📖 تقویم شیعه❄️
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۰۷ دی ۱۴۰۳
میلادی: Friday - 27 December 2024
قمری: الجمعة، 25 جماد ثاني 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليه لسّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️4 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
🌺5 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
▪️7 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
🌺14 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام
🌺17 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
581.2K
بنام یگانه منجی عالم ✨
مدح و مناجات با آقا امام زمان (ع)
سروده از ✍شاعر و مداح اهل بیت خادمه راحیل قدسی
سبک شعر امام رضا ع ای صفای قلب
اجرا از ذاکر اهل بیت آقای قربانی
ای امید قلب زارم ؛ یابن الزهرا یابن طاها
من دعایت میکنم با چشم تارم ؛ یابن الزهرا یابن طاها
چون شکیبی چون حبیبی ؛ یابن الزهرا یابن طاها
درمندان را طبیبی ؛ یابن الزهرا یابن طاها
جمعهها را در کجایی ؛ یابن الزهرا یابن طاها
در نجف یا کربلایی ؛ یابن الزهرا یابن طاها
ای غریب و دل شکسته ؛ یابن الزهرا یابن طاها
دل که عالم بر تو بسته ؛ یابن الزهرا یابن طاها
من گدای دل حزینم ؛ یابن الزهرا یابن طاها
بر سر راهت نشینم ؛ یابن الزهرا یابن طاها
این منم آشفته حالم ؛ یابن الزهرا یابن طاها
از فراقت من بنالم ؛ یابن الزهرا یابن طاها
ای خدا کن تو عنایت ؛ مهدی زهرا بیاید
قبر مادر را بیابد ؛ تا نظر بر ما نماید
یابن الزهرا یابن طاها
۱۴۰۳/۰۹/۰۲۲✍
التماس دعای فرج انشاءالله🤲
روضه و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
〰〰〰〰〰
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیرِ سایۀ تاج سرت باشی
صدف باشی و بیاندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحتالشعاع خواهرت باشی
نوشتی در کتابِ فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب
مدینه از حسن هم یک نفر مظلومتر دارد
همان خواهر که از حالِ دل خواهر خبر دارد
فدایِ اُم کلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد
برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد
قسم بر غربت تاریخ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند؛ ممکن نیست
فلانی را بگو شهر نبی دروازهای دارد
نمیداند مگر که هر کسی اندازهای دارد
در این مکتب که حفظ شأن کعبه میشود لازم
تویی کعبه، که گرد تو جوانان بنیهاشم
برادرزادههایت از ادب پیش تو چون خادم
حجابت قامت اکبر، رکابت زانوی قاسم
چنان عباس، جانت از وفاداری لبالب بود
که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود
*همه جا پا به پای بی بی زینب بود .. (سال ها پای روضه گریه کردی ..) کمک حالِ زینب بود .. گاهی وقتا این بچه ها رو ام کلثوم می گرفت آرام میکرد.. یه جا اونجا بود که عمۀ سادات رسید بالای گودال .. یه جا اونجا بود که نامرد چوب خیزران رو برداشت .. دیدن خانم بلند شد .. ان شالله سرداب خانم تو قبرستان باب الصَغیر دمشق برا خانم گریه کنیم .. اجازه بدید چند بیت روضه بخوانم .. خطاب به خانم ام کلثوم بگم بی بی جان :*
شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سرها
سوار ناقه خواهرها، سوار نی برادرها
چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادرها
چهل منزل کشیدی خار از پای کبوترها
گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را
که بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را
بمیرم، در شلوغیهای شام آنچه نباید، شد
خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد
همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد
نه... از دروازۀ ساعات باید زودتر رد شد
رباب آنجا که دائم آه حسرت میکشد اینجاست
و جایی که ابوفاضل خجالت میکشد اینجاست
شاعر : #مجید_تال
زینبُ دستای بسته
زینبُ سرِ شکسته
زینبُ یه مشت حرامی
زینبُ مردای شامی ..
حسین .. وای ..
خنده بر پارهگریبانیمان میکردند
خنده بر بیسر و سامانیمان میکردند
پشت دروازۀ ساعات معطل بودیم
خوب آمادۀ مهمانیمان میکردند
از سر کوچۀ بیعاطفه تا ویرانه
سنگ را راهی پیشانیمان میکردند
هرچه ما آیه و قرآن و دعا میخواندیم
بیشتر شک به مسلمانیمان میکردند
شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را
وارد بزم طربخوانیمان میکردند
*همیشه خاطرۀ بد تو ذهن آدم میمونه ..*
بدترین خاطره آن بود که در آن مدت
مردم روم نگهبانیمان میکردند
*در آستانۀ ماهِ رجبیم .. چیزی تا ماهِ نمانده میگن به ماه رجب پناه ببرید .. هر سال نزدیک ماه رجب خیلی ها داشتن برنامه میریختن برا نجفشون .. خیلیا برا اعیاد شعبانیه میگفتن کربلان .. امسال چی کار کنیم .. داداش :*
هیچ جا امنتر از نیزۀ عباس نبود
تا نظر بر دلِ حیرانیمان میکردند
شاعر: علیاکبر لطیفیان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#⃣#حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها)
#⃣#مرثیه....روضه
#⃣#حسین طاهری
وقتی که عالَم با وجودَت آبِرو داشت
باید برایِ بُردَنِ نامَت وضو داشت
بِیتِ علی یک عُمر با تو رَنگ و بو داشت
زهرا دَمادَم دیدَنَت را آرزو داشت
عِصمَت زِ سیمایِ تو مَعلوم است مَعلوم
ای دُختَرِ شیر خدا یا اُمِ الکُلثوم
روحِ دُعا، اُختِ الوفا، بِنت الوَقاری
روحِ اَدَب، زهرا نَسَب، حِیدَر تَباری
مِثلِ عَلَمداری، شُکوهی، اِقتِداری
مانَندِ زینب، خواهَرَت هَمتا نَداری
پَروَردهی دَستِ عَطوفِ چند مَعصوم
ای دُختَرِ شیرِ خدا یا اُمِ الکُلثوم
نقش تو در کربُبَلا اِنکار، هَرگِز
چون خواهرت تَسلیم اِستِکبار، هَرگِز
در راه کوفه تو بگو یِکبار، هَرگِز
زینب نَشُد بی یاوَر و غَمخوار، هَرگِز
ای خواهر کوچکتَرِ اَربابِ مَظلوم
ای دُختَرِ شیرِ خُدا یا اُمِ الکُلثوم
بَر ناقه، اَطفالِ برادر را نِشاندی
یِک لحظه از اَحوالِشان غافِل نَماندی
خاک از لباس و چادر خواهر تِکاندی
مانند زینب جای جایَش خُطبه خواندی
کاخِ بَنی شِیطان به ذِلَّت گَشت مَحکوم
ای دخترِ شیرِ خدا یا اُمِ الکُلثوم
ای هَمسَفَر مانند زینب با سَر یار
ای هَم قَدَم با خواهرت در کوچه بازار
ای مثلِ خواهر سنگِ کوفی خورده بسیار
(ای ساقی لَب تِشنِگان بعد از عَلَمدار)۲
یک عُمر با این روضه گِریانی و مَغموم
ای دُختَر شیر خدا یا اُمِ الکُلثوم
در مَقاتِل شنیدهاید همه
از همه راویان خبرها را
تا بدین جا که زینب کُبریٰ
داد در راه حق پسرها علیکم
قِصه پایان نَیافت در اینجا
این که تنها پَیام روضه نبود
گریه کردی خدا قبول کند
این وَلیکَن تَمامِ روضه نبود
گفت راوی که بعدِ آن دو پسر
ماجرایِ دیگری هَم هست
دیدم عباس را که از غُصه
رفت دَر خیمهای ودر را بَست
دید دَر خیمه خانمی غمگین
سَر به زانو گرفته مَحموم است
راویِ قِصه گریه کَرد و نِوِشت
دیدم آن خانم اُمِ الکُلثوم است
گفت عباس جان به قُربانَت
از کسی سَر زدهاست مَعصیَّتی؟
آه اِی دختر علی چه شده؟
گریهات بَهرِ چیست سَیِدَتی؟
اُمِ الکُثوم سر بلند نِمود۸
بعد از آن زَد کنار پوشیّه را
رویِ گِریانِ او نَمایان شُد
شِعرِ من نیز باخت قافیه را
۸
گفت آه ای برادَرَم عَباس
گریهام بَهرِ این بَد اِقبالیست
خواهرم داد دو پسر به حُسِین
آه اَفسوس دَستِ من خالیاست
همه دادند هدیهای به حُسِین
من فقط صَبر اِختیار کُنَم
او پسر داده است من زَحمَت
ای برادر بگو چِکار کُنَم
گفت عباس غَم مَخور خواهر
تا چِنان من برادَری داری
۸
همه دارند اگر غُلام و پِسَر
تو در این خِیمه نوکَری داری
گَر کَسی با حُسِین گفت چُنین
که فُلان را فدای تو کَردَم
تو مرا سوی او بِبَر وبگو
من بَرایَت غُلام آوردم
۸
جانَم اُسطورهی اَدَب عباس
همه این ها نَمیزِ خِصلَتِ اوست
راست گفتند شاعران قدیم
اَدَبِ مَرد بِه زِ دولت اوست
اَدَبَت را بِنازَم اِی سَقا
با تو اَیام بی طرف بودند
شامیان با تو فرق ها دارند
شامیان آه بی اَدَب بودند
سَرِ تو خون گرفته بَر نِیزه
رنگ و بویی هم از شَفَق داری
ناقهی بی جَهاز و خواهرِ تو
چشم خود را بِبَند حَق داری
این که با شِمر میرود به سَفَر
این که در سِلسِلَست و مظلوم است
ای غلامِ مُخَدَرات حُسِین
خواهر توست اُمِ الکُلثوم است
****
تیر نَگذاشت که یک جمله به آخر برسد
****
تو خانه ها همه بوی طَعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
حضرت ام کلثوم (س)
گلی از گلشن هستی تویی کلثوم
گل زهرا چنان زینب تویی مظلوم
گل زهرا
تو بودی هستی و جان رسول الله
تو بودی دختر حیدر ولی الله
گل زهرا
تو بودی دختر زهرا گل حیدر
که از داغ برادر گشته ای پرپر
گل زهرا
کنار آل عصمت کربلا دیدی
چنان زینب تو رنج و ابتلا دیدی
گل زهرا
بدیدی بین دشمن نور عینت را
به دشت خون غم داغ حسینت را
گل زهرا
بدیدی اکبرش از کین شده پرپر
حسین گریان کنار پیکر اکبر
گل زهرا
بدیدی غرقه در خون اصغر او را
که تیر کینه ببرید حنجر او را
گل زهرا
بدیدی پرپر از کینه گل یاسش
جدا از کین دشمن دست عباسش
گل زهرا
به دشت خون رسیده جان تو بر لب
غم داغ حسین دیدی چنان زینب
گل زهرا
به دشت خون وداع آخرش دیدی
به خیمه اشک چشم خواهرش دیدی
گل زهرا
بدیدی که برادر از فرس افتاد
به موج خون دگر او از نفس افتاد
گل زهرا
به دشت خون صدای او شنیده شد
به دست شمر دون رأسش بریده شد
گل زهرا
بدیدی که زدند آتش به هر خیمه
تنش روی زمین و سر روی نیزه
گل زهرا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#یا_مولا_ادرکنی
تا تویی صاحب عزا، گریه ی ما مَرهم توست
ناله و زمزمه تا هست، همه همدم توست
ماتمِ جدِ غریبت، غمِ دیرینه ی ماست
چشمِ ما، چشمه ی جوشانِ غم و ماتم توست
همه ذراتِ جهان، گریه کنِ جدِ تواَند
همه تسبیحِ فلک، ناله برای غم توست
حاجتی در دلِ ما نیست، بجز یاریِ تو
ارزشِ ما به همین همرهیِ هردم توست
سالی یکبار حسینی شدنم، کافی نیست
نوکر آن است که پیوسته دلش محرم توست
با تو گشتیم ملازم که رهَت گم نشود
وَرنَه دل مَحرمِ تو نیست، که نامحرم توست
خط به خط، جبهه به جبهه، همه جا یارِ توئیم
سحرِ آمدنت، بیعتِ ما محکم توست
یارِ یارانِ تو بودن، اثرِ طاعتِ ماست
راهِ پیروزیِ ما، پیرویِ ملزم توست
□ □ □
گفتی از داغِ حرم، شام و سحر میگِریی
چشمِ ما نیز کمی گریه کنِ نم نم توست
ناله ی ما بخدا از نفَس گرم شماست
وَرنَه دل یکسره، هرچند بنالد کم توست
تکیه بر کعبه دهی و ز عطش میخوانی
یاد لبهای ترک خورده، نوا و دم توست
غصه ی عمه ی مضروبه، ز یادت نرود
داغِ یک روضه ی مکشوفه، همیشه غم توست
دختری گفت: بپاخیز و ببین یااَبَتاه...
دستِ نامحرم و اُوباش، سوی محرم توست
تازیانه به سر و روی حرم میبارند
خواهرت منتظرِ یاریِ آخر دم توست
مادرت منتظرِ آمدنت مانده هنوز
انتقام حرمِ آل علی مرهم توست
#یا_مولا_ادرکنی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✨بسم الله النور✨
#مناجات_باخدا
#ویژه_حلول_ماه_رجب
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─━⊰═••❃🌼❃••═⊱━─
پیچید عطر خوش از سمت ماه نو
وقت دعــا رسیــد در پیشـــگاه تو
در آســـتانــهٔ مـــاه کــرامتیــــم
امســال هم سرِ این سفره دعوتیم
ماه خوش رجب، ماه خودِ خداست
ماه کـرامــت و مهمــانی و دعاست
امشب دوباره بر لطـف تـو رو زدم
یارب به سوی تو ، شرمنــده آمدم
شــرمنـــده آمدم تا اینکه بگــذری
این حال بنده را گفتی که می خری
امشب نظــر نمـــا بـر حــال زار من
غـــم از دلـــم ببر ای غمگـــسار من
کشتی شکسته ام درموج غم ،اسیر
آرامشــم بده دســت مــرا بگیـــر
مــا را حـــواله کن بر آل مصطـــفیٰ
با آبرویشــــان بـر مـــا نظـــر نمــــا
آنان کـه معـــدن و دریای رحمـــتند
آنان که معنــی ِجــود و سخـــاوتند
هستند هر کدام ، سرچشـــمهٔ کَــرم
عاداتشـــان شده احســان دم به دم
مادر ، پدر ، همــه ، جانها فدایشان
عیـــن اجابت است ذکر و دعایشان
یارب قســم بر آن بانـوی قدکـــمان
این روســیاه را از درگهـــت مـــران
دارم امیـــدِ خیــــر ، از بارگـــاه تو
با دســت خــالی ام درپیشــــگاه تو
یک دلشکسته ام ، یارب عنــایتی
بر جــــانِ نا امید ، دریای رحمتـــی
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۱۰/۲۲
.
#مناجات
#سبک_ای_صفای_قلب_زارم
مناجات به سبک ( ای صفای قلب زارم ...)
هر کیم یا هرچه هستم ، داده ای راهم الهی
به من بیچاره بنما ، از سر رحمت نگاهی
خراب حال من ، شکسته بال من
شود با ذکر تو ، مبارک سال من
الهی بالحسین
رو به در گاهت خدایا ، با چه رویی رو بیارم
بین خوبان تو امشب ، جز گناه چیزی ندارم
سیه پرونده ام ، که من بد بنده ام
من و این حال بد ، خدا شرمنده ام
خدا شرمنده ام
هر چه ام دارم به سینه ، حب اولاد علی را
می خری امشب خدایا ، بر لبم ناد علی را
ببخشم ای خدا ، بحق مرتضا
بحق فاطمه ، و شاه کربلا
الهی بالحسین ...
کربلا گفتم دوباره ، شد هوایی قلب زارم
هر شب این ماه رحمت ، روضه خونه داغ یارم
سرش بر نیزه ها ، تنش مانده رها
کفن بر جسم او ، شده یک بوریا
حسینم وای حسین
#حسین_رحمانی ✍
.