایه بالا می رود!
عاملان شرع و قرآن کور و کر بودند چون
پشت در دارد صدای آیه بالا می رود
هر شبانه روز ماهی بود و زهرا آب شد
پس چرا هِی طول هر ثانیه بالا می رود؟!
حرف پیغمبر به یاد حیدر افتاد و چه دید؟
لحظه لحظه ارزش این هدیه بالا می رود
وقت غسل فاطمه لرزید دست حیدر و
آه ، دیگر شدت مرثیه بالا می رود😭
#فرید_افشاری
#فاطمیه
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دیروز بود انگار عشقت در گلم رفت
گفتی علی!غمهای عالم از دلم رفت..
دیروز بود انگار با تو پا گرفتم
خندیدی و آرام دستت را گرفتم
دیروز بود انگار شب را کور کردیم
یک خانه کوچک به زحمت جور کردیم
دیروز بود انگار رونق داشت باغم
با بودن تو غم نمیامد سراغم
دیروز بود انگار گل با شمع بودیم
شبها سر یک سفره باهم جمع بودیم
دیروز بود انگار دنیا کام من بود
در شهر عنوانم علی صف شکن بود
دیروز بود انگار دادم این خبر را
گفتم که زهرا هست بفروشم سپر را
دیروز بود انگار فکرم ماندنت بود
زیباترین اوقات من نان پختنت بود
دیروز بود انگار با شور جوانی
می ایستادی تا نماز شب بخوانی
امروز اما غم گرفته خانه ام را
سر درد اذیت میکند ریحانه ام را
امروز اما هر نمازش بی قنوت است
هرچیز میگویم جواب او سکوت است
امروز اما راه من بن بست خورده
بانوی من سیلی ز مردی پست خورده
امروز اما بخت حیدر واژگون است
هرجای بستر را که میبینیم خون است
امروز اما سوخت مغز استخوانم
با من وصیت کرد بانوی جوانم
امروز اما غم دلم را زیرو رو کرد
از حال زهرایم مغیره پرس و جو کرد
امروز اما کوثر من در مدینه
زخم عمیق میخ در دارد به سینه
امروز اما خاک شسته جامه ام را
گم کرده ام در کوچه ها عمامه ام را..
امروز اما سر به زیر شهر هستم
دنیا بدان من با تو دیگر قهر هستم
امروز اما داغ زد بر روی داغم
فرمود وای از کشته ی خاک عراقم..
گفتم حسین دیدم دو چشمان ترش را
فرمود میبرند لب تشنه سرش را
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#فاطمیه
#سید_پوریا_هاشمی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
امشب همهی فرشته ها میگریند
شمس و قمر و ارض و سما میگریند
از بغصِ گلوی هر چه هستی پیداست
در سوگِ حضرت زهرا(س) میگریند!
#شام_غریبان🥀
#ایام_فاطمیه🥀
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین