eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
12 387 150 🔵⚪️ بیستم‌محرم دفن‌بدن مبارک . 👈🏼👈🏼 در روز بیستم محرم جمعى ازبنى اسد بدن جناب جون راپيدا كردند درحالى كه وبدنش معطر بود و او رادفن كردند. و ازجهتی که اراده خدا چنین بوده که شهداء کربلا را امام سجاد علیه‌السلام نماز بخوانند ودفن بفرمایند. بنابه قاعده برای دفن این شهید نیز امام به کربلا آمدند همانطور که در آمده بودند. 🔸جناب جون را اميرالمؤمنين عليه‌السلام به ۱۵۰دينار خريد و به ابوذر بخشيد. او با حضرت ابوذر به رفت و بعداز جناب ابوذر به مدينه مراجعت كرد ودر خدمت اميرالمؤمنين و سپس در محضر امام مجتبى عليهماالسلام و بعد درخدمت سیدالشهداء بود تا با کاروان حضرت به كربلا آمد. 🔸هنگامى كه جنگ در عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسين عليه السلام آمد وبراى رفتن اجازه خواست. امام فرمودند: دراين سفر به وسلامتى همراه ما بودى! اكنون خويشتن را بخاطر ما مبتلا مساز. جون خود رابر قدمهاى مبارک امام حسين عليه‌السلام انداخت وبوسيد وگفت: اى پسر رسول خدا، هنگامى كه شما در وآسايش بوديد من شمابودم، وحال كه به بلا گرفتار هستيد شمارا رها كنم؟ آقاى من، من بد است وشرافت خانوادگى هم ندارم ونيز رنگ من است. لطف فرموده مرا بهشتى نمائيد تا بويم خوش و بدست آورم و روسفيد شوم. من ازشما جدا نمیشوم تاخون سياه من باخون شما خانواده گردد. جون میگفت و گريه میكرد بحدى كه امام حسين عليه السلام گريستند واجازه فرمودند. 🔸 با آنكه پيرمردى ۹۰ساله بود، ولى بچه‌ها درحرم بااو انس فراوانى داشتند. به كنار خيمه‌ها براى خداحافظى و طلب حلاليت آمد، ولی صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف اورا گرفتند. وداعی به خود ارباب شد. هريک رابه زبانى ساكت كرد وبه خيمه‌ها فرستاد ومانند شيرى روى به آن قوم ناپاک كرد. جنگ نمايانى نمود و عده‌ای را بدرک واصل کرد. تاآنكه اطراف اورا گرفتند و زخمهاى فراوانى به او زدند. هنگامى كه روى زمين افتاد، امام حسين عليه‌السلام سراو را به دامن گرفت وبلند بلند گريست، ودست مبارک برسر وصورت جون كشيد وفرمود: "اللهم بيّض و طيّب و احشره مع محمد و عليهم السلام" بارالها رويش راسفيد و بويش راخوش فرما و باخاندان عصمت محشورش نما. 🔸 ازبركت دعاى حضرت روى مانند ماه تمام درخشيد وبوى عطر ازپیکرش بلند شد. چنانكه وقتى بدن اورا بعد از ۱۰روز پيدا كردند صورتش منور و بويش معطر بود. 📚 منابع: منتخب التواريخ ص۳۱۱ وسيلةالدارين ص۱۱۵ @majmaozakerine
⚫️دید شیطانی، انسان را رجیم می‌کند 🏴خدای تعالی به همه‌ی ملائکه امر فرمود که آدم را سجده کنند. همه سجده کردند الا یک نفر. الا ابلیس که ابا کرد و سجده نکرد. کرد گفت: 🏴خدایا، چرا من باید او را سجده کنم درحالی‌که «خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ»📚(اعراف/١٢)، مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک. ▪️در عالم خلقت رتبه‌ی آتش بالاتر از خاک است. ▪️این دیدِ شیطانی است. ▪️اگر دیدِ تو هم مثل او شود تو هم رجیم و از رحمت خدا رانده می‌شوی. ▪️تو هم مورد لعن قرار می‌گیری. ▪️افرادی که در زیارت لعنشان می‌کنیم از کجا به این مرتبه‌ی نازلِ خلقت رسیدند که همه‌ی بندگان از اینها بیزارند؛ ▪️ولی اگر در مسیر اصلی حرکت می‌کردند و از مربیان خودشان مفارقتی ایجاد نمی‌کردند به این حال و روز مبتلا نمی‌شدند. ▪️اینها هم می‌توانستند انسان‌های بهشتی باشند و در زیارت عاشورا بر آنها سلام بفرستند. 💠استاد حاج آقا زعفری‌زاده ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏
⚫️قوی‌شدن روح حیوانی، انسان را به کجا می‌کشاند ▪️کار روح حیوانی این ‌است که انسان را دنبال شهوات می‌کشاند. شکم، شهوت جنسی، شهوت میل به بقا. این شهوات در انسان شکل گرفته و قدرت می‌گیرد. به جایی می‌رسد که 🏴«أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ» 📚(جاثیه/٢٣)خدایش می‌شود هوای نفسش، زنش، شکمش، شغلش، پول و مادیاتش. دیگر چیزی نمی‌فهمد. ▪️یک حیوان، تمام تلاشش این است که در دنیا بهتر زندگی کند. ▪️دنبال رشد روحی و ملکوتی نیست. از معنویت چیزی نمی‌فهمد. ▪️انسانی که در دنیا غرق شد، زرق و برق دنیا چشم دلش را می‌زند و رشد در جنبه‌های ملکی، آرزویش می‌شود. این‌ هم دیگر هیچ چیز نمی‌فهمد. ▪️پست می‌گذارد که یعنی چه 🏴امام حسین علیه‌السّلام ١۴٠٠ سال پیش کشته شده و الان شما دارید عزاداری می‌کنید؟! ▪️ولی شما که می‌فهمی جانت را هم برای زیارت 🏴امام حسین علیه‌السّلام می‌دهی. 💠استاد حاج آقا زعفری‌زاده ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏
‍ 🍁🎊 شور زیبا_ فراق کربلا_اربعین_ حاج ابوذر بیوکافی🍁🎊 🍂🍁🍂🍁🍂🍁 منو ابر بهاری کن بازم اشکامو جاری کن ببین این چشم خشکیده واسه چشمام یه کاری کن یه‌کاری کن که امسال زندگیم پُرِ صفا باشه یه‌کاری کن که امسال بینمون برو بیا باشه یه‌کاری کن که امسال قسمتم یه کربلا باشه کرببلا، منو میکِشی‌ام به‌کجا به‌کجا کرببلا، منو میکُشی‌ام به‌خدا به‌خدا دلمو مثل دریا کن غمی دارم مداوا کن به‌روی قبر شش‌گوشه چشای بسته‌مو وا کن یه‌کاری کن که امسال لحظه‌هام با روضه‌ها باشه یه‌کاری کن که امسال مقصدم سوی خدا باشه یه‌کاری کن که امسال فکر تو تو سر ما باشه کرببلا، منو میکِشی‌ام به‌کجا به‌کجا کرببلا، منو میکُشی‌ام به‌خدا به‌خدا بی‌قرارم یه کاری کن گرفتارم یه کاری کن که فقط توی این دنیا تو رو دارم یه کاری کن یه‌کاری کن که امسال از غمت آقا رها باشم یه‌کاری کن که امسال نوکرِ‌ امام رضا باشم یه‌کاری کن که امسال اربعین کرببلا باشم کرببلا، منو میکِشی‌ام به‌کجا به‌کجا کرببلا، منو میکُشی‌ام به‌خدا به‌خدا 🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 آروم آروم بخون و فقط تصورش کن😭 قشنگ ترین لحظه توی این دنیا... بهت بگن بيا بريم کربلا... وسط بين الحرمين سلام بدی... ندونی بری حرم عباس يا حسين... پای برهنه تو بين‌الحرمين راه بيافتی... برسی ورودی حرم عباس... پشت در حرم بشينی و سلام بدی... باچشم پر اشک اذن دخول بخونی...😭 بلند شی و بری روبروی ضريح بايستی... سرتو بندازی پايين و باخجالت بگی فکر نميکردم بياريم حرم...😔😭 به حضرت عباس ع بگی خيلی آقایی... بری يه بوسه به ضريح بزنی و اشک بریزی... بيای عقبتر و يه زيارت بخونی... بهش بگی اجازه ميدی برم پابوس داداشت...😭😭😭 دوباره پابرهنه تو بين‌الحرمين راه بيفتی و زير لب بگی"از حرم تا قتلگه زينب صداميزد حسسسسسسسين"...😭😭😭😭 اشک...😭😭😭😭 برسی ورودی حرم و ناخودآگاه بشینی رو زمين دست برسينه سلام بدی... اشک...😭😭 از باب‌القبله وارد حرم بشی... نگاهت بيفته به ايوون طلا و ضريح... خجالت زده ای... چشمت بيفته به قتله گاه... از عشق حسين مجنون بشی... آخر روضه رو درک کنی... يه دل سير گريه کنی...😭😭 يادت بياد چقدر حسرت رفتن به حرم رو ميخوردی... آروم آروم باسر کج بری جلو ضريح. 😭😭😭😭 الهی به حق سه ساله ی کربلا هر چه زودتر زیارت شش گوشه نصیبمون بشه 🙏🙏التماس دعای فرج دوستان🙏🙏 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
امام علیه‌السلام ❏ ❏ بـزم شـراب و تـشـت طـلا جـاۍ خـود ولۍ خـون ڪرده صحـنہ اۍ دل محـنت ڪشیده را دشـمن ڪنیز خـواست و دیـدم بہ چـشم خـویش طفـل یـتیـم و وحـشت و رنـگِ پـریـده را[😔] یعقوب‌ڪربلا‌چقدر‌گریه‌میڪنۍ...💔
4_6039358273176470884(1).mp3
3.22M
🌹میزند آتش به قلبم ماجرای نیزه‌‌ها... با نوای محمود کریمی 🏴ویژه شهادت امام سجاد(علیه السلام) 🌹🌹🌹
4_5992351595583507080.mp3
6.31M
احساسی 🍃توی روضه‌ات میاد اشکام 🍃یه تصویره جلو چشمام 🎤 👌فوق زیبا @majmaozakerine
4_5938456589311675038.mp3
5.7M
🔳 (ع) 🌴تشنه و گرسنه بودی شدیدا 🌴التماس خواهرت رو ندیدن 🎤 👌بسیار دلنشین @majmaozakerine
4_5974357314700839378.mp3
2.29M
🔳 (ع) 🌴با که گویم درد دل با آه و سوز 🌴آنچه آمد بر سرم در یک نصف روز 🎤 👌بسیار دلنشین @majmaozakerine
4_5859369366465808888.mp3
8.39M
❣﷽❣ ❣ ❣️نوکریامو اشک چشامو ❣️خراب کردم همه سینه زنیامو ❣️بگو چی کار کنم که بشنوی صدامو ❣️حق داری انداختی عقب کرببلامو ❣️رو بر نگردون از من یا حسین ❣️عفوا یا حسین عفوا یا حسین ❣️شرمندتم من قلبا یا حسین ❣️عفوا یا حسین عفوا یا حسین ❣️بی حرف و حدیث دوست دارم ❣️روی قلبم بنویس دوست دارم ❣️هیشکی مثل تو نیست ❣️دوست دارم دوست دارم ❣️ته رویای منه کربلا ❣️علت اشکای منه کربلا ❣️خونه آقای منه کربلا ❣️کربلا کربلا کربلا ❣️بال و پرم باش تاج سرم باش ❣️به یاد من شبای جمعه تو حرم باش ❣️فکر جواز کربلای مادرم باش ❣️تو موکبای اربعین منتظرم باش ❣️رو بر نگردون از من یا حسین ❣️عفوا یا حسین عفوا یا حسین ❣️شرمندتم من قلبا یا حسین ❣️عفوا یا حسین عفوا یا حسین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @majmaozakerine ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5859369366465808887.mp3
4.41M
❣﷽❣ ❣ مگه یادت میره نوکریامو مگه یادت میره اشک چشامو مگه یادت میره سلام رو به کربلامو برا من که شدم نوکرت آقا مادری میکنه مادرت آقا منو دوسم داری مثه علی اکبرت آقا به خدا تربتت مهر نمازه یا حسین گفتنم راز و نیازه مثل حر اومدم میدونم آغوش تو بازه یه نفس زندگی بی تو محاله به تو داده خدا ما رو حواله آرزومه بیام من اربعینت همه ساله 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @majmaozakerine ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ الْحُسَيْن💚 💔هرروز،صبح زود، زیارٺ ڪنم تو را 💚تـا روبروے گنبدتـان می دهم سلام 💔هرجاڪه صحبٺ ازتـو شدو ذڪرخیرتو 💚دستم به سینه،عرض ادب ڪردم،احترام 💖تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم 💚آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم 💖 💔السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ 💔وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 💔وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ 💔وَعَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن
‍ ‍ ‍ ‍ بِسمِ الله الرّحمن الرّحیم تقویم روز امروز: شمسی: دوشنبه - ۰۸ شهریور ۱۴۰۰ میلادی: Monday - 30 August 2021 قمری: الإثنين، 21 محرم 1443 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم روزشمار: ▪️4 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️13 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️28 روز تا اربعین حسینی ▪️36 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️37 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
تایپ و ویرایش کربلایی حسین کریم زاده بخش اوّل زادهء ناپاکِ بُوسفیان شَقی و فتنه کار عامل قتل و جنایت حاکم بی قید و عار منشأ شَر و فَساد صحنه های روزگار مُنکرِ آیات قرآن خَصمِ ختم الّانبیاء دشمنِ سر سخت و خونخوار علی المُرتضی مردمِ دنیائیله دنیا کیمی همرنگیدی مکریده اَمرا عاصیدن پُر مَکر و پر نیرنگیدی اتقیا سیر و سلوکندن اونون دل تنگیدی نُطفه سی اَرذَل طلیقیدی نه که آزادیدی مادرِ ناپاکی هندِ آکل الاکبادیدی ثانی نون عصرینده اولدی شامِ شومه حُکمران بال و پر وئردی او کَرکس سیرته اهلِ جهان کامیاب ایتدی او رُوبه خصلتی دورِ زمان یاره مقصودین آلوب آغوشی نه اجلالیله قصر خضرانی ایدوب اِحداث بیت الَمالیله قلبدن اوغلی یزیده بسکه خاطر خواه یدی گر چه رفتار قَبیح یندن اونون آگاه یدی بیر جوان هرزه و لایعقَل و گمراه یدی سعی ایدوردی بیر بیله موجود و پست و ناتوان کشورِ پهناورِ اِسلامه اولسون حُکمران ناز و نعمتله یزید اولدی همیشه کامکار عمرِ نحسیندن کچوب تا که ایگرمی بش بهار قلبینی عشق اُرِینب ایلدی بی اختیار زورقِ جسمی اولوب دریای عشقه ته نشین پیچ و تابه سالدی اَعضاسین بو عشق آتشین گوندوزی غم غصّه سیندن ایلدی عزمِ شکار هر گیجه ترتیب وئردی مجلسِ رقص و قمار صُبحه تک جام شرابیله اولوب دمساز و یار ماه رویان دمشقین درک ایدوب دور وصلتین مرز بیهوشیده تاپدی زندگینون لذّتین اوغلونون گوردی معاویّه اولور فسقی عَلن عشق آتش زا ائدوب قلبین گرفتارِ مُحن نقش طرح ایتدی خلاص ائتسون اونی اندیشه دن اعتراض ائتدی حسین هند اوغلونون اقدامی نه قویمادی دوشسون حجاز آهوسی مَکرون دامنه نقش برآب اولدی یکسر نقشهء دربارِ شام دائما بو حادثه قیلدی یزیدی تلخ کام نفسی تحریک ایلدی آلسُون حسیندن اِنتقام سرورِ آزادهء احراری ناکام ایلسون روزگاری آغلادوبدی تا اوزون رام ایلسون هجرتون آتمش بیرینده عاشرِ شهرالَحرام یُومِ حشر و رستخیزِ عترتِ خیرالانام پاک قانلار کربلا صحراسین ائتدی لعل فام زینتِ آغوشِ پیغمبر فروغ آسمان جان وئروب جانانینه تاپدی حیاتِ جاویدان ماجرای صحنه کُشتار دَشت نِینوا یا شکست ظاهری پروردهء خیرالنّسا ثبت اولوب تاریخده پیروزی بی اِنتها رویدادیندن یزیدِ بی حیا مجذوب اوُلوب ایله فکر ائتدی حسینِ فاطمه مَغلوب اولوب ایستدی پاتخت نه جبراً پیمبر عترتین اقتداریندن ایده حالی دمشقین ملتین دل ملول ایتدی حریمِ کبریا جمعی یتین یوردی بُرجِ ناقه ده بُرجِ شَرف اولدوز لارین چکدی بازاره علیَِّ المُرتضانون قزلارین اوّل ماه صفرده کاروان کربلا موکبِ حُزن آورِ پژمردهء آلعبا وارد شام اولدی شامی ایلدی ماتم سرا حس وجدان مردمون تَحریک اِیدوب افکارینی قابل لعنت یزیدون بُلدیلر رفتارینی مهد عشقی که دمشق آدیله وار آوازه سی عقلی مات ائتمشدی تزئیناتنون اندازه سی چوخ بزنمشدی ولی ساعت اولان دروازه سی مرد و زن صوتِ دَف و طنبوریله دَم سازیدی رقص و آوازون سسی شهره طنین اَندازیدی کوچه و بازاره نصب اولموشدی زیبا پرده لر شادکام و خرمِ خندانی دی افسرده لر یوز ایگرمی پرچمیله جنگجو سرکرده لر جنگجویانِ عراقی پیشواز ائتمشدیلر خولی و شمر و سَنانون دیدنه گئتمشدیلر آز قالوردی ظهر اولا دوتدی هوانی گرد و خاک آسمانِ شهریده خورشید اولوب اَندوه ناک سینهء گرد و غباری کاروان ایلوبدی چاک طبل و شیپورین صداسی شهری سالدی لرزیه هیبت مخصوص یله لشگر چاتوب دروازیه زینبون ناگه عیان اولدی پَریشان دسته سی گلشن حقّون بیر عده طایر پَر بسته سی اِفتخارِ کایناتون آهوان خسته سی زُهره زَهرا بتولون صاحب عِصمت قزلّاری گویدن اَنمیشدی یِره گویا گویون اوُلدوز لاری بیر اوجا نِیده سرِ آزاد مردِ روزگار عشقبازِ صادق و جان پَرور پَرودگار عصرونون یحیاسی دور گویا قزل طَشت آختارار یوز گوزی تپراق مَحاسن مولری خُونباری دور کاوران عشقه شَخصاً کاروان سالاری دور دشمنِ شیرِ خدا بیر شخص ابراهیم نام دوستدارِ آلِ بُوسفانیدی فاسِق مَرام جَنگ خونینی جَملدن اولمیشدی تلخ کام آتشِ بُغض و عنادیله قزشدی سینه سی اِنتقامه سوق ایدوب دور کینهء دیرینه سی ناقۀ زین العباده ایلدی نزدیک اوزون هرزه قُؤلرتک آچوب دور آغزینی یومدی گوزین ریشخندیله تکلم قیلدی بی معنی سوزون بیر سُوال ایتدی سُوالون متنی نامطلوب دور سؤیله کیم یابن الحسن غالبدی کیم مَغلوب دور حضرت سجاد هُمای رَحمت و عرش آشیان قلبنون اَعماقنه یوز ویردی بو سوزدن تکان قیلدی فرمایش دایان ویرسون مؤذنلر اذان اَحمد و مَحمود آدی آفاقه سالسون طَنطَنه غالب و مغلوب همین ساعت ثَبوت اوُلسون سنه ادامه دارد
بخش دوّم تایپ و ویرایش کربلایی حسین کریم زاده راضیوق روزِ ازلدن خلقتون تقدیری نه دلخوشوق دامِ وِلانون نالهء شبگیری نه نه حقاتله باخورسان بوینمون زنجیری نه رَهروانِ راهِ حقوخ سیز ولی اهلِ مَجاز سیزده هر قَدری ستم وار بیزده وار آغوشِ باز مطلبی درک اِیت تعمّق ایله ای نازک خلیم اهلِ مَعناسن تفکر عالمینده ور قدم نقطه نقطه مجلسین عکسین نشان وِرسین قَلم عصر وقتیده یولون یورقونلاری شُوریده حال قصرِ خَضرایه قولی باغلی تاپوپ دور اِنتقال وهلهء اوّل یزیدون سال نظر درباری نه قصرِ خَضرانون تماشا قیل در و دیواری نه داخلِ قصر اوُل ورود اِیله بیوک تالاری نه مَسند و قالیله تالارون کَفی الوان دور چِلچراغِ شُعله وَر سَقفندن آویزان دور مُختلف شخص یله تالارون دولوب سر تا سری اَجنبی دولت لرون برجسته شخصیت لری اَلّیدن آرتوق رِجالِ لشگری و کشوری سر شناسانِ قَبایل سرکِشان و باج گیر بیر نچه نصرانیِ آگه دل و روشن ضَمیر صدرِ تالاره قُویوبلار کُرسی گُوهر نشان تکیه ایلوب دور او تخته سُرخ صورت بیر جوان آبله آثاری درک ایلر یوزی نه هر باخان قد بلند و جُثه نخوت قلب ایوی تاریک دور غرقهء غرقاب نخوت قلب اِئوی تاریک دور سبز رنگ عَمامه سی باشدا خلافت مظهری جامه زربفتله مستور اولوب دور پیکری کتفده آبی رَدا بیلده مُرصع خنجری فاقدِ وَقر و اُبهت فکر و عقلی ناتوان مارتک دوشمش اَلینده پیچ و تا به خِیزران پشتِ تختنده ایکی جانی غلامِ روسیاه هر بیری گیمش لباس ابریشمی و راه راه مَجلسون اَعضاسی نه هیبتله اِیلولر نگاه اللّرینده قبضه شمشیر جُوهر دار و تیز ساکت و صامت دوربلار ایلمولر جَست و خیز تخته نزدیک اَگلشوب دور بیر نچه صاحب کلام اهل ذُوق و شاعرانِ ویژهء دربارِ شام جمله سینده اَخطلِ میخواره و فاسق مَرام شاعرِ هَزیان سرا و هرزهء شهر حَلب هم پیالیدی یزیدیله بو عِده روز و شب اگلشوب بیرعِده فکریله بیر عِده شادمان انظباط مجلسی پوزدی هَیا هُو ناگهان ضمن تعظیمی یزیدون حاجبی اِیتدی بیان گتدیلر قصره کَسلمش باشلاری سر نیزده دخترانِ مُرتضای دِل مَلول و غَمزده یوز ویروب قلبِ یزیده شادی بی اِنتها صادرِ فَرمان نامعقول اِیدوب اوُل بی حَیا صحنده قالسون رِئوس کُشتگان کربلا سرخوشام آمالیمون پیمانه سین سرشار اِیدون اَهل بیتیله حسینی وارد تالار اِیدون مجلسه قویدی قَدم ناگه ایکی خدمتگزار اَلده زر سینی گتورمش اوّلی تصویر کار دوّمی اَلده کَسوک باش یوز گوزون دوتمش غُبار زلف نامیزانی تک اَفکار نامیزان اِیدوب ظلم اَلی گویا گُلِ آویزی آویزان اِیدوب حامل سینی قویوب دور سینینی اوّل یِره دوّمی اوندا مکان وِیردی او رَأس اَطهره مجلسه حُکم سُکوت اوُلدی بو غَملی مَنظره لرزیه دوشدی بَدنلرده ستونِ مُهره لر سینه لر گرم آهیله دولدی دوتولدی چِهره لر وارد اولدی تازه دَن بَزمه ایکی شمشیر دار زِشت رو و سُرخ مو نامرد مَردِ روزگار عُنصر صورت سیاه و ناقواره نابِکار بو ایکی خون خواریله سولمشدی زَهرا گللّری شمر دور خولی حسینون قان تُوکَن قاتللّری سینینون صاق و صُولوندا دور دولار مَسرور حال صحنهء تالاریده خاموشیدی یکسر رِجال گوزلری اما کَسوک باشه باخوردی اِتصال تختون اوستنده یزیده اَل ویروب شُور نِشاط عَصر فرعونین جَری اِیتدی او فرعونی بساط گلشنِ عصرِ حریفین درک اِیدوب دور ریشه کَن باده نوش اِیتدی نچه پیمانه اوُل پیمان شِکن مغزینه تأثیر اِیدوب گرم اوُلدی سرتاسر بدن دزدِ ناموس و تَجاوز کاریدی اوُل بی حَیا مَصدرِ اِسلامیده اِسلامه ووردی پشت پا مظهر شَهوت اوتوز اوُچ سنده فاسق جوان منعکس اولدی خیالینده اونون کچمش زمان قلبی نه عشق اُرِینَب غفلتاً وِیردی تکان سینی زَرده رَقیبین درک اِیدوب آشفته مو خیزرانیله پریشان زُلفین اِیتدی زیر و رو اِی حسین اِبن علی گوردون نجه تقدیری سن قویمادون تحصیل وَصلت اِیلیم عشقیمله من اِیلدوم اَما سنی عالمده مَحروم هر ندن اوغلووی قارداشوی بیر بیر اَلوندن آلمشام گزدیرب اَطفالوی چوللّرده جاندان سالمشام چاتمادی عالمده اِقبالون منیم اِقبالی مه دائما سن رَشک آپاردون قصریمه اِجلالی مه اگلشوب دوردون تَعرض اِیلدون اَعمالی مه حَمد اولا مَعبودی مه اولدی تفاقون زیر و رو من آپاردوم جاه و عَزت سن آپاردون آرزو یاوه گولر تک بیر عِده یاوه سوز اِتدی بیان غیظیله مظلوم اِمامون لبلّرین قیلدی نشان نَحس اَلنده قُوزانوب اَندی فَنر تک خیزران کامین آلدوقجا اِیدوردی زَمزَمه اوُل زِشت خو آلِ بُو سفیانه تُوهین اِیلین لبلّردی بو خیزران تعظیم اِیدوب اوُپدی لبِ خون باریدن یارینه سس ویردی یاری مجلس اَغیاریدن یاندیران بیر سس اوجالدی گوشه تالاریدن اِی مِنا و مَکه نون اوُغلی عزیزیم جان حسین سرگذشتون اِیلدی یَحیالری حِیران حسین ادامه دارد
در حیرتم که بی تو چه سان زنده مانده ام عهدي كه با تو بستم از اول، چنين نبود ده روزه ي فراق تو ، عمري به ما گذشت يك عمر بود هجر تو ، يك اربعين نبود حسین باخ بیر ربابه سینه سینه سود گلوب گزر دشت بلانی آختارار ئوز شیر خوارینی . ویر سود امر بالاسینی آلسون قوجاقینه بوش گورمه سینله اهل حرم تا کنارینی معذوریدی رقیّه قیزون قالدی شامده ویرسن اجازه شرح ایدرم اعتذارینی سولدی حجاز گلشنینون تازه غنچه سی شامین هواسی ائتدی خزان نوبهارینی ئوز قاره کوینگین ئوزونه ایلدیم کفن تا تیره شام ، شامین ایدم روزگارینی قبره قویاندا آلنینی ئوپدوم دیدیم بالا یات چک بو شهریده بی بیوون انتظارینی کوینگون الدن آلمشام من بو قبرون اوسته سالمشام من دور گور نجه قوجالمشام من یانیرام من غسلون ویرنده صبر و طاقت اندازه دن گچدی جنایت غساله یاندی بی نهایت یانیرام من سویلوب چراغ عمرون ظلمیله سوندوروبلر معلوم اولان بو طفلی الرده اولدوروبلر لای لای رقیه لای لای
از من به غیر این تن تیره نمانده است شمع دلم ز هجر تو شد قطره قطره آب هرکس بقدر آه دلش داغ دیده است اما قسم به جان تو وای از دل رباب کارم تمام شد همه جا شد حسینیه با دستهای بسته خواهر تو کرده انقلاب یر یوزونده هانسی بیر یر بیله قارداش دلربادی روضه رضوانیدن بالادی آدی کربلادی قلبیلر گر کاه فرض اولسا مزارون کهربادی کربلانی گورمین یتمز جهاندا کامه قارداش قبریوه چوخلار گلر اولسون قسم ذات خدایه بیر بئله زوار قارداش بیرده گلمز کربلایه خادمین من زائرین ئوز قیزلارون دور باخ صفایه بوینی چینینده اوخور اوغلون زیارتنامه قارداش
گلنده کرببلایه زیارته زینب باخوب یانوبدی صداسیز ولایته زینب علیُّ اکبرینون قانینه باتان یری سن نجه باخوم سنه باغلاندی سو یولی سنده سو اوسته دوشدی ابوالفضلمون قولی سنده مدینه دن سنه جاه وجلالیلن گلدیم تعجبم نیه محنتدن ئولمدیم سنده تمام عالمی آهیله یاندیروب زینب گوزین صاقا صولا بیر آز دولاندیروب زینب بلا چولونده کی انصار و یارین آختاردی ئورک گوزیله حسینون مزارین آختاردی دیدی حسین چوخ اولان دلده صبریوه قربان یاتوبسان هاردا باجون توزلی قبریوه قربان عزالی زائریوم ای شه جهان گلورم مزاریوی آلام آغوشه باغریقان گلورم شرار آه دلیم عرش طاقته چیخلوب قباقه چیخ باجوام یورقونام ایویم یخلوب (باخدی بیر قارداش قبرینه حسین) گرچه مقام عشق و ، وفاده اوجالمشام دنیا غمیله ئولمه میشم زنده قالمشام سن گوردوقون باجی دیرم چوخ قوجالمشام (خانم سوزلرین دیدی حسین هامینی گتیرمیشم اما حسین بیر رقیه نن شرمندیم حسین علتی وار بالامی گتیره بولمدیم) مریضیدور بالامون بولمدیم ندور مرضی نه بیر طبیب تاپلوب نه بیر دوا بالاما ساربانلار ئولدوردی یاتمیردی بیر گجه اونی آلدیم قوجاقیمه سینمده بستر آچدیم او یورقون قوناقیمه آهسته گتدی آغزنی قویدی قولاقیمه عمه غذا هاچان دیجاخ پس دوداقیمه
روضه حضرت زینب(س) من زینبم اول آنادان بختوراولدوم بش سینیده قالدیم ننه سیز خون جگر اولدوم گیتدی آتا قارداش قره اوسته قره سالدیم آخرده حسین ئولدی بئله دربدر اولدوم گل گور نجه غربتده حسین خار ئولورم من (راوی دییر خانمن الری قالب اورگینین باشندا گوزی قالب کربلا یولوندا حسین باجیوام ) گل گور نجه غربتده حسین خار ئولورم من چاره م کسیلیب درده گرفتار ئولورم من یاسدان هله ده چخمامیشام من سنه خاطر اگنیمده قرا کوینک عزادار ئولورم من من زینبم الله هارا گیتدیم قره باشدا بو قاره نی آخر آپارم من هارا باشدا جانیمده چخنجا چخمیاجاخ کوفه یادمدان بازاری دولاندوخ باجی قارداش یارا باشدا زینبیوم سارالمشام سولموشام آغلاماقا بولوط کیمی دولموشان (حسین بئله آدامسیز جان ویریرم آخی منه گورن دیردی زینب بختور باشوا یدی قارداش چینینده تابوتین قبره گیدجک) عزتیله گل منی یردن گوتور عزیزیوم گور نجه خار اولموشام زینبیوم غم گونون یولداشی آدم اولوب دل ازبری سوز باشی من که سنه یامان گونده باجیدیم (حسین مگر یادنان چخب قتلگاهیده الیمی آتدیم یالین خنجره اله دیردیم باشین کسمه قارداشیمین بالالاری یولون گوزلور) من که سنه یامان گونده باجیدیم سن ده گل اول یامان گونون قارداشی زینبیوم کیمیم سینه داغلاسون (حسین نه علی اکبر وار نه قاسم وار حسین علی اکبریوه دینن عمون ئولور قاسمه دینن بیبون جان ویریر حسین هرکیمی یولورسان باشیم اوسته یولا اما) عباسی یولاما بودی قورخوم چوخ اینجیه قولاری یوخدی دوندره تا رو به قبلیه زینبیوم کیمیم سینه داغلاسون ننمه ده گلسین منه آغلاسون گلین گیتدیم گلمدی پا تختیمه گلسون باری گوزلریمی باغلاسون
‍ # روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس اجرا شده روزِ عرفه سردابِ مقدس حضرتِ اباعبدالله کربلایِ معلی اجازه بگیرم از محضرِ ابی عبدالله ، روضۀ قمر بنی هاشم بخوانم .. آخه فرمودن هرجا روضۀ عمو جانم خوانده بشه منم میام .. علمدارِ وفادارم اباالفضل پس از تو بی کس و کارم اباالفضل قسم بر تشنگیِ بر شیرخواره گره افتاده در کارم اباالفضل .. میبینم گوشه کنار همه دارن گریه میکنن .. ان شالله آقاجانمون ببخشن ، می خوام روضۀ برادرشونُ بخوانم .. پس از تو خیمه غارت میشه عباس به طفلانم جسارت میشه عباس *سادات من معذرت می خوام* پس از تو سهم زینب بی محارم غریبی و اسارت میشه عباس دیدن حسین یه دست به عنانِ اسب گرفته ، یه دست به کمر گرفته .. هیچ جا حسین نگفت انکسر زهری .. اما تا اومد عباسشُ دید .. چه بدنی ؟.. الله اکبر .. قدِ رشیدش .... ای حسین .... تا اومد دم خیمه ، اولین کسی که از خیمه اومد بیرون ، خواهرش زینبِ .. این خواهر و برادر ، چشم تو چشمِ همدیگه شدن .. تا زینب دید حسین دستِ خالی برگسته ، هی میزد رو دستاش .. هی میزد تو صورتش .. جوابِ زینبشُ نداد ، یه مرتبه سکینه دوید .. صدا زد یا ابتا این عمی العباس ؟ .. بمیرم برات آقاجان .. هیچ جا ندیدم نوشته باشه اکبر رفته میدان بیاد ستونِ خیمه رو کشیده باشه .. قاسم رفت ، ستونِ خیمه رو نکشید .. اما وقتی جوابِ سکینه رو می خواست بده رفت ستونِ خیمۀ عباسُ کشید .. خیمه رو زمین اومد .. یعنی برید بچه ها معجرهاتونُ محکم ببندید .. بچه گوشواره هاتونُ برید در بیارید ... دستاتونُ بالا بیارید ، روزِ عرفه ست ... به اون ساعتی که صورت به زمین گذاشت ..به اون ساعتی که از رویِ اسب زمین افتاد .. به اون ساعتی که خیمه هاشُ آتش زدن .. الهی العفو .... ع