eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روضه دفتری
🕊﷽🕊 ✨برحسن سبط مصطفی صلوات ✨به گل باغ مرتضی صلوات ✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق ✨به گل روی مجتبی صلوات (دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج) 💥💥ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع 🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع 🌾شبها که در بقیع را میبندند 🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع ⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... ↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه... 🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔹زائر آن شکسته سینه باشم 🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم 🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم 🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... آی غریب نوازا.... ⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... 🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... 💥... 💥.... چه خون شد دل زینب ⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینی داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیایید حسنم داره جون میده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته) ⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... ⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان.. 💥الهی که عالم برا حسین گریه کنه ولی حسین گریه نکنه... کسی اشک حسین رو نبینه... ⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان 💥💥 حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان ⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... ⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود 🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود ☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... 🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین 🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود 🔘از دو لبهای حسن خون میچکید 🔘خورد لبهای حسین چوب یزید 🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین ♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️ . @roze_daftari
YEKNET.IR - vahed 1 - shabe 7 safar 1398 - salahshour.mp3
4.41M
احساسی 🍃کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد 🍃چشم عشاق تو نازم که دو زمزم دارد 🎤مهدی 👌فوق زیبا
کعبه، یک زمزم اگر در همه عالم دارد چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد   هر کجا مُلک خدا هست، حسینیه ی توست هر که را می‌نگرم، شور محرّم دارد   نه محرّم، نه صفر، بلکه همه دوره‌ی سال کعبه به یاد غمت، جامه‌ی ماتم دارد   روضه‌خوانِ تو خدا، گریه‌کنِ تو آدم اشک، ارثی است که ذریّه‌ی آدم دارد   نازم آن کشته! که تا صبح قیامت زنده است سلطنت هم چو خدا، در دل عالم دارد   اشک در ماتم تو بس که عزیز است، حسین! جای در چشم رسولان مکرّم دارد   جگرم زخمی آن کشته که زخمِ بدنش هر دم از زخمِ دگر، دارو و مرهم دارد   می‌کند که آتش دریای غضب را خاموش هرکه در دیده‌ی خود، یک نم از این یم دارد   روز محشر نفروشد، به دو صد باغ بهشت هر که یک میوه ز نخلِ تر «میثم» دارد   شاعر: غلامرضا سازگار (میثم
(به سبك سبک منم آواره بین کوفه) سلام ای آقای کریمم ، گرفتار تو از قدیمم تو شاه و من عبد حریمم ، حسن جان بزرگ آل مرتضایی امام شاه کربلایی چرا پس بی صحن و سرایی ، حسن جان حسن جان ، برای تو صحن و سرا می‌سازیم ضریحی چنان کربلا می‌سازیم ، بنامت بنازیم کریم شهر پیغمبری حسن میان خانه بی یاوری حسن تو شهریار بی لشگری حسن یابن الزهرا لبیک یاحسن ** بمیرم محاسن سفیدی ، نگفتی در کوچه چه دیدی به شانه مادر را کشیدی ، حسن جان صدایی آمد ناگهانی ، به خاک افتاده آسمانی عصای بانوی جوانی ، حسن جان واویلا ، زمین خوردن مادرت پیرت کرد دو گوشواره آنجا زمین گیرت کرد ، عدو بی‌هوا زد ز بعد کوچه خون شد نگاه تو مسیر مادر شد قتله گاه تو چه خنده‌ای کرد بر سوز آه تو یابن الزهرا لبیک یاحسن ** به جانت زهر کین اثر کرد ، به خون لبهایت را که تر کرد شرارش کار میخ در کرد ، حسن جان به ‌طشتی که شد ارغوانی ، لبانت کرده روضه‌خوانی کجا بین نامحرمانی ، حسن جان واویلا ، نرفته رخ تو به تاراج اینجا نخورده لبت چوب حراج اینجا ، بگویم زغمها امان ز شام و آن مجلس شراب عمه ی سادات با دیده اضطراب نموده تک تک ضربه‌ها را حساب یابن الزهرا لبیک یاحسن
Taheri shab 29 Safar 98-03.mp3
3.23M
|⇦•نزن که مادرم جوانِ.. و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
. و توسل به کریم اهل بیت مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نزن که مادرم جوانِ نزن که بی گناهِ خالی نکن دقّ و دلیتُ نزن که غرق اشک و آهِ رفت آبروم ببین چشای ترمُ بگو چطور بلند کنم من سرمُ بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ «وای مادرم .. وای مادرم ..» به کی بگم که چی کشیدم از همه ناسزا شنیدم به کی بگم که توی مسجد زیر عبا زره پوشیدم میخوام که جام زهرمُ سر بکشم از سرزمین مادری پر بکشم آخه چقدر از داغ مادری بکشم «ای وایِ من .. ای وایِ من ..» از من به جز کرم ندیدن ولی همه ازم بریدن این نانجیبا جانمازُ از زیر پایِ من کشیدن موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین به کی بگم که کار دنیا رُ ببین به من میگن سلام مضلَّ المومنین *نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! * یه عمر غریب بودم تو این شهر خیلی به من سخت گذشته خونِ دلایی رو که خوردم حالا دیگه میون طشتِ رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم *یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟! خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..* رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم یادم نرفته.... *فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون : دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد‌‌ .‌. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد.. اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک..‌"* ذستِ داییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین .. ــــــــــــــــــ ○👇
🌹نوحه واحد امام حسن علیه السلام🌹 به سبک بنی فاطمه: شبای فاطمیه وشبای پر درد و غمه گردو غبار غصه ها خیمه زده به سینه ام من زائر قبر غریب و خاکیِ مدینه ام کاشکی مزار من مثِ مزار تو خاکی باشه اگه که عشقت نباشه میخوام که دنیانباشه دل بیقراره ٬ ز سوز داغت دل و سوزونده ٬ آتیش آهت حسن غریبه (۴) فدای اون زائر تو زائرِ بی قرار تو مهدیِ صاحب الزمان نشسته در جوارتو غم تو و بی قراری یه دلِ پر غصه داری برات بمیرم آقا جون حرم و خادم نداری این دل زارم ٬ داره بهونه ازغربت تو ٬ داره می خونه حسن غریبه دیدی که مادرت آقا از مرتضی رو میگرفت وقتی بابات علی نبوددستش بپهلو میگرفت مادرتو چشم توبست وقتی که ازپابنشست میون کوچه یاحسن دیدی توگوشواره شکست آتیش خونه ٬ شد قاتل تو چه کرد زمونه ٬ خون شددل تو حسن غریبه مگه امام مجتبی کریم و با وفا نبود اما کسی مطیع او ز یار آشنا نبود کسی غریب تر از حسن عزیز زهرا ندیده توی خونه هیچ کسی رو اینقده تنها ندیده ازاین زمونه ٬ دیگه بریده موسم رفتن ٬ دیگه رسیده حسن غریبه # کربلایی مرتضی_شاهمندی