eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
از كار غربتت گـره‌ای وا نمی‌كند این شهر، با دل تو مدارا نمی‌كند این شهر، زخم بی‌كسی‌ات را، عزیز من جز با دوای زهـر مداوا نمی‌كند این شهر، در میان خودش جز همین بقیع یک جای امن بهر تو پیدا نمی‌كند اینجا اگر كسی به سوی خانه‌ات رود در را به غیر ضرب لگد وا نمی‌كند این شهر، شهرِ شعله و هیزم به دستهاست با به جز این تا نمی‌كند ابن ربیع  پست چه آورده بر سرت؟ شرم و حیا ز سِنّ تو گویا نمی‌كند بالای اسب در پیِ خود می‌كشاندت رحمی به قامتِ خَمَت امّا نمی‌كند تا میخوری زمین به تو لبخند میزند اصلاً رعایت رَمَقت را نمی‌كند زخم زبانش از لب شمشیر بدتر است یک ذرّه احترام به نمی‌كند اینجا هست، دگر كه نیست پس یورشی به معجرِ زنها نمی‌كند😭 : گر نبودی مکتب و مذهب دگر چیزی نداشت اعتبار و عـزت شیعـه ز قـال الـصـادق است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، شهادت بنیانگذار و رئیس مذهب تشیع، شیخ الائمه، (ع) بر شیعیان تسلیت باد🏴 .
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ لالالالا شه علیه بِلاره لالالالا لا ته برمه گلیه بِلاره 👈دیشب گفتم مادرا و خواهرا اگه میخوایید شیر خواره بیارن توخونه سیرابش کنن، یقیناً همینه ▪️الان اگه مادرش این صحنه رو ببینه دل تو دلش نیست ▪️لالالالا لا شه علیه بلاره ▪️لالا ته برمه گلیه بِلاره 🔸تی گلی بیته بس برمه هکردی 🔸مه دل او بَیه تو او نخردی 🔸آخ لالا لالا باخِس مه شیره خواره خدا هیچ مادری رو شرمنده بچش نکنه 🔺خله سخته وچه مار، شیر نداره شرمندومه با برمه نش مه چشه خدا کاشکی که برسنه‌ وارشه ✔️ ✅گفتم بچه را همچی خوشگل قنداق کرد بچه که قنداق میشه دست و پاش بسته هست نمیتونه تکون بخوره😭😭 ✅شب علی اصغر هرسال این حرفو میزنم ✳️بچه که قنداق میشه دست وپاش بستست نمیتونه تکون بخوره 😭😭 ✳️قشنگ صحنه راتجسم کن برا این روضه، حرمله ای که دلش ازسنگم سنگین تر بوده گریه کرد،،، 🔰گفت همچین که تیر سه شعبه رو رها کردم، تیر به حلقوم این طفل شیرخواره اصابت کرد 🔰گوش تاگوش علی اصغرُبریده یوقت دیدم حسین خنجر درآورده تودل خودم، فکر کردم میخواد باخنجر این یه مقدار پوستی که وصله به گردنه جداکنه 😭😭😭😭 🔰خوب که نگاه کردم، دیدم اول کاری که کرد بند قنداقُ پاره کرد ☑️همچی که بند قنداقُ پاره کردم دیدم این طفل شروع کرد به بال بال زدن مثل مرغی که سر از بدنش جدامیکنند، این طفل شیرخواره داره بال بال میزنه 😭😭😭 ♥️ ☑️بچه رو گرفت هی چندقدم میومد سمت خیمه برمیگشت یه چندقدم میرفت سمت خیمه دوباره برمیگشت 😭😭😭 ☑️گفت خوب نگاه کردم دیدم رباب دم خیمه منتظره 😭😭😭 به امیدی که حسین بره بچشو سیراب کنه برگرده ✔️ اومدپشت خیمه ،،،،توکربلا اینجوری بوده،،،، ابی عبدالله پدربوده پدر طفل شش ماهه رو آورده بعد مادر فهمیده 😭😭😭 ☑️که طفل شیرخواره و شش ماهش شهید شده از دنیا رفته برعکس بوده اول مادر فهمیده بعد بابا فهمیده 😭😭😭 💥خوب شد… خوب شد محسنِ من کشته شد آنجا، وَرنه (هفت شبه داریم روضه میخونیم هرشب به یه بهونه ای رفتیم مدینه) 🔥خوب شد محسن من کشته شدآنجا ورنه( ۲) 🔥خوب شد محسن من کشته شد ،آنجا ورنه 🔥من به این سینه چِسان شیر به او میدادم ⬅️ ✔️ … پیر همه بود اگر چه یک کودک بود صبرش به غریبی پدر اندک بود میکرد به نی اشاره میگفت، رباب ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود 😭😭😭 ( کاش وقت داشتیم میتونستیم بعضی حرفارو بزنیم) ♨️ همین نیزه ای که سر ابالفضل گذاشتن، باهمون وسعت سر این طفل شیر خواره رو، رو اون نیزه ها گذاشتند 😭😭😭 ☑️ آی بین راه نیزه دارا مست میکردن، نیزه ها رو بهم میزدن یه وقتایی سرکوچولوی علی اصغر از رو نیزه می افتاد زیر دست وپا 😭😭😭 رباب میگفت مادر برات بمیره 😭😭😭 هرجا نشستی بلند و یک صدا بگو یا @majmaozakerine
آسمان را به خاک می‌آری با همان جذبه‌های عرفانی ولی از یاد می‌بری خود را دم‌به‌دم در شکوه ربانی با خودت یک سحر ببر ما را تا تجلی روشن ذاتت دل ما را تو آسمانی کن با پر و بالی از مناجاتت تربت کربلاست تسبیحت همدم ندبه‌هات سجاده بی‌قرار است گریه‌هایت را که بیفتد به پات سجاده غربتت را کسی نمی‌فهمد چشم‌هایت چقدر پُر ابر است آیه آیه صحیفه‌ات ماتم جبرئیل نگاه تو صبر است شده این خاک گریه‌پوش آقا مثل چشمت صحیفهٔ باران صبح تا شب، شکسته می‌گویی السلام علیک یا عطشان غم به قلبت دخیل می‌بندد چشم‌های تو با خوشی قهر است تشنگی بر لبان تو جاری آب دیگر برای تو زهر است کربلا در نگاه تو جاری روضه می‌خواند چشم تو سی‌سال دل تو هروله‌کنان، یک عمر علقمه، خیمه‌گاه، تل، گودال پردهٔ خیمه‌ها که بالا رفت کربلا در برابرت می‌سوخت ناگهان روی نیزه‌ها دیدی سر خورشید پرپرت می‌سوخت در دل قتلگاه می‌دیدی لحظه لحظه غروب زینب را چه به روز دل تو آوردند؟ «وَ أنَا بنُ مَن قُتِلَ صَبراً»... جز تو و عمهٔ پریشانت کوفه و شام را که می‌فهمد طعنه‌های کبودِ سلسله و سنگ و دشنام را که می‌فهمد دست بسته به سوی شهر بلا خاندان رسول را بردند به روی ناقه‌های بی‌محمل دختران بتول را بردند یادگار کبود سلسله‌ها به روی مصحف تنت مانده مرهمی از شرار خاکستر به روی زخم گردنت مانده سنگ‌های بدون پروایی محو لب‌های پاک قاری بود از لب آیه آیهٔ قرآن روی نی خون تازه جاری بود با شکوه نجیب قافله‌ات کینه‌های بنی‌امیه چه کرد در خرابه نشسته‌ای از پا با دلت ماتم رقیه چه کرد بی‌کسی‌های عمه‌ات زینب غصه‌های رباب پیرت کرد داغِ زخم زبان و هلهله‌ها بزم شوم شراب پیرت کرد... کربلا را به کوفه آوردی با شکوه پیمبرانهٔ خود لرزه انداختی به جان ستم با بیانات حیدرانهٔ خود چه حقیر است در برابر تو قد علم کردن سیاهی‌ها تو ولی از تبار خورشیدی شام را در می‌آوری از پا با دعاهای روشنت آخر شهر پُر از کمیل خواهد شد کاخ ظلمت به باد خواهد رفت اشک‌های تو سیل خواهد شد از همه سو برای خون‌خواهی در خروشند باز بیرق‌ها راوی زخم‌های پنهانِ دل مجروح تو فرزدق‌ها
اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم غزل مدح حضرت محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلم دلبرِ صاحبدل و قرآنِ نازل  مصطفی اُسوه‌یِ خُلقِ نکو انسانِ کامل مصطفی شد اَشِدّاٰءُ علیَ الکُفّار هنگامِ نبرد با مسلمان تا کند چون اهلِ منزل مصطفی جز رضایِ حق ندید و جز ثنایِ حق نگفت خدعه‌هایِ مشرکان را کرده باطل مصطفی دل نَبسته بر کسی جز آن که دلدارش خداست جز علی هرگز نمی‌بندد به کس دل مصطفی در رکابش می‌زند شمشیر  شیرِ کردگار مرتضی دریایِ غیرت بود و ساحل مصطفی با منافق‌های اُمّت هم  مدارا می‌کند رویِ خوش داده نشان حتّی به قاتل مصطفی با ولایت تا شهادت مانده ختم‌ُالمرسلین بی‌قرارِ کوثر و قرآنِ نازل  مصطفی
اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم غزل _مدح و مرثیه امام حسن مجتبی علیه السلام آنقَدَر اهلِ کرم شد   عَلمش را بخشید دِرَمَش را  خَدَمش را  حَشَمش را بخشید دست و دلبازیِ او شهره‌یِ آفاق شده هرچه که داشت به‌جز درد و غمَش را بخشید همه‌یِ نُه فَلک از آنِ حسن بود ولی .... به حسینی شدنِ ما حرمَش را بخشید وسطِ کوچه چه‌ها دید  خدا می‌داند روضه این است که مادر ثنَمَش را بخشید گم‌شد آویزه‌یِ یاسی که دَم از حیدر زد مادرم زیرِ لگد  بازدَمش را بخشید شد عصا شانه‌یِ لرزانِ حسن در کوچه چشم بارانی و آن قدِّ خَمَش را بخشید کاش می‌شد قلمی یا غزلی وقفَش حیف ندبه‌خوان شد حسن و محتشَمش را بخشید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام خواهر نبودی وقتِ تشییعش که‌ها بودند هم دوستان  هم دشمنانِ مرتضی بودند روزِ عجیبی بود  تابوتِ غریبی رفت چشمت نبیند بد  چه دیدم؟! بی‌حیا بودند طبقِ وصیت بی‌صدا بردیم او را حیف ...‌. امّا کمانداران  حسابی پرصدا بودند آرامشِ جانِ نبی دور از حریمش شد اهلِ مدینه شاهدِ این ماجرا بودند ما پایِ تابوتِ حسن نزدیکِ تن بودیم نزدیک‌تر از ما به پیکر تیرها بودند از چوبه‌یِ تابوت رد شد تیرها بد شد این تیرها بنیان‌گذارِ کربلا بودند این تیرها در علقمه غوغا به پا کردند دنبالِ مشکِ آب وُ چشمِ ماهِ ما بودند هر تیر که آمد به تیرِ دیگری چسبید اصلاً همه دنبالِ شیرِ نینوا بودند افتاد عَلم  در علقمه امّا همه دیدند که چشمهایِ هیز دنبالِ چه‌ها بودند داغِ برادر قاتلِ جانِ برادر شد خاکِ بقیع و کربلا ندبه‌سرا بودند  
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی شهادت حضرت رسول و روضه‌یِ کربلا تا لحظه‌یِ آخر از خدا می‌گوید با فاطمه رازِ کوچه را می‌گوید هر روز کمی برایِ اُمُّ‌السَّلمه از شاهِ شهیدِ کربلا می‌گوید  
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها سبک تنهایِ تنها .... سنگین‌تر از بارِ غمت باری ندیدم فاطمه تو دیده بستی و دل از دنیا بریدم فاطمه ای نازنین  یارِ علی خورده گره کارِ علی زهرا مرو  /۳/ یا فاطمه  یاسِ کبودِ خانه‌ام چشمِ ترت را باز کن با این پرِ زخمی شده سویِ خدا پرواز کن ای مَحرمِ اَسرارِ من خورده گره بر کارِ من زهرا مرو  /۳/ یا فاطمه  ذکرِ لبِ هر عاشقِ بی‌تاب و مضطر یاحسین ای آخرین  آهِ دلِ  زهرایِ اظهر  یاحسین ای بی‌کفن  سالارِ من شیب‌الخضیب دلدارِ من جانم حسین /۲/ ای جانِ جانانم حسین  
-156885248_-2125950007.mp3
زمان: حجم: 2.16M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه فاطمیه سبکِ من آفتابم‌ و تو بارونیه چشامون ...... بارونیه چشامون کنارِ بسترِ تو جاری میشه خونِ دل از زخمایِ پرِ تو وای از این پر و پهلو وای از این دست و بازو وای از این چشمِ کم‌سو وای از این زخمِ ابرو وای مادر وای مادر /۴/ بویِ جدایی میده نفس نفس زدنت شکفته لاله‌یِ سرخ به رویِ پیرهنت وای از این چشمایِ تار وای از این در و دیوار وای از این ‌تنِ تب‌دار وای از این نوکِ مسمار وای مادر      وای مادر /۴/ آرزومه ببینم شما رو با شور و شین یه شبِ جمعه رو به رویِ ضریحِ حسین وای از این بی‌قراری وای از این آه و زاری وای از این روضه آقا شنیدم کفن نداری ثاراللّه ثاراللّه /۴/
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه‌یِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها ای عُلیا مخدّره‌یِ خانه‌یِ علی آهِ تو کوهِ غم شده بر شانه‌یِ علی وا کن دوباره بال وُ پرِ عاشقانه‌ها پرواز کن پرستویِ کاشانه‌یِ علی لبخند می‌زنی تو برایِ دلم ولی ..... جان بر لبِ تو آمده جانانه‌یِ علی با تو بهشت می‌شود این خانه فاطمه بی تو خرابه باشد و ویرانه‌یِ علی حالِ حسن عوض شده بی‌تاب و مضطر است هِی بغض می‌کند گلِ گلخانه‌یِ علی این ماجرایِ خاک و خُلِ چادرِ تو چیست؟! چه گفته‌ای که دخترِ دردانه‌یِ علی .... هر شب زمانِ نافله‌ات زار می‌زند ندبه شده نوایِ لبِ خانه‌یِ علی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت هفته‌یِ آخر ماه صفر شهادت حضرت رسول   امام حسن   و امام رضا علیهم السلام سفره‌یِ روضه‌یِ این هفته نمکدارتَر است قصّه‌یِ غصّه‌یِ زهراست که دشوارتر است قدکمانی که دَهد رزقِ دو چشمِ ما را گوئیا از همه‌یِ سال عزادارتر است شالِ غم می‌دهد و زمزمه‌اش واویلاست چشمش از چشمه‌یِ چشمِ همه پُربارتر است یک نفس وای پدر گوید و یک دَم حسنم یارضا مادرِ تو از همه تب‌دارتر است روضه‌یِ تشنه اگر ختم شود در کوچه بی‌گمان از نظرِ یار سزاوارتر است هر کسی نسل به نسلَش شده نذرِ ارباب روزِ محشر پیش حیدر آبرودارتر است سرنوشتم با خداوند بهشتم اینجاست حُرتر آنکه درِ این خانه گرفتارتر است زاهدی که به دلَش نیست ولایت خواب است هر که پابندِ ولایت شود هشیارتر است آبرومندِ غلامیِ علی این عاشق گر چه آلوده به عصیان و گنهکارتر است
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شهادت امام حسن و حضرت رسول علیهم السلام  سبک مرهم واسه چشمِ .... یه بغضِ سنگینه تویِ سینه‌َم زائری تو حرم نمی‌بینم فرشِ حرم  گرد و غبار  شمع و چراغ ستاره‌ها صحنِ کرم   چه خلوته  چه سوت وُ کوره این شبا باز به سرم  زده بگم  غریب شمایی یا رضا جانم‌حسن جانم‌حسن جانم‌حسن غریبِ مادر/۴/ خوب یادمه آقام کجا پیر شد روزی که روضه‌ها نفس‌گیر شد یادم میاد  کوچه رو بست  به رویِ ما یه بی‌حیا ای وای پیشِ چشام  سیلی زد و  گذاشت رویِ چادری پا ای وای یه تیکّه گوشواره‌یِ یاس مونده روخاکِ کوچه‌ها ای وای جانم‌حسن جانم‌حسن جانم‌حسن غریبِ مادر/۴/ (حضرت رسول) مزد رسالتو میدن مَردم چند روز دیگه با آتیش و هیزم پشت درِ  بیتِ ولا  گُر می‌گیره شعله‌هایِ کینه میخِ در وُ ضربِ لگد چه می‌کنه با پهلو وُ سینه دستِ علی بسته میشه غلافی رویِ بازو می‌شینه وای مادرم وای مادرم وای مادرم آه و واویلا/۴/