eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۳۴ سوره نساء مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته . در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیرالبشر از چه جای حیدر آمد پشت در؟ دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده بر دفاع شوهرش فردی ندید بین آن نامردها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیشمرگ حیدرم فاطمه تنها طرفدار علی است در هجوم دشمنان یار علیست آن که باشد مرد این سنگر منم اولین قربانی حیدر منم چشم پوشیدم ز جان خویشتن ای مغیره هر چه میخواهی بزن این در کاشانه، این پهلوی من  این غلاف تیغ این بازوی من کافران دست خدا را بسته اید؟  بازوی مشکل گشا را بسته اید؟ هر چه هتک حرمت از حیدر کنید هر چه بر او ظلم افزون تر کنید هر چه زان مظلوم گردانید رو هر چه ماند استخوانش در گلو من امیرالمومنین می خوانمش پیشوای مسلمین می دانمش گر شود پرپر ز جور قاتلم غنچه نشکفته در باغ دلم گر رود از ضرب سیلی هوش من گوشواره بشکند بر گوش من گر شوم با دود و آتش روبرو یا رود مسمار در قلبم فرو گر شوم در لحظهء سقط جنین  از جفای دشمنان نقش زمین گر رسد در پشت در جان بر لبم افتم از پا پیش چشم زینبم هر چه آید پیش، زهرا با علیست اول و آخر کلامش یا علیست فاطمه (س) ما را هدایت می کند  رهبری سوی ولایت می کند دید دشمن فاطمه (س) جان علیست بلکه با جانش نگهبان علیست دید جان مرتضی پشت در است از امام خویش هم تنهاتر است پای تا سر بغض و خشم و کینه بود کینه هایش کینه دیرینه بود بغض حیدر شعله ور در سینه داشت سنگ بود و جنگ با آئینه داشت... وای من! شد در حریم کبریا آیه ای از سورهء کوثر جدا 🎤
دلتنگ حرم اربابم: . خیال حسن جمالت، طواف حُسن خداست ندیده هم، مه رویت چراغ دیدهء ماست قسم به صبح ظهور و به لحظهء فرجت که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست تو غایبی و همه خلق در حضور تواَند کنار یار صدا می زنند یار کجاست؟ به دیده ای که نبیند به غیر روی تو را چراغ عارضت از صد نقاب هم پیداست بیا که لشکر فتح آیدت به استقبال بیا که فاطمه را در قفات، دست دعاست بیا که کعبه به دور سرت طواف کند بیا که دیدهء زمزم ز خون دل دریاست بیا که تا تو نیایی، علی است خانه نشین بیا که فاطمه در طول غیبتت تنهاست هزار سال فزون صبح جمعه، هر هفته صدای ناله "اَینَ الحسین" ما به سماست بیا بیا که ببینیم باز هم علمت به روی دوش علمدار دشت کرببلاست دعای و و بسی خواندیم هنوز نالهء "اَمّن یُجیب"مان برپاست بیا که بی تو همه عیدها عزا شده اند بیا که بی تو زمان لحظه لحظه عاشوراست به لحظهء فرجت می‌خورد قسم "میثم" که صبح روز ظهور تو صبح عید خداست ✍ ...................................
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ یا مزن چوب جفا را بر لب و دندان من یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من یا نزن شرمی نما از روی زهرا مادرم یا بزن مخفی ز چشم خواهر گریان من من پی ترویج قرآن آمدم این جا که گشت چوب خزران تو مزد خواندن قرآن من ای ستمگر هر چه می خواهی بزن اما بدان بوسه گاه مصطفی باشد لب عطشان من در احد جد تو دندان پیمبر را شکست باید از چوب تو اکنون بشکند دندان من بارها و بارها پیوسته دید آزارها هم سر خونین من، هم پیکر عریان من سخت تر از چوب تو بر من نگاه زینب است چوب تو نه، اشک او آتش زند بر جان من خواندن آیات قرآن زیر چوب خیزران با خدا این بوده از روز ازل پیمان من من شدم در زیر چوب خیزران مهمان تو مادرم در پای طشت زر بود مهمان من دست"میثم"را از آن گیرم که پیش از بودنش همچنان دست توسل داشت بر دامان من 🖤🥀🖤 @majmaozakerine
قسمت چهارم گریز به : ( سلام الله علیها ) بگم آقا اگه جلو دستای بسته ی شما ، عمه جانتون رو میزدند ، خواهراتون رو میزدند ، فرمودید : ای کاش مادر مرا نزائیده بود ... آقا جان یه روزی هم تو مدینه دستای جدتون رو بستند ... جلو چشمای علی ، فاطمه رو میزدند میزدند ، میزدند ... جان امیرالمومنین ، جلو اشکتو نگیر ، جلو نالتو نگیر ... مگه چقدر تو این دنیا هستیم ؟ مواظب باش بعدا حسرت نخوری بگی تا میتونستم برا غربت علی داد نزدم ، حسرت نخوری بگی برا غمای فاطمه گریه نکردم ... دلم بهر علی میسوخت چون قنفذ مرا میزد نگاه دردناکش بیشتر میداد آزارم هر کجا نشستی به قصد فرج بگو یا زهرا ... الهی هیچ مظلومی نبیند عزیزش را به زیر تازیانه ابی عبدالله علیه السلام تا زنده بود ، تا نفس داشت اجازه نداد کسی طرف خیمه ها بره ... تو گودال قتلگاه افتاده بود ، اما تا متوجه شد لشکر دارند میرن طرف خیمه ها به یک نیزه شکسته تکیه داد ، به زحمت روی زانو ایستاد ، فرمود : کجا میرین ؟ با من جنگ دارید ، زن و بچه من چه گناهی دارند ؟ شمر با اون خباثتش فریاد زد : راست میگه حسین ... برگردید ، تا حسین زنده است کسی به خیمه ها ش حمله نکنه ، اول کار خودشو تمام کنید ، بعد به خیمه هاش حمله کنید تا زنده بود اجازه نداد ... اما مردم تو مدینه ، جلو چشمای علی ... فاطمشو میزدند ، نگاه میکرد ، روشو برمیگردون ... جلو علی نزنید ، علی غریبه ، علی غریبه ... من ایستاده بودم دیدم که همسرم را دشمن گهی به کوچه گاهی به خانه میزد ... صلی الله علیک یا اباعبدالله ... 7/5/1398
. خیال حسن جمالت، طواف حُسن خداست ندیده هم، مه رویت چراغ دیدهء ماست قسم به صبح ظهور و به لحظهء فرجت که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست تو غایبی و همه خلق در حضور تواَند کنار یار صدا می زنند یار کجاست؟ به دیده ای که نبیند به غیر روی تو را چراغ عارضت از صد نقاب هم پیداست بیا که لشکر فتح آیدت به استقبال بیا که فاطمه را در قفات، دست دعاست بیا که کعبه به دور سرت طواف کند بیا که دیدهء زمزم ز خون دل دریاست بیا که تا تو نیایی، علی است خانه نشین بیا که فاطمه در طول غیبتت تنهاست هزار سال فزون صبح جمعه، هر هفته صدای ناله "اَینَ الحسین" ما به سماست بیا بیا که ببینیم باز هم علمت به روی دوش علمدار دشت کرببلاست دعای و و بسی خواندیم هنوز نالهء "اَمّن یُجیب"مان برپاست بیا که بی تو همه عیدها عزا شده اند بیا که بی تو زمان لحظه لحظه عاشوراست به لحظهء فرجت می‌خورد قسم "میثم" که صبح روز ظهور تو صبح عید خداست ✍ ...................................
از على بانگ اذان امشب به گوش ما نیامد مسجد کوفه پُر از جمعیت و مولا نیامد نخل هاى کوفه مى گریند و مى گویند با هم آنکه بود از اشک چشمش ‍ آبیار ما نیامد پیر نابیناى مسکینى چنین مى گفت امشب اى خدا یار من مسکین نابینا نیامد کودکی با کودکی می گفت من بی شام خفتم آنکه بر ما شام می آورد آمد یا نیامد دامن مادر گرفته گوشه ى ویرانه طفلى گوید اى مادر بگو امشب چرا بابا نیامد با صدای پای او لب های مامی گشته خندان چشم ما گریان شد و از او صدای پا نیامد چاه گوید من از آن مولا هزاران راز دارم رازدارِ در میان جامعه تنها نیامد نام مولا گشته میثم شمع جمع درد مندان گرچه شب بگذشت و آن ماه جهان آرا نیامد رفته امشب جانب عُقبا که زهرا را ببیند زین سبب آن شهریار کشور جان ها نیامد
2. حاج اسدالله عرب سرخی.mp3
زمان: حجم: 4.39M
(سلام الله علیها ) شامیان ! خنده به زخم جگر ما نزنید ساز با ناله ی ذریه ی زهرا نزنید ... سرِ مردان خدا را به سرِ نیزه زدید ؟ مرد باشید ، دگر سنگ به زن ها نزنید ... : به زنان بر سرِ بازار اگر سنگ زنید ( دختران را به کنار سرِ بابا نزنید ... ) 2 : علی و فاطمه در بینِ شما اِستادند پیشِ چشم علی و فاطمه ما را نزنید ! ای حسین ، حسین ، حسین ... به اسیری که بوَد در غل و زنجیر زدید به یتیمی که دویده است به صحرا ، نزنید بگذارید برای شهدا گریه کنیم خنده بر داغ دلِ سوخته ی ما ، نزنید کُشتن فاطمه بین در و دیوار بس است ! ( یازهرا ، یازهرا ... اگر بین در و دیوار ، فاطمه رو نمیزدند ، کجا جرات داشتند کربلا و کوفه و شام ، بچه هاشو تازیانه بزنند ... ؟ کُشتن فاطمه بین در و دیوار بس است ! تازیانه به تنِ زینب کبری نزنید ... به تماشای سرِ پاک حسین ، آمده اید اینقدر دست به هنگامِ تماشا نزنید ...
قسمت چهارم ( علیه السلام ) بازم بگم از غربتش ، بیائید بریم تشیع جنازه اش ...اونقدر غریبه ، ای کاش تشیع جنازه نمیشد ، بدن باباش علی رو که شبونه برداشتند ، بدن مادرش فاطمه زهرا رو شبانه برداشتند ، ای کاش بدن امام حسن رو هم شبانه بر میداشتند ... جلو چشم ابی عبدالله تیر میزدند ، حسییین ... غربت آنست که بعد از کُشتن بارش تیر ببارد به بدن تیرها به بدن و به تابوت اثابت کرد ، اگه برادر ، هزار هم با برادرش خوب نباشه ، رابطه نداشته باشه ، هیچ برادری راضی نمیشه ، ببینه جلو چشمش ، بدن برادرش رو تیرباران میکنند ، ... بنی هاشم دست به قبضه شمشیر بردند ، اما ابی عبدالله اومد جلو ، فرمود شمشیرهارو غلاف کنید ، بزارید بزنند ، خودش وصیت کرده ، راضی نیستم حتی سرِ سوزنی خون در تشیع جنازه ام جاری بشه ، ...آخ بمیرم ، تابوت رو زمین گذاشت ، ابنِ شهرآشوب مازندرانی نوشته ، هفتاد چوبه تیر ، ... آی غریب ، آی غریب ... ابی عبدالله یکی یکی تیرهارو میکشید ، گریه میکرد ، برادر غریبم دیگه خودم رو معطرنمیکنم ، دیگه محاسنم رو خضاب نمیکنم ... غارت زده منم که با دست خودم بدن برادرم رو زیر خاک میکنم ، ... 3/7/1401
قسمت چهارم ( علیه السلام ) بازم بگم از غربتش ، بیائید بریم تشیع جنازه اش ...اونقدر غریبه ، ای کاش تشیع جنازه نمیشد ، بدن باباش علی رو که شبونه برداشتند ، بدن مادرش فاطمه زهرا رو شبانه برداشتند ، ای کاش بدن امام حسن رو هم شبانه بر میداشتند ... جلو چشم ابی عبدالله تیر میزدند ، حسییین ... غربت آنست که بعد از کُشتن بارش تیر ببارد به بدن تیرها به بدن و به تابوت اثابت کرد ، اگه برادر ، هزار هم با برادرش خوب نباشه ، رابطه نداشته باشه ، هیچ برادری راضی نمیشه ، ببینه جلو چشمش ، بدن برادرش رو تیرباران میکنند ، ... بنی هاشم دست به قبضه شمشیر بردند ، اما ابی عبدالله اومد جلو ، فرمود شمشیرهارو غلاف کنید ، بزارید بزنند ، خودش وصیت کرده ، راضی نیستم حتی سرِ سوزنی خون در تشیع جنازه ام جاری بشه ، ...آخ بمیرم ، تابوت رو زمین گذاشت ، ابنِ شهرآشوب مازندرانی نوشته ، هفتاد چوبه تیر ، ... آی غریب ، آی غریب ... ابی عبدالله یکی یکی تیرهارو میکشید ، گریه میکرد ، برادر غریبم دیگه خودم رو معطرنمیکنم ، دیگه محاسنم رو خضاب نمیکنم ... غارت زده منم که با دست خودم بدن برادرم رو زیر خاک میکنم ، ... 3/7/1401
الا به باغ وجودم گل بهار بیا به احتضار فتادم زانتظار بیا نوید فتح و ظفر در فروغ طلعت تواست چو آفتاب از آنسوی کوهسار بیا قرار نیست به جانی که نیست جانانش به بی قراری جانهای بی قرار بیا به دست های زتن اوفتاده در ره عشق به پایداری عشاق پای دار بیا امید خلق به دلهای بی امید، امید نوید صبح به هنگام شام تار بیا به قطعه قطعه بدنهای سر بریده قسم به لاله لاله دلهای داغدارت بیا چراغ کلبه دل بی تو دل گرفت بتاب فروغ دیده در این چشم اشکبار بیا به اشک عاشق تنها به شمع جمع قسم به مجعی که ندارد جز تو یار بیا در انتظار تو عمرم چو عر شمع گذشت کنون که آمده هنگام احتضار بیا کرامتی کن و این کلبه را مزین کن بیا به دیده «میثم» قدم گذار بیا
کربلایی محمدحسین پویانفرShab1_Rajab_Pooyanfar_1400.mp3
زمان: حجم: 6.48M
💐السلام علیک یا ابا عبدالله 🔊نمی دانم که میباشم؟! کجا بودم کجا هستم اگر عاقل اگر دیوانه خود را بر شما بستم 🔹 توسل 🎤 کربلایی نمی دانم که میباشم کجا بودم کجا هستم اگر عاقل اگر دیوانه خود را بر شما بستم برانیدم بخوانیدم به عالم گفتم و گویم که از جوی شما سیراب و از جام شما مستم شما را دارم و باکی ندارم زآتش دوزخ چه غم گر بار سنگین و گر خالی بود دستم تولای شما نور هدایت بود در قلبم شما را تا ابد دارم شما را ازل جستم چگونه بوی عطر گل نروید از نفسهایم که خاری بودم و در گلبن مهر شما رستم اگر زنجیر خود را پاره کردم باز می گویم الا آل محمّد من سگ کوی شما هستم نه در روز غدیر خم گرفتم دامن حیدر من از آغاز بعثت بر علی و آل پیوستم عطا دیدم خطا کردم از این در رو نگرداندم نمک خوردم نمکدان را شکستم عهد نشکستم عجب نبود اگر در خردسالی یا حسین گفتم که پیش از خلقت خود دست از غیر حسین شستم روا باشد که باشد نخل «میثم» نام دیوانم که قلب خصم را پیوسته با تیغ زبان خستم ✍ .
هدایت شده از روضه دفتری
. 🎙 #⃣ #⃣ #⃣ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن" وَ عَلى اَنصارِ الْحُسَیْن وَ عَلى زَوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ     مرگ من بود دمي کز تو جدايم کردند درهمان گوشه ي گودال فدايم کردند   دوستانم که نبودند بگِريند به من دشمنانم همگي گريه برايم کردند   *داداش! فقط امروزِ بچه هات سيلي نخوردن، هر وقت بچه هات گفتن: بابا! سيلي و تازيانه خوردن...*   من که خود راهنماي همه عالم بودم سَـِر خونين تو را راهـنمايم کردند  *حسين جانم! خيلي جاها آرزوي مرگ كردم...* هر کجا خواستم از پاي دراُفتم ديدم کودکان دست گشودند و دعايم کردند *خدا نياره آدم يه امانتي بهش بدن، اون وقت اين امانتي خداي نكرده عيبي پيدا كنه...* خجلم از تو كه گم گشته امانت هايت بر سر خار دويدند و صدايم کردند  *خدا هيچ كسي رو دشمن شاد نكنه...* گريه ها داشتم از دوري روي تو ولي خنده ها بود که بر اشکِ عزايم کردند *هر چه من گريه كردم اونا خنديدن، هر چه من ناله زدم اونا خنديدن... چقدر گريه براي سَرِ بريده ي توكردم، حتي زن خولي هم مي گفت: چقدر سرت رو ناشيانه بريدن...  وقتي حضرت زينب سلام الله عليها روز اربعين از ناقه پايين اومد، يه نگاهي به دور و برش كرد، صدا زد: كجاست علي اكبر؟ كجاست قاسم؟...* همرهانم که گرفتند غبار از محمل همه در خاک فتادند و رهایم کردند تا دم مرگ طرفدار تو بودم ای دوست دشمنان یکسره تحسین به وفایم کردند این اسارت همه جا عزّت من بود حسین که پیام آورِ خون شهدایم کردند   👇