اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت - اربعین امام حسین علیه السلام
از سفر آمدم اِی همسفرِ بی سرِ من
سرِ تو دیده برادر که چه آمد سرِ من
بیشتر از همه این روضه مرا سوزانده
چنگهایی که می آمد طرفِ معجرِ من
دو پسر دادم و یک آهِ مرا نَشْنیدی
کاش آهی نَکِشی که چه شده دخترِ من
زائرِ قبرِ تو خواهر شده یا مادرِ تو
نَه فقط چهره کبود است همه پیکرِ من
کارِ زندانیِ کوفه به کجاها نکشید
در خرابه شده دیوارِ کَجی سنگرِ من
خیزرانی که به لبهایِ تو می خورد حسین
پیشِ چشمِ همه آزرده برادر پرِ من
جایِ اطفالِ تو شلّاق فراوان خوردم
وسطِ هلهله ها ناله زدم حیدرِ من
قمرِ نیزه نشینِ حرم الله ببین
طعنه و قهقهه یِ حرمله دور و برِ من
اربعین زائرِ بی سر شده ام یااَلله
آمدم ندبه کنان سویِ حرم دلبرِ من
۹۸/۷/۲۱📃
#اربعین
#غزل
#روضه
#امام_حسین_علیه_السلام
#امان_از_دل_زینب
#کربلا
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
هوا زِجور مخالف چو ..
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
به این چشمات یاد بده هر چیزیُ نبینه تا بتونه گریه کنه .. امشب بگو آی کریمه اهل بیت امشب اومدم دره دلم روخودت قفلش کنی .. آقا میخوام فقط جای شما باشه ..
همچین که این دو تا داداش باهم شوخی میکردن زور آزمایی میکردن بی بی فاطمه (س) نگاه کرد هی میگفت جانم حسینم .. امیرالمومنین نگاه کرد هی میگفت جانم حسینم .. یه وقت دیدن پیغمبر آروم آروم گریه میکنه هی میگه جانم حسن ..
_بابا شما فرمودی بچه کوچکترُ تشویق کنن چطور شما حسنُ تشویق میکنی؟!.. صدا زد دخترم دیدم تو میگی حسین ، علی میگه حسین ، نگاه کردم دیدم همه ملائکه دارن سرکشی میکنن همه میگن جانم حسین .. دیدم اینجا حسنم غریبه ...
امشب یه عهدی ببند با آقا بگو اگه اربعین رفتم کربلا برا امام حسن روضه میخونم و گریه میکنم .. آخه انقدر داداششُ دوست داره .. وقتی همه رفتن اومد وداع کنه ، صدا زد خواهرم حواست به این بچه ها باشه .. اما خواهرم من یه امانتی دارم دسته عبدالله رو گذاشت تو دست زینب .. گفت حالا که من دارم میرم این تنها یادگارِ داداشمه ..
صدا زد علی اکبرم رفت .. قاسمم رفت .. زینب خیلی مراقب این بچه باش این بچه یه غرور عجیبی داره .. دستش تو دست عمه بود جلو خیمه داره نگاه میکنه ..
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سید الشهدا برجدال طاقت داشت
هوا زِجور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
یه وقت زینب نگاه کرد دید یه گوشه شلوغ شده .. حسین از ذوالجناح افتاد .. این تیرها تو بدنه شکسته .. یه وقت دیدن عبدالله دست عمه رها کرد ، عمه بزار برم .. عمه مگه نمیبینی عموم رو غریب گیر آوردن .. مگه من مردم بزارم عموم رو شهید کنید .. من پسرِ حسنم ، من نوۀ پهلو شکستۀ مدینه ام ..
یه مرتبه رسید دید عمو بیحال اُفتاده .. خون جاریِ .. هر نفسی که میکشه از این شبکه ها داره خون بیرون میزنه .. پرید بغل عمو ..
حرمله گفت من سه تا تیر بردم کربلا .. این سه تا تیرُ کجا خرج کردی؟.. گفت اون وقتی که حسین یه بچه شیرخواره رو ، رو دست گرفت ..
یکی از تیرای دیگرُ وقتی حسین خطبه میخوند زدم تو سینه ش .. هرچه کرد از جلو تیر در نیومد .. عاقبت تیرُ از پشت درآورد ..
اما سومین تیر" رسیدم تو گودال دیدم یه بچه ای خودشُ رو بدنِ عموش انداخته ، داره از عموش دفاع میکنه .. شمشیرُ بالا آوردن دستشو آورد جلو به عمو نخوره دیدم دست به پوست آویزان شد .. گفتم این بچه کیه که نمیزاره حسینُ بکشید! آخرین تیرُ نشونه گرفت میگه زدم به این بچه .. عبدالله به سینه حسین دوخته شد
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
هدایت شده از روضه دفتری
🕊﷽🕊
#روضه_امام_حسن_مجتبی
#امام_حسن
✨برحسن سبط مصطفی صلوات
✨به گل باغ مرتضی صلوات
✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
✨به گل روی مجتبی صلوات
(دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج)
💥💥#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع
🌾شبها که در بقیع را میبندند
🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع....
کنار اون قبری که بی شمع و چراغه...
زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه....
رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند .....
فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه....
↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه...
🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔹زائر آن شکسته سینه باشم
🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم
🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم
🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ...
آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا....
آی غریب نوازا....
⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون.....
🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،،
اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت....
صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،،
صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد...
💥#آخ_میون_همه_دلها...
💥#امون_از_دل_زینب....
چه خون شد دل زینب
⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که...
تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی....
الهی نبینی داغ برادرُ...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
(اومد کنار بستر برادر....
شروع کرد گریه کردن)
زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه...
امان امان..
صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن...
یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا..
آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر)
آخ بیایید حسنم داره جون میده...
(الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)
⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله میکنند ....
امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن...
⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه....
صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،،
شاید گقته باشه...
داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم....
دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم....
داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم...
یه وقت صدا زد حسین جان داداش....
گریه نکن داداش....
گریه نکن حسین جان..
💥الهی که عالم برا حسین گریه کنه ولی حسین گریه نکنه... کسی اشک حسین رو نبینه...
⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،،
الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند...
همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،،
اما حسین جان
💥#لایوم_کیومک_یااباعبدالله💥
حسین جان روزی میاد روز عاشورا....
دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان...
داداش لب تشنه شهیدت می کنند...
سر تو بالای نی میبرن....
امان امان
⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب...
خواهر طشتی برام بیار خواهر..
میگن اینجا بیبی خوشحال شد ..
گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه...
حالش بهتر میشه...
اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر....
⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود
🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود
☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب....
دو تا طشت نشون زینب دادی...
یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن.....
یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن....
🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین
🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین
🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود
🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود
🔘از دو لبهای حسن خون میچکید
🔘خورد لبهای حسین چوب یزید
🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو
یا حســــــــین
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️
.
@roze_daftari
YEKNET.IR - vahed 1 - shabe 7 safar 1398 - salahshour.mp3
4.41M
کعبه، یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد
هر کجا مُلک خدا هست، حسینیه ی توست
هر که را مینگرم، شور محرّم دارد
نه محرّم، نه صفر، بلکه همه دورهی سال
کعبه به یاد غمت، جامهی ماتم دارد
روضهخوانِ تو خدا، گریهکنِ تو آدم
اشک، ارثی است که ذریّهی آدم دارد
نازم آن کشته! که تا صبح قیامت زنده است
سلطنت هم چو خدا، در دل عالم دارد
اشک در ماتم تو بس که عزیز است، حسین!
جای در چشم رسولان مکرّم دارد
جگرم زخمی آن کشته که زخمِ بدنش
هر دم از زخمِ دگر، دارو و مرهم دارد
میکند که آتش دریای غضب را خاموش
هرکه در دیدهی خود، یک نم از این یم دارد
روز محشر نفروشد، به دو صد باغ بهشت
هر که یک میوه ز نخلِ تر «میثم» دارد
شاعر: غلامرضا سازگار (میثم
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_110324717.mp3
2.02M
🔳 #شهادت_امام_حسن_مجتبی (ع)
▪️غربت #امام_حسن_مجتبی (ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #دارستانی
(به سبك سبک منم آواره بین کوفه)
سلام ای آقای کریمم ، گرفتار تو از قدیمم
تو شاه و من عبد حریمم ، حسن جان
بزرگ آل مرتضایی امام شاه کربلایی
چرا پس بی صحن و سرایی ، حسن جان
حسن جان ، برای تو صحن و سرا میسازیم
ضریحی چنان کربلا میسازیم ، بنامت بنازیم
کریم شهر پیغمبری حسن
میان خانه بی یاوری حسن
تو شهریار بی لشگری حسن
یابن الزهرا لبیک یاحسن
**
بمیرم محاسن سفیدی ، نگفتی در کوچه چه دیدی
به شانه مادر را کشیدی ، حسن جان
صدایی آمد ناگهانی ، به خاک افتاده آسمانی
عصای بانوی جوانی ، حسن جان
واویلا ، زمین خوردن مادرت پیرت کرد
دو گوشواره آنجا زمین گیرت کرد ، عدو بیهوا زد
ز بعد کوچه خون شد نگاه تو
مسیر مادر شد قتله گاه تو
چه خندهای کرد بر سوز آه تو
یابن الزهرا لبیک یاحسن
**
به جانت زهر کین اثر کرد ، به خون لبهایت را که تر کرد
شرارش کار میخ در کرد ، حسن جان
به طشتی که شد ارغوانی ، لبانت کرده روضهخوانی
کجا بین نامحرمانی ، حسن جان
واویلا ، نرفته رخ تو به تاراج اینجا
نخورده لبت چوب حراج اینجا ، بگویم زغمها
امان ز شام و آن مجلس شراب
عمه ی سادات با دیده اضطراب
نموده تک تک ضربهها را حساب
یابن الزهرا لبیک یاحسن
#قاسم_نعمتی
Taheri shab 29 Safar 98-03.mp3
3.23M
|⇦•نزن که مادرم جوانِ..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
.
#روضه و توسل به کریم اهل بیت #امام_حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نزن که مادرم جوانِ
نزن که بی گناهِ
خالی نکن دقّ و دلیتُ
نزن که غرق اشک و آهِ
رفت آبروم ببین چشای ترمُ
بگو چطور بلند کنم من سرمُ
بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ
«وای مادرم .. وای مادرم ..»
به کی بگم که چی کشیدم
از همه ناسزا شنیدم
به کی بگم که توی مسجد
زیر عبا زره پوشیدم
میخوام که جام زهرمُ سر بکشم
از سرزمین مادری پر بکشم
آخه چقدر از داغ مادری بکشم
«ای وایِ من .. ای وایِ من ..»
از من به جز کرم ندیدن
ولی همه ازم بریدن
این نانجیبا جانمازُ
از زیر پایِ من کشیدن
موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین
به کی بگم که کار دنیا رُ ببین
به من میگن سلام مضلَّ المومنین
*نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! *
یه عمر غریب بودم تو این شهر
خیلی به من سخت گذشته
خونِ دلایی رو که خوردم
حالا دیگه میون طشتِ
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
*یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..*
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم
یادم نرفته....
*فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد..
اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
ذستِ داییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#فاطمیه
#ویژه_ایام_صفر
○👇
🌹نوحه واحد امام حسن علیه السلام🌹
به سبک بنی فاطمه:
شبای فاطمیه وشبای پر درد و غمه
گردو غبار غصه ها خیمه زده به سینه ام
من زائر قبر غریب و خاکیِ مدینه ام
کاشکی مزار من مثِ مزار تو خاکی باشه
اگه که عشقت نباشه میخوام که دنیانباشه
دل بیقراره ٬ ز سوز داغت
دل و سوزونده ٬ آتیش آهت
حسن غریبه (۴)
فدای اون زائر تو زائرِ بی قرار تو
مهدیِ صاحب الزمان نشسته در جوارتو
غم تو و بی قراری یه دلِ پر غصه داری
برات بمیرم آقا جون حرم و خادم نداری
این دل زارم ٬ داره بهونه
ازغربت تو ٬ داره می خونه
حسن غریبه
دیدی که مادرت آقا از مرتضی رو میگرفت
وقتی بابات علی نبوددستش بپهلو میگرفت
مادرتو چشم توبست وقتی که ازپابنشست
میون کوچه یاحسن دیدی توگوشواره شکست
آتیش خونه ٬ شد قاتل تو
چه کرد زمونه ٬ خون شددل تو
حسن غریبه
مگه امام مجتبی کریم و با وفا نبود
اما کسی مطیع او ز یار آشنا نبود
کسی غریب تر از حسن عزیز زهرا ندیده
توی خونه هیچ کسی رو اینقده تنها ندیده
ازاین زمونه ٬ دیگه بریده
موسم رفتن ٬ دیگه رسیده
حسن غریبه
# کربلایی مرتضی_شاهمندی
مداحی آنلاین - مدیون حسنم اگه سینه زنم - نریمانی.mp3
11.64M
#نواهنگ
#سیدرضانریمانی
ایستادم به روی پنجه ی پا اما هی
دستش از روی سرم زد شد و بر مادر خورد...
🌱
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
مدیون حسنم مجنون حسنم
امشب نه که یه عمر مهمون حسنم
صدبار شکرخدا دارم چه امیری
میفتم روزمین دستم رو می گیری
بین سینه زدن ، دستامو میبینی
تا گریه میکنم اشکامو می بینی
ای سلطان کرم سایهی رو سرم
امضا کن که بشم مدافع حرم
کی گفته غریبی خودم نوکرتم
مدیون حسنم اگه سینه زنم
توروضه ی آقا بیمه شد بدنم
مجنون حسنم مجنون حسنم
صدبار شکرخدا دارم چه امیری
میفتم روزمین دستم رو می گیری
بین سینه زدن ، دستامو میبینی
تا گریه میکنم اشکامو می بینی
ای سلطان کرم سایهی رو سرم
امضا کن که بشم مدافع حرم
کی گفته غریبی خودم نوکرتم
می بالم به خودم زیر پرچمتم
دوست دارم آقا خیلی نوکرتم
پاسینه زنیتم بیتاب غمتم
شامل نظر ، خاص مادرتم
لب تر کن تا برات جونم رو بزارم
حرمت دلمه ای دار و ندارم
از تو دارم آقا چشمای ترمو
من حسن میزارم اسم پسرمو
بچه بودم آقا عشقت رو چشیدم
پای روضه ی تو ببین قد کشیدم
ای سلطان کرم سایهی رو سرم
امضا کن که بشم مدافع حرم
کی گفته غریبی خودم نوکرتم
سلطان دلمی همه باورمی
توحتی مهربون ، تر از مادرمی
بیچارست کسی که از تو دل بکنه
حتی عشق دله حسینم حسنه
هرچی داشتی دادی آقا ازکرمت
یعنی میشه یه روز ساخته شه حرمت
خادم تو باشم باپدر مادرم
هروقت دلتنگتم سمت تو بپرم
میخونم براتو بازم با چشه خیس
پس کرببلامو بیا و بنویس
ای سلطان کرم سایهی رو سرم
امضا کن که بشم مدافع حرم
کی گفته غریبی خودم نوکرتم
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
1_448544416.mp3
11.64M
شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام تسلیت باد🏴
◾️همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن
◾️سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن
◾️گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد
◾️مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن...
◾️زائرى در وسط صحن غریب الغربا
◾️دید تا گنبد زیبای حرم، گفت حسن...
◾️قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه
◾️خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن
یازهرا🌺:
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
(( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ))
آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک الحسین ( ع )
از دو طشت آمد نوای شور و شین💔
گاه از طشت حسن گاه از حسین💔
اندر این جا قلب زینب خسته بود💔
واندر آنجا دست زینب بسته بود💔
از دولب های حسن خون می چکید💔
خورد لب های حسین چوب یزید💔
🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊
باعرض سلام به پیشگاه قطب عالم
امکان، ولی عصر آقا امام زمان ((عج))
فرا رسیدن،، شهادت مظلومانه ،
((سبط اکبر آقا امام حسن مجتبی علیه السلام ))
را محضر
شریف حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه، و شما اعضای محترم ؛گروه و زیر مجموعه کانالهای (( مجمع الذاکرین )) تسلیت و تعزیت عرض مینماییم ..🌷
#صلوات_خاصه_امام_حسن_مجتبی((ع))
🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ سَیِّدِالنَّبِیِّینَ وَوَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ
رَسُولِ الله
🌷السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ مَظْلُوماًوَمَضْیَت شَهِیداً،
🌷وأَشْهَدُأَنَّکَ الإمام الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ،
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ
▪️▪️▪️▪️▪️
ان شاالله که در طومار عشاق اباعبدالله،نام یک به یک شما نوشته شده باشد و از عنایات حضرتش در دنیا زیارت و در آخرت مورد شفاعتش قرار بگیرید،
مزد عزاداری شما عزیزان زیارت اربعین موالا...🕊
#ملتمس_دعا..🙏
#ارادتمند_شما__وخادمین_گروه
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
همیشه سَمتِ حرم، میدَود گدا دائم
چقدر لطفِ شما میرسد به ما دائم
رسیده"کرب وبلا""فاطمه""شبِ جمعه"
صدایِ نالهٔ او هست در فضا دائم
#شبتونکربلایی🥀
مجنون الحسین ❤️ نـوشـــت:
#آقــا_جــان
نشسته ام بنـویسـم برایتـان آقـا
نشسته ام بنویسم فقط تو را دارم
نشسته ام بنویسم مـرا حـرم ببرید
که غیر کرب و بلا من مگر کجا دارم
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
🏴 شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام بر شیعیان و محبینش تسلیت 🏴
السلام علیک یابقیه الله💐
🌼جمعه شد تا باز
🍃جای خالی توحس شود..
🌼تا شقایق باز
🍃دلتنگ گل نرگس شود
🌼آفتاب پشت ابرم
🍃نام تو دارم به لب..
🌼خواستم نورتو
🍃گرمی بخش این مجلس شود
اللهم عجل لولیک الفرج
🌼🍃سلام صبحتون مهدوی🌼🍃
#حسن_جان🖤
مرغ شب ميرود و انجمن آماده كنيد
خانه را بَهر ِ عزاي حسن آماده كنيد
بر نيايد دگر از دست طبيبان كاري
كارم از كار گذشته كفن آماده كنيد
#حيدرتوكل
#شهادتامامحسنع🥀#حسن_جان🖤
مرغ شب ميرود و انجمن آماده كنيد
خانه را بَهر ِ عزاي حسن آماده كنيد
بر نيايد دگر از دست طبيبان كاري
كارم از كار گذشته كفن آماده كنيد
#حيدرتوكل
#شهادتامامحسنع🥀
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
1_7006508.mp3
11.74M
#دعایندبه
#قرارصبحجمعه
عطرظهورمولا
#دکترحاجمیثممطیعی
⚘با تو مارا خوشترین دیدار باد
هر کجا هستی خدایت یار باد⚘
#اللهمعجللولیکالفرج
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹#غریبمادرحسن
#اےبیکفنحسین...😭
دو آرزو به دلِ مادرِ جوانی ماند
کفن برایِ حسین و حرم برای...
🗓هفتم صفر به روایتی شهادت امام حسن علیهالسلام میباشد.
🏴شهادت امام حسن کریم اهل بیت برهمگی تسلیت باد...😭🕊
#شهادت_امام_حسن
#شب_زیارتی_ارباب
#شب_جمعه
#کربلا
#حرم
4_5906514453674853927.mp3
17.67M
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
کویر تشنه شده قلبم ای سحاب بیا
تمام زندگی ام بی تو شد سراب بیا
هزار جمعه گذشت و نقاب نگشودی
به جان فاطمه این جمعه بی نقاب بیا
مباد ان که بیایی و مرده باشم من
شتاب کن که عجل می کند شتاب بیا
گذشت عمر و ندیدم تو را به بیداری
کرامتی کن و امشب مرا به خواب بیا
گناه من ره دیدار بسته بر رویت
تو بهر دیدن من از ره ثواب بیا
غروب جمعه شود بی تو روز های دلم
به صبح جمعه من همچو افتاب بیا
به درد های به حیدر نگفته زهرا
به ناله های سحر گاه بوتراب بیا
به سینه ای که شکسته از سم ستور قسم
به صورتی که شد از خون سر خزاب بیا
636753648693121773.mp3
16.16M
سید مجید #بنی_فاطمه
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام