من چو شمع سوخته.mp3
1.45M
#زنجیرزنی_خانم_رقیه
شماره 625
کانال نوحوا علی الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
من چو شمع سوخته،غم به قلبم ریخته
از فراق باب خود،چشم بر در دوخته
کی شود آن گل زیبای من آید ز سفر
تا ببوسم رخ زیبای پدر بار دگر
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
ای پدر خوش آمدی،از سفر خوش آمدی
ای پدر پیش من،دیده تر خوش آمدی
آمدی تا که زنم بوسه بر آن روی مهت
جان دهم بهر غم و درد تو و یک نگهت
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
ای مرا صبر و قرار،بی قرارم دلفگار
شادم از این موهبت،دارمت اندر کنار
شاملم گشته ز تو لطف و عنایت بابا
بر رقیه تو زدی سر ز محبت بابا
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
بر لبم این زمزمه،آمده جان همه
من رقیه هستم و،یادگار فاطمه
زد عدو با لگد و کعب نی و هم سیلی
همچو زهرا رخ من گشته کبود و نیلی
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
من ز عمه خجلم،حل نموده مشکلم
کن از او دلجویی،ای تمام حاصلم
گر نبود عمه من از رنج و محن می مردم
از عدو کعب نی و سیلی کتک می خوردم
▪️ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا
قله غیرت توئی اوج تجلی احساس.mp3
1.57M
#شور_ابوالفضل_علیه_السلام
شماره 627
کانال نوحوا علی الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قله ی غیرت تویی اوج تجلی احساس
جلوه ی حیدر توی معرکه حضرت عباس
هر کس اومد، روبروی قمر
افتاده ،زمین بدون سر
تو چشماش، نمیشه نگاه کرد
وقتی که، غضب کنه قمر
تو شمشیر نمیخای
فقط یک نگاه کن
یه طوفان به پا کن
حریفت میفته از پا
تو شمشیر نمیخوای
تو حیدر نشونی
رجز که بخونی
قیامت میشه تو صحرا
▪️ابوفاضل عباس ابوفاضل عباس
لقمان زانو زد به ادب در خونه ی عباس
رقیه دیده آسمون رو شونه ی عباس
این زلزله است، یا نعره ی یلی
عباس، یا مرتضی علی
رو در روش، کسی اگه بیاد
نابود میشه بی معطلی
تو جوشن نمیخوای
تو سینه سپر کن
به دشمن نظر کن
میلرزه ستون لشکر
تو جوشن نمیخوای
خودت ذوالفقاری
حریفی نداری
تو کراری مثله حیدر
▪️ابوفاضل عباس ابوفاضل عباس
غوغا شد صفین این ابوفاضل که رسیده
مالک ترسیده تا غضب رو تو چشم تو دیده
قاسم پرور، جلوه ی قمری
کابوس، سی هزار نفری
شاگرد، پهلوون جمل
الگوی ،علی اکبری
تو لشکر نمیخوای
خودت لشکری تو
یورش میبری تو
کار دشمنت الفرار
تو لشگر نمیخوای
علی اکبرت هست
راه دشمن و بست
شاگردت حریف نداره
▪️ابوفاضل عباس ابوفاضل عباس
دختر پادشاه عالم رقیه.mp3
1.49M
#زنجیرزنی_حضرت_رقیه
شماره 620
کانال نوحوا علی الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دختر پادشاه عالم رقیه
نگین انگشتر خاتم رقیه
اسم قشنگ و ناز تو تو سینه مونه
دمشق تو رقیه جان مدینه مونه
تو اعتبار مایی(رقیه جانم)
داروندار مایی (رقیه جانم)
وای ٬ یارقیه یا رقیه یارقیه (۴)
بابا ببین که غمها کرده چه پیرم
آخرش از عشق تو بابا می میرم
بابا نگفتی که بری گلت می میره
بعد تو دیگه دل من همش می گیره
دختر ناز بابا (رقیه جانم)
سه ساله ی کربلا (رقیه جانم)
وای ٬ یا رقیه یا رقیه یا رقیه
سایه ی دست دشمن روی سر من
تازیونه جواب چشم تر من
دست کوچیکمو ببین جای طنابه
ازلب خشکیده ی تو دلم کبابه
از ناقه افتادی تو (رقیه جانم)
با ناله جان دادی تو (رقیه جانم)
وای ٬ یا رقیه یارقیه یا رقیه
الله اکبر شد جدا دست.mp3
1.79M
#نوحه_زنجیرزنی_حضرت_عباس
شماره 618
کانال نوحوا علی الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
الله اکبر شـد جدا دسـت علمدارم تنهاترین یارم
ماه بنیهاشم چراغ چشم خونبارم تنهاترین یارم
ای دست بیدست حسین در بین دشمنها
بـودی تـمام لشکـر مـن بــا تــن تنـهـــا
خون دل و اشک غمـت شـد وقـف دامنها
بـیتو چگونـه یــا اخــا رو در حــــرم آرم
تنهاترین یارم
نقش زمیـن مُقطـع الاعضا شدی عباس
با زخم تن در موج خون زیبا شدی عباس
مثـل زیـــارت نــامـه زهرا شدی عباس
بایـد ز زخـم پیکـــرت گلبــوسـه بردارم
تنهاترین یارم
قـرآن آیـه آیــه ام روی زمیـــن افتاد
در زیر دسـت و پــا گـل امالبنین افتاد
ماه من از ضـرب عمــود آهنیـن افتاد
چون در میان دشمنان جسم تو بگذارم
تنهاترین یارم
عبـاس مـن تنهــا تــو یـار و یاورم بودی
ســـردار لشکـر ســـاقـی آب آورم بـودی
تنهـا بــرادر نـه که جـان در پیکـرم بودی
بودی در این صحرای خونین یار و غمخوارم
تنهاترین یارم
ای بسته چشم از خون سر چشمی به من واکن
عـرض سـلامـی از لــب خـونیـن بـه زهرا کن
قـــــد خمیــــدۀ امـامـــت را تـمـاشـا کن
رفــتـی ز دسـتم ای صفــــابـخــش دل زارم
تنهاترین یارم
شاعر: غلامرضا سازگار
خوش آمدی در کنج این خرابه.mp3
1.09M
#زنجیرزنی_حضرت_رقیه
شماره 619
کانال نوحوا علی الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خوش آمدی در کنج این خرابه
پدر جان پدر جان
دلم ز رویت سرت کبابه
پدر جان پدر جان
خوش آمدی تنگه دلم برایت
پدر جان پدر جان
به پای تو جانم شودفدایت
پدر جان پدر جان
جانم فدای چهره ی غمینت
پدر جان پدر جان
از چه شکسته ای پدر جبینت
پدر جان پدر جان
ای قاری خوش عطر و بوی قران
پدر جان پدر جان
کی زد به لبهای تو چوب خزران
پدر جان پدر جان
قامت من از غم شده خمیده
پدر جان پدر جان
کی ازستم رگهای تو بریده
پدر جان پدر جان
ندیده ای بابا چها کشیدم
پدر جان پدر جان
از دشمنت زخم زبان شنیدم
پدر جانم پدر جان
از ناقه تا روی زمین فتادم
پدر جان پدر جان
گفتم که یا زهرا برس بدادم
پدر جان پدر جان
آن لحظه ها با سوز و گریه هردم
پدر جان پدر جان
یا ابتا یاد مدینه کردم
پدر جان پدر جان
زجر آمد و ظلم و ستم فزون کرد
پدر جان پدر جان
با زدن من دل عمه خون کرد
پدر جان پدر جان
بر صورتم چون فاطمه نشانه است
پدر جان پدر جان
بر پیکرم نشان تازیانه است
پدر جان پدر جان
من خسته ام دیگر ز زندگانی
پدر جان پدر جان
بهار من بی تو شده خزانی
پدر جان پدر جان
داغ تو ای پدر نموده پیرم
پدر جان پدر جان
دعا نما دیگر پدر بمیرم
پدر جان پدر جان
چقد این روزا برام ، همه چی حسرت شده
میبینی دورَم تو این ، روزا چه خلوت شده
همیشه خیسِ چشام ، عقب موندم از همه
شبا اشکِ بی صدا ، برا من عادت شده
هیشکی نمیتونه برام همدم شه جز تو
هیشکی نمیتونه که غم خوارم شه جز تو
کی فکرِ این آواره ی شب گردِ جز تو
کاری کنه ارامشم برگرده جز تو
امیدِ منی ، عزیزم حسین ، تویی اَمّن یُجیبم حسین ، عزیزم حسین
هوایِ دلم ، گرفته حرم ، میبینی چیزی نمونده ازم ، عزیزم حسین
بند دوم
گذشت عمرم مثلِ باد ، سفید شد موهام همه
رویِ قلبِ بی کسم ، حسین داغِ عالمِ
تمومِ فرصت برام ، همه میگن دیر شده
ولی چشمِ من هنوز ، به سرخیِ پرچمِ
قلبم میگه آروم شو تا داری حسینُ
میبینی تویِ خواب و بیداری حسینُ
کاری بکن واسه دلی که بیقراره
اقا کمک کن نوکرت طاقت بیاره
امیدِ منی ، عزیزم حسین ، تویی اَمّن یُجیبم حسین ، عزیزم حسین
هوایِ دلم ، گرفته حرم ، میبینی چیزی نمونده ازم ، عزیزم حسین
بند سوم
بازم اسمت اومد و ، دلم تاب و تب گرفت
دلم سوزِ عشقُ از نگاهِ زینب گرفت
میبینم از رویِ تل ، داره میزنه صدا
نَبُر رگهایِ گَلوشو با خنجر از قفا
اینجوری رو سینش نشین تنگِ نفسهاش
رو به حرم کرده نگاشو زخمِ چشماش
انقد نکِش روی زمین جسمش رو نامَرد
داره اشاره میکنه به خیمه برگرد
برای حسین ، نمونده کسی ، نمونده براش دیگه نفسی
میسوزه حرم ، میسوزه دلم ، میسوزه صدام ، میسوزه سرم
#خادم_زینب
#شور_احساسی_روضه_ای_کربلا
#شورترکیبی
🏴 آجَرَکَ الله یا بَقیّةَ الله
🔴 در محکومیت هتک حرمت قرآن و اعلام بیزاری از مدعیان دروغین آزادی بیان
در میان شعلهها خورشید میسوزد مگر؟
از هجوم سِفلهها ناهید میسوزد مگر؟
عقلها را کرده روشن نورِ قرآن مبین
با جهالت معجزِ جاوید میسوزد مگر؟
آیههای نور را ظلمت نگرداند خموش
شمس و قدر و کوثر و توحید میسوزد مگر؟
سِحر ساحرها ندارد بر سلیمان سلطهای
از فُسونها خاتم جمشید میسوزد مگر؟
مِهر دین بهتر نمایان میشود در قهرِ کفر
این یقینِ محض با تردید میسوزد مگر؟
ای کجاندیشان کور و کافران کینهتوز
آنچه از حق بر جهان تابید میسوزد مگر؟
ننگ و نفرین بر چنین آزادی اهریمنی!
گلشن اندیشه با تهدید میسوزد مگر؟
گوهر حق گشته عالمگیر، از آتش چه باک؟
مؤمنان، مرجان و مروارید میسوزد مگر؟
عید قربان یأس ابلیس است از اِغوای عبد
با تَفِ تَلبیسها این عید میسوزد مگر؟
مژدۀ فتح مبین در جان ما گل کرده است
در دل ایرانیان امید میسوزد مگر؟
نیست ترسی نور را از حملۀ اصحاب نار
در میان شعلهها خورشید میسوزد مگر؟
✍️عارفیان
#قرآن
#معجزۀ_جاوید
#قرآن_هستی_ماست
#نور_قرآن_خاموش_نمیشود
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین