برام تنگِ دنیا
گرفته غمِ تو همه زندگیمُ
ورق میزنم خاطراتِ قدیمُ
همه بچگیمُ
یادم میاد چقد مدینه با صفا بود
چقد تو خونه ی علی برو بیا بود
پر از وفا بود
حالا کجاست مادر
حالا کجاست حیدر
سراغ نمیگیری
حسینم از خواهر
بند دوم
رویِ نیزه بودی
سوزوندن پیشِ چشمِ تو خیمه ها رو
مگه میشه یادم بره کربلا رو
غمِ بچه ها رو
یادم نمیره اونی که با تازیونه
یتیمایِ تو رو میزد چه وحشیونه
دلم چه خونِ
برا یتیمایِ
تو مادری کردم
فکر نمیکردم بی
تو خونه برگردم
بند سوم
منُ مجلسِ مِی
یکی پیشِ تو طعنه میزد به من هِی
تحمل کنم بیتو این داغُ تا کِی
منُ مجلس می
جلو چشایِ من زدن لباتُ با چوب
نشد کمی کنم لب خشکتُ مرطوب
دلم شد اشوب
دیدی منُ بردن
حسین تویِ انظار
حرمت زینب رو
شکسته اون بازار
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای_شهادت_زینب_کبری_جانسوز
#نیمه_رجب
بویِ مهمونِ
باز دلم افتاده حسینم یادِ ویرونه
روضه میخونه
زینبِ که داره شب و روز روضه میخونه
بیشتر از یه ساله که ، میگذره از اون روزا
اما هر غروب انگار ، تازه میشه عاشورا
یادمِ زمین خوردی ، یادتِ زمین خوردم؟
تُ تو قتلگاه بودی ، من جایِ تو میمُردم
الهی بمیرم ، یکی خنجر آورد
جلو چشمایِ من ، یکی سر رو میبُرد
بند دوم
قلبِ بی تابم
پر از تلاطمِ برایِ طفل بی ابم
تا میافتم به
یادِ شش ماهِ مگه اصلا میبره خوابم
دنبالِ یه قطره اب ، خیمه هارو میگشتم
دست و پا میزد اصغر ، جون میداد رویِ دستم
چشمِ من به عباسُ ، چشمِ تو به اصغر بود
دور مشکِ بی آبش ، هلهله ی لشکر بود
هنوزم صداش تو ، سرِ (گوشِ)زینبت هست
کی دیده بجز من ، علمدارِ بی دست
بندسوم
پاشو عباسم
پاشو باید بچینی بازم محملو واسم
پاشو عباسم
نزار یبار دیگه بسوزه باغِ احساسم
پاشو زینبِت خستست ، از خرابه و بازار
میبینی خمه قَدّش ، بس که رفته تو انظار
داغِ اون سه سالست که ، کرده اینجوری پیرم
میبینی مثِ زهرا ، دست به پهلو میگیرم
امون از خرابه ، امون از اسیری
رسید اون سه ساله ، تو چِل روز به پیری
#خادم_زینب
#شهادت_حضرت_زینب (سلام الله علیها)
#جبل_الصبر
#نیمه_رجب
#زمینه_روضه_ای_شهادت_زینب_کبری_جانسوز (سلام الله علیها)
مثلِ یه بچه که گم میشه دلم
تو تب و تابِ و حیرونِ حسین
به کی از غربت و خستگیم بگم
اینُ جز خودت کی میدونه حسین
مثلا اگه بگم که گم شدم
کی میتونه مادری کنه برام
مثلا بشینم و گریه کنم
کی میاد پاک کنه اشکُ از چشام
کی پایِ حرفاااای من میشینه ، کی مثلِ تو حسرتِ منُ میبینه
یه عمرِ اسمت ، روی لبهامِ ، کی غیر از تو واسه دردِ من تسکینِ
حسین جانم ، مگه جز تو ، کی میمونه پایِ بی وفاییهام
حسین جانم ، همه میرن ، ولی تو هیچوقت نمیزاری تنهام
بند دوم
اگه گاهی راهُ اشتباه میرم
خاطرمجمعِ که پشتِ سرمی
دلِ من وقتی که میشکنه فقط
خودتی که ساکنِ این حرمی
میدونم خیلی جفا کردم اقا
ولی چشمم به وفایِ خودتِ
میدونی تو سختیایِ زندگی
تنها ارامشِ من پرچمتِ
میگن بخشش از بزرگانِ باز ، نگاهی به این دلِ سیاهم بنداز
کبوتر میشم ، با یه لبخندت ، بده بالم تا کنم تو صحنت پرواز
حسین جانم ، دلم تنگِ ، دلم خیلی واسه ی حرم تنگِ
رویِ لبهام ، نوایِ یا ، حسینِ که بهترین اهنگِ
بند سوم
تو سرم سر و صدایِ قاتلِ
چقدَر شلوغِ دور و برِ تو
یکی هم داره میاد با عجله
میشینه با نیزه بالا سرِ تو
اونی که جلوتر از همه اومد
چرا اورده حسین کیسه برات
قربونت برم که توی مقتلم
میدی انگشتر و انگشتُ زکات
بمیرم واست ، تنت پا مالِ ، حسین پاشو خواهرت سرِ گودالِ
بگیر دستاشُ ، شده اواره ، میبینی دورِ زینبِت تو جنجالِ
حسین جانم ، نزار زینب ، بره بیتو تو کوچه و بازارا
نزار بسته بشه دستاش ، میونِ نامحرما شده تنها
#خادم_زینب
#شب_جمعه
#شورروضه_ای
دلم یه احساسِ تازه ای داره
حالا دیگه دم دمایِ افطارِ
غروب روز اولِ ماه ارباب
دعا سر رو شونه ی تو میزاره
بازم ، هیاهویِ ، حرم تویِ ، چشایِ من به راه افتاده
انگار ، پیشِ چشمام ، تنت بی سر ، میونِ قتلگاه افتاده
ای وای ، بمیرم من ، که سه شعبه ، توی چشایِ ماه افتاده
(ای وای بمیرم من سه شعبه توی چشای ماه افتاده)
این دلِ بارونی حرم میخواد
هِی تورو با گریه ازم میخواد
بند دوم
رو دیوارِ اتاق عکس حرم نصبِ
بلند گریه کردنِ که میچسبه
تصور کردم یلحظه گودالُ
لُهوفت تویِ شیهه ی اون اسبِ
داره ، میاد خیمه ، سراسیمه ، حسین از تو خبر اورده
حلقه ، زدن دورش ، زن و بچه ، چقد خونِ جگر اورده
ای وای ، خبر از اون ، که بالا برد ، به رویِ نیزه سر اورده
این دلِ بارونی حرم میخواد
هِی تورو با گریه ازم میخواد
بند سوم
چشایی که از غمِ تو دریاشه
تو قلبی که حزنِ روضه ها باشه
میگیره ارامش از غمت حتی
میشه با تو ساکنِ حرم باشه
یعنی میشه باتو بسوزه از غمِ زینبُ حیرونت شه
مثلِ سُکَینه و رباب اقا تو اون خرابه دلخونت شه
هرگز نمیمیره حسین جانم اره دلی که مجنونت شه
این دلِ بارونی حرم میخواد
هِی تورو با گریه ازم میخواد
#خادم_زینب
#شورروضه_ای
#شب_اول_ماه_مبارک_رمضان
#حضرت_خدیجه_زمینه
مادر
تو نگاهای سردت حرف سفر مونده
نفسای بریدت قلبمو سوزونده
مادر مادر
مادر
نگو وقت خداحافظی شده امشب
اشک تو میرسونه جون منو رو لب
مادر مادر
زوده که پربگیری مادر
فاطمه بیتو کم میاره
میدونی بابای غریبم
غیر شما کسی نداره
زوده بگیره خونمونو
خزون بی مادری سخته
آخه با پرهای شکسته
میدونی کبوتری سخته
مادرم وای
2
مادر
حرف کفن کشیدی میون پچ پچ ها
نگو وقت غروبت رسیده وا اماه
مادر مادر
مادر
سخته یتیمی واسه دخترک تنهات
داره آروم آروم روی هم میره چشمات
مادر مادر
اشک از چشای تو روونه
خون میجوشه میون چشمام
اگرچه بی مادری سخته
اما دلخونم برا بابام
سنگ صبور احمدی تو
بعد تو بابا بیقراره
میدونی بابای غریبم
بعد تو تکیه گا نداره
مادرم وای
3
مادر
چرا روی لباته ناله و واویلا
شاید رفته دل تو غروب عاشورا
مادر مادر
مادر
اسم کوچه رو بردی به لکنت افتادی
چرا با اسم کوچه صد دفه جون دادی
مادر مادر
تا به دیوارو در رسیدی
لرزه به دستو پاهات افتاد
چی شد که رو لباته دائم
از کوچه ها ای داد بیداد
از چادر سوخته که گفتی
دستتو به پهلو گرفتی
لحظه های آخره مادر
چرا تو از من رو گرفتی
مادرم وای
#خادم_زینب
#شهادت_حضرت_خدیجه
#زمینه
#ماه_مبارک_رمضان
اُمّ المومنین
زیر سایت امنِ جای زمین
ای اَمینه ای همسرِ امین
اُمّ المومنین
حبیبه ی دلِ رسولی
خدیجه ای اُمُّ البتولی
برای ایه های عفت
تویی که شانِ نزولی
خدیجه انیسِ پیمبر ای وفادارِ دلبر مادرِ نسلِ نوری
رُزِقتُ حُبَها تورو داده خدا به حبیبش مصطفی حبلِ نوری
اُمّ المومنینِ عالم
بند دوم
اُمّ المومنین
تاجرِ نورِ ختم المرسلین
ای انیسِ رحمت للعالمین
اُمّ المومنین
خدا سلامِتُ رسونده
دلِ نبی برات تپیده
سَیِدتُ النساءُ العالم
تو دامنِ تو قد کشیده
خدیجه انیسِ پیمبر ای وفادارِ دلبر مادرِ نسلِ نوری
رُزِقتُ حُبَها تورو داده خدا به حبیبش مصطفی حبلِ نوری
اُمّ المومنینِ عالم
بند سوم
اُمّ المومنین
رویِ خاتمِ پیمبری نگین
هم خودت نوری و هم نور افرین
اُمّ المومنین
کفن شده برات عبایی
که روی دوشِ مصطفی بود
دارالعزایِ تو یقینا
میونِ عرشِ خدا بود
برات اسمونم میباره مثل بارون چشای فاطمه خیسِ امشب
سیاه پوشِ کعبه میجوشه چشم حیدر شده قلب حبیبت پر از تب
اُمّ المومنین عالم
#خادم_زینب
#شور
#شهادت_حضرت_خدیجه (سلام الله علیها)
#رمضان_کریم
سی ساله که میسوزه
بیتو وجود حیدر
سی ساله روضه خونم
بود و نبود حیدر
قلبم میسوزه مثل
اون چادری که میسوخت
میون درب و دیوار
نیلوفری که میسوخت
وای وای وای
یادم نمیره اون لگد رو
اونی که
یاس خمیدمو میزد رو
اشکا و
ناله های إلی الابد رو
وای وای وای
یادم نمیره کوچه هارو
سی ساله
میشنوم آه مجتبی رو
بعد از تو
کشته غم تو ما دوتارو
یاحیدر ، غریب فاطمه یاحیدر
غریب فاطمه یاحیدر
2
حسن میگه زیرلب
بابا چیا کشیدی
از کوفه و مدینه
چه طعنه ها شنیدی
یادم نمیره وقتی
دست تورو میبستن
جلو چشای مادر
حرمتتو شکستن
دیدم من
جواب سلامتو ندادن
پیش من
تو کوچه دشنامت میدادن
وای بابا
تو مسجدم راهت ندادن
میدیدم
اشکای نیمه ی شبت رو
میشنیدم
سوره ی الم نشرحت رو
آهی که
سوزونده سی ساله لبت رو
یاحیدر ، غریب فاطمه یاحیدر
غریب فاطمه یاحیدر
3
تاچشم من میافته
به ناله های زینب
میشه لایوم کیومک
ناله های روی لب
نمیبینه بجز تو
کسی سر بریده
انگشته رفته غارت
پیراهن دریده
با اشکات
نمک نزن به زخم بابا
میبینی
نمیتونه بلندشه از جا
میشینه
توی چشای بابا دریا
میسپارم
تو رو به این سه تا برادر
میرم من
از غم تو باچشماى تر
حیدر رو
میکشه غم های تو آخر
یا زینب ، غریب فاطمه یازینب
#خادم_زینب
#ماه_مبارک_رمضان
#شبهای_قدر
#شهادت_أمیرالمؤمنین
#زمزمه
#واحد_سنگین
#زمینه
#شور
دلم پره از ، کوچه ها زهرا
علی غریبه ، تو دنیا زهرا
برس بداد ، حال خرابم
وقتشه امشب ، آروم بخوابم
آسمون میباره ، توچشای علی
مختصر شده باز ، ربنای علی
بیا با سر من ، استخاره بکن
زخماى دلمو ، بیا چاره بکن
بیا رفو بکن ، دل دریدمو
بیا ببین خودت ، قد خمیدمو
یه وقتی پشت من ، یه کوهی بود ولی
الان ببین چقد ، تنها شده علی
غریب آقام آقام علی علی علی
2
وا شده زهرا ، فرق سر من
چه سوت و کوره دور و برمن
حسن یگوشه - مثل قدیما
زانو گرفته ، کجایی زهرا
داغه قلبش از اون ، کوچه پس کوچه ها
میگه تو گوش من ، نرو بابا بابا
فقط اینو بگم ، بعد تو چی کشید
وقتی کوچه ها ، اون دوتارو میدید
میافته از نفس ، کنار بسترم
وقتی میگم من از ، حرفای آخرم
وصیتای من ، حسین و زینبه
سیلی و اون رگااای نامرتبه
غریب آقام آقام علی علی علی
3
وصیتای ، آخرم اینه
از غم زینب میسوزه سینه
بعد من و تو ، کفیل زینب
یل رشیده ، أم بنینه
جون زینبه و ، بد حادثه ها
جون زینبه و ، یه زمین بلا
جون زینبه و ، جون عباس من
جون زینبه و ، ساقیه باوفا
دست تو و حسين ، نشه یوقت جدا
زینبو میسپارم ، دست شما دوتا
سایه ی زینبو ، نبینه هیچ کسی
مبادا که بره کنج خرابه ها
غریب آقام آقام علی علی علی
#خادم_زینب
#زمینه
#شهادت_أمیرالمؤمنین
#شبهای_قدر
این اشکا اشکای آخره
دریا تو چشمای حیدره
زهر داره جونم رو میبره زهرا
این شبها شبهای آخره
تو گوشم صدای اون دره
پلک من دوباره میپره زهرا
حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی
میخوای مثه قلب علی ، هر لحظه غوغا شی
میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار
زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی
با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا
شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا
تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر
ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در
2
سی ساله ، که روزه ی علی
وا میشه با اشک روضه هات
میمیرم هر لحظه من برات زهرا
سی ساله که آه نیمه شب
حرفای نگفته ی منه
شاهد من اون پیراهنه زهرا
امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا
آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا
یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده
امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده
اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت
راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت
اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من
نیا با اون خونابه های روی پیراهن
3
قلبم رفت این دم آخری
به گودال و صحرای بلا
امون از غم کبوترا زهرا
تب کردم به یاد العطش
طفلی که تو صحرا کرده غش
فکر زینبه دلم همش زهرا
داره تداعی میشه اون ، سفارش آخر
بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر
دارم میبینم که زینبو با دستای بسته
تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر
دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله
یکی برای بردن انگشت تو گوداله
رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره
برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#واحد
#شبهای_قدر
#شهادت_أمیرالمؤمنین
#پیشنهاد_دانلود
زیر لب روضه میخونم ، ببین دریا
بعد سی سال به دیدارم بیا زهرا
بیا تا وا کنم دردای قلبم رو
یه آهم میسوزونه کل عالم رو
بیا زهرا ، مث گذشته پیشم باشو ، رفیق حیدر تنها شو ، بیا که بشنوی درداشو
بیا زهرا ، بگیم از اون شب بارونی ، چهل تن اومدن مهمونی ، ببین چه درد بی درمونی
چه سخته واسه ی یه مرد
جلو چشش بیافته زن
صدای بچه ها بیاد
با سیلی مادرو نزن
چه سخته واسه ی یه زن
که بسته دست همسرش
چه سخته بین شعله ها
بسوزه چادره سرش
2
دیگه راحت میشم از درد بی درمون
به زینب میرسه میراث دردامون
دیگه راحت میشم از فکر اون کوچه
خدا روشکر بزرگ شدن یتىمامون
شده زینب ، دیگه برا خودش خانومی ، مردی شده حسینت زهرا ، حسن شده انیس بابا
یتیماتو ، با خون دل بزرگ کردم من ، با روضه های اون پیراهن ، حالا رسیده وقت رفتن
بفکر زینبت نباش
عباس کفیل زینبه
تموم فکر و ذکر من
تنهاییای اون شبه
همون شبی که آسمون
میباره خون برا حسین
همونجا که میره سرش
به روی نیزه ها حسین
3
سپردم زینبو دست برادرهاش
نمیذاره حسین یک لحظه هم تنهاش
نگران حسینت هم نباش زهرا
گذاشتم دست عباسو توی دستاش
دارم میرم ، ولی با این همه دلشوره ، آخه مسیر صحرا دوره ، اوضاء خیمه ها ناجوره
میترسم از ، حوادثی که داره صحرا ، میترسم از غم عاشورا ، نیافته زینب از پا زهرا
میترسم از رو نیزه ها
بیافته با سرش حسین
میترسم از غم و جفا
بمیره خواهرش حسین
خدا کنه نگردونن
تو کوچه بازارای شام
کسی که سایشم شده
برا نامحرما حرام
#خادم_زینب
#زمینه
#شهادت_أمیرالمؤمنین
#زمینه_روضه_ای
پرم شکسته آسمون
دلم گرفته دریا
ندارم هیچ کسی رو من
به غیر تو خدایا
گناه نمیذاره دلم
پای دلت بمونه
دلم دلش میخواد با اشک
برای تو بخونه
انقد گذشتی از گناهای دل سیاهم
انقد شکستم دلتو بازم دادی پناهم
یجور گذشتی و نیاوردی به رو خدایا
که گاهی حس کردم نمیبینی کوه گناهم
خجالتم نده یکم
منو برون خدای من
اين چه دلیه که میبخشه به این آسونی
دستم بلند شد به دعا
پیچیده بوی ربنا
خداروشکر دعوت شدم بازم به مهمونی
الهی العفو الهی العفو
2
مثل کبوتری که باد
زده به آشیونش
کبوتری که میرسه
از خودت آب و دونش
دنبال یه گشایشم
دنبال راه چارم
مثل همیشه ای خدا
منو تنها نذارم
اگه کسی به غیر تو ، میدید گناه من رو
آبروی منو میبرد ، رسوا میکرد دلم رو
با اینکه صبح تا شب همه گناهامو میدیدی
بازم نیاوردى به رو آبرومو خریدی
خجالتم نده یکم
منو برون خدای من
این چه دلیه که میبخشه به این آسونی
رسوا بکن منو خدا
یا که منو بکن رها
من چی دارم که باز شدم دعوت مهمونی
الهی العفو الهی العفو
3
گناه نمیذاره چشام
لطف تو رو ببینه
ببخش دلی رو که با غیر خدا همنشینه
با دست خالی اومدم
خودت ببینی مولا
تو تقدیرم رقم بزن
هدایتو خدایا
بک یا الله و الهی به محمد العفو
الهی به علی و فاطمه نرون گدا رو
الهی بلحسن الهی بلحسین الهی
نرون بحق این شبا تو عبد رو سیارو
الهی بلحسین میگم
برگ برنده ی منه
حس میکنم لبخندو رو لبت خدایا
منو ببخش به مادرش
بحق داغ حنجرش
تو رو قسم به حق زینبت خدایا
الهی العفو الهی العفو
#خادم_زینب
#زمینه_احساسی
#مناجات_با_خدا
#پیشنهاد_دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
این اشکا اشکای آخره
که توی چشای حیدره
زهر داره جونم رو میبره زهرا
این شبها شبهای آخره
تو گوشم صدای اون دره
پلک من دوباره میپره زهرا
حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی
میخوای بیای که مونس ، این مرد تنها شی
میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار
زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی
با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا
شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا
تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر
ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در
بند دوم
سی ساله ، که روزه ی علی
وا میشه با اشک روضه هات
میمیرم هر لحظه من برات زهرا
سی ساله که چاهه همدمم
من اول غریب عالمم
میریزم غمامو تو خودم زهرا
امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا
آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا
یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده
امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده
اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت
راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت؟
اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من
نیا با اون خونابه های روی پیراهن
بند سوم
تو چشمام میباره آسمون
دادن کربلا رو بم نشون
دیدم زینبو نداره جون ای وای
دیدم لحظه های آخرو
دیدم روی نیزه ها سرو
اشک خواهر و برادرو ای وای
صحرا مجسم شد برام تو لحظه ی آخر
بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر
دارم میبینم زینبو با دستای بسته
تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر
دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله
یکی برای بردن انگشت تو گوداله
رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره
برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#شبهای_قدر
#شهادت_أمیرالمؤمنین
بوی دودِ بازم تو کوچه ها
میگن بازم سوزوندن یه دَرُ
بازم تکرارِ دردِ مادرِ
بازم بستن دستایِ حیدرُ
چقد این کوچه بلا داره ، در و دیوارش عزا داره
چرا کینه ی مدینه از ، سرِ ما دست برنمیداره
اشکم روونه ، تو چشایِ من یه دریا خونِ
قصه ی این عشق ، گریه ی زمین و اسمونِ
بند دوم
حرمتِ سن و سالشُ کسی
توی اون کوچه ها نگهنداشت
پا برهنه پشت مرکب میدوید
رو زمینِ داغ پاشُ میگذاشت
مثِ مادر سوخته تو اتیش ، مثِ حیدر بنده رو دستاش
مثِ مادر سوخته تو اتیش ، مثِ حیدر حوضِ خون تو چشماش
هی میدویدُ ، یادِ کربلا چشاش میبارید
تو کوچه بازار ، دستِ بسته ی زینبُ دید
بند سوم
ای وای ای وای ای وای از حرمُ
از علمی که افتاده رو زمین
ای وای ای وای ای وای از اون سری
که شکسته با عمودِ اهنین
یه گودالِ وسط صحرا ، یعده دورش هلهله دارن
کیِ اون که واسه کشتنش ، دارن چوب و سنگ و نیزه میارن
ای وای حرم سوخت ، ای وای دامنِ دخترا سوخت
ای وای حرم سوخت ، ای وای معجر عمه ها سوخت
#خادم_زینب
#زمینه_شهادت_امام_صادق (علیه السلام)
نسلِ نوریم اهالیِ قالوا بِلاییم
اخه ما زاده ی (از) تربتِ کربلاییم
نسلی که لا یَخافونَ لَومَتَ لائِم
اره تفسیرِ امروزِ این ایه ماییم
بدون شک این نسلی که کرده واست قیام
مهیا شده واسه اون لحظه ی انتقام
میگرده به دورِ تو مثل وهب مثل حُر
میگیره جونِ دشمنای تو رو والسلام
الله و اکبر این موجِ پرچمِ
کور از اُبهتش چشمِ عالمِ
یجمعنا حُبّ الحسین این حرم
دولتِ حیدرِ کشورِ (ملت) فاطمه
یا مهدی مدد ، یا مهدی مدد
بند دوم
کمترین هدیمون به علی جونمونِ
ماییم اون نسلی که پای حرفش میمونه
زنده تر میکنه ما رو شورِ شهادت
عزت و غیرت اخه تویِ خونمونِ
چشِ ما به انگشت سَبّابه ی رهبره
اشاره کنه کل ایرانِ ما یک سره
میگه بِاَبی انتَ و اُمّی اماده اییم
هر ایرانی واسه امامش یه پا لشکره
تو اوجِ هر فتنه تن میدیم به خون
اخه داریم به سر سودایِ جنون
این رجز به گوشِ دنیا میرسه
فریادِ ایرانِ نحنُ الصّامِدون
یا مهدی مدد ، یا مهدی مدد
بند سوم
بیشتر از هرکی شیعه دلش مادریِ
جایِ خون تو رگش غیرتِ حیدریِ
نصبِ پرچم روی گنبد قدس ایشالا
قسمت شیعه ی مکتبِ جعفریِِ
من ایرانیم عفت زن برام برکتِ
اخه چادر فاطمه واسه ما حجتِ
توی کربلا چادرِ زینبش گُم نشد
حجابِ زن ازادی و غیرت و عزتِ
شاگردِ مکتبِ قالَ الصادقیم
ذاتا مَرد راهیم ذاتا عاشقیم
دنیا اینُ میفهمه (دنیا میفهمه که) تو نظمِ نوین
ماییم که واسه اَبَر قدرتی لایقیم
یا مهدی مدد ، یا مهدی مدد
#خادم_زینب
#شور_حماسی_شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#شورحماسی
لالایی میخونه ، یه مادرِ دل خون
لالایی بخونید مادرا لالاییِ بارون
لالایی گلِ بی ابم ، لالایی گلِ بی خوابم بارون میباره
یذره ببند چشماتُ ، انقدِ نکش پاهاتو بارون میباره
لالایی جونِ من ، یذره تاب بیار
به عمو گفت بابا ، اگه میشه اب بیار
بند دوم
از دستِ من ای وای ، دیگه داری میری
کاش که بدن ابت لااقل تشنه نمیری
مشکشُ عمو پر کرده ، دیگه داره برمیگرده ابُ میاره
عمو که بیاد رو لبهات ، رویِ کبودیِ چشمات بارون میباره
بابایی اومده ، با قدِ خم ولی
مثل اینکه عمو ، دیگه نمیادِش علی
بند سوم
لالایی عزیزم ، لالایی بهارم
داری میری میدون ای وای طاقت ندارم
حرمله کمون اورده ، دلِ بی امون اورده ، میترسم اصغر
با یه شعبشم این حنجر ، که نمیاره تاب مادر ، میترسم اصغر
گره میشه سرت ، به سینه یِ بابا
لالایی اصغرم ، نری رویِ نیزه ها
#خادم_زینب
#شب_هفتم_محرم_زمینه_روضه_ای
آسمونِ شام و کوفه بی ستارست ای خدا
چی شده که راهم افتاده به شهرِ شامیا
من کجا و این خرابه این همه مَردایِ بد
بیا دنبال سه سالت خیلی دیر کردی بابا
میبینی حالِ منُ
خستم از این راه سخت
هردفعه خواستم بیام
یه نیزه دار رامُ بست
خستم از این زندگی
ای نشسته رویِ نی
من تحمل میکنم
فقط بگو تا به کِی
حسین حسین حسین ای جانم...
بند دوم
بابا مردم توی کوچه خیلی دارن همهمه
تا میبینن مارو راه میافته شور و هلهله
مارو برگردون مدینه طاقتم سر اومده
یا تو دیر کردی بابا یا من شدم کم حوصله
معجرم آتیش گرفت
فدا یه موی سرت
دیدم روی نیزه ها
که خون میاد از لبت
نیس از سرِ دلخوری
بهونه گیریِ من
خیلی دلم تنگ شده
بابا بهم سر بزن
بند سوم
نمیدونم که هنوزم تشنه ای یا دیگه نه
به هرکی میگم تشنمه اب بده بِم میگه نه
جایِ این که اب بدن با کعبِ نیزه میزنن
چرا به اینجا رسیده بی تو بابا راه من
بدتر از زخمایِ من
حال و روزِ عمه هاست
بدتر از تازیونه
طعنه های شامیاست
با طعنه میگن بما
که دیگه تنها شدین
زخم زبون میزنن
میگن بیبابا شدین
#خادم_زینب
#شب_سوم_محرم_زمینه_روضه_ای
#پست_ویژه
دلم آشوبه ، شده خبری ؟
حسین ، نمیشه نری؟
چرا از سقا ، نشد خبری؟
حسین ، نمیشه نری؟
میترسم
نگاهم همش به قتله گاهه
چشم من
بتو ، چشم تو به خیمه گاهه
بعد از تو
دیگه زینب تو بی پناهه
یادت هست
حسین خاطرات مشترک رو
یادت هست
ماجرای کوچه و فدک رو
حالاهم
زخما و لبای پر ترک رو
لااقل آروم برو برادر
یادم افتاده حرفای مادر
سفارش های بوسه وحنجر
بند دوم
دلم آشوبه ، رحمی کن بمن
جلو چشم من ، دستو پانزن
از پشت سر ، بی هوا زدن
جلو چشم من ، دستو پانزن
تو گودال
چونه میزنن سره سر تو
دعاکن
نبینه سکینه دختره تو
الهی
بمیره براتو خواهر تو
میبینم
میزنن تو رو باهرچی دارن
چه رسمی
برای مهمون نوازی دارن
پیراشون
برای زدن عصا میارن
دل زینبو شکسته داغت
یکی با نی اومد به سراغت
حالا من چه کنم با فراغت
بند سوم
یکی بادشنام ، سمت من اومد
با کعب نیزه ، زینبو میزد
مارو آوردی ، باعزت و ناز
میبرن مارو ، ولی با لگد
میدونی
سکینه بدون تو میمیره
حالا کی
دست زینب تو رو بگیره
با حسین
اومده و داره تنها میره
سختت نیست
ببینی که خواهرات اسیرن
تو صحرا
میبینی پای برهنه میرن
میبینن
سرتو به روی نی میمیرن
سفرت خوش اما بگو حالا
چه کنم من با اشک یتیما
منو ویرونه آه واویلا
#خادم_زینب
#ظهر_عاشورا
#شب_عاشور
#زمینه
#ظهر_یاشب_عاشورا_زمینه
#پست_ویژه
#زمینه_شب_عاشورا_فوق_ویژه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#آجرک_الله_یا_مولانا_یا_صاحب_الزمان
#پست_ویژه
#پیشنهاد_دانلود
شولوغه سرت
جلو چشم زینبت کجا بردنت
شولوغه سرت
میکشه زینبتو کتک خوردنت
شولوغه سرت
تا اینجا میاد
بمیرم صدای خس خس حنجرت
جلو چشم من
با پا بردنت با نیزه آوردنت
شولوغه سرت
یعده دور مقتل
یه عده دور زینب
یعده توی گودال
چه خبر شده امشب
یعده تازیونه
یعده نیزه دارن
یعده دارن واسه
زدنت سنگ میارن
بند دوم
نداری امان
هی به دور مقتلت میرن و میان
نداریم امان
عده ای دنبال زن و بچه هان
نداریم امان
نداری امان
سر تو گوشه ای پیکرت گوشه ای
نداریم امان
افتاده ساقی لشکرت گوشه ای
نداریم امان
میخونم مهل المهلا
شاید برگردی مولا
هرچند میدونم اینو
اربن اربایی حالا
دیدی زدن زینب رو
دیدم بیحالت کردن
دیدی بستن دستامو
دیدم پامالت کردن
بند سوم
دیگه وقتی نیست
دنبال طفلا باید باشم من
کمک کن حسین
دستامو بگیر که پاشم من
کمک کن حسین
ولی کی تورو
کمکت کنه که پاشی مولا
اخه جابجا
شده تکه های تو واویلا
واویلا حسین
دست رو سرم میگیرم
وا محمدا میگم
گوشوار دخترها رو
به حرومیا میدم
حالا باید آماده
باشم واسه بازارا
ای وای ای وای از کوچه
ای وای ای وای از صحرا
#خادم_زینب
#شور
#شور_گودال
#عاشورا
#شورروضه
#شور_مقتلی
#ظهر_عاشورا
#اجرک_الله_یا_بقیت_الله (اقا شرمندم)
بزرگواران حواستون باشه تو هر مجلسی اجرا نشه ان شاالله (مسولیت اجرای این شور پای خودتون) روضه مکشوفه و بنده با احتیاط سعی میکنم واردش بشم
#شور_مقتلی
#گودال
#جدید
جمع شدن دورش
تک و تنها بود و حلقه زدن دورش
با عصا و نیزه و سنگ اومدن دورش
جمع شدن دورش
نه امون داره
نه دیگه دست و پاهای مولا جون داره
دست خالی مونده و حرمله کمون داره
نه امون داره
سنگ خورده پیشونیش
داره میره از حال
میندازنش بدجور
با لگد تو گودال
خون قلبش داره
میریزه رو خاکا
من میگم وا اَخاه
اون میگه وا اُماه
وای غریب اقام غریب اقام غریب اقام
بند دوم
شد تنش پا مال
من رو سر میزنم و شمر و سنان خوشحال
خولی با خورجینش اومد وسط گودال
شد تنش پا مال
جمعیت دیدم
کِی بریدن سرشو من نفهمیدم
حتی نالشو تو قتلگاه نشنیدم
جمعیت دیدم
ادم نه ادم نه
گُرگا گُرگا گُرگا
ریختن توی گودال
واویلا واویلا
بالای گودالش
دعوا بود دعوا بود
تو کیسه ی اونا
هم خیلی چیزا بود
بند سوم
میدویدم من
همه چیزو برده بودن و رسیدم من
روی خاکا خودمو میکشیدم من
میدویدم من
چادرم پارست
وا نکن چشماتو که معجرم پارست
نبینی زینبو که تو صحرا اوارست
چادرم پارست
تو نیزه میخوردی
من سیلی میخوردم
تو زیر پا بودی و
من داشتم میمردم
کو عمامت داداش
انگشتت انگشتت؟
اعضای جسمت کو؟
کی اینجوری کُشتت؟
#خادم_زینب
#شور_روضه_ای
#شور_لطمه
#عصر_عاشورا
#غروب_عاشورا
یاصاحب الزّمان 😭
کی میگه زندست اون که نفس داره
کی میگه زندست اون که چشاش بازه
یکی تو قلبِ مُرده ی من داره
یه احساسِ فوق العاده میسازه
زنده ، به کی میگن ، به اونی که ، دلش پر از حرارت باشه
نه اون ، که دور از تو ، حسین جانم ، چشاش تو خوابِ راحت باشه
زنده ، کسیِ که ، بسویِ تو ، همیشه توی حرکت باشه
مُرده بودم چشامُ وا کردی
من رو راهیِ کربلا کردی
بند دوم
میخوام احیاشم مثل زهیرتو
ندارم هیشکیُ اقا غیرِ تو
گدا میشه عاقبت بخیر ارباب
فقط از لطف دعای خیر تو
جاریِّ ، عشق تو ، توی خونم ، تو هردل یه حرم داری تو
بارونِ بی منت که حتی تو بیابونم میباری تو
میشه یه شش گوشه دلی که تو حریمش پا میزاری تو
کلُ خیر فی بابُ الحسین میگم
با پاهای پیاده حرم میرم
بند سوم
تبِ چشمِ نیمه بازِ رو نیزه
چه داغی انداخته به تنِ عالم
همگی یه کارِ مشترک داریم
قرار ما اربعین حسین جانم
باشه قرارِ ما ، بابُ القبله ، گره میخوره اشکامون با
اشکای زینب رویِ تلِ زینبیه اقا
هر قطره اشکِ ما برسه به تو میشه دریا
مُرده بودم چشامُ وا کردی
من رو راهیِ کربلا کردی
#خادم_زینب
#شور_احساسی
#اربعین
مگه میشه شبِ من سحر شِ و
دل سلامی سویِ کربلا نده
مگه میشه تنِ عاشقای تو
اربعینا بوی کربلا نده
مگه میشه تبِ روضه های تو
به دلِ خرابم اتیش نزنه
باز همه دارن میرن سمتِ حرم
اونی که جامونده دلِ منِ
تو چشمام بارون
تو قلبم غوغا
شده جاری دریایِ غمت تو صحرا
دورِ زائرهام
با اشک و لبخند
میگردونم دور سرِ اونا اسپند
همه دارن ، میان و من ، دارم میسوزم تو تب این دوری
میبارم هی ، مثِ بارون ، خودم رو اروم میکنم اینجوری
بند دوم
توی خواب دیدم که اومدم حرم
از نجف پیاده سمتِ کربلا
خواب دیدم چای عراقی میخورم
استراحت میکنم تو موکبا
توی خواب دیدم که طاول زده پام
یدفعه اتیش گرفت دور و برم
یه سه ساله رو دیدم تو شعله ها
با یه گوشواره شکسته تو حرم
دیدم نیمه شب
تو صحرا جاموند
دیدم که اتیش پیراهنش رو سوزوند
امون از سیلی و اون ویرونه
امون از اشکِ شبونه ی دردونه
چه شبهایی ، چه تبهایی ، کی میدونه که چه سخته تنهایی
میخوند لالا ، گلِ یاسم ، چرا دیر کرد انقد عموعباسم
بند سوم
دوست دارم با اشکِ چشمم خودمُ
از غبارِ دنیا شستشو بدم
دوست دارم برا یبارم که شده
اربعین راهیِ کربلا بشم
دوست دارم غبار کربلای تو
بشینه به روی موهای سرم
این روزا حرفی ندارم با کسی
همه حرفمه حرم حرم حرم
اخه کی غیر از
حسینُ دارم
نزار اسمم جامونده بشه اینبارم
بساز از من یه
زهیر اربابم
بکن من رو عاقبت بخیر اربابم
ببین فکرِ ، حرم خوابُ ، گرفته از چشمای بی خوابم
پریشونم ، یکاری کن ، برای قلبِ خسته و بیتابم
#خادم_زینب
#شور_احساسی
#اربعین
4_5771511051602366308.mp3
1.1M
بی کسی
یعنی تنهاتر از حیدر بشی
یعنی که
کشته ی غمای مادر بشی
بی کسی
یعنی از همه غریب تر بشی
کشته ی
زهرِ کینه های همسر بشی
وای حسن وای حسن
بی کسی یعنی نداری حتی هم صحبتی ، اه عجب طاقتی
هنوزم مثل همون روزا توی غربتی ، اه عجب طاقتی
روضه میخونم و میسوزم از
این همه روضه های ناگفته
هرجا که اسم تو میاد اقا
دست خودم نیست میشم اشفته
جانم حسن جانم حسن جانم
بند دوم
از قفس
این دلِ شکسته پر میزنه
تودلم
باز هوای مدینه رفتنِ
اسمون
گریه میکنه برای حسین
کربلا
مشغول وای حسن گفتنِ
وای حسن وای حسن
از تو میخوام همه چیمُ از همون بچگیم ، یا حسن یا کریم
روشن از نورِ نگاتِ همه ی زندگیم ، یا حسن یا کریم
وقتی تو این همه کرم داری
یه صحن با صفا رو کم داری
یعنی یروزی میرسه اقا
بگن مثِ حسین حرم داری
جانم حسن جانم حسن جانم
بند سوم
وای اگه
بخونه مادرتون روضه رو
جون بدیم
پای روضه شبای اخرو
دستشُ
روی پهلو میگیره مادرت
کاش یکی
بود بگیره دستای مادرو
روضه میخونه برای همه اُمّ الشهید ، زینبش هم رسید
گفت از اون لحظه که رو نیزه خورشیدو دید ، خون ازش میچکید
خون از رگِ بریده جاری بود
مقتلِ تو چه نیزه زاری بود
خیلی گذشت از اون روزا اما
وای حسین چه روزگاری بود
جانم حسین جانم حسین جانم
#خادم_زینب
#شور_احساسی_روضه_ای
#بیست_و_هشت_صفر
#هفت_صفر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
زمین اشکش روونه
دل دریاها خونه
توی هفت آسمونم
خدا روضه میخونه
هنوز کوچه کوچه میپیچه صدا
صدای وا اُماه صدای عزا
شکسته غرورِ پسر بچه ای
که مادرش افتاده تو کوچه ها
بغضی کهنه تویِ گلوشِ
جای اشک چشماش خون میجوشه
درِ نیمه سوخته ی خونی
یه عمره اخه روبروشه
واویلا واویلا وایلا
جانم حسن جان یابن الزهرا
بند دوم
حالا وقتش رسیده
که هر داغی که دیده
بریزه از جگر چون
امونش رو بُریده
غمِ مرگِ یاسِ جوونِ علی
غمِ اون دلِ غرق خونِ علی
غمِ دست بسته غمِ کوچه ها
چی اورد سرِ تو زمونه علی
میریزه خاکسترِ اون در
با تکه هایی از جگر وای
لحظه های اخرِ و باز
میرسه به زینب خبر وای
بند سوم
کنارِ بسترِ تو
غریبِ مادرِ تو
حسین روضه میخونه
رو جسم پرپر تو
تو میگی لایومَ کَ یومک حسین
برام گریه کردی بمیرم برات
کی روضه میخونه سرِ جسمِ تو
سرِ پیکرِ تویِ صحرا رهات
سرت روی نیزه بلنده
شمر هی بلند بلند میخنده
از روی نیزه میبینی کی
دستای زینب رو میبنده
#خادم_زینب
#هفت_صفر
#بیست_وهشت_صفر
#شهادت_امام_مجتبی (علیه السلام)
باز ابری شده اسمونم
بازم پُره حسِ جنونم
تو چشمامه نقش بقیعت
بازم زده غصه به جونم
میخوام ، حتی واسه یه بارم
سر رو ، تربتِ تو بزارم
پایین پای تو بشینم
جای اشک اقا خون ببارم
نه حرم داری که واسه تو سیاهی بزنیم
نه میتونیم دسته جمعی راهی شیم سمت حرم
نه رواق و صحن وپرچم نه یه ایوون طلا
میگن اینجوریه اقا مزار مادرتم
ای وای حسن اقام ای وای حسن اقام ای وای
بند دوم
هرجا میاد اسم تو چشمم
میشه مثه چشمه ی زمزم
هی دلهره دلهره دارم
هردفعه اسمت رو میارم
دوده ، همه جا پره دوده
یه زن ، پای چشماش کبوده
میگن چل نفر توی خونش
ریختن ، مگه جرمش چی بوده؟
اسم تو باز اومد و روضه ی مادر وا شده
انگاری مادرتم با زخم پهلوش اومده
روضه میخونم و میگه مادرت جانم حسن
خوبه که مادر تو به روضه ی ما سر زده
ای وای حسن اقام ای وای حسن اقام
بند سوم
بارونه تو چشمای خیسم
گریه میکنم مینویسم
مونده تو دلم تو بقیعت
باشه یه کتیبه یه پرچم
پشتِ ، نرده های مزارت
قبرِ پُره گرد و غبارت
خاکی میشه چادر مادر
وقتی که میشینه کنارت
گفتی لایومَ کَ یومک اما بازم کربلا
همیشه شلوغه و صحن و سرا داره حسین
اما وقتی که میاد زیارتت با مادرت
سرشو رو اون مزار خاکی میزاره حسین
ای وای حسن اقام
#خادم_زینب
#شوراحساسی
#زمینه_احساسی
#شهادت_امام_مجتبی
میفهمه حتما
خونِ جگر رو
هرکی که دیده
رفتنِ پدر رو
تکیه گاهِ محکمِ همه ، پدر پدر پدر پدر
مردِ بی مثالِ عالمِ ، پدر پدر پدر پدر
خون بباریم از غمش کمِ ، پدر پدر پدر پدر
حالا به کوچه های سامرا یه سر بزن
میخونه کوچه با صدای خسته یا حسن
حالا شالِ عزا رو شونه هاشِ اونی که
تکیه گاهِ بدونِ تکیه گاهِ واسه من
روضه خون اومدم
با مهدی هم صدا
که با چشمایِ تر
میگه وا اَبَتا
اَباالمهدی حسن
بند دوم
داغ مدینه
الله و اکبر
تازست هنوزم
ردّ خونِ رو در
پشتِ در شکسته کمری ، علی علی علی علی
داره میسوزه یه مادری ، علی علی علی علی
سوخته تویِ شعله ها دری ، علی علی علی علی
گل داده شعله های اون درِ شکسته
حیدر ابش میده با اشک و دست بسته
با چشمِ تر حسن داره میبینه ای وای
که مادرش چجور روی خاکا نشسته
میخواد رو پا بشه
پیش حیدر ولی
میکشه رو زمین
پاشُ یاسِ علی
بند سوم
اقامون امشب
صاحب عزا شد
بازم سامرا
مثلِ کربلا شد
آجرک الله میگیم همه ، اقا اقا اقا اقا
داغِ تُ تو قلبِ عالمِ ، اقا اقا اقا اقا
تسلیت میگیم به فاطمه ، اقا اقا اقا اقا
قلبِ مهدی الان شبیه عمه مضطرِ
مثل اون عمه ای که روبروش دو تا سرِ
سرِ سردارِ و یکی سرِ علمدار
که ساربون داره رو نیزه اونو میبره
انگشترِ حسین
شد غارت ای خدا
انگشتشُ حالا
پیدا کنن کجا
اَباالمهدی حسن
#خادم_زینب
#زمینه_شهادت_امام_عسکری (علیه السلام)
#هشت_ربیع
مثِ شمعِ تویِ طوفان
داری خاموش میشی دیگه
رخِ زرد و چشم سرخت
داره از مرگِ تو میگه
میگردی پهلو به پهلو و
نمیتونی پا بشی از جات
میخوای چیزی بگی اما بسختی وا میشه لبهات
نبند چشماتُ به این زودی
تو امیدِ زندگیم بودی
نرو بی حیدر نرو زهرا
منُ بیشتر از این نزار تنها
بند دوم
چه رویاها داشتی واسه
حسنِین و زینبینِت
همه رو اروم کنم باز
نمیشه اروم حسینت
اخه عادت داره که هرشب
بزاری بالاسرش ابی
میبینی چند ، شبِ زهرا ،حسینِ تو داره بی خوابی
نداره صفا خونه ی حیدر
پیچیده نوای نرو مادر
نرو بی حیدر نرو زهرا
منُ بیشتر از این نزار تنها
بند سوم
توی کوچه ها بوی نونِ
تنورِ ما سردِ امشب
علی و سفره ی خالی
علی و اشکایِ زینب
حسن چند روزِ که یه گوشه
نشسته ساکت تک و تنها
میریزه تو ، دلش هرچی ، رو که تو اون کوچه دید زهرا
دلش میسوزه مثِ اون در
رو لبهاشِ ذکر وای مادر
نرو بی حیدر نرو زهرا
منُ بیشتر از این نزار تنها
#خادم_زینب
#فاطمیه
#واحدسنگین
بارون که میزنه
میبره دلم رو
بویِ خاکِ کوچه
میکِشه مدینه
چشمای ترم رو
میرم تو کوچه ها
خیلی بویِ دودِ
یکی داره میگه
مادر واسه رفتن
حالا خیلی زوده
تو این اتیش نرو مادر
حواست باشه میخِ درُ مادر
روی خاکا که میافتی
ببین شرمِ چشمِ حیدرُ مادر
نرو مادر نرو مادر
بند دوم
خاکسترِ درِ
رو پیراهنِ تو
خم شد قامتِ تو
در وقتی که افتاد
مادر رو تنِ تو
زورم نمیرسید
ای وای چِلتا نامرد
ریختن توی خونه
دیدی که حسینِ
تو خون گریه میکرد
بیا فضه ، روی لبهات
پر از خاک و دود و خون شده چشمات
میخوای پاشی نمیتونی
اخه بدجوری میلرزه پاهات
بند سوم
در شعله میکشه
سمتِ اسمونا
میسوزن ملائک
تا میاد صدایِ
ناله ی وا اُماه
غوغای کوچه ها
من رو برده جایی
که مادرِ دل خون
واسه طفل تشنش
میخونه لالایی
لالالالا ، میاد بارون
عمو زود مشکِ پرابُ برگردون
تلذی میکنه اصغر
گلم داره میده روی دستم جون
#خادم_زینب
#شور_مقتلی_روضه_سنگین
#فاطمیه
4_5852568899932930897.mp3
1.35M
کی میدونه حال منو
کی میدونه چی میکشم
جلوی چشمام آب میشه لحظه بلحظه مادرم
سخته برام گفتنشم
چه برسه به دیدنش
مشکله با دردِ کمر تو کوچه ها دویدنش
هیشکی کمک نکرد ، هرچی صدا میکرد
اونی که نیمه شب واسه همه دعا میکرد
نقش زمین شد و ، هیشکی نگفت چرا
با این تن زخمی راه افتاده تو کوچه ها
نمیبرم از یاد اون چشم بارونی رو
نمیبرم از یاد اون بازوی خونی رو
بند دوم
مگه یادم میره چه جور
میزد درِ هر خونه رو
با گریه میخواست از همه تنها نزارن حیدرو
با قد خم تو کوچه ها
با چشم بارونی میرفت
بس که غریبه حیدرش با بازویِ خونی میرفت
جای کمک ولی ، هیزم آوردنُ
آتیش زدن هم خونه رو هم سینه ی منُ
دیدن که پشت در ، مادر نشسته و
رحمی نکردن به پر و بال شکسته و
خونه پر از دود و آتیش و خاکستر بود
نیلوفرِ زخمی رویِ خاکا پرپر بود
بند سوم
دستم رو چشمای حسین
میونِ خونه هَمهَمه
دست حسین رو چشمای زینب پریشونن همه
دلمو برده کربلا
چادرِ خاکیت مادرم
یلحظه دیدم داره میره به اسیری خواهرم
محرم نداره که ، بگیره دستشو
دیدم چشای زخمو قامتِ شکستشو
مادر توروخدا ، توروخدا نرو
نزار کارش بیافته به خرابه ها نرو
حادثه های صحرا از پشت این در پیداست
کوچه شروع کل دردای عاشوراست
#خادم_زینب
#زمینه
#فاطمیه
🎤کربلایی مجید منصوری
#روضه_سنگین
دری که چهل نفر بهش
بزنن لگد نمیشه در
چه برسه به یه مادری
که بزننش چهل نفر
درِ خونه رو اتیش زدن
دلشون ولی خنک نشد
جلو رفتم که سپر بشم
نخوره مادر کتک نشد
چِل نفر مرد جنگی
مادرم زخم و تنها
میزدن تازیونه
بسته بود دست بابا
قلبم پاره پاره شد ، نشد سپر بشم براش
پیش چشم جمعیت ، دیدم میلرزه دست و پاش
گم کرد راه خونه رو ، اخه سیاهی رفت چشاش
بند دوم
نمیدونم چی اومد سرش
که دیگه خمیده شد قدش
یکی داد میزد و اون طرف
یکی وحشیونه میزدش
جلوی چشم همه چه جور
بضعه ی پیمبرو زدن
پسر بزرگشم پیشِ
چشای من مادرو زدن
هی با گریه میگفتم
مادرم بی گناهه
زخمه پهلو و بازوش
پای چشماش سیاهه
رحمی کن به مادرم ، میبینی داره جون میده
قنفذ داره زورشو ، به مادرم نشون میده
مادر واسه دلخوشیم ، هی دستشو تکون میده
بند سوم
مادرم که سرِ هر نماز
برای همه دعا میکرد
چرا هیشکی نیومد کمک
هرچی مادرم صدا میکرد
مادری که نون سفرشو
صدقه میداد به دشمناش
وقتی که مغیره میزدش
هیشکی در نمیومد صداش
کوچه ها کربلا شد
خیلی سر و صدا شد
با یه سیلیِ محکم
حق زهرا ادا شد
کربلا رو دیدم و ، دویدنای زینبو
قتلگا رو دیدم و ، سر و صدای زینبو
نیزه ها رو دیدم و ، اسیریای زینبو
#خادم_زینب
#شور_روضه_ای
#شورمقتلی
#فاطمیه
#شور_مقتلی_فاطمیه_روضه_سنگین
#زمینه_یا_شور_روضه_ای_فاطمیه
همیشه تو سختیایِ زندگی
دلِ من خوش بود تورو دارم ولی
حرفِ رفتن میزنی چند روزیِ
حالا که هیشکی نمونده با علی
حالا که حتی بی جواب میمونه هر سلامش
پا نمیشه تو مسجدم هیشکی به احترامش
پاشو نفس نمونده ، دیگه برای حیدرت
جونِ علی رو نگیر ، با نفسایِ اخرت
بود و نبودِ علی ، یاسِ کبود علی
دارو ندارِ علی ، نرو قرارِ علی
بند دوم
تو دلم موند که ازم چیزی بخوای
تو دلم موند واسه تو کاری کنم
تورو به دستم سپرد احمد ولی
نتونستم امانت داری کنم
حلالیت میگیری از ، علی گُلِ کبودم
ببخش اگه تو کوچه ها کنارِ تو نبودم
خمیدی تو جوونی ، شرمنده کردی علی رو
این همه مهربونی ، شرمنده کردی علی رو
بود و نبودِ علی ، یاسِ کبود علی
دارو ندارِ علی ، نرو قرارِ علی
بند سوم
صدای اذون میاد تو کوچه ها
نمیخوای بازم چشاتُ وا کنی
خونه ی علی رو یک بارِ دیگه
با نگاهت جنتِ اعلی کنی
دوست داشتی صوتِ اشهدُ ، پاشو دمِ اذونِ
نزار بپاشه از هم این ، قشنگیایِ خونه
این حسنِ که حالا ، شبیهِ تو قدش خمیده
پاشو چشاتُ وا کن ، اخه حسینِ تو رسیده
بود و نبودِ علی ، یاسِ کبود علی
دارو ندارِ علی ، نرو قرارِ علی
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#فاطمیه