eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ روضه و توسل جانسوزشهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه فاطمیه🌷🍃 ◀️مجمع مداحان اهلبیت علیه السلام قم ▶️ ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ دستم از شانه شکسته به تنم می اُفتد۲ نفس از سینه به هر خم شدنم می اُفتد نمی دونم چی جوری زده بودن .... گاه یک دست ورم که ز بس سنگین است وسط ذکر قنوت از بدنم می اُفتد ..... مادر .... مادر ... درد هر بار که در پهلوی من می پیچد ناله ی ناد علی در دهنم می اُفتد انقدر علی رو دوست داشت .... هر زمان یاد غریبی علی می اُفتم ناگهان لرزه به این جان و تنم می اُفتد چادر از صورت من تا به کناری برود ذهنم ای وای به یاد حسنم می اُفت اخه تو کوچه بود . دانی ای دختَرکَم این گل بستر از چیست؟ لاله هایی است که از پیروهنم می اُفتد هر زمانی که سخن از کفن آید به میان دیده ام بر پسر بی کفنم می اُفتد .... پسرکم ..... بنی ..... از روز اول که شنید و دید کفن ها مخصوص هر کسی هست ... اولین کفن رو که برا مادرش خرج کردن ، پیغمبر فرمود این کفن هم مال منه .... این کفن هم مال تو و علی و اینم کفن از اون روز به یادش بود .... یه پیراهنی ببافه . الله اکبر ..... گریه کرد گفت عزیزم گریه نکن ، دخترم ، بعد از من خانه دار این خانه ای .... اول مواظب بابات باش .... بچه ها رو به تو می سپارم .... به بابات علی ام سپردم .... بعضی ها این طوری فرمودن ، فرمود دخترم ، حسینم شب ها از خواب بیدار میشه .... تشنه ش میشه .... آب براش ببر .... راوی میگه سراسیمه خودش رو به قتلگاه رساند ..... شاید اومده بود ببینه برادر آب خورده یا نه ..... دید داره سر و می بره ... حسین .. ▫️استاد حاج منصورارضی ▪️روضه حضرت زهراسلام الله علیها ▪️روضه امیرالمومنین علیه السلام ▪️روضه سیدالشهداعلیه السلام ▪️روضه حضرت زینب سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ❇️ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌 اولین وفعال ترین گروه درایتا😍 🔹هرگونه درخواستی :مطالب مذهبی.حدیث اشعار.روضه.نوحه......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خادم اهل بیت 🌺: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *روضه_فاطمیه* *«امان از شعله وای مادر»* امان از شعله وای مادر امان از دیوار وای از در گرفته آتش جان حیدر مدینه چها کردی با جان زهرا امان از خنده از تماشا از آن مسمارِ بی مدارا مدینه می خندند به اشک من و داغ و روی زردم همانها که هر شب دعاشان کردم پر از آه و دردم... پر از آه و دردم... به دست بسته دیدم ابوتراب به پیش چشمم شد از خجالت آب گره به کارش افتاده با طناب (مولاحیدر... زهرا فدای تو) من و اشکِ غربت من چه کردی با قامت من چه کردی با صورت من مدینه غم حیدر کی گذارد؟ که چشمانم خون نبارد که یاری جز من ندارد مدینه افتاده چرا تازیانه به دست و پایم فدای علی هستی و دنیایم علی کن دعایم ...علی کن دعایم بگو بدانند زهرا فدای توست همه وجودم در زیر پای توست عبادت حق تنها ولای توست (مولاحیدر... زهرا فدای تو) *🖊️شاعر: رضا یزدانی* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روضه حضرت رقیه گریز به حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀🥀🥀🥀😭😭 توی دنیا بی بابا زنده بودن جا نداره  الهی نباشه دختری که بابا نداره عمه جان بابای من که این جوری نبوده،دخترم منم تو گودال می گفتم:أأنت اَخی؟ گوینده باید توکلش به خدا،توسلش به معصومین،تمسکش به قرآن باشه. یقین داشته باشه اگه روزی براش نوشتند،حضرت زهرا سلام الله علیها سهمش رو نگه داشته.صد نفر می خونند، یه دفعه می بینی تو اگه حواست جمع باشه،به تو که میرسه،یه خط،یه نیم بیت، یه مصرع میگی، چراغ دل ها روشنتر میشه،شعله ور میشه زخانه ها همه بوی طعام می آمد  ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم دخترم بریم بابا،مادرم برات سفره انداخته،مادرم فاطمه چشم براه توست. این زبانحال گفتن منه:تو که سیلی می خوردی مادرم آه میکشید. مادرم سیلی خورد جدم آه کشید. یا اباعبدالله جون بچه ات مارو رها نکن.آقا جان ببخش مارو دل عشقات رو خون کردیم امروز،آخه اینها دیونه ی شما هستند،نمیشه کم براشون بذاریم.قربونت برم آقاجان. به قصد شستن خون از رخ تو میگریم  ولی چه سود مرا هر دو دیده خونبار است بابا همیشه برا راهب دعا میکنم،بالاخره تو این سفر یه نفر پیدا شد. گرد و خاکی از صورتت پاک کرد.بعضی شهرها،بعضی جاها از روی نیزه سرت رو نشونه میگرفتند. یا عقب رو سنگ باران سرت طفلان نبینند  یا جلو رو تا که سیلی خوردن طفلان نبینی الهی اگه بابات زنده است،خدا سایه اش رو از رو سرت کم نکنه،دعای بابا یه چیز دیگه است. بابا دعا کن من هم زودتر به علی اصغر برسم.بابا به من نگو بر زن جهاد نیست.اگه قرار نیست زن ها شهید بشن،چرا مادرت هیجده سالگی شهید شد. وای مادرم،مادرم،مادرم یه وقت آدم تو یه حال معمولی سیلی میزنه،یه وقت یه راهی رفته، میگه اگه من بهش برسم من میدونم و این.اومد تو مسجد گفتند:نبودی قباله رو گرفت. رفت. گفت:این چه کاری بود کردی؟ علی پول تو دستش باشه ما شکست میخوریم. سریع اومد راه زهرا رو بست. حالا کینه داره: اَحْقادًا بَدْرِیَّهً وَ خَیْبَرِیَّهً وَ حُنَیْنِیَّهً. فاطمه کجا بودی؟ حقم رو گرفتم.قباله رو بده.نمی دم. قاپ زد. آب دهان ریخت رو قباله. پاره پاره کرد. بی بی فرمود:خدا شکمت رو پاره کنه. بعضی خیال میکنند ما میگیم سیلی. یه دونه زد. با دو دست از دو طرف…. علامه ی امینی رحمه الله علیه میگه: حورای ِ انسیه.یعنی  اینقدر خداوند به این حورای  انسیه لطافت داده، برگ گل به صورتش میخورد جا می نداخت. گوشه ی چشم تو چرا شد کبود؟ فاطمه جان مگر علی مرده بود؟ این مال مادر. اما دختر چی؟  زخانه ها همه بوی طعام می آمد  ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم سوء تغذیه یکی از بلاهایی که به سر بچه میاره اینه، میبینی گریه اش که میگیره، یه دفعه نفس بند میآد. میگن ریسه میره. دکتر می بری میگه این کلسیم بدنش کم شده،خوب بهش غذا ندادید. باید بهش برسید.بچه سر رو دید ریسه رفت. دیدید بچه وقتی ریسه میره، هی تکونش میدن،هی فوت میکنند تو صورتش اکسیژن برسه، اول گفتند : ان شاء الله مثل همیشه دوباره نفس میکشه، دیدند نه ، نفس بر نگشت. ناخن ها سیاه شد. چشم ها رفت. چنان ضرب دست عدو سخت بود  که دندان شیری ِ دختر شکست ***************
‍ از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی پیش من از چهره ی خود رو گرفتی در سحر وقت نماز شب به ناله دست خود آهسته بر پهلو گرفتی یادم آمد بودی با عَدو رو در رو اشک چشمت جاری همچو خون پهلو خون پهلو دارم خود حکایت از غم گوئیا میبندی بار رفتنم گریه ها با چشم تارت ، از دعا بگذشته کارت آرزوی مرگ داری از خدا با حال زارت ... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ... با چه رویی زد عَدو سیلی به رویت با غلاف و تازیان آمد به سویت چادرت خاکی ، تنت مجروح و زخمی بوی آتش میدهد هر تار مویَت بر سرم با دستت بی رمق زن شانه بوسه زن بر روی دختر دُردانه خون پهلو دارم خود حکایت از غم گوئیا میبندی بار رفتنم ای تمام هست و بودم ، مادر صورت کبودم در فشار درب و دیوار کاش من شاهد نبودم ... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ... میکنم بر تو وصیت جان مادر میزنی آتش به من با دیده ی تر یاریَم کن بشنو از من این سفارش زینبم جان تو و جان برادر امتداد این غم کربلا پا برجاست دِه حسینم یاری ، او غریب و تنهاست روی صحرا پیکر او ، بر سر نیزه سر او جای زهرا مادری کن بوسه زن بر حنجر او ... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ... کربلا منظومه ی احساس داری یک رقیه کودکی چون یاس داری حفظ معجر کن مخور تا که مادر شیرمردی همچو یک عباس داری روی تل میبینی خنجری بر حنجر شمر دون میبُرَد از حسین من سر غرق در خون خسته بی حال ، ناظری بر حال و احوال کـن مرا یاری میان ازدحام و حول گودال ... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️ وقتی که فاطمه زهرا سلام الله علیها از بلال می‌خواهد تا دوباره اذان بگوید... درد و جراحات ، فاطمه زهرا سلام الله علیها را ساعت به ساعت رنج می داد و چون درد حضرت شدید میشد، غش می کردند. روزی پیغام برای بلال فرستادند تا اذان بگوید تا بدین وسیله روزگار حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله به یاد آورد. بلال مدتی بود که اذان گفتن را ترک کرده بود ولی با اصرار فاطمه زهرا سلام الله علیها آمد که اذان بگوید. فاطمه زهرا سلام الله علیها رو به طرف فضة نمود و فرمود : مادامی که بلال، اذان می گوید بستر مرا کنار درب خانه ببر تا صدای بلال را خوب بشنوم. لأنها لم تكن تقوّي على حمل الفراش ذلك؛أن ضلعا من أضلاعها قد كسر ▪️حضرت این درخواست را از فضة نمود چون از آن جا که استخوانی از پهلویش شکسته شده بود، توانایی آن را نداشت که خودش بسترش را جابجا کند. بلال اذان را ‌شروع کرد و وقتی که گفت :الله اکبر؛ حضرت ناله ای زد و آهی از دل برآورد. و وقتی که به ‌"اشهد ان محمد رسول الله" رسید، فاطمه زهرا سلام الله علیها فریاد زد : پدر جان! ای رسول خدا! اسمت را بر مناره ها می آورند ولی جسمت بین خاک است. ثم وقعت على الأرض مغشيا عليها.ركض الحسنان و قالا:يا بلال! اقطع الأذان،لقد أغمي على أمّنا. ▪️سپس حضرت روی زمین افتاده و از هوش رفتند. امام حسن و امام حسین علیهما السلام چون حال مادرشان را دیدند، رفتند و به بلال گفتند :دگر اذان را قطع کن که مادرمان از هوش رفت. 📚 اعلموا اَنّی فاطمة ج١٠ص۶۶٩
‬‏◼️ حکایت جانسوز "بیت الاحزان" فاطمه زهرا سلام الله علیها... ◼️ اصحاب سقیفه، بی رحمی را به کجا رسانند ؟! پیرمرد های مدینه و همسایه های خانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام گرد هم آمدند، به حضور امیرالمؤمنین علی علیه السّلام مشرف شدند و گفتند: «یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می‌کند، هیچ کدام از ما شب در رختخواب به خواب نمی رویم. روزها هم بر مشغله و کسب معاش آرام و قرار نداریم. ما از تو تقاضا می‌کنیم که فاطمه علیهاالسلام یا شب‌ها گریه کند یا روزها. » حضرت امیر علیه السلام فرمود: «اشکالی ندارد. » وقتی علی علیه السّلام به سراغ فاطمه اطهر علیهاالسلام رفت، دید که گریه آن بانوی معظمه دمی آرام نمی گیرد و تسلیت گویی به او ثمری ندارد. هنگامی که چشم آن بانو به حضرت امیر علیه السلام افتاد، لحظه ای آرام شد. علی علیه السّلام به وی فرمود: «ای دختر پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم! پیرمرد های مدینه از من خواسته اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز. » فاطمه اطهر علیها السّلام فرمود: «یا اباالحسن! من چندان در میان این مردم نمی مانم. به زودی از میان این مردم می‌روم. یا علی! به خدا قسم من شب و روز می‌گریم تا اینکه به پدرم ملحق شوم. » حضرت امیر علیه السلام فرمود: «ای دختر رسول خدا! تو صاحب اختیاری ، هر چه می‌خواهی همان را انجام بده . » از آن به بعد، موقعی که صبح می‌شد، فاطمه اطهر، دست حسن و حسینش را می‌گرفت و از مدینه خارج می‌شد و در نزدیکی بقیع و قبور شهدا، مشغول گریه می شد. و إذا وهجتها الشمس تفيّأت بظلّ‌ أراكة هناك؛فبلغ ذلك الرجلين فقطعاها ▪️و وقتی که نزدیک ظهر شده و آفتاب سوزان می شد، به سایه درختی که در آن جا بود، پناه می بردند و آن جا می گریستند. اما وقتی که خبر آن درخت خشکیده و گریه کردن های فاطمه زهرا و حسنینش علیهم السلام به گوش عمر و ابوبکر رسید، آن دو آمدند و آن درخت خشکیده را نیز قطع کردند. فلما خرجت في اليوم الثاني رأت الأراكة قد قطعت،فجلست تبكي ذلك اليوم في الشمس ▪️روز دوم که فاطمه زهرا همراه حسنینش علیهم السلام آمدند، دیدند که آن درخت را قطع کردند. پس در آن روز نشستند و زیر آفتاب سوزان گریه کردند. نزدیک غروب وقتی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام به دنبال آن ها آمد و حال آن ها را دید،نگاه بی رمقی به طرف آسمان انداخت و فرمود : اللهم أنت شاهد كل نجوى و موضع كل شكوى؛اللهم إنك ترى ما يفعل بآل نبيك و صفيك. ▪️خدايا تو شاهد هر نجوایی و شنونده هر شکوایی.... خدا تو خوب می بینی که با عترت رسولت، این قوم چه می‌کنند.... ثم صنع ظلالا من جريد النخل و سمّاه ب‍‌«بيت الأحزان».فجعلت تخرج إليه.فاتفق المنافقون و هدّموه،فجعلت تخرج إلى مقابر الشهداء و تبكي . ▪️سپس امیرالمومنین علیه السلام از آن به بعد با چوبه نخلی یک سایبانی برای آن ها درست کرد تا زیر سایه آن گریه کنند و نام آن را " *بیت الاحزان* " گذاشت. اما باز منافقین دست به دست هم دادند و آن را نیز خراب کردند. دگر از آن روز به بعد، فاطمه زهرا سلام الله علیها همراه حسنینش بر سر قبور شهدا در بقیع می رفت و در آن جا تا شب گریه و زاری می‌کرد. و وقتی که شب فرا می‌رسید، حضرت امیر علیه السلام می‌آمد و فاطمه اطهر سلام الله علیها را به منزل خود باز می‌گرداند. 📚الزهراء عليها السّلام في السنة و التاريخ و الأدب:ص ٥٤٢ 📚 مجالس الاحزان في احوال فاطمه( نسخه خطی) 📚بحارالانوار ج ۴٣ص١٧۴(با کمی اختلاف)
◼️ فرازی از یکی از زیارت نامه های جامعه ، که عباراتی لطیف و نغز نسبت به صدیقه کبری علیها السلام در آن وارد شده است... در یکی از زیارتنامه های جامعه (غیر از آن زیارت جامعه معروفه) که از امام هادی علیه السلام به دست ما رسیده، اینگونه وارد شده است : ... اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ الزَّهْرَاءِ ابْنَةِ الرَّسُولِ أُمِّ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَارِثَةِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ وَ قَرِینَةِ خَیْرِ الْأَوْصِیَاءِ الْقَادِمَةِ عَلَیْکَ مُتَأَلِّمَةً مِنْ مُصَابِهَا بِأَبِیهَا مُتَظَلِّمَةً مِمَّا حَلَّ بِهَا مِنْ غَاصِبِیهَا، سَاخِطَةً عَلَی أُمَّةٍ لَمْ تَرْعَ حَقَّکَ فِی نُصْرَتِهَا، بِدَلِیلِ دَفْنِهَا لَیْلًا فِی حُفْرَتِهَا، الْمُغْتَصَبَةِ حَقُّهَا وَ الْمُغَصَّصَةِ بِرِیقِهَا صَلَاةً لَا غَایَةَ لِأَمَدِهَا وَ لَا نِهَایَةَ لِمَدَدِهَا وَ لَا انْقِضَاءَ لِعَدَدِهَا. 🔹 ترجمه: خدایا، و بر بتول، آن بانوی پاکیزه، زهرا دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، مادر امامان هدایتگر، سرور زنان جهانیان، وارث برترین پیامبران، و همسر برترین جانشینان، شتافته به سوی تو با حالت اندوهبار از آنچه به پدرش رسید، و دادخواه از آنچه از سوی غصب کنندگان حقش به او رسید، خشمگین بر امتی که در یاری او، حق تو را رعایت نکردند، به دلیل اینکه شبانه او را در قبر دفن کردند، همان کسی که حقش مورد غصب واقع شد، و آب دهانش را از روی غصه فرو میبرد، درودی بفرست که نه پایانی برای امتدادش باشد، و نه نهایتی برای دوامش، و نه تمام شدنی برای شمارش آن. 📚 مصباح الزّائر ص٢۵٠ 📚بحارالانوار ج ٩٩ص١٨٠ 👌این زیارتنامه ، از حیث فصاحت ادبی و سنگینیِ معارفی که در آن وارد شده از زیارات کم نظیر مأثوره از اهلبیت علیهم السلام است؛که سزاوار است تشنگان معارف ناب اهلبیت علیهم السلام و اهل تحقيق، از آن غفلت نورزند. علیها السلام در آن وارد شده است...
4_5893522259208831077.mp3
10.04M
زمینه ترکی اجرا:حاج مهدی رسولی گتدون سن سیز ئولرم زهرا دای سنسیز من گولمرم زهرا بالا لاریمی گوتورم من مدینه دن گدرم زهرا بو شهریده قالامرم یاراما دوز ویریلار حیدریوه گولولر سنه سیلی ویرانلار (خانم حیالی خانم-خانم وفالی خانم) ای مردم قلب علی خونه حال این روزام پریشونه دیگه بی زهرا میشم امشب اشک چشمام مثل بارونه خانم خونمون رفت با اشک بی امون رفت شبونه روی دشونه ام بانوی بی نشون رفت (خانم حیالی خانم-خانم وفالی خانم) رفتی دست حق نگه دارت سر شدن روزای دشوارت مهمون پیغمبری امشب ما هم میمونیم عزا دارت دل شکسته داریم چشمای خسته داریم خاطره های تلخ از دستای بسته داریم (خانم حیالی خانم-خانم وفالی خانم) حاج مهدی رسولی @majmaozakerine
‍ متن شعر مداحی به پشت در خانه ات آمدم مادر از محمدحسین پویانفر ✿به پشت در خانه ات آمدم مادر أتیت ملتجئاً بباب بیتک یا اماه ✿به اذن حسین و حسن در زدم مادر طرقت بابک طالباً لإذن من الحسن و الحسین ✿بگیرم دوباره پر چادرت را اسمحی لی أن أتمسک بطرف عبائتک ✿بمیرم برای غریبی مولا أموت حسرةً لأجل غربة المولی حیدر ✿سلام ای یار حیدر سلام ای یاس پرپر السلام علیک یا حبیبة الحیدر ✿السلام علیک یا زهرة الیاسمین المتناثرة سلام مادر ، سلام مادر ✿السلام علیک یا اماه سیدة النساء یا زهرا ✿ملیکة السماء یا زهرا علی بابک القلب بالحزن جاء... أمی ✿یناجیک و اللحن صوت البکاء.... أمی أنینی ...حنینی ...لکسر الضلوع ✿و آهی شتاء لحرِّ الدموع سلام دمع عینی ... علی أم الحسین ✿أیا زهرا سیدة النساء ، یا زهرا ✿ملیکة السماء ، یا زهرا 🥀🥀🥀🥀🥀
توسلی به فاطمه زهرا (س)   صفای خانه ام دیگر به خانه بر نمی گردد                         پرستوی سفرکرده به لانه برنمی گردد کسی از سینه سوزان خبر دیگر نمی گیرد                     دگر در دانه هایم را کسی در بر نمیگیرد فلک تنهایی ام دیدی ولی تنها ترم کردی                      گرفتی شمع بزمم را چرا خاکسترم کردی بنال ای بلبل بیدل به یاد گلعذار من                              که گلچین برد از باغم گل هجده بهار من  💔💔💔💔
Ey Madar Deltangam.mp3
12.49M
🖤 ای مادر دلتنگم 🎙 ای مادر دلتنگم، هواتو کردم  تو روضه باید پِیِت بگردم قد  خمت عمر کمت  واسه کدوم گریه کنم  مادرمی میشه مگه  برات آروم گریه کنم  تا اون روزی که  برات بمیرم شبیه مولا  زبون میگیرم  وای من و وای من وای من  ضربدر و پهلوی زهرای من.  در وسط کوچه تو را میزدند  کاش به جای تو مرا می زدند  گوشه ی چشم تو چرا شد کبود  گوشه چشم تو چرا شد  فاطمه جان مگر علی مرده بود ای  مادر، ممنونم، منو آوردی  تو خونه دست حسین سپردی  بشین براش پیرهن بدوز  که من. به پات زار بزنم  منم ببر تو قتله گاه  که پا به پات، زار بزنم  زار بزنم  با این امید که براش بمیرم  با ناله ی تو زبون میگیرم  مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود  مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود  حسین من حسین من حسین من .... @majmaozakerine
1_736762871.mp3
9.68M
توی این دنیای وانفسا حَرَمتُ اِلَیکِ یا زهرا تو اون مادر مهربونی که سایت بوده رو سر ما میخونم باز تو این شبها سلام الله علی الزهرا **** جوونیم نذر راه حیدر اگه قابل بدونی مادر میخوام فدای حسینت شم یه روزی مثل علی اکبر براتم کی میشه امضا سلام الله علی الزهرا @majmaozakerine
خورشید دلبرنده و دلجو ظهور کن شد بی‌تو روزگار ، سیه‌رو ظهور کن شد فاطمیّه ، باز عزادار گشته‌ای آقای من! به خاطر بانو ظهور کن یا صاحب الزّمان! چه بگویم ز مادرت سوگند به شکستنِ پهلو ظهور کن بعد از هجوم ،در دل آن کوچه ، فاطمه مجروح گشت بین هیاهو ظهور کن یابن الحسن! به خاطر آن سینه‌ی جریح یا منتقم! به سرخیِ بازو ظهور کن شد صورتش کبود به‌دست عدو ؛ شها! از داغ گوشواره و ابرو ظهور کن هجده بهار روی زمین بود مادرت از حُزن کوچ زودِ پرستو ظهور کن در هُرم شعله ، پشت در و بین بسترش کرده طلب ظهور تو را او ظهور کن محمدعلی نوری
📋من زهره زهرایم و جان و سرم سوخت / *بخش اول صوت* (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine من زهرهٔ زهرایم و جان و سرم سوخت انسیهٔ حورایم و بال و پرم سوخت بانوی بیت وحی بودن شد گناهم شد درب و دیوار حریمم قتلگاهم جُرمم همین بس که علی را می‌ستایم شد مهبط جبریل، مطبخ از برایم فرعونِ امت چون هجوم آورد بر ما از بیت احمد، دود و آتش رفت بالا من بِینِ دود و آتش و مسمار بودم خود باردار و حائلِ دیوار بود وقتی که هیزم‌ها یکایک شعله‌ور شد اول تمامِ صورت من در شَرر شد آن بی‌حیا تا می‌توانست ادّعا کرد باغ بهشتِ آل احمد را فنا کرد سوزاند نوری را که او ظلمت ندارد با شعله اصلاً هیچ سِنخیت ندارد حوریّه اصلاً طاقتِ آتش ندارد گل تابِ ضرب و زخم و درد و خَش ندارد تا مطمئن شد که همه بال و پرم ریخت یک ضربه زد، در خُرد شد، روی سرم ریخت بارم زمین افتاد و رفتم در تب و تاب گفتم بیا فضه دگر من را تو دریاب در آن میانه با وجودِ نیمه‌جانم نامِ علی هرگز نیفتاد از زبانم دیدم چهل نامرد بر در می‌دویدند دیدم در آن غوغا علی را می‌کشیدند برخاستم در بِینِ خون، با اشکِ دیده دنبال حیدر می‌دویدم، قد خمیده از یک طرف من می‌کشیدم مرتضی را از یک طرف نامردها، مرد خدا را قنفذ چنان بر بازویم زد تازیانه از پا فتادم بر زمین در آن میانه باز از زمین برخاستم، گفتم بمیرم... دست از علی و یاریِ او برنگیرم او را میان معرکه دلگیر دیدم بالاسرِ مولای خود شمشیر دیدم با صیحه‌ام، از رهبرم دفعِ بلا شد فکرم بیاد زینبم در کربلا شد @majmaozakerine
📋فاطمه میگفت کمرت درد میکنه / *بخش دوم صوت* (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine فضه میگه دیدم یه مرتبه بی‌بی بلند شد، یه دست به کمر، یه دست به دیوار؛ علی‌م رو کجا بردن؟ از در خونه با اون وضع راه افتاد سمت مسجد. تا رسید دم در مسجد، دید سلمان ایستاده... اومد پیش سلمان: سلمان، خدا لعنتشون کنه، دیدی چی‌کار کردن؟ سلمان من تا علی‌م از روبه‌روم سلامت رد نشه از جلو درِ این مسجد تکون نمیخورم... سلمان میگه اومدم تو مسجد، به امیرالمؤمنین گفتم علی جان فاطمه اومده. تا امیرالمؤمنین شنید بلند شد گفت فاطمه!! اینجا چی‌کار میکنه؟... امیرالمؤمنین اومدم دم در مسجد؛ تا بی‌بی چشمش به چشم مولا افتاد، دست زد به کتف علی؛ فرمود علی جان، جون من فدای جون تو، روح من فدای روح تو بشه؛ اگه نمیومدی از اینجا تکون نمیخوردم... حالا دوتایی دارن برمیگردن سمت خونه، از مسجد تا خونه چه حرفایی بهم زدن.... فاطمه میگفت کمرت درد میکنه گفتم نه خانوم درد پهلو بدتره فاطمه میگفت گردنت زخمی شده گفتم نه بانو زخم بازو بدتره حتی چشمام، این صحنه رو باور نداشت رفتم خونه، اون خونه‌ای که در نداشت وای از اون در، دری که از جا کنده شد افتاد روی زهرا و هیچ‌کس بر نداشت قنفذ کمر بست به کمر شکستنم می‌خواست پیش مغیره ادعا کنه مغیره خواست که کم نیاره پیش اون با لگدی هم شده شر به‌پا کنه اون روز دنیا هستیمو از حسد گرفت وقتی دشمن از هرکسی مدد گرفت هرکس اومد فاطمه رو لگد زد و هرکس میرفت چادرشو لگد گرفت یازهرا..... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای که کشتی نجاتی،سلام آقاجان توقتیل العبراتی،سلام آقاجان مـن همان بی سروپایم که فقط میخواهم کربلاقبل وفاتی،سلام آقاجان
✨🌸 دوشنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸 یا قاضی الحاجات👈100مرتبه 🔶 یا لطیف 👈129 مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک " الشرح " به جهت وسعت رزق چهل و یکبار خوانده شود مراد حاصل میشود. 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز دوشنبه 2/ زیارت امین الله 3/ دعای معراج 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز دوشنبه ↩️ هر کس در این روز ده رکعت نماز بجا آورد وبخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید ده مرتبه حق تعالی در روز قیامت برای او نوری قرار دهد که روشنایی دهد موقوف را تا غبطه برند بر او خلق خداوند در آن روز   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
🌿 زیارت امام حسین ع در روز دوشنبه 🌿 🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ عَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصا وَ جَاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَعَلَیْکَ السَّلامُ مِنِّی مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. أَنَا یَا مَوْلایَ مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ لَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ تَعَالَى مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا عَبْدِ اللهِ هَذَا یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ وَ هُوَ یَوْمُکُمَا وَ بِاسْمِکُمَا وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفُکُمَا فَأَضِیفَانِی وَ أَحْسِنَا ضِیَافَتِی فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِیفَ بِهِ أَنْتما.. 🌿 زیارت امام حسن ع در روز دوشنبه 🌿 🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِفْوَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِرَاطَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَیَانَ حُکْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِینُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِیلِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْهَادِی الْمَهْدِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقِیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ.🌷