🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#واحد
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بر مشامم میرسد بوی عزای فاطمه
میشوم آماده ی گریه برای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
هاتفی از آسمان میدهد امشب ندا
فاطمیه آمده ، فاطمیه آمده ماه عزای فاطمه
میشوم آماده ی گریه برای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
فاطمیه آمده اِی فاطمیون غیور
خانه ی دل را کنید امشب سرای فاطمه
در عزایش بر تنم دارم لباس نوکری
این لباس مشکی اَم باشد عطای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
من کجا و گریه در بزم عزای او کجا
اشک چشمانم بُوَد لطف خدای فاطمه
بر جراحات عمیق فاطمه مَرهَم نهد
هر کسی گِریَد میان روضه های فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
هر کسی بر بام خانه پرچم زهرا زند
میشود ایمن زِغم تحت لوای فاطمه
مِهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین
افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
در قنوت هر نمازم بر لبم دارم دعا
بار الها جان من گردد فدای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
یاری زهرا نمودن با زبان است و عمل
ای که هستی در پِی رضای فاطمه
میرسد آوای یا مهدی هنوز از پشت در
ذکر تعجیل فرج باشد دعای فاطمه
کِی می آیی تا بگیری انتقام مادرت
مهدی زهرا بیا ای دلربای فاطمه
مِهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین
افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شدقلب حسن از غم سختی آگاه
زل زد به حسین،مثلِ زینب با آه
دربسترِ احتضار گریان شد وگفت:
«لایوم، کیومکَ أباعبدالله»
#دخیلک_یأبن_الزهرا
✍ #مرضیه_عاطفی
گفتگو با #حضرت_زهرا_س
خانه را با رفتنت ماتم سرا دیگر مکن
در حضورم چشم هایت را ز غصه؛ تر مکن
چند ماهی ست که نشنیده صدایت را علی
این چین این چند روزه عمر خود را سر مکن
سوی من بنما نگاهی من پسر عم توام
امتداد دیده هایت را به سوی در مکن
زینبت را باور بی مادری مشگل بود
از فراقت شعله بر جان و دل دختر مکن
حتم دارم کودکانت بعد تو جان می دهند
با نبودت کودکان خویش، غم پرور مکن
از نگاهت گشته پیدا بسته ای بار سفر
جان زهرا جان حیدر را پر از آذر مکن
خواهشی دارم ز تو ای پیش مرگِ مرتضی
با نوای ناله ات خون بر دل حیدر مکن
وا مکن در این سرا پای جدایی، فاطمه
دست بردار زِ نالیدن، تو با غم سر مکن
خانه ی بی فاطمه زندان حیدر می شود
من پریشانم تو بیش از این مرا مضطر مکن
یا علی گوی و ز جا برخیز ای بیمار من
پیکرت را بیش از این مأنوس با بستر مکن
#اسلام_مولایی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه زمینه - شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها - سبک مشکت صدپاره شده...
از کاشانه میروی
روی شانه میروی
چرا از خانهیِ من شبانه میروی
جسمِ تو شستهام
از روی پیرهن
چرا شکفته میشود آلاله به رویِ این کفن
خدا کند دمی بگیرد آرام خدایِ من حسن
دارد جان میدهد از داغت اباالحسن
زهرا مظلومهیِ من (۴)
یاسِ ارغوانیام
جوانِ کمانیام
وقتِ تشییعِ تنت صاحب زمانیام
بیا که روزگار
گلِ مرا گرفت
بیا بهارِ فاطمه از این غم علی عزا گرفت
صدای نالهاش درآمد دستِ شکسته را گرفت
در روضه دلِ شَهِ کرب و بلا گرفت
زهرا مظلومهیِ من (۴)
دارم بر لبم نوا
رخصت یا امام رضا
دلتنگم بِدِه آقا براتِ کربلا
ولی نعمتِ ما
علی موسی الرضا
بده به نوکرِ حرم آقاجان براتِ کربلا
که در حرم بخوانم از ساقیِ تشنه و باوفا
... رفتی و برادرِ تو بیچاره شده...
مشکت صد پاره شده
قلبم آواره شده
رفتی و برادرِ تو بیچاره شده
گلِ وفای من
شِنو صدای من
زمین و آسمان ببین میلرزد به نالههای من
شدم غریب و قاتلت میخندد به گریههای من
رفتی و برادرِ تو بیچاره شده...
#فاطمیه #نوحه_زمینه #شام_غریبان #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مدینه #کربلا #علقمه
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
تمام دشت، شیون بود و فریاد
متن روضه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عطش در خیمه ها میکرد بیداد
ز خیمه کودکان بیرون دویدند
سکینه مشک را دست عمو داد
گره در کار ثارالله افتاد
نگاهش باز سوی ماه افتاد
دلم یکباره شور افتاد وقتی
برادر سمت میدان راه افتاد
امام حسین چی کشید تا اباالفضل راه بیوفته سمت فرات
به سوی دشت عباسم روان شد
برای او حسینم روضه خوان شد
زمانی که به خاک افتاد عباس
حسینم ناگهان قدش کمان شد
وقتی برادر روی زمین افتاد،بانَ الانکسارُ فِی وجهِ الحُسین علیه السلام ،آثار شکستگی در چهره ی امام حسین علیه السلام نمایان شد.
به خاک افتاد هر دو دست ساقی
از قدیم اینجور می خوندند ،میگن امام حسین خم شد،یه چیزی رو بالا آورد هی می بوسید و هی می بویید،هی به صورت می گذاشت،لشکر فکر کردند امام حسین علیه السلام قرآن پیدا کرده. ای فدای دستای قلم شده ات برم برادر.
به خاک افتاد هر دو دست ساقی
سه شعبه بود و چشم مست ساقی
عمود آهنین بر فرق او خورد
رها شد مشک، یعنی هست ساقی
آی مردم وقتی تیر به مشکش زدند،قبلش هنوز امید داشت،وقتی دست راست رو زدند مشک رو به دست چپ گرفت، فحمل القربة بأسنانه وقتی دو دستش رو زدند مشک رو به دندان گرفت،هنوز امید داشت،من وعده ی آب به علی اصغر دادم،اما یه وقت عمود آهن به سرش زدند،چی شد که عباس دیگه نا امید شد، وقتی تیر به مشک اصابت کرد، فَوَقَفَ الْعَبّاس مُتَحَیراً همون جایی که بود ایستاد، نمی دونست باید چه کنه،یه وقت با صورت رو زمین افتاد،شنیدید می دونید،اهل روضه اید،تو همه ی مجلس ها این حرف رو می زنند،وقتی یکی از بالای بلندی روی زمین می افته، اولین کاری که میکنه دستاش رو سپر میکنه،اگه تیر سه شعبه به چشماش باشه،اگه تیر به قلبش فرو رفته باشه،اگه عمود آهن به سرش بزنند،دست در بدن نداشته باشه،با صورت به زمین بیوفته چی میشه؟
عمود آهنین بر فرق او خورد
رها شد مشک، یعنی هست ساقی
صدا زد: رفت بر باد آرزویم
به خاک افتاد مشکم، آبرویم
سکینه با خجالت گفت اما
بگو بابا که برگردد عمویم
***
طفلان حرم بعد تو ماتم زده بودند
خواب همه را بعد تو بر هم زده بودند
با حال پریشان و دل شعله ور از آه
آتش به دل عالم و آدم زده بودند
در خیمه فقط حرف عمو بود عمو بود
عمو بود عمو بود، ولی دیگه نیست
در خیمه فقط حرف عمو بود عمو بود
آه از تو فقط از تو فقط دم زده بودند
عباس من،علمدار سپاه کربلایم:
بعد از تو چه سخت است بخواهم بنویسم
بر صورتشان سیلی محکم زده بودند
آن روز غم انگیزترین روز جهان شد
آن روز ملائک همگی غم زده بودند
نام تو پس از نام حسین بن علی بود
بر سر در هر خیمه دو پرچم زده بودند
انگار علی بود نه انگار تو بودی
سقای حرم میر و علمدار تو بودی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
کربلایی مهدی فخرالدین303.mp3
4.96M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
🎤مداح :کربلایی مهدی فخرالدین
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
✍شاعر:امیر حسین سلطانی
🎤مداح : کربلایی مهدی فخرالدین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بهشت،زیر پای تو
منم،جون فدای تو
بذار،تا ابد بمونم (گدای تو)۲
عشق تو بی بی
توی رگ و ریشم لونه کرده
عشق تو بی بی
عاقلارو هم دیوونه کرده
بی بیِ بی حرم،نورِ چشم ترم
بده رخصت صداتون کنم مادرم
مادرم مادرم...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دلم،بی قراره تو
سرم،پای داره تو
یه عمر،روزی میخورم در (جواره تو)۲
مثل همیشه
روی سر من تو دست کشیدی
ممنونتم که
یه بار دیگه من رو خریدی
بی بیِ بی حرم،تاج روی سرم
بده رخصت صداتون کنم مادرم
مادرم مادرم...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مدد،شاهه بی مثل
حسن،ای شیر جمل
دلم،مست تو شده از (روز ازل)۲
ماهه مدینه
کی میشه شبیهت خیلی زیبا
ماهه مدینه
دم درِ خونت شده غوغا
تویی شاهه کرم،تویی صاحب علم
روزی میشه توام،داری صحن و حرم
یا حسن یا حسن...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مدد،شاهه کربلا
حسین،ای عشق خدا
سلام،میدم از راه دور (به تو آقا)۲
عمریه ارباب
به برکتت روزی میگیرم
بکن نصبیم
تو حرمت آقا جون بمیرم
السلام علیک،شور شیرین حسین
جان عالم حسین،عشق دیرین حسین
یا حسین یا حسین...
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
📃 همیـــــــنکه روح زخمیات سبک شد از لباس ها
🎙 #شور از #حاج_محمود_كريمى
🗓 #شام_شهادت_حضرت_زهرا_۱۴۰۱
📍 #هیئت_رایة_العباس "ع"
🏷 #حضرت_زهرا "س"
همینکه روح زخمیات، سبک شد از لباسها
زدند روی دستشان، مکاشفه شناسها
چه سایههای مبهمی نشسته زیر پلک تو
چه کرده با ظرافتت، غرور ناسپاسها
به وقت غسل، همچنان گوش تو زنگ میزند
تو را رها نمیکند هنوز این تماسها
جان سه تا امام را به لب رساندهای؛ مرو!
توجّهی نمیکنی چرا به التماسها؟
جز پر قو، چه بستری مطابق است با تنت؟
بیم خراش دارم از خواب تو روی یاسها
برو ولی حلال کن؛ جهان مزاحم تو شد
به درک تو نمیرسد شعور آسوپاسها
خدا در بهشت را محو کند، نبینیاش
مباد باز در دلت، زنده شود هراسها
به یاد قبر مخفیات چو ابر گریه میکنم
گاه که میروم سر مزار ناشناسها
تو درد و روضه نیستی؛ تو راز آفرینشی
تو را زدند کافران، پرت شود حواسها
شاعر: #کاظم_بهمنی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
سنگین(ویژه فاطمیه 75 روز)
سنگین1
حاج محمد رضا بذری
#چهار_تن_دارند_تابوتی_به_دوش
چهار تن دارند تابوتی به دوش
سینه سوزان دیده گریان لب خموش
در دل تابوت جان حیدر است
هستی و تاب و توان حیدر است
او پی تابوت زهرا می دوید
نه بگو تابوت او را می کشید
کم کم از دستش زمام صبررفت
با دو زانو تا کنار قبر رفت
خواست گیرد آن بدن را روی دست
زانویش لرزید باز از پا نشست
آسمان اشک علی را پاک کن
جای زهرایم مرا در خاک کن
مرهمی زخم دل چاکم کنید
در کنار فاطمه خاکم کنید
ناگهان از آن بهشت بی نشان
گشت بیرون دستهای باغبان
کی شکسته بال و پر بلبل بیا
هی به دست خود گرفته گل بیا
باغبانم هست و بودم را بده
یا علی یاس کبودم را بده
ای بیابان گل زاشک جاریت
آفرین بر این امانت داریت
باغبان تا یاس پرپر را گرفت
اشک خجلت چشم حیدر را گرفت
ای پیمبر از رخت شرمنده ام
فاطمه جان داده و من زنده ام
شاخه ی یاس ات اگر شکسته بود
دست های حیدر تو بسته بود
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
⚘﷽⚘
#السلامعلیکیاوعداللهالذیضمنه...
بعد از قاصدڪ ها
حالا نوبت به پروانه ها رسیده استــ
نه ...
این شهر دیگر آن شهرِ سابق نیست
شهرے که در آن قاصدڪ خانه کرده
شهري که در تمــامِ کوچه و خیابان هایش
پروانه ها پرواز میکنند...
این شهر انگار
دارد مهیای ظهورِ تــو میشود ؛
قاصدڪ ها خبر آورده اند
پروانه ها به پرواز درآمده اند ،
و زمین و زمان تشنه ے آمدن و
محتاجِ عدالت اتــ هستند.
و دلِ من
گـــواهی میدهد
ظهورِ تـو و پایانِ انتظــار
بسیـــار نزدیڪ است
ان شاءالله . . .
در افق آرزوهایم
تنها⚘أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج⚘را میبینم...
#سلامصبحتبخیرآقاےمنآقاےدلتنگے✋
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج🌴
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5789468477370667097.mp3
1.19M
#زمزمه #امام_زمانی_فاطمیه
تویی تویی تنها / پناه من آقا
یابن الحسن آقا / یابن الحسن آقا
به مجلس ما هم / سری بزن آقا
یابن الحسن آقا / یابن الحسن آقا
صاحب عزای فاطمه کجایی
شفای زخم سینه کی میآیی
یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن
......
وقتی لگد بر در / آن بی حیا میزد
مادر به پشت در / تو را صدا میزد
محسن شش ماهه / که دست و پا میزد
مادر دل خونش / تو را صدا میزد
محسن شش ماهه شده فدایی
منتقم فاطمه کی میآیی
یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن
......
ببین داره مادر / از درد میمیره
جوونه و اما / از زندگی سیره
چی شده دستش رو / به پهلو میگیره
رو بازوهاش جای / غلاف شمشیره
نداره جز تو درد او دوایی
منتقم فاطمه کی میآیی
یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن
....
حسین در مقتل / که دست و پا میزد
زینب به روی تل / تو را صدا میزد
سنان به پهلویش / که بی هوا میزد
عمه به سر میزد / تو را صدا میزد
تو وارث کشته سر جدایی
منتقم حسین کی میآیی
یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن
#عبدالحسین ✍
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارفاطمیه
واحد-سبک..عجب رسمیه..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توشب آخر، دستای دختر
کفن رو میده ، بدست مادر
داره می خونه ذکر مصیبت
برای حسین غریب وبی سر
-وای مادرم وای-2
-------------
ای تشنه قاری، به نی سواری
بگومگه تو ،مادر نداری
راس تو می رفت ، بالای نیزه
میناله زینب، در پای نیزه
-وای مادرم وای-2
-------------
آه ای ستاره ، دنباله دار ی
مکن به پیشم، نیزه سوار ی
تنها حسینم، درشوروشینم
تنها ضیایی، برهر دو عینم
غریب مادر-2
-شعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
یک شب برای خاطره ما فاطمه بمان
چشم و چراغ من، توبیا،فاطمه بمان
نبضت چه کُند می زند!ای همسرعلی
جدی نگیر بغض مرا، فاطمه بمان
پیش علی، سفارش تابوت را نده!
کوری چشم عایشه ها فاطمه بمان
دست علی مده ، توزکافور وسدر خود
عطرخوش بهشت خدا فاطمه بمان
بانو دو تا مکن تودگرحرف حیدرت
من قول داده ام بخدا فاطمه بمان
بشکسته شد غرور علی با رفتن تو
درکوچه گفته ام همه جا فاطمه بمان
زخم تو کاردست علی میدهدمرو
بانوتویی طبیب و دوا فاطمه بمان
مویت اگر چه سوخت، زهرامیان در
افتاده ای به گریه چرا؟ فاطمه بمان
درکوچه ها جواب سلامم نمی دهند
با غربتم کنار بیا فاطمه بمان
سوزم برای تو، که صدایم گرفته است
ای روضه خوان خانه ی ما فاطمه بمان
🔸شاعر:
#آرمین غلامی_مجنون کرمانشاهی
__________________
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
🏴#مرثیه_حضرت_زهرا
✍شاعر: آرمین غلامی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زنت به کوچه علی، ناگهان زمین خورده
به پیش چشم تو او، بی امان زمین خورده
کسی ندیده زهر سوبه روی زن بزنند
شکسته همسر قامت کمان زمین خورده
ندیده باره کسی شیشه باشد وافتد
به کوچه در گذر این و آن زمین خورده
دعابکن که نپیچد به پای او چادر
به مثل پیرزنی قد کمان زمین خورده
میان کوچه هلش داده اند،تا افتاد
ببین مقابل نامحرمان زمین خورده
ببین که آبروی مادری به کوچه رفت
به پیش هر نظر کودکان زمین خورده
علی به بازوی خیبرشکن درآن کوچه
اسیر گشته ولی بی امان زمین خورده
مغیره قنفذ و خالد بلند خندیدند
که شیردرقفس است وچنان زمین خورده
زپشت سربگرفت است شال او زهرا
که با کشیدن این ریسمان زمین خورده
چه کرد اسب حسین درمیان آن گودال
کشید سیحه ودید آسمان زمین خورده
رسید تیزی آن نیزه ها به پهلویش
رمق نمانده و،باهر تکان زمین خورده
شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
✅ #تاریخ سروده-یکشنبه14-آذر1400-کرمانشاه