eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
377 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
86.7K
کربلایی هادی صالحی سه روز وشب شده بابا نیامد امیده کوفیان مولانیامد سه روز وشب شده یارم نیامد خدایا یار و غمخوارم نیامد زند درویش هر دم این نوا را نیامد دلبر ونان آوره ما کجایی یاور ویاره غریبان سه شب ازماجداگردیدی ای جان پس از دفن علی آن نور دیده صدای مرد نابینا شنیده شنیده ازخرابه آه وافغان پس ازبرگشت ازتشیع جانان کجایی هست وبود چشم کورم توبودی درخرابه بزم نورم چراغافل شدی ازپیر محزون زدوریت شده غمهایم افزون حسن گفتا چراتو بیقراری چه کس برتونمایدغمگساری چه کس ای پیر داده آب ونانت چه کس بوده امید وهم بیانت بگونامش گو به ما ای بینوا پیر که همواره زدستش میشوی سیر نگفته نام خودرا او براین پیر نیامد من شدم دیگر زمین گیر حسن گفتا که اوبابای ما بود امیرالمومنین (ع) شیرخدا بود به مسجدبر سرش شمشیر افتاد زتیغ نامرادی جان خود داد به ناگه گفت حرف دل شنیدم کناره قبر مولا یم بریدم سرقبره علی افتاد وغش کرد دلش ازوصل دلبر گشته پر درد خداوندابگیر این جان من را نمیخوام بمانم بعده مولا سه روز وشب دلم درسوگ یار است زهجره روی مولابیقرار است سه روز وشب چو (مجنون) بیقرارم فقط حاجت به رخساره تو دارم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) __ کربلایی هادی صالحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاطمه گریان تو شد یا علی یا علی یا علی شام غریبان تو شد یا علی یا علی یا علی نمیرسد صوت خوشِ یا رَبَت یا ربت یا ربت ناله زند در غم تو زینبت زینبت زینبت از غم تو گشته فلک خونجگر خونجگر خونجگر زنده شده خاطره ی پشت در پشت در پشت در دل به مصیبتت شده مبتلا مبتلا مبتلا روضه بخوانم ز غم کربلا کربلا کربلا ((طفل یتیمی ز حسین گم شده ساربان ساربان قامت زینب ز اِلَم خم شده ساربان ساربان
تمام عالم هستی غمین است شب قتل امیرالمومنین است دل اهل ولا را غم گرفته ز داغ مرتضی ماتم گرفته درخت غم زده امشب شکوفه زنند بر سینه وسراهل کوفه تمام شهر کوفه در عزا شد به هرجا بنگری ماتم سرا شد تمام شهر کوفه در خروش است چرا پس مسجد کوفه خموش است به بیت مرتضی غوغاست امشب به لبها آه و واویلا امشب کنار بسترش غمدیده زینب بریزد اشک غم از دیده زینب شررزد زهر کین بر جسم و جانش اثر کرده به مغز استخوانش یتیمانی که گردیده نمک گیر تمامی آمده با کاسه شیر ولی زخم سر او برده تابش طبیب او دگر کرده جوابش سرشک دیده زینب روان است که بابارهسپرسوی جنان است دگر فارغ ز هر درد ومحن بود سرش بر روی دامان حسن بود کنارش زینب و عباس بنشست که ناگه دیدگانش را علی بست حسین بر سر زنان سوزد از این غم کنار او حسن گرید دمادم حسین و مجتبی هردو سیه پوش نموده جسم پاکش را کفن پوش در آن دم روح با احساس آمد به دلداریشان عباس آمد به دست خاندانش آن یگانه چنان زهرا شده دفنش شبانه غریبانه شده تشییع حیدر حسین بودوحسن سبط پیمبر دگر از رنج و غم حیدر رها شد تمام دردهای اودوا شد دگر راحت زغمها گشته امشب علی مهمان زهرا گشته امشب کنار همسر پهلو شکسته رسیده مرتضی فرق شکسته بسوز ای دل که شد شام غریبان برفته از جهان یار یتیمان زلطف حق محب مرتضایم گدای درگه پاکش(رضایم) چوسائل بردرش بنشسته ام من امیدم را بر این در بسته ام من بوددر هر دو عالم او امیرم شود در روز محشر دستگیرم
از على بانگ اذان امشب به گوش ما نیامد مسجد کوفه پُر از جمعیت و مولا نیامد نخل هاى کوفه مى گریند و مى گویند با هم آنکه بود از اشک چشمش ‍ آبیار ما نیامد پیر نابیناى مسکینى چنین مى گفت امشب اى خدا یار من مسکین نابینا نیامد کودکی با کودکی می گفت من بی شام خفتم آنکه بر ما شام می آورد آمد یا نیامد دامن مادر گرفته گوشه ى ویرانه طفلى گوید اى مادر بگو امشب چرا بابا نیامد با صدای پای او لب های مامی گشته خندان چشم ما گریان شد و از او صدای پا نیامد چاه گوید من از آن مولا هزاران راز دارم رازدارِ در میان جامعه تنها نیامد نام مولا گشته میثم شمع جمع درد مندان گرچه شب بگذشت و آن ماه جهان آرا نیامد رفته امشب جانب عُقبا که زهرا را ببیند زین سبب آن شهریار کشور جان ها نیامد
هدایت شده از روضه دفتری
روضه شب بیست و سوم ماه رمضان السلام علیک یا امین الله فی ارضه... ای در سفینه ی دو جهان ناخدا علی ع می خوای خستگیت در بره... گرچه ذکر خدا خستگی نداره... اما با نام امیرالمؤمنین دلت جلا بگیره...آخه دیگه این شبها و روزها دیگه تو کوفه نامی از علی نیست... دیگه یه خانه مونده و چند تا بچه ی یتیم... یا صاحب الزمان میزبان من و شماست... نام امیرالمؤمنین رو بر لبانت جاری کن... ذکر علی عباده... بزار برات بنویسن هر علی که میگی... میخوای علی شو تو بگی بسم الله... بزار در و دیوار این مسجد شب 23 صدای علی علی تو ضبط کنه... یه شبی که این دهان پر خاک میشه دیگه نمیتونی علی علی بگی... دلت میخاد اون لحظه هم بگی علی علی... اما نمیتونی... همین علی علی گفتن های امشب ایشالا به داد من و تو برسه... ببینم چه میکنی با علی علی گفتن... می‌لرزونی این مسجد و یا نه... ای در سفینه ی دو جهان ناخدا علی ع ممسوس در حقیقت ذات خدا علی ع یار و برادر و وصی و نفس مصطفی س باب نبوتی و ابوالاولیا علی ع شمشیر و دست و چشم خدا کیست غیر تو بر دوش مصطفی که نهد جز تو پا علی ع بر بدر ، صدر بدری و در قدر ، قدر قدر هم هل اتی ست مدح تو هم لافتی ست علی تکمیل بذل قرصه ی نان تو گر نبود قرآن نداشت در ورقش هل اتی علی ع با آن که دست وهم ، به پایت نمی رسد داری همیشه در دل بشکسته یا علی ع اینقدر میگم علی علی... تا نفس آخرم... اجازه بدی بگم علی... میخوام یه جمله بگم، اونایی که هنوز وارد فضای مرثیه نشدن... یه جمله... میگن اگه میخای دل امام زمانت رو بدست بیاری نام مادرش زهرا س رو ببر... آی اونایی که شب آخر احیا اومدید... دست خالی هستید... گفتم اون قدر علی علی بگو تا نفس آخرم علی علی بگید... جان ما به فدای اون بانویی که تا نفس آخرشم گفت علی علی نفس بالا میومد میگفت علی علی... اقرار میکنم تو خدا نیستی ولی آرند انبیاء به درت التجا علی ع آنجا که جای پای تو ، مهر نبوت است اوج جلالت تو کجا ما کجا علی ع پرسند اختیار قیامت به دست کیست آید ز سوی خالق هستی ندا ، علی ع اونایی که مثل من بار گناه دارن... بار سنگین دارن... این یه بیت مال گنه کاراست... اونایی که خیلی رو سیاهن سرشون رو بالا بگیرن... با یک نفس تمام جهنم شود بهشت گویند اگر جهنمیان یک صدا علی ع بالله قسم در ازمنه ی عالم وجود مثل تو کس ندید و نبیند جفا علی ع راحت شد علی از این دنیا... از بی فاطمه زندگی کردن کردن راحت شد... از قاتلای زهرا رو دیدن راحت شد... از بی وفایی دنیا.... یاد پیغمبر می افتاد این روزهای آخر میدیدن هی دست به محاسن مبارک می‌گرفت نگاه به آسمان می کرد... آخه پیغمبر بارها فرمود : علی جان توی همین ماه رمضان محاسن تورو به خون سرت خضاب می‌کنند... هی میگفت خدا، علی کی به آرزوش میرسه... روضه بخونم برات... شب 23 معمولا می گن مجلس سوم، مجلس دختره...برا بابا روضه می گیره... یا صاحب الزمان... امشب اجازه داریم بگیم امان از دل زینب... اگه دنبال مرثیه ای همین روضه هست... امان از دل زینب... کدوم زینب... اون زینب چهار ساله ی مدینه یا زینب 34 ساله ی کوفه... کدوم زینب همون زینبی که از مدینه پرستاری رو شروع کرد... شب 23 دلم میخواد خستگی من و بعد از صد فراز جوشن با اشک و زمزمت جبران کنی... حیف من از این مسجد برم، بگم حق شب 23 رو ادا نکردم...آماده ای یا نه! حالا که شب سوم باباست... معمولا رسم اینه خواهرا و مادرا و دختر علی مرتضی باید گریه کنند... اون بانویی که از چهار سالگی پرستار مادره پهلو شکسته بود... میخوام همین و بگم و روضم تمام... بعد اومد کوفه... پرستار بابایی شد که با فرق شکافته آمد... پرستار پدری شد که این همه جنگ... بارها و بارها پدر رو زخمی دیده بود... فقط تو یه جنگ 90 تا زخم به بدن باباش اومد... اما ندیده بود پاهاش بلرزه ولی این روزهای آخر دید رنگ از صورت بابا پریده... تو کوفه پرستار بابا شد... عرضه بداریم بی بی جان... یا زینب کبری... خیلی بهتون سخت گذشت... اما میخوام بگم دیگه شما اینجا تنها نبودید... وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند... به شما تسلیت گفتند... باهاتون همدردی کردند... اما دلها بسوزه برای دختر حسین... بجای اینکه بهش تسلیت بگند... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر اومدند... کشان کشان... دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند... یک وقت صدای ناله اش بلند شد... 🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست 🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست 🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل 🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ روضه ی جانسوزشب بیست وسوم به سبک بیاتایه سیب سرخ وبوکنیم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سه شبه گریه غذای ماشده سه شبه خونه عزای ما شده سه شبه صدای بابام نمیاد سرسفره دیگه آقام نمیاد سه شبه سجاده بارونی شده چشم آسمونیا خونی شده سه شبه حسن باحال شوروشین روضه میخونه براداداش حسین داداشم داغ دل اندازه شده داغ مادردوباره تازه شده بزاریدروضه بخونم براتون روضه ی اشک چشای آقامون نبودیدکه ببینید چها دیدم مادروبه زیردست وپا دیدم وای ازاون لحظه ای که دادمیزدم برای کمک چو فریاد میزدم یه نفرصدامیزد او همه را یکی میگفت بزنید فاطمه را یه نفردستای بابامون بست یه نفرپهلوی مادر وشکست یه نفر قلاف میزدبه بازویش یه نفرلگد میزد به پهلویش نبودیدکه ببینید چها دیدم روی در لکهای خون ودیدم بابامون دلواپس غمها شده عمریه عزادار زهرا شده سه شبه فاتح خیبر نداریم انگاری بازدیگه مادر نداریم
واحد سنگین _امیرالمومنین(ع) شب بیست وسوم 📝شاعر:🔴مجنون کرجی``333🔴 🔵بنداول از وقتی رفتی بابا غم خونمون و گرفته کوفه برا توبابا ببین عزا گرفته زینب توباسوز و اشک و ناله میگه یتیم شدم با اشک وناله رفتی بابایی پیش مادر زبنب تو موند با دنیا درد امون از درد یتیمی 🔵بند دوم تاتو رفتی بابایی دل بی تو بی قراره یتیم کوفه شد باز یتیم تو دوباره دخترتوسیاه پوشید براتو گریه می کردچوابرغم براتو قلب من محزون بابای من چشمامم گریون بابای من امون از درد یتیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شد شام غریبان (حیدر گل پیغمبر)۲ آنکس که بود تا حشر ( بر کشتی دین لنگر)۲ جان آل علی آمده بر لب حسن و کلثوم و حسین و زینب واویلا واویلا آه و واویلا ۲ شد شام غریبان و (خون شد دل آل الله)۲ این زمزمه بر لبهاست (مولا یا رسول الله)۲ زین داغ و مصیبت دلها گشته خون زینب و حسنین گردیده محزون واویلا واویلا آه و واویلا ۲ بنشسته کنار قبر (آن دختر غمدیده)۲ خون گریه کند او که( داغ پدرش دیده)۲ در عزای پدر نور دو عین است همناله ی بازینبش حسین است واویلا واویلا آه و واویلا۲ شد شام غریبان (مولای جهان حیدر)۲ گریان غم بابا(شد زینب غم پرور)۲ اشک بصر ریزد حسین زهرا می سوزد می‌گرید زینب کبرا واویلا واویلا آه و واویلا ۲ گردیده دگر خسته (زینب دل بشکسته)۲ سوزد ز غم بابا (با گریه ی پیوسته)۲ یاد پدر گریه ها دارد زینب گریه های بی صدا دارد زینب واویلا واویلا آه و واویلا ۲