eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
*متن روضه ویژه رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم* *شب رحلت و شهادتِ پیغمبرِ،شبِ یتیمیِ فاطمه ست …* _____________________ قدِ رعنایِ رسول الله آخر سر شکست پایه هایِ عرش ازین داغِ درد آور شکست رحمةٌ للعالمین بود و مصیبت ها چشید صبر کرد و حرمتش در بین هر معبر شکست *کم ما برای پیغمبر گریه کردیم،خدایا این شبا چشمایِ ما رو گریان قرار بده مثه چشمانِ فاطمه … بالاسرِ باباش نشسته بود،با دستمالی عرقِ پیشانی بابا رو پاک می کرد* جز علی و چند تن دور و برش یاری نبود در اُحد تنها شد و دندان او آخر شکست فتنۀ آن دو یهودی عاقبت کاری شد و … زهر آتش زد به جان او ، دلِ دختر شکست گوشه ای از شهر غوغایِ سقیفه شد بلند جسم او جان داشت اما حرمتِ منبر شکست خواست پیغمبر بگوید باز هم حق با علی است مردکی پرخاش کرد و قلبِ پیغمبر شکست *فرمود یه کاغذ و قلم بیارید بنویسم،راه رو گم نکنید … دومی صدا زد «ان الرَجُل لِیَهجُر» استغفرالله ؛ گفت پیغمبر داره هذیان میگه …* بال خود را بست و سوی عرش اعلی پر کشید سخت تنها شد امیرالمؤمنین ، حیدر شکست بعد پیغمبر شرر بر خانۀ عصمت زدند در میانِ غربت این شهر نیلوفر شکست در میان دود و آتش با لگد بر در زدند در شکست و سر شکست و حرمتِ مادر شکست بار شیشه دارد این بانو ، کمی آرام تر پشت در اصلاً چه شد؟آیینه سرتاسر شکست پیش چشمانِ ولی الله زهرا را زدند پیش همسایه غرورِ فاتح خیبر شکست ** کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد خبرِ پر زدن فاطمه ، حیدر را کشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد *یا رسول الله … دو نفر وارد حجرۀ پیغمبر شدن … از دیدن یکی شون پیامبر فرمود تعجب نکنید،زهرا جان این فقط از تو اجازه میگیره وارد میشه،این برادرم عزرایئلِ اما یکی دیگه هم واردِ حجره شد … ابی عبدالله عادت داشت وقتی میومد پیشِ پیغمبر،میرفت رو سینۀ رسول الله … حضرت رو زمین میخوابید ، حسین رو سینه ش قرار می گرفت … ابی عبدالله هم به عجله و عادت همیشه اومد رو سینۀ رسول خدا … امیرالمومنین دست برد حسین رو برداره،آخه محتضر باید سینه ش سبک باشه … یه وقت پیغمبر چشماش رو باز کرد، فرمود علی جان صبر کن ، بزار حسین رو سینۀ من باشه … حسین آرامِ جانِ منه … آی …. زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد داد زد زینب کبری : به روی سینه نرو … گوش نحسش نشنید و قد مادر تا شد سر او تا که جدا شد زره اش را بردند زره اش هیچ … سرِ پیرهنش دعوا شد خاتمش را ته گودال به دشمن بخشید بار دیگر به خدا جود و سخا معنا شد کاش انگشتری اش تنگ نبود … اما بود عاقبت نیمۀ سبابۀ او پیدا شد؟ . ای حسین … کنارِ بسترِ پیغمبر مثلِ باران داره گریه می کنه فاطمه … همچین پیغمبر تصلی بهش میداد ، علی تصلی میداد … فرمود زهرا جان گوشت رو نزدیک بیار،کنارِ گوشش یه جمله ای گفت ، زهرا آرام شد … یه وقت دید آرام آرام چشمایِ پیغمبر بسته شد … دیگه رسولِ خدا نفس نمی کشید … یا الله … امیرالمومنین آماده شد ، رسولِ خدا رو غسل داد ، کفن کرد … بر پیغمبر نماز خواند …. یا الله … نانجیب ها علی رو اینجا هم تنها گذاشتن … پیغمبر داشت جان میداد اونا تو سقیفه نشسته بودن ، برایِ حکومت داشتن نقشه می کشیدن … چند نفر بدنش رو برداشتند یه روایت دیگه هم هست که شب پیغمبر رو دفن کردن،سلمان اباذر،دیگران … وقتی از دفنِ پیغمبر آمدن،زهرایِ مرضیه استقبال کرد ازشون … فرمود چگونه دلتون اومد رو بابام خاک بریزید … چگونه دلتون اومد پیغمبر رو زیرِ خاک قرار بدید … میخوام بگم  زهرا جان … بابات رو با احترام کفن کردن … تشییع کردن … دفن کردن …. کجا بودی کربلا … بدنِ حسینتُ پاره پاره کردن … سر رو یه طرف بردن … دستُ یه طرف … بدنش رو زیرِ سمِ اسب قرار دادن .. ای حسین … @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ صل علی سیدنا المصطفی🏴 خاتمه سلسله انبیاء😭😭😭 رحمت محض خدا بخشش بی انتها جان و دل مرتضی تاب و تب حضرت خیر النساء نام بلندش به لب مجتبی هستی خون خدا😭😭😭 ما کجا لطف زبانزد کجا دل کجا دلبر و دلدار سر آمد کجا تا نظر دوست بیفتد کجا سر کجا خاک قدمهای محمد کجا😭😭😭 گرچه دو عالم همه در دایره حیدر است گرچه علی از همه دنیا سر است یک تنه یک لشکر است🏴 فاتح بدر و جمل و خیبر است حضرت حیدر خودش گفته علی بنده پیغمبر است😭😭 سلام آقا رسول الله پناهم یا رسول الله تمام هستی زهرا رسول الله 😭😭😭 نگات مشکل گشایی کرد چشات کار خدایی کرد دلم رو گنبد خضرا هوایی کرد🏴 حرمت محبوب خداوند چه آسان شکست تا سر پیغمبر از سنگ حسودان شکست همدل زهرا و هم گوهر دندان شکست گرچه بلا پشت بلا می رسید😭😭😭 بار امانت به سر شانه خود می کشید دیده ی این دهر دگر مثل محمد ندید او که در این راه دین جان خودش را گذاشت🏴 بار سفر بست و رفت عترت و قرآن خودش را گذاشت 😭😭😭 چند صباحی گذشت کوچه پر از نعره مردم شد و صحبت آوردن هیزم شد و🏴 ناله زهرا وسط همهمه ها گم شد و آینه مصطفی زیر قدمها شکست 😭😭😭 چند صباحی گذشت بر سر سجاده خون بوتراب🏴 چهره اش از خون سرش شد خضاب با همه غصه و اندوه و غم بی حساب از قفس روزگار جان علی پر کشید😭😭😭 چند صباحی گذشت🏴 زهر گریبان حسن را گرفت قوت دستان حسن را گرفت آه ولی داغ همان کوچه ها جان حسن را گرفت😭😭😭 چند صباحی گذشت رفت غریبانه به میدان حسین با لب عطشان حسین🏴 بی کفن افتاد به آغوش بیابان حسین آه جدا شد سرش آه دل خواهرش اشک روان از نظر دخترش رفته به یغما همه پیکرش🏴 دست سیاهی ربود از سرش عمامه پیغمبرش😭😭😭 تک و تنها حسین تو در این صحرا حسین تو🏴 لب تشنه لب دریا حسین تو دل زینب به شور افتاد سرش از تن که دور افتاد🏴 سری که عاقبت کنج تنور افتاد حسین😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوباره دلم مثل یه کبوتره می پره تا اوج نگاهت به ضریح دریا میرسونه دستای منو اوج نگاهت بی تو خیلی فقیر پای غمت اسیرم جایی دیگه نمیرم از تو روزی میگیرم تنها تویی امیرم اما بی تو میمیرم رضا جان آقام آقام… رضا جان آقام آقام رضا جان آقام آقام… رضا جان آقام آقام تو دام تو افتادم اومدی دل منو بردی به غارت خدا میدونه آرزوم اینه باز منو ببری به زیارت باز این دل دیوونه امشب چه عاشقونه از تو داره میخونه من که خزونی بودم روی شاخه قلبم عشقت زده جوونه رضا جان آقام آقام… رضا جان آقام آقام رضا جان آقام آقام… رضا جان آقام آقام   حالا که سر سفره تو گدای شبای ماه رمضونم میون دعا هام دخیل بزرگی و کرم تو میمونم مثل ابر بهارم بردی صبر و قرارم قلبی آلوده دارم وقت ذکر مناجات اشک چشامو هرشب پیشت هدیه میارم رضا جان آقام آقام… رضا جان آقام آقام رضا جان آقام آقام… رضا جان آقام آقام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگاهمه فقط به گنبد، دوباره اشک من در اومد برا ایرونیا می دونیم ، نمیشه هیچ جا مثلِ مشهد به تو دلم رو هدیه کردم، به تو همیشه تکیه کردم دو ماهه که برای جدت، زدم به سینه گریه کردم یا امام رضا ، یه زائر با گریه میگه ایشاالله که زنده باشم ، محرم من ساله دیگه یا امام رضا، رسیده وقتِ زیارت نگهدار تا فاطمیه، پیرهن مشکیمو امانت الوداع، الوداع ، یا شهرالحسین السلام، السلامُ علی الحسین نگاه من به آسمونه، با اشکایی که بی امونه به یاد روضه های سقا ، میرم کنار سقاخونه شبیه تو ندیدم آقا ، تویی همه امیدم آقا با اذن تو پیرهن سیاه محرم رو پوشیدم آقا یا امام رضا، دو ماهه که بیقرارم شده هیأت خونه ی من، شب و روز اصلاً ندارم یا امام رضا، تویی سلطان کریمُ به تو محتاجم همیشه قبول کن این نوکریمو الوداع، الوداع ، یا شهرالحسین السلام، السلامُ علی الحسین شه کرم ، خدانگهدار صاحب علم، خدانگهدار به هیأتها و سینه زنها ، چه جور بگم خدانگهدار بازم محرم آرزوم شد ، دوباره بغض تو گلوم شد دلم خوشِ به فاطمیه، حالا که این شبا تموم شد یا امام رضا، فدای چشمِ ترِ تو داره می گه طیّبَ الله، به ما امشب مادرِ تو یا امام رضا ، کنار باب الجوادم دمِ آخر وقتِ مُردن، برس آقاجان به دادم الوداع، الوداع ، یا شهرالحسین السلام، السلامُ علی الحسین نگاهمه فقط به گنبد، دوباره اشک من در اومد برا ایرونیا می دونیم ، نمی شه هیچ جا مثلِ مشهد به تو دلم رو هدیه کردم، به تو همیشه تکیه کردم دو ماهه که برای جدت، زدم به سینه گریه کردم یا امام رضا ، یه زائر با گریه می گه ایشاالله که زنده باشم ، محرم من ساله دیگه یا امام رضا، رسیده وقتِ زیارت نگهدار تا فاطمیه، پیرهن مشکیمو امانت الوداع، الوداع ، یا شهرالحسین السلام، السلامُ علی الحسین حسین حسین حسین ...... دوباره ماتم تو ،آبرو به من بخشید آقاجانم به عالمی ندهم این، غبار ماتم را اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم هزار بار بمیرم، نبینم آن دم را حسین حسین حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•تنم بی رمق و چشام... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی حمیدعلیمی•ೋ ❁༻↷◈↶༺❁ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ❁༻↷◈↶༺❁ تنم بی رمق و چشام چشمۀ خون خدایا حسن و به مادر برسون مگه یادم میره چی اومد به سرم مگه یادم میره چی اومد به سرش وسط کوچه ها غرورش رو شکست جلوی پسرش الهی بشکنه دست مغیره میون کوچه ها بی مادرم کرد تنم بی رمق و چشام چشمۀ خون خدایا حسن و به مادر برسون ببین اشکِ منُ ، ببین آهِ منُ نمیفهمه کسی غمایِ حَسَنُ چه کنم با غمِ طئنۀ این مَردم چه کنم با غمِ مصیبتِ دنیا سلامم بی جواب،بغض گلوم سنگین شبیه بابا اَلا ای شاه یارم را گرفتن همه دار و ندارم رو گرفتن تنم بی رمق و چشام چشمۀ خون خدایا حسن و به مادر برسون دلم تنگِ برا، تماشایِ حسین دارم میسوزم از، همه غمهای حسین به خدا سخته این پیروهن به تنت وقتی غارت میشه حتی پیروهنت بی کفن میشی و یه بوریا آخر میشه کفنت اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن بر جسمِ صد چاکت نکردن